میتوان گرد او جمع شد و تفرقهها را کنار گذاشت و برای خوبیها با نیروهای شرّ جنگید.
میتوان با او همراه شد و برای ساختن ایران آستینها را بالا زد.
او آنقدر بزرگ هست که در همسایگیاش ملت ایران و بیش از آن متحد شوند و با قوت و قدرت و اقتدار قدم به آینده بگذارند.
با او میشود پیروز شد؛ اگر خنّاسان بگذارند.
هدایت شده از محمد جوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️علی به وقت حوادث عصا نمیگیرد
✌️🇮🇷دفتر انتخابات ۱۴۰۲ هم به پایان آمد؛ پیچ تاریخی دیگری طی شد، روسیاهی به زمستان ماند و در آستانهی بهاری دیگر، ملت بصیر ایران با رهبری #سیدعلی توانستند سد بزرگترین کمپین تحریم انتخاباتی ۴۵سال اخیر را هم بشکنند و دشمنان را بازهم ناکام گذارند!
🖋محمد جوانی
@CWarfare
@CWarfare
@CWarfare
تحلیل رفتار رقابتپایه مردم درست نیست. رقبا حق ندارند مشارکت رو برای خودشون مصادره کنند. این همون اشتباهی هست که دیگران انجام دادند و بعد از مدتی پرت شدن از سبد رأی مردم بیرون.
مردم دعوا نمیخوان کار میخوان. کار ایجابی میخوان، نه سلبی. مردم میخوان ببینند تغییر و تحول رو نه اینکه نکردههای دیگران رو به رخشون بکشیم. مردم رو به بازی با هیچ عادت ندیم. خودمون رو هم با این بازی گول نزنیم.
مسئولان رو هم با این بحثهای بی سر و ته تو مجازی به اشتباه نیاندازیم.
بسیار مهم هست جریان تولید مسئله و مطالبه و خواسته و خواهش توسط دیگران به انحراف نره. مردم باید برن به طرف فهم درست مسئله و مطالبه درست و گرنه بقیه به جای مسئله، خواهش های خودشون رو دنبال میکنند. خواهشها ذاتشون خودخواهانه هست. مسئله ناظر به صحنه هست. هم خودمون باید تمرین کنیم و هم به مسئولانمون عادت بدیم که شما مسئولید نه بازیچه.
اگر مسئلهمندی شیوع پیدا کنه و مردم برن به طرف حل مسئله و سهم مسئول رو پیدا کنند و سهم خودشون رو هم گردن بگیرند بسیاری از مشکلات حل میشه. ولی اگر بره تو بازی تقصیر تو هست تقصیر من هست و این چیزها، دوره های تند و تند میگذره و چیزی حل نمیشه.
مطمئن باشید که مملکت 90 میلیون با 300 تا نماینده پیش نمیره. این نماینده های رسمی جای خود اما باید مردم بیان وسط میدان و ده ها هزار نماینده در میانه های جامعه پیدا کنند. یعنی صحنه رو گسترش بدن. حکومت رو توسعه بدن در میان خودشون. منتظر رسمی شدنش هم نباشند. خلاقانه وارد صحنه بشن تا افرادی نتونند قدرت اونها رو جمع کنند و بریزن تو خورجین خودشون. نباید شب انتخاباتی باشیم. حلقه های گفتگو تشکیل بدیم در تمام مدت سال و دوره. همیشه نمک انتخابات در زندگیمون باشه بدون اینکه شلوغش کنیم و حرص و جوش بخوریم و عصبانی بشیم و اذیت کنیم خودمون رو. فقط آگاهی و مهارتمون رو بالا ببریم و بخشی از مسائل رو حل کنیم. اگر وارد جریان مسائل شدیم اون وقت میدونیم از مسئول چی باید بخوایم. وقتی فهمیدیم چی باید بخوایم مسئول نمی تونه ما رو بپیچونه. وقتی نتونست بپیچونه آدم درست میاد پای کار. چون می دونه که کار دستمون هست و می فهمیم داره چکار می کنه.
ولی اگر مردم همیشه کلی گویی کردن، مطالبات متناقض داشتند. غیرممکن ها رو طلب کردن. خوب آدم قالتاق می فهمه که ما نمی دونیم اصلا چی می خوایم و چجوری باید حلش کنیم. میاد خودش رو قاطی بازی میکنه و رأی میگیره. در واقع گولمون میزنه.
کو آدم صادقی که ببینه ما چپ و راست می زنیم و بیاد صادقانه بگه و خطر طرد شدن و نشنیده شدن رو به جون بخره؟!
رشد مردمسالاری با رشد مردم اتفاق می افته. کیفیت مردم باید بره بالا. شخص سالاری باید تبدیل بشه به شخصیت سالاری. شخصیت مردم باید بره بالا. مملکت باید از فقر شخصیت خارج بشه. باید تولید شخصیت کنند مردم. بازی رو سطحش رو بالا ببرند و گرنه یه عده میان از مسئول کارخونه تولید شراب میخوان و یه عده فاحشه خونه طلب می کنند و میشه مطالبه یه حزب و گروه و میافتن تو خیابون و عربده کشی و قمه کشی و هفت تیر کشی.
وقتی فقدان مسئله باشه، وقتی سقوط دغدغه باشه این میشه. کدوم مشکل حل میشه؟ هیچ کدوم.
هر قدم مصیبت جدیدی تولید می کنه. از اسم ها بگذریم بریم سراغ رسم ها . اولش سخته ولی بعدش خوب میشه. چون اولش باید خودمون بفهمیم چند چندیم. مسئلهمند شدن اسان نیست. مسئولیت میاره.
اگر میخواید انتخابات سری بعد کیفی باشه. اگر میخواید مشارکت علاوه بر کمی بودن کیفی باشه باید مردم حرکت کنند در این زمان بین دوره ها و کار کنند روی خواسته هاشون. خواسته های درست به مسئولان انتقال بدن. خواسته های درست تولید کنند. وگرنه خواهش های یه عده صحنه رو از دستمون می دزده همون جور که بارها تَکرار شد و دیدیم که چی شد.
چرا حجاب وضعش اینه؟ چرا مطالبه جوان لخت شدنه؟ کدوم نیازش قراره حل بشه با شهری که از همه جاش شهوت عریان میباره؟ خشونت می باره؟ سستی و نخوت میباره؟ شهری که داره تو مواد مخدر و مشروبات الکلی و بازی و رقص و آواز و غفلت و تحریک و تخدیر فرو می ره؟
اگر مسئله نداشته باشیم، مسئلهدارمون می کنند و بازی رو می برند طرف خودشون.
یه شهر رو دست ما میگذارن با مرداب شهوت و خودشون قدرت رو برمی دارند و میرن شاخ آسمون میشینن و به ریشمون می خندن
باید گریه کنیم اگر کسی رو که اسمش رو نوشتیم از صندوق دربیاد. چرا؟
چون مسئولیت پیدا می کنیم. چون بعد از اون دائم باید بدویم و سعی کنیم کار پیش بره. کار درست پیش بره. باید نقاط ضعف منتخبمون رو خودمون رفع کنیم. باید یارش باشیم. کمکش باشیم. باید اجازه ندیم چپ و راست بره. باید کمکش کنیم درست بره. این مسئولیت ماست. اما طرف چون رأیش برنده شده میاد وسط خیابون میرقصه. چون اصلا نمی دونه این یعنی چی!!!
باید رشد کنیم و مردم سالاری رو رشد بدیم. باید مواظب مردم سالاری باشیم. باید سالار بودن رو تمرین کنیم. باید شایسته بشیم تا شایسته سالاری حاکم بشه. باید بشینیم و خوب فکر کنیم.
آمار مشارکت شبیه همان چیزی که سال 98 بود یعنی ملت یک مقاومت بزرگ از خودش نشون داده و یک فتنه عظیم رو در خودش هضم کرده. بله پیش نرفته ولی این به اون معنی نیست که کاری نکرده. بلکه کار بسیار زیادی انجام داده. از اونجایی که خیانت بسیار بزرگی واقع شد تمام ظرفیت ملت خرج خنثی کردنش شد. اجازه نداد تا پیش بریم.
ایستادن در نقطه 98 با وجود طوفانهای مرگ بار، یعنی پیروزی و پیشرفت. اون طوفان گذشت و قدرت خودش رو تخلیه کرد با خرابیهایی که به جا گذاشت، اما مردم هنوز زندگی سیاسی دارند. یعنی آمادهاند برای مرحله بعدی. امیدوارم مسئولان پیام رو گرفته باشند و با تمام وجود درست کار کنند و تسلیم بازیهای سیاسی و بازیچههای مجازی و کشمکشهای کودکانه و گروکشیهای ابلهانه نشوند.
آمار مشارکت شبیه همان چیزی که سال 98 بود یعنی ملت یک مقاومت بزرگ از خودش نشون داده و یک فتنه عظیم رو در خودش هضم کرده. بله پیش نرفته ولی این به اون معنی نیست که کاری نکرده. بلکه کار بسیار زیادی انجام داده. از اونجایی که خیانت بسیار بزرگی واقع شد تمام ظرفیت ملت خرج خنثی کردنش شد. اجازه نداد تا پیش بریم.
ایستادن در نقطه 98 با وجود طوفانهای مرگ بار، یعنی پیروزی و پیشرفت. اون طوفان گذشت و قدرت خودش رو تخلیه کرد با خرابیهایی که به جا گذاشت، اما مردم هنوز زندگی سیاسی دارند. یعنی آمادهاند برای مرحله بعدی. امیدوارم مسئولان پیام رو گرفته باشند و با تمام وجود درست کار کنند و تسلیم بازیهای سیاسی و بازیچههای مجازی و کشمکشهای کودکانه و گروکشیهای ابلهانه نشوند.
دشمن ما رو به چالش اثبات کشوند و ما در نقطه تثبیت ایستادیم. کار داریم تا نقطه ثبات. اگر صحنه رو ترک نکنیم و اجازه ندیم برخی برای دو سال بعد بازیسازی کنند، میتوان امید ثبات را در سال 1404 به بعد داشت. به شرط اینکه تعطیل نکنیم بریم دنبال کارمون.
وقتی در بند چیزی هستی به صفتش گرفتاری. اگر زندان تنگ است، به تنگی و تاری آن محدود میشوی و اگر پابند است به سختی و فشار آن دچار میگردی. اگر اسیر نفسی از نفوس عالم هستی، دیوارهای وجودش تو را در بر میگیرد و اگر بنده خدایی صفات او تو را پذیرایی میکند. صاحب اسماء الحسنی. او که صفاتش هیچ گاه از هیچ سمت و سو کرانهای ندارد. آیا در بند او بودن احساس تنگی و فشار و تاری و عذاب دارد؟!
واقعا چنین نیست. صفات او نیست که مرا میفشارد. این من هستم که خود را به دیوارهای کوچک نفس میفشارم و بیم دارم که از آن رها شوم. میترسم از دست بدهم. در حالی که تنها هیچ همسایهی همه است. اگر نتوانم هیچ بودن را بپذیرم، همه را نمییابم و اگر همه را نپذیرم هیچ نمییابم و همواره در توهم داشتن خیالپردازی میکنم و روزی که جدایی اتفاق میافتد گمان میکنم که از دست دادم. در حالی که در دست من نبود. او با من همراهی کرده بود و این کار را چنان بیدریغ انجام داده بود که باورم شده بود مال خودم است. واقعیت این است که در دنیا جز سایهها را نپراکندند. آنها که بازی را انتخاب کردند با این سایهها انس گرفتند و آنان که زندگی کردند با او.
ارتباط با او عمیقترین و محکمترین ارتباطات است. بلکه تنها ارتباط. بقیه ارتباطات در گمان ما اتفاق میافتد و او اعتبار آن را تأمین میفرماید. وقتی این ارتباط قطع میشود، همه ارتباطها بیمعنی میگردد و تمام رشتهها پنبه میشود و از هم میگسلد.
اینها را میدانم اما باور ندارم. بیارتباطی و بلانسبتی و بیمعنایی مرا فرامیگیرد در حالی که تنها معنی در عالم بندگی بود.
کسی که رابطه بندگی را از دست میدهد، دیگر هیچ رابطه وثیقی نمییابد. البته روشن است که ارتباط او با عالم آنی و کمتر از آنی قطع نمیشود؛ وگرنه چیزی باقی نمیماند. موضوع ارتباط ما با اوست.
کسی که ارتباط با خدا را از دست میدهد جهانش از هم میپاشد و غربت او را فرا میگیرد و دچار تنهایی میشود. همه آشناییها به واسطه اوست.
انسان دچار بینظمی میشود و شروع میکند به تعیین کردن و چیدن. در همین چیدن هم توسل پیدا میکند به اعتباری که او قائل شده و پای آن ایستاده. عهدی که با عالم دارد و آنچه بر خود واجب کرده. بدون آن عالم اعتباری ندارد که کسی رویش حساب کند.
این پراکندگیهای پر تکرار بیانتها حاصل بریده شدن از اوست و رفتارهای حداقلی با عالم و نظمهای حداقلی و نتایج حداقلی و برخورداری حداقلی.
تمام زحمت بندگی نزیستن در حصار بردگی است. زحمت رهایی است. پذیرفتن بیانتهایی. اما من میترسم از این اتفاق عظیم و از آن فرار میکنم به کنج خودم.
خودخواهی اجازه خداخواهی به من نمیدهد. اجازه بیمرز شدن. اجازه رهایی. اجازه زیستن در بیرون زندان نفسهای تو در تو و پی در پی. زیستن در دنیای واقعی و نه دنیای سایهها.
من ترجیح میدهم در توهم داشتن بمانم تا اینکه با باور هیچ بودن به او بپیوندم. سطح من این است. پس نه ادعایی هست؛ نه اعتراضی.
مانند کسی که از طناب نجات تقدیر آویزان است و به جای گرفتن آن و بالا رفتن از آن و رسیدن به قرارگاه امن او، دست و پا میزند و درد این بندگی را صدها چندان میکند. آری من درد بیدست و پایی خودم را میکشم و برای بریدن طناب تقلا میکنم. اگر میپذیرفتم حقیقت را، من میماندم و زحمت بالا رفتن...
حالا که ایمان ندارم به طناب نجات، وحشت افتادن دارم. میترسم پاره شود و سقوط کنم. غم بالا رفتن دارم که خودم را و هر چه مال خودم میدانم از دست بدهم و درد آویزان شدن و فشار آمدن به نقطه تعلیق...
همه را هم به حساب خدا میگذارم و از او گله دارم. کاش تسلیم شوم و اسلام بیاورم و ایمان پیدا کنم و به یقین برسم و رضایت دهم تا هم او خشنود شود و هم من و برسم به او و بیابم او را و این توهم داشتن را به گنج بودن رها کنم.
مانند غریقی که فریادرسی میطلبد؛ اما وقتی نجاتغریق میآید به سر و صورتش میکوبد، چون باور ندارد به او و فقط بیتابی میکند و فریاد میزند و دست و پا میزند. در حالی که همین دست و پا و نفس ابزار شنای او بود و حالا که شنا نمیداند، تسلیم شدن به اراده نجاتغریق راه چاره است. اما من چون ایمان ندارم و تسلیم نیستم، او را میآزارم و میرانم و خود را...
این رام شدن برای امام زمان، آرام شدن را به دنبال دارد و اهلی شدن در راه او اهل شدن را...
هدایت شده از میم صاد
💠 شیطان دهن بسته کیه؟!🤔
وجود مبارک پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) کلماتش مثل #قانون_اساسی است.
اين جمله نورانی هم از وجود نورانی پيغمبر است که «السَّاکِتُ عَنِ الْحَقِّ شَيْطانٌ أَخْرَسٌ»؛ ۱
آن که بايد حق را بگويد و نگويد شيطان دهنبسته است؛
.
.
.
گاهی شيطان میگويد بگو،
گاهی شيطان میگويد نگو!
گاهي ميگويد باطل را بگو،
گاهي ميگويد حق را نگو!
«السَّاکِتُ عَنِ الْحَقِّ شَيْطانٌ أَخْرَسٌ».
جانم به فدايت!
🎙 آیت الله جوادی آملی
۸ مهر ۱۴۰۲(درس خارج فقه)
✅ پ ن:
این روایت بدرد این روزها میخوره!
هم ملاک خوبیه برای انتخاب درست،
هم بعضیا رو تکون میده که قفل دهنشون رو بشکنن و برای مشارکت بیشتر، کاری کنن.
هنوز وقت هست،
دوستان رو خوشحال کنی و دشمنان رو ناامید...
۱. فقه السنّة، ج۲، ص۶۱۱.
#انتخابات
#میم_صاد
🪴 @mimsaad
🔻پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم:
إنَّ اللّه تعالی لَیَسْألُ العَبدَ فی جاهِهِ کَما یَسألُ فی مالِهِ، فیقولُ: یا عَبدی، رَزَقتُکَ جاها فهلْ أعَنْتَ بهِ مَظلوما، أوْ أغَثْتَ بهِ مَلْهوفا؟
❇️ همانگونه که خداوند درباره دارایی بنده از او سؤال میکند، درباره مقام و موقعیت او نیز میپرسد و میفرماید: بنده من!
من، مقام و موقعیت، روزی تو کردم.
آیا به وسیله آن ستمدیدهای را یاری رساندی؟
یا به فریاد غمزده ای رسیدی؟
هدایت شده از 🇵🇸 عروج مدیا 🇮🇷
﷽
صبحتون سرشار از شادی🦋
🗓 یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
💬 موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم، بلکه این است که یک اشتباه را دوباره تکرار نکنیم.
به خانواده #عروج_مدیا بپیوندید👇🏻
🖥@oruj_media🖥
⌨️@oruj_media⌨️
هدایت شده از فکرت
🔸#عکس_نوشت ا #انتخابات
☑️ باید از روش موج به موج در گفتمان سازی بهره ببریم
🖋هانی ایرانمنش، مدیر مرکز راهبردی جبهه فکری انقلاب اسلامی
🔰 مسأله کانونی حلقه میانی این است که من چگونه جامعه را به نقطه عزم جمعی در حل مسائل اجتماعی برسانم زیرا جانمایه پیشرفت همه جانبه عزم و ارده جمعی است و پیشرفت زمانی شکل میگیرد که عزم و اراده جمعی شکل گرفته باشد.
✔️ یکی از ویژگیهای مهم حلقه میانی این است که اصلاح اجتماعی برایش مهم است و به دنبال این است که در نظام اسلامی امت را به سمت جریان و جهت تمدن سازی، عدالت و مبارزه با استکبار پیش برد.
➕مطالعه مطلب در «وبگاه فکرت»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی
وبگاه| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت
اگر آزادی درست فهم نشود و ولنگاری و بیشخصیتی و بیاعتقادی و بیدر و پیکری معنی پیدا کند، آنگاه به سادگی اختیار را بیمعنی میکند و انتخاب را زیر سؤال میبرد.
هدایت شده از چندرسانهای | foeq_ir
صوت کامل ارائه رویا؛ فناوری به حرکت در آوردن مردم (2).mp3
36.63M
🎙#صوت_کامل | ارائه حجت الاسلام #حسین_مهدیزاده با عنوان «رویا؛ فناوری به حرکت در آوردن مردم» در رویداد آرمان ۵ در حسینیه هدایت
🗓 ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
فرهنگستان علوم اسلامی قم
ایتا|وبگاه|اندیشه منیر|انتشارات
هدایت شده از چندرسانهای | foeq_ir
متن فوری سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدی زاده در رویداد آرمان ۵.pdf
5.35M
📃#متن | ارائه حجت الاسلام #حسین_مهدیزاده با عنوان «رویا؛ فناوری به حرکت در آوردن مردم» در رویداد آرمان ۵ در حسینیه هدایت
🗓 ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
فرهنگستان علوم اسلامی قم
ایتا|وبگاه|اندیشه منیر|انتشارات
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
📃#متن | ارائه حجت الاسلام #حسین_مهدیزاده با عنوان «رویا؛ فناوری به حرکت در آوردن مردم» در رویداد آرم
لطفا بخوانید یا بشنوید یا هر دو...
آدمها وقتی خدا را فراموش میکنند دچار فراموش کردن خود میشوند. آن حالت از خودبیگانگی در بین اهالی دنیا از این بابت است.
وقتی موجودی از تو به تو نزدیکتر است و پیش و پس از تو وجود داشته و خواهد داشت؛ آنگاه با فراموش کردن آن امر کلی، این امر جزئی نیز از یاد خواهد رفت. یاد او دچار نیستهایی میشود که خودش هم در آن نیست. در خیال و وهم گم میشود.
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
19.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#برایدیدن|
💠اصلاح مسئلهی پوشش مردم بدون اصلاح معماری شهری امکان پذیر نیست!
‼️سند محرمانهی ساواک دربارهی دستور آمریکا و انگلیس برای تغییر همزمان مدل معماری و پوشش زنان در ایران
برشے از جلسهی سوم درسگفتــار #رنسانسشهریدرایران
استاد #محمدمنانرئیسی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ هر قدمی که برمی دارید گوگل آن را ثبت میکند!😳
✖️ نفوذ عمیق #گوگل به حریم خصوصی همه کاربران حتی در گوشیهای بدون سیم کارت و در حالت پرواز!
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
❌ هر قدمی که برمی دارید گوگل آن را ثبت میکند!😳 ✖️ نفوذ عمیق #گوگل به حریم خصوصی همه کاربران حتی در
بیشک صاحبان قدرت و شهرت و ثروت و شهوت زمین هیچ خدمتی را رایگان در اختیار شما نمیگذارند.
آنها ابزار به کارگیری رایگان شما را در اختیار دارند. چیزی که به شما پیشنهاد میدهند پیش و بیش از اینکه پاسخی باشد به نیاز شما برآوردن خواسته و خواهش آنان است.
ابزار کنترل عمیق و مهار نرم و حکمرانی نامرئی به صورت رایگان توزیع میشود تا شما را به کلی مال خود کند.
بدون اینکه بدانید یا بخواهید یا بتوانید که نخواهید، در خدمت آنان هستید.
شما از جیب خود هزینه میکنید تا اطلاعات و موقعیتها و پدیدههای مورد نیاز ثبات برتری آنان را فراهم کرده در اختیارشان قرار دهید.
بدون اینکه بدانید شما تحت سلطنت غرب هستید. حکمرانی غرب بر شما به آسانی اتفاق میافتد. شما با حکومتهای خود میجنگید تا شرایط سلطنت بیچون و چرای غرب را بپذیرند.
مردم به توهم امکانات بیشتر، استکبار غرب را در حادترین شرایطش بر خود روا میدارند. آنها با استفاده از پیشنهادات غرب و تسلیم شدن در برابر انتخابهای آنان شدیدترین نوع استبدادی را که بشر تجربه کرده بر خود روا میدارند و در این راه تمام موانع را خرد کرده کنار میزنند.
بسیاری از ما نمیدانیم تا چه میزان در میدان حکمرانی غرب قدم میزنیم. وقتی چنین باشد، مسئلههای ما غلط، مطالبات ما غلط، محاسبات ما غلط، خواهشهای ما غلط و رفتارهای ما غلط خواهد بود.
بیتردید پیچیدگی حکمرانی نرم در عصر حاضر از دید عموم مردم پنهان است. وحشتی که میتواند جامعه را در خود بپیچد مانع از آن است که ذهن بپذیرد و زبان بگوید و قلم بنویسد.
در سادهترین بیان باید بدانیم که گوشیهای همراه قدرتمندترین سازمان کنترل همراه شماست. این همراه اول بزرگترین جاسوس، بزرگترین سلبریتی، بزرگترین ماده مخدر، بزرگترین حاکم و بزرگترین زنجیر بردگی است.
هیچ حریم خصوصی برای شما باقی نمانده. حتی عمق ذهن شما و ته ته قلب شما تحت رصد این دستگاه است.
میکروفون و دوربین گوشی شما صاحب دارد. شما بخش کوچکی از قابلیتهای دستگاهتان را میدانید و استفاده میکنید.
آنها بارها و بارها بیشتر از شما آن را میشناسند و به خدمت میگیرند. تکنولوژی به صاحبش وفادار است. هر جا که باشد برای صاحبش کار میکند. هر چند برای اقناع شما گوشه چشمی هم به شما داشته باشد.
آنها همه اطلاعات را بدون رقیب و شریک میخواهند. لذا شما آموختهاید که اطلاعات شما اگر در دست شرکتهای آمریکایی باشد امنتر است تا در دست شرکتها و سازمانها و نهادهای ایرانی.
شما در یک استعمار تاریخی عجیب به سر میبرید. آنها تمام لحظات شبانهروز و در تمام نقاط شما را تحت نظر دارند و هر جا اطلاعات جذابی فراهم شد بر روی شما متمرکز خواهند شد و خواستهشان را اجابت خواهند کرد.
شما به آنها اجازه دادهاید تا تمام تقدیرات شما را در تمام لایهها رقم بزنند و نفوذ حکومتهای ملی و منطقهای و محلی و خانوادگی و شخصی را به صفر میل دهند. آنها با این ابزار شگفتانگیز شما را مال خود میکنند و شما برای رسیدن به این نقطه با تمام امکاناتتان علیه تمام داشتههایتان مبارزه میکنید.
عقل منفصل ما، قلب منفصل ما امروز همین گوشیهاست. همین اینترنت، همین تلویزیون، همین تکنولوژی. ما رباتهایی هستیم در خدمت ایزارهای مدرن هوشمند. نه انسانهایی هوشمند دارای ابزار.
ابزارسازها انسان را به نقطه بردگی عکیق کشاندند و تمام واقعیتهای زندگی آنان را به مهار خود درآوردند.
حواسمان باشد در کدام جهان زندگی میکنیم. ابزارها امیران ما هستند. پادشاهان عصر مدرن.
الناس علی دین ملوکهم...
هدایت شده از دکتر محمد سجاد شیرودی🚩
16.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌دکتر علی شریعتی:
✔️زن، زندگی، آزادی
🇮🇷دکتر محمد سجاد شیرودی...👇
🎙@drshiroody
🎙@drshiroody
🎙@drshiroody
قصه ما اون بافتنی هست که از بافنده فرار میکنه و نمیدونه که داره شکافته میشه و هر چی دورتر میره کمتر و کمتر میشه تا تموم میشه. بیشخصیت میشه.
اما اگر صبر کنه تا به کمال خودش که بافنده در نظر گرفته برسه، داستان فرق داره.
فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَهِ أَوْلِيَائِكُمْ وَ رَزَقَنِي الْبَرَاءَهَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ اﻵْخِرَهِ وَ أَنْ يُثَبِّتَ لِي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِي الدُّنْيَا وَ اﻵْخِرَهِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي مَعَ إِمَامٍ هُدًي ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْكُم
وقتی که بافتده با دستای مهربونش تار و
پود قضا و قدر رو به هم میبافه و جبر و اختیار رو به هم گره میزنه تا آخر سر لباسی مناسب و زیبا و شایسته برای محبوبش آماده کنه، بافتنی نمیدونه چی در انتظارشه. میلهای سرد و سخت و زمخت و تیز رو میبینه که انگار با هم میجنگند و نخ تقدیر رو از هم میربایند. گرههایی که تند و تند بر تن بافتنی میشینه و نقشی که بالا میاد.
«وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»
نخ دوست داره آزاد باشه. اما کدوم آزادی؟! فرار میکنه تا چی بشه؟! اگر دست هنرمند محبوب تو رو نبافه، گربه روزگار با بازیاش ناگزیر تو رو گره خواهد زد. اما گره کور. میشی کلاف سر در گم.
فکر کن: زینت آنها میشویم و برای اید با آنها میمانیم. هر جا که باشند.
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.
بریم تو نقشه خدا