eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
443 دنبال‌کننده
151 عکس
47 ویدیو
25 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در فروبسته ترین دشواری، در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سرخود بانگ زدم: - هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست كه هست! بیستون را یاد آر، دست هایت را بسپار به كار، كوه را چون پَر كاه از سر راهت بردار! وه چه نیروی شگفت انگیزی است، دست‌هایی كه به هم پیوسته است! #فریدون_مشیری 🔸مقاومت شگفت‌انگیز مردم روستای دهلاویه در برابر سیل http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در دوران پیش از گفتگو به سر می‌بریم! 📌به بهانه خبر انصراف آقای اعرافی از حضور در نشست موسسه فهیم 🔸حضور علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه در نشست علمی مؤسسه فهیم که بنا بود روز پنج‌شنبه 29 فروردین با حضور «داود فیرحی» و «محمد سروش محلاتی» برگزار شود، به دلیل فشار برخی جریان‌های حوزوی منتفی شد. این نشست که سیصدمین نشست علمی مؤسسه فهیم بود، جهت ارائه بحثی با عنوان «فقه، آفاق‌ و چالش‌های پیش رو» توسط آقای اعرافی و نیز میزگردی با عنوان «ظرفیت‌ها و چالش‌های اندیشه دینی در حوزه نظریه‌پردازی» توسط دو مدعو دیگر تدارک دیده شده بود. 🔸منتقدان این نشست با استناد به برخی مواضع کاظم قاضی‌زاده، مدیر مؤسسه فهیم و نزدیکی‌ آن به جریان دولت و نواندیش دینی حضور آقای اعرافی در این نشست را «رسمیت‌بخشی» به موسسه‌ای دانستند که به زعم آنان مروج دیدگاه‌های غیراسلامی و سکولاریستی و غیرانقلابی است تا آنجا که لغو این دیدار را نشانه بصیرت مدیر انقلابی حوزه عنوان کردند. 🔸در هر صورت علیرضا اعرافی که روزگاری (سال 81) در کنار محمدسروش محلاتی و سایر اساتید و نخبگان حوزه طی نامه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب جهت حمایت و هدایت کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه‌پردازی استمداد طلبیده بود، امروز پس از 17 سال نتوانست در این نشست علمی در کنار محمد سروش محلاتی بنشیند. چرا که او باید به بخشی از دوستان انقلابی توضیح دهد که پذیرش رسمیت و حرمت‌ نهادن دگراندیشان از اولیات اخلاقی نهاد اجتهادی حوزه است. روحیه نفی رسمیت مخالفان حاکی از آن است که ما در دوران پیش از گفتگو به سر می‌بریم و تا شکل‌گرفتن یک گفتگوی ساده علمی راه زیادی در پیش داریم! 🔸در روزگاری که فقدان گفتگو و فقر سعه‌ی ‌صدر بیش از پیش احساس می‌شود، فشار آوردن بر مدیریت حوزه‌های علمیه برای لغو یک نشست علمی، آن هم با تابلوی دفاع از حوزه انقلابی، دستاوردی جز هزینه‌تراشی برای جریان‌های علاقه‌مند به انقلاب ندارد. فطرت‌های حق‌جو و حوزویان آزاداندیش با نگاهی که مدام در پی سلب و طرد افراد از نشست‌های علمی و گفتگوهای آزاد برمی‌آیند نمی‌توانند به حریت فرزندان انقلاب ایمان آورده و روش اجتهادی آنان را باور کنند. 🔸در پایان آنکه انصراف آقای اعرافی از حضور در این نشست نشان داد سطح چانه‌زنی و تصمیم‌سازی برای مدیریت حوزه از مراجع تقلید به بدنه اساتید سطوح عالی و خارج و «سلیقه‌های محفلی» تنزل یافته است. این اثرپذیری، رسانه‌های شبه‌امنیتی حوزه را توسعه خواهد داد و مناسبات مدیریت حوزه و جریان‌های متکثر حوزوی را دست‌خوش سلایق سیاسی خواهد کرد که در این شرایط طبعا آقای اعرافی دیگر مدیر تمام حوزه نخواهد بود! @sedyaser http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سیاحت شرق؛ فتح بابی در شرح حال طلبه‌ها 🔸31 فروردین 1323 روز درگذشت آیت‌الله سید محمدحسن نجفی، مشهور به آقانجفی قوچانی که در ایران با دو کتاب مشهور «سیاحت غرب» و «سیاحت شرق» شناخته می‌شود. کتاب سیاحت غرب که درباره بیان داستان‌گونه اتفاقات پس از مرگ از نظر آیات و روایات است، شهرت بیشتری میان مردم دارد، ولی سیاحت شرق که خودزندگی‌نامه و خاطرات دوره جوانی و طلبگی اوست، از نظر تاریخی و اجتماعی بسیار مهم است. 🔹اقبال به نثر داستانی و خاطره‌نویسی از اواخر دوره قاجار در میان ایرانیان رواج فراوانی یافت و چون در آن دوره، روحانیون و طلاب اکثریت جامعه تحصیل‌کرده ایران را تشکیل می‌دادند، برخی از آنها نیز از این نوع نگارش برای بیان عقاید و آرای او بهره می‌گرفتند. آقانجفی قوچانی در سیاحت شرق به شرح زندگانی خود و همچنین ترسیم فضای حوزه نجف پرداخته است. وی در نگارش این کتاب، وقایعی را شرح داده که کمتر از زبان حوزویان به گوش می‌رسید. روایت عواطف و تجربیات شخصی، اختلافات و حتی کینه و حسادت‌هایی که در شرح احوالات، کمتر به آن پرداخته می‌شود. 🔹آقانجفی که در دوره مشروطه طلبه‌ای سی ساله و جزو شاگردان و مریدان آخوند خراسانی بود و دل در گرو مرام مشروطه‌خواهی داشت، از منتقدان آیت‌الله سید محمد کاظم یزدی (صاحب عروه) محسوب می‌شد. او هرچند روابط نزدیکی با سید یزدی داشت، اما در کتابش از نقد او نیز خودداری نکرده نیا. او همچنین به روحانیونی اشاره کرده که با وجود مراجع و فقهای بزرگ و کهنسال، قصد دارند هر چه زودتر به مقام مرجعیت برسند: «خنده اینجا بود که با وجود پنج شش نفر از پیرمردهای کهنه‌کار قدیمی از مراجع تقلید، ده پانزده نفر از فضلای تلامذه مرحوم آخوند را دیدم که تلاش‌ها و سعی‌ها داشته و دارند که مرتبه افتا و تقلید را دارا شوند که سهم امام و وجوه دیگر به او برسد و اسم و شهرت بگیرد. با آن که قضا و فتوا از واجبات کفائیّه است، به وجود یکی، کافی، از دیگران ساقط است. در روایت آمده: فرّ من الفتیا فرارک من الاسد [همانطور که از ترس شیر فرار می‌کنی، از نظر دادن و فتوا هم گریزان باش]، و بدیهی است که با وجود این پیرمردها برای نوچه‌ها امر صاف نگردد». 🔹آقانجفی نیز مانند هم‌درس خود شیخ ابراهیم زنجانی (دادستان محکمه شیخ فضل‌الله نوری) در خاطرات خود با تعریف و تمجیدهای فراوان از استادشان آخوند خراسانی یاد می‌کند و اخلاق و تقوا و علم آخوند را می‌ستاید. او همچنین گزارش‌های نابی از فضای سیاسی و اجتماعی حوزه نجف در سال‌های مشروطه داده و از اقبال ویژه طلاب به مسایل سیاسی سخن گفته است. مثلا گفته که طلاب به حدی مشتاق اخبار و مطالب سیاسی شده بودند که دو اتاق با نام «قرائت‌خانه» در نجف برای مطالعه مجلات و نشریات در نظر گرفته می‌شود و خود آقانجفی نوشته که معمولا در این اتاق «پلاس» بوده و اطلاعات زیادی درباره مسایل سیاسی و جغرافیایی کسب کرده بود. او همچنین از فضای پرنشاط حوزه نجف در جنگ جهانی اول گزارش داده که طلاب به خاطر هم‌پیمانی آلمان با عثمانی و جهان اسلام، امپراتور وقت آلمان را «ویلهلم مؤیدالاسلام» لقب داده بودند. 🔹از دیگر نکات خواندنی سیاحت شرق، گزارشهای آقانجفی درباره زندگی شخصی طلاب است. او ماجرای گفتگوی خود با یکی از دوستانش را نقل می‌کند که از آقانجفی می‌خواسته زودتر ازدواج کند. آقانجفی به این دوست طلبه خود می‌گوید: «مگر آخوند منع نکرده زن گرفتن طلاب را در نجف؟ که طلبه نجفی خودش شوهر لازم دارد و شوهری غیر را نمی‌تواند بنماید …». اشاره آخوند به مشکلات مالی شدید طلاب است که مانع از تکفل یک خانواده می‌شده است. آقانجفی در این گفتگوی مفصل در برابر دلایل و اصرارهای متعدد دوستش مقاومت کرده و در پایان می‌گوید: «اصلا زن نمی‌خواهیم! سی سال از عمر رفته زن نداشته‌ایم، نه آسمان خراب شده نه زمین، و علی‌أیّ‌حال چون زن نداشته‌ام خوش گذشته …». 🔹آقانجفی البته در صفحات دیگر کتابش از توسل‌های خود به حضرت علی(ع) و حر بن یزید ریاحی برای یافتن یک همسر شایسته سخن گفته که گویا به پیشنهاد دوستانش انجام داده است. همچنین او از صفحه ۳۹۷ کتاب به شرح تجربه خود در زمینه ازدواج موقت (به دلیل فقدان تمکن مالی برای ازدواج دائم) اشاره کرده است. -به نقل از راوی‌نیوز http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پیشی گرفتن مصوبات از جامعه‌سازی 🖋روح‌الله جلالی ♦️اشرف پهلوی در کتاب خاطرات خود و پس از انقلاب ایران می‌نویسد: «...وقتی دوران سلطنت پدرم خاتمه یافت، این حقیقت دردناک بر همه ما آشکار شد که هیچ حکومتی نمی‌تواند با وضع قانون و مصوبه دست به یک «انقلاب اجتماعی» بزند. چراکه هر حاکمی برای هر نوع دگرگونی پایدار در جامعه لازم است ابتدا زمینه‌های مناسب اجرای هدف خود را فراهم کند؛ تا آنگاه که به مرور و آهسته_ پس از سپری شدن چند نسلی_ انقلاب اجتماعی مورد نظر را به ثمر برساند و باید این واقعیت پذیرفته شود که با توسل به مقررات تصویب‌شده، امکان ندارد بتوان مغز مردم را عوض کرد...» ♦️"درب کنده شده ماشین ون پلیس امنیت اخلاقی" توسط مردم در محله نارمک تهران و "پوکه فشنگ‌های" شلیک چند تیر هوایی بخاطر متفرق کردن مردم که در پی دستگیری دو دختر بدحجاب جمع شده بودند _ و در آخر هم با آزادی آن دو دختر توانسته بودند جمعیت را متفرق سازند_ را بایستی بر سر در مدرسه فیضیه آویزان کنند تا "برخی" از ما از خواب بیدار شویم که صبح تا شب با نازل‌ترین سطح سواد و عقل سیاسی، در حال بحث و جدل سطحی در رابطه با مسائل سیاسی روز هستیم اما پس از چهل سال حضور در حوزه علمیه قم، از پس برگزاری یک جلسه پرسش و پاسخ قانع‌کننده در میان بیست دانش‌آموز و دانشجوی معمولی در حوزه عفاف و حجاب و ... بر نمی‌آییم. ♦️بعید میدانم جامعة‌الزهرا (سلام الله علیها)با تربیت هزاران طلبه و استاد زن در امور دینی، تشکیلات و مدیریتی برای تربیت حتی چهل استاد متبحر خانم برای تزریق در مراکز علمی جهت تبیین و ورود چالشی در رابطه با مباحث مربوط به زنان را داشته باشد. زنانی که نام و آوازه علمی و مهارت بیانشان برای سایرین(منتقدین) موجب کرنش و احترام باشد. 🔹متفکرینی که بتوانند محتوایی متناسب با تفکرات و پذیرش جامعه در سطح به سطح تدوین کنند. 🔹ظریفانی که بتوانند نزد مخاطب، احکام فرعی را از رضایتمندی سیاسی تفکیک کنند. 🔹متخصصینی که بتوانند هویت اسلامی را تبدیل به ارزش و سپس انتخاب کنند. 🔹خطیبانی که بتوانند مفهوم غیرت دینی و اهمیت کرامت زن و مرد را به خوبی به پیکره جامعه تزریق کنند. ♦️بنده اصلا خوشبینی سایرین را ندارم و معتقدم به همان میزان که نسل‌های جدید تشنه معارف دینی و الهی هستند، بخاطر انحراف ما در آسیب‌شناسی، هدف‌گذاری و تولید و تبیین، نسل به نسل از مغز مبانی دینی تهی می‌گردند و در دامن تبلیغات وسیع دشمنانی می‌غلتند که در سایه فضای آشفته روانی سیاسی ما فرصت کم‌نظیری را در مدیریت مهندسی افکار عمومی به دست آورده‌اند. ♦️در مواجهه مکرر با انواع افکار و سلایق به این نتیجه رسیده‌ام که اگر متن و محتوای متقن، دقیق و کاربردی با بیان شیوا و هوشمندانه ترکیب شود، نتیجه و اثر کار تبلیغی حیرت‌آور و خیلی بیش از حد انتظار است و این ما هستیم که فرصت را هدر داده و قصۀ غصه می‌آفرینیم. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠درگذشت اسپینوزای ایرانی 🔸دکتر محسن جهانگیری؛ استاد برجسته فلسفه و عرفان در سن 90 سالگی درگذشت. ♦️جهانگیری زمانی که یک طلبه جوان قزوینی در حوزه علمیه قم بود و همراه ها استاد مطهری، دکتر بهشتی، امام موسی صدر و استاد سید جلال آشتیانی در نخستین دوره جلسات درس فلسفه علامه طباطبایی شرکت می‌کرد، استاد موفق دوره مقدمات حوزه هم به شمار می‌رفت. خودش گفته که بین پنجاه تا صد طلبه در جلسات درس ادبیات عرب و منطق او شرکت می‌کردند. ♦️در اواخر دوره طلبگی او آیت‌الله بروجردی خواهان تعطیلی یا کاهش دروس فلسفه اسلامی در قم شده بود. البته به گفته مرحوم جهانگیری: «آنچه خودم شنیدم این است که آیت‌الله‌العظمی بروجردى روزى در درس و از فقه‌شان بالاى منبر در مسجد بالاسر جمله‌اى فرمودند که حکایت از بى‌اعتقادى‌شان به فلسفه داشت. امّا درس فلسفه را تحریم هم نکردند». او همچنین درباره وضعیت سیاسی حوزه قم در اواخر دوره طلبگی خود گفته است: «مرحوم سیدعبدالحسین واحدى مرد شماره۲ فدائیان اسلام با من هم‌درس بود...من شجاعت آنها را مى‌ستودم ولى اصلاً کارى با مسائل سیاسى نداشتم. آنها هم هیچ‌وقت مرا به سیاست و مبارزه دعوت نمى‌کردند. به نظر من آقاى بروجردى هم اهل سیاست نبود. ولى در مملکت اتفاقاتى مى‌افتاد و مردم از ایشان به عنوان مرجع تقلید انتظاراتى داشتند، ایشان ناگزیر و به حسب وظیفه شرعى مطالبى اظهار مربوط ‌داشتند که ارتباط با سیاست داشت. البته گاهى هم شاه درخواست ملاقات مى‌کرد و آقا مى‌پذیرفت. اما مرحوم آقاى حجت به‌کلى از سیاست برکنار بود. او هر وقت باخبر مى‌شد که شاه قرار است به قم بیاید از قم خارج مى‌شد که مبادا مجبور شود با شاه ملاقات کند». ♦️علاقه جهانگیری به فلسفه سبب شد که ناگهان در ۲۴سالگی قم را رها کرده و به تهران برود. او که در قم با خواندن کتاب معروف فروغی (سیر حکمت در ها پول) به فلسفه غرب هم علاقه‌مند شده بود، در تهران همزمان با دروس طلبگی به دانشگاه تهران رفت و دروس فلسفی و عرفانی را پیگیری کرد. به تدریج شیفته باروخ اسپینوزا؛ فیلسوف هلندی قرن هفدهم شد و بعدها درباره او گفت: «من اسپینوزا را عمیق‌ترین و دقیق‌ترین فیلسوف دوره رنسانس مى‌دانم. دکارت عالم‌تر از اسپینوزا بود ولى اسپینوزا فیلسوف‌تر از دکارت بود ... با اینکه در از به ظاهر متدین‌تر از وى مى‌نمود، ولى به عقیده من او از نظر اخلاقى نه تنها بر دکارت، بلکه بر تمام فیلسوفان مغرب‌زمین برترى دارد. به قول برتراند راسل؛ اسپینوزا نجیب‌ترین و دوست‌داشتنى‌ترین فیلسوفان بزرگ غرب است ... من میان فلاسفه اروپا بعد از رنسانس هیچ فیلسوفى را نمى‌شناسم که همچون او شیفته فلسفه باشد. او تمام عمرش را وقف فلسفه کرد و به چیزى جز فلسفه نیندیشید؛ نه زن گرفت، نه به دنبال مقام و منصبى رفت و نه مال و ثروتى جمع کرد. برخلاف دکارت، به دربارها و درباری‌ها بى‌اعتنا بود، حتى استادى دانشگاه را هم نپذیرفت. الحق عاشق فلسفه بود و خود را چنان سرگرم تفکرات علمى و تأملات فلسفى مى‌کرد که گویى همه چیز را فراموش کرده است». ♦️جهانگیری به خاطر اخلاقی بودن زندگی و اندیشه اسپینوزا شیفته او شد و در این‌باره می‌گفت: «سجایاى اخلاقى اسپینوزا مرا مجذوب خود کرد ... آلبرت اینشتین؛ آن عالم نامدار قرن بیستم هم شدیداً تحت تأثیر اسپینوزا بود و همواره مىگفت من به خدایى اعتقاد دارم که اسپینوزا معتقد بود. اینشتین کتاب اخلاق اسپینوزا را مى‌ستود و به خواهرش مایا که در مرض موتش در بیمارستان بسترى بود سفارش کرد». ♦️رویکرد جهانگیری به فلسفه اسلامی را باید انتقادی دانست. او می‌گفت: «به عقیده من آنچه امروزه فلسفه اسلامى شناخته مى‌شود، مثلاً فلسفه شیخ‌الرئیس ابن‌سینا، بیشتر یونانى است تا اسلامى. البته وضع در ملاصدرا متفاوت است. در فلسفه ملاصدرا اسلامیّت قوى‌تر است ... ولى با وجود چی ملاصدرا در نهایت متکلم است». ♦️ترجمه آثار اسپینوزا از جمله «شرح اصول فلسفه دکارت» و «اخلاق» و کتاب‌هایی همچون «تاریخ فلسفه اسلامی» از جمله آثار مرحوم جهانگیری است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دوران دره‌ی لواسان! 🔸نقدی بر خطبه های ائمه جمعه 🖋دکترمحمّدعلی فیاض‌بخش ♦️جمعه‌ها برای ما شده‌است روز «سوژه» برای یک هفته چالش؛ تا جمعه‌ی بعد و سوژه‌ی بعدی؛ از این استان به آن استان. خیال می‌کردیم تغییرات نسبتاً جوان‌گرایانه در نهاد جمعه، تغییراتی ساختاری ‌و محتوایی را به دنبال خواهد آورد؛ که تا کنون جز اندک تغییرات شکلی و بعضاً تبلیغاتی (از قبیل کم‌کردن فاصله‌ی نرده‌ها) را شاهد نبوده‌ایم. ♦️من نه حوصله‌ی چالش با این خطیب و آن سخنور را دارم و نه تن چربی برای «چالشیدن!». فقط چند سوال از وجدان عمومی دارم که قاعدتاً خطبا نیز از این وجدان بی‌بهره نیستند؛ البته اگر جو‌ّ تریبون بلند و هیمنه‌ی سلاحِ در دست، ایشان را از خود‌بی‌خود نکند: 1️⃣ تحریم را از اول گفتند نعمت است. آن بخش از ظلم آشکار و زورگویی عریان قدرتمداران جهان -که با بهانه‌جویی‌ها تحریم را بر این مردم تحمیل کرده- شاید نعمتی بود برای مقاوم‌سازی ملت و درون‌نگری به توانایی‌ها و اجبار به خودکفایی و نوآوری؛ امّا بخش‌های دیگر -که با رجزخوانی‌های جمعه‌ای و رطب ‌و یابس‌بافی‌ها در مصاحبه‌های رودرروی صدا و سیمایی و اسم‌رمز دادن برای اضافه‌کردن افراد و نهادها به سمت تحریم در جریان بوده و هست- نیز در زمره‌ی همین نعمات است؟ 2️⃣ بعید می‌دانم آقایان آسپیرین روزانه‌شان را جهت کنترل غلطت خون، شخصاً از داروخانه تهیه کنند؛ ...یا برای سفرهای تبلیغی در ایام سیاه‌بازار بلیط در لیست انتظار بنشینند یا وقتی اولاد و‌ نوادگانشان به سن ازدواج می‌رسند، یک‌روز هم در این‌‌پا و آن‌پا کردن تهیه‌ی جهیزیه و‌ ملزومات، مراسم را به تعویق بیندازند؛ چراکه معتقدند سن ازدواج را نباید به عقب انداخت؛ از بس نصف دین لطمه می‌بیند. 3️⃣ دعا می‌کنم هیچکس، یعنی هیچ‌کس(!)، نه خودش و‌نه عضوی از خانواده‌اش به بیماری خاصی دچار نشود که وقتی لَنگ یک قطعه در اتاق عمل می‌شود یا له‌له داروی میلیون‌تومانی می‌زند، هم به خدا شکوه آورَد -که چرا‌ مرا آفریدی- و هم بر خود ناسزاگوید که یکی دو بچه‌ را چرا به سه و چهار رساندی؟ 4️⃣ کاش می‌شد به همان راحتی جوگیری و‌حماسه‌گویی در تریبون‌های هفتگی جمعه، پدران بر فرزندان جوان بی‌کار و باربسته به مهاجرتِ ناکجا‌آباد، بگویند: «فرزندم! بیین! در دوران شعب ابی‌طالب هستیم، و‌ همان‌گونه که پیامبر و علی و فاطمه و خدیجه علیهم‌السلام همراه دیگر مسلمانان در شعب می‌گذراندند، بنگر که مسئولان ما نیز از صدر تا ذیل در همین شعب‌اند.» و آنگاه فرزندان به تغیّر و تمسخر نگویند: « آری، برخی در شعب لواسان‌اند و برخی‌دگر در ارتفاعات ولنجک!» 5️⃣ مدتی پیش، بعد از برخی بی‌اخلاقی‌ها در مجلس شورا، شنیده‌ د که شورای نگهبان درصدد است تا نامزدهای نمایندگی را به اخلاق و آداب نیز بیازماید. مرحبا اگر چنین بشود! حقیر گوید، بیش از هر نماینده‌ای، خطبای جمعه هستند که بنا به ذات امامتشان هفتگی سخن می‌گویند و از قضا در هر موضوعی نیز؛ آیا مناسب نیست که حداقلی از کلمات در ترمینولوژی سیاست و اقتصاد برای این بزرگواران نیز تدریس شود؟ مثلاً این عزیزان بدانند سوئیفت یعنی چه؟ پولشویی به چه معنی است؟ دورزدن تحریم هزینه‌هایش چیست؟ ...و خلاصه، نعمت چیست و‌ نقمت کدام‌است؟! ♦️البته اگر تصمیم بر عهده‌ی بنده باشد، پیش از تدریس ترمینولوژی فوق، به تدریس بدیهیاتی از منافع ملّی و وحدت سرزمینی و یکپارچگی قومی و امنیت پایدار ایرانی می‌پردازم؛ چه خوب که نه خودم خوب بلدم و‌ نه بلدی‌های امثال بنده را کسی تحویل می‌گیرد! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
🔴قتل‌های سریالی روحانیون!! 🖋روح‌الله جلالی ♦️قتل طلبه همدانی، همچون قتل طلبه مشهدی و پیش از آن قتل طلبه تهرانی در متروی شهر ری، نه نشانه "سقوط اعتبار روحانیت" در انظار مردم است و نه به دلیل معضلات موجود در جامعه سیاسی و روحانیت ایران می‌باشد. این قتل‌ها به نحوی با شدت از سوی شبکه‌های ضدانقلاب مورد پوشش قرار می‌گیرد که گویی نهضت قهرمانانه آخوندکشی در میان ملت بیدارشده ایران برپا شده! درحالیکه اصلا و ابدا چنین اتفاقی نیفتاده است. 🔸چرا؟ ♦️هر سه قتل توسط افرادی اوباش و بی‌سروپا با سابقه‌های جرم و بزهکاری و شرارت صورت گرفته است. نه توسط مجاهدانی راسخ و معتقد که اگر رزم‌آرای انگلیسیِ خائن به وطن را با فتوای علما ترو می‌کنند، نماز اول وقت‌شان هم ترک نمی‌شود و هرگز سابقه حتی یک نزاع خیابانی شخصی هم نداشته‌اند. ♦️در هر سه قتل ما شاهد بزن درروهای بزدل و حقیری هستیم که از پشت و غافلگیرانه به طلاب گمنام و ساده‌ای یورش برده‌اند که حتی یک فعال سیاسی مطرح در محل تحصیل و کار خود نیز نبوده‌اند و فقط به صرف عمامه داشتن فرزندانشان یتیم شده‌اند. یعنی ادامه یک اخلاق عقیم مجاهدینی(مجاهدین خلق) به شکل "ترور کور" که تنها ثمره آن نفرت عمومی برای عاملان و حامیان آن‌هاست. ♦️نکته جالب‌تر، سیل حمایت اکانت‌های فیک و جعلی از این اقدامات و قهرمان‌سازی از آنان است که لااقل وجهه ظاهری را نیز نمی‌توانند حفظ کنند و با شعف از این قتل‌ها و ترورهای کور یاد می‌کنند. پر واضح است که چنین افرادی به محض رسیدن به قدرت، چه قتل‌عامی از اصناف مختلف به راه بیندازند. ♦️در طول تاریخ، همیشه روحانیون مخالفان و دشمنان کم و بیشِ خود را در میان خاص و عام داشته‌اند. مگر این نبود که در سال‌های دور می‌گفتند آخوند سوار نکنید که ماشین‌تان پنچر می‌شود؟ آیت اللّه شیخ على‌پناه اشتهاردى در درس اخلاقشان در مدرسه فیضیه از قول امام‌خمینی نقل می‌کنند که شیخ عباس قمی(صاحب مفاتیح) را در گرمای سوزان از اتوبوس پنچرشده پیاده کردند چراکه نحسی حضور این عالم جلیل‌القدر را عامل این خسارت می‌دانستند! ♦️بلاشک عملکرد نظام ج.ا.ا و جامعه روحانیت در فراز و فرود اعتبار روحانیون موثر است، قطعا جامعه اعتراضات ریز و درشتی به روحانیون داشته و دارند و خواهند داشت که خود ما هم داریم، اما مردم هنوز هم بیش از هر صنفی به روحانیونی که به معنای واقعی کلمه روحانی باشند و دارای سه صفت علم، تقوا و منطق باشند را نه فقط علاقه که رابطه مرید و مرادی دارند. به طور مثال، هنوز هم سنگین‌ترین تشییع جنازه‌های ایران برای بزرگان این صنف توسط مردم انجام می‌پذیرد. ♦️در واقع آخوندی که ملا و باسواد باشد، اخلاق و تقوا داشته باشد و منطقی و عاقل باشد به شدت محبوبیت دارد، چراکه جامعه ایران یک جامعه مذهبی و متمدن و متمایل به معنویات الهی است. ♦️روح این مقتولین که جرمشان آراستگی به لباس دین و رسول‌الله صلوات‌الله علیه و آله الطاهرین بود قرین رحمت الهی و صبر و اجر جمیل نصیب خانواده‌های داغ‌دارشان. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
🔴به عقب بازگردیم ... چه "چیزی" طلبه را کُشت؟ 🖋یاسر عرب ♦️دیروز نوشتم که قصه آخوند کشی را تحلیل نمی کنم. هنوز هم بر سر همان موضع هستم در مورد کلیت مقوله ی آخوند کُشی قصد زیاده گویی ندارم. اما در اینجا می خواهم "بستر" قتل طلبه همدانی را نشان بدهم و رازی را با شما نجوا کنم. برای اینکار از آخر داستان به اول قصه می روم. خیلی اول تر از اول! ♦️بهروز حاجی لو که در تعقیب و گریز کشته شد. داش مشتی ها فجازی و لوطی های جهان سایبر به معنا سازی علت قتل پرداختند. جماعت گردنِ و سبیل نقاره زدند که روحانی مذکور که آخوندِ مسجد محلِ حاجی لو بوده بر روی منبر درخواست داشته که دختران و زنان ایرانی به شوقِ پاداش آخرت خود را صیغه ی نیروهای حشد الشعبیِ عراق کنند. بعدِ چو شدنِ خبرِ این ناموس فروش، خونِ داش بهروز به جوش آمده [و بدون تحقیق در خصوصِ چند و چون ماجرا و کیفیت خبر واصله] اسلحه بر می دارد و آنچنان خون به پا می شود که افتد و دانی! ♦️یک پله قبل تر ماجرا ساختن ذهنیت مشترک در این خصوص است و این مورد نه به آن روحانی مظلوم بلکه به خبری بر می گشت که چند روز قبل تر در فضای مجازی دست به دست شد. تصویرِ توییتِ یک روحانی به نام سید مصطفی حجازی که درخواستِ صیغه شدنِ دختران و زنانِ ایرانی را برای نیروهای عراقی (حشد الشعبی) داده بود. و از قضا گردانندگان و آتش بیاران آن معرکه نیز بی تامل این تصویر را در شبکه های اجتماعی و صفحات شخصی شان شیر کردند. غافل از اینکه روحانی در تصویر توییت "سید غفار دریاباری" اهل استان مازنداران، و اساسا حساب کاربری در توییتر نداشته و در نتیجه تصویر چرخیده نیز جعلی بوده است. این روحانی با ارسال ویدئویی نام واقعی خود و جزییاتی که برایتان نوشتم را بیان کرد. ♦️یک قدم عقب تر بررسی علتِ باور و هیجانی شدنِ جامعه (از عوام تا خواص) در مورد هر خبری است که ربط به کلیشه های جنسی عوام پسندانه دارد. اینکه ناموسِ ایرانی قرار است همخوابه ی مرد عراقی شود! یادتان هست بلوایی که سر شایعه ی رابطه ی جنسی زوار عراقی با زنان ایرانی در مشهد برپا شد؟ روزها از انتشار این شایعه گذشته بود و متاسفانه صدا از کسی در نمیامد تا اینکه خدا به نگارنده توفیق داد طی یادداشتی علل دروغ بودنِ آن شایعه را به قلم آورد. 🔸حالا چند قدم به عقب برویم! کلیشه دست درازی جنسی به زنِ ایرانی، توسطِ مرد عرب، سابقه ای دیرینه دارد. واضح ترین این نقاط در تاریخ ایران به حمله اعراب و جنگ قادسیه و به کنیزی گرفته شدن دخترانِ ایرانی (حتی دختران پادشاه) بر می گردد. رد این تعرض به نوامیس را در تاریخِ ادبیات البته بیشتر می شود جست تا تاریخِ صرف! چه آنکه ادبیات و هنر (واین روزها رسانه) قدرت بیشتری برای برساخت یا معنی بخشی به یک ماجرا یا پدیده دارند. گستردن این بخش در این مقال کوتاه نمی گنجد و فرصتی جدا می طلبد. 🔸حالا یک قدم به جلو بیاییم! در سالهای اخیر کدام گفتمانِ پولدار و صاحب قدرت و نفوذ پشت مفاهیمی چون مرز گرایی، وطن پرستی، امنیت ملی، ایرانشهری، ژنِ ایرانی، و ... مخفی شده و برای همدلی با قشر متوسط شهری (که رای اصلی سیاسی در دست اوست) از حضور در دفاع مقدس هشت ساله تا حضور خود در سوریه را پشت کلیشه های عرب ستیزانه و شعوبی توجیه کرد؟ کدام گفتمان برای بازنمایی سینمایی تشییع شهدای دفاع مقدس بجای نوحه های واقعی (مثل صدای آهنگران) به ادبیات قجری و ترانه هایی چون "از خونِ جوانان وطن لاله دمیده" پناه برد؟ کدام گفتمان با ساختن فیلمهایی چون لاتاری، فقر و فحشا وار پشت کلیشه های جنسی عوام پسندانه بذر نفرت دیرینه کاشت، و در وقت برداشت گیشه و جیب پر کرد؟ 🔸کدام گفتمان وقتی دید نمی تواند برای حضور در سوریه همه مردم را با ادبیات "مدافعین حرم" راضی نگه دارد به پروژه مرز گرایی و ایرانیزه کردن نبرد و ناموسی برساخت نمودنِ جنگ پناه برد؟ و این دست فرمان را در آثار رسانه ای اش برساخت کرد؟ (در سریال پایتخت سکانسِ حضور سارا و نیکای نقی معمولی زیر دست نیروهای داعش کار اش ایجاد کدام هیجان بود و بر طبق کدام بسترِ باور پذیر و رگِ گردنیِ تاریخی-روایی؟) ♦️بله! نمی شود که صبح تا شب با طبل های رسانه ای، جنگ رژیم بعث با نظام جمهوری اسلامی را تبدیل کرد به جنگِ ایران و عراق! تا با این ترفند از حجم مطالباتِ شفاف سازی مردم شانه خالی کرد! و در عین حال از همین مردم توقع داشت، در بستری پر از باروتِ عرب ستیزی با کوچکترین جرقه گُر نگیرند و اتشین نشوند! آری اینچنین است برادرررررر... زمینِ قتل را اگر بکاوییم نقش دو نفر بیشتر در آن عیان نمی شود؛ قاتل و مقتول. زمینه ی قتل را اگر کاریز بزنیم، حرف زیاد است برادر جان! -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ریشه قتل کجاست ؟ 🔸به بهانه قتل مظلومانه طلبه همدانی 🖋سلمان کدیور ♦️چند روزی از قتل مظلومانه روحانی همدانی، به دست شروری مسلح می گذرد و هنوز باب تحلیل این ماجرا گرم است. ♦️به نظر من اما بیش از آنکه خود قتل مهم باشد، انگیزه ها و زمینه هایی رخداد چنین حوادثی مهم است، به خصوص اینکه طی چند سال اخیر چند نمونه آن را شاهد بوده ایم و در آینده نیز شاید با سیری صعودی شاهد باشیم. ♦️شما ببینید واکنش ها به قتل یک روحانی در جامعه چه بوده؟ خب یک عده ای محکوم کردند و تاسف خوردند اما در مقابل حجم زیادی از این قتل، ابراز خرسندی کردند. کافی است کامنت های زیر پست اینستاگرامی قاتل را مشاهده کنید یا کلیپ های تصویری افرادی که علنا برای قاتل طلب مغفرت می کنند و ... را ببینید. این خیلی وحشتناک است. ♦️وقتی یک امر ضداخلاق و ضد انسانیت، در حال تبدیل شدن به یک ارزش می شود، باید دست از سوژه (عین)کشید و به ابژه (ذهن) پرداخت. ♦️این قتل یک پروژه نیست، بلکه یک پرسه یا فرآیند است. یعنی چندین سال در جامعه ما تحولاتی اجتماعی سیاسی رخ داده که ماحصل این روندها، می شود گلوله یا چاقویی که خون یک روحانی را می ریزد. ♦️این مسئله وقتی حساس تر می شود که بفهمیم در بستر حکومت اسلامی در حال زایش است. یعنی غلیان احساسات ضد دینی، در دوران حکومت دینی. این خیلی خیلی مهم است. ارزش آن را دارد که متفکرین ما عمرشان را بر آن معطوف کنند. ♦️متاسفانه ما شاهد کم رنگی و بی ارزش شدن ارزش های دینی هستیم. نه اینکه محصول چند سال اخیر باشد، نه. این تغییرات از اواسط دهه شصت، یعنی چند سال بعد انقلاب آغاز شده. ♦️خلاف اینکه پیش از سال 56 تصور می شد با انقلاب ارزش های دینی رشد خواهد کرد، اما وضع امروز نشان داده، دقیقا نتیجه عکس حاصل شده. ارزش هایی مثل حجاب، محبوبیت دین، روحانیت و ... سیر نزولی ملموسی داشته که پرفسور رفیع پور در کتاب ارزشمند توسعه و تضاد آن را آورده است. ♦️یک لایه این تغییرات در عقاید مردم، قطعا سیاست های دینی حاکمیت بوده و هست. اینکه طی این چند دهه چه الگو یا چه برداشتی از اسلام ترویج و تبلیغ شده است. ♦️آنچه من به عنوان یک فعال عرصه انقلاب اسلامی به آن معتقدم این است که اسلامی که پیش از انقلاب به مردم وعده داده شد و آنچه پس از آن پیاده سازی شد، با هم مغایرت دارد. و این باعث سرخوردگی مردمی شده که این اختلاف را دیده اند. ♦️اسلام وعده داده شده، اسلام آزادی، اسلام عدالت، اسلام برابری، اسلام نفی اشرافیت، اسلام ضد سرمایه داری و از همه مهمتر اسلامی که گوناگونی عقاید مردم را به رسمیت می شناسد است اما اسلام پس از انقلاب، به تدریج از این مشخصات فاصله گرفت و حتی در مقام توجیه سرمایه داری و اشرافیت بالا آمد. اسلامی که عدالت را در تضاد با اخلاق و ولایت و امنیت تعریف کرد و آن را بعضا به عنوان تهدید معرفی نمود. ♦️اسلام وعده داده شده قبل انقلاب، اسلام تودها بود، اسلامی که آنقدر جذاب بود که همه مردم با عقاید مختلف، از سکولار و بی حجاب و کمونیست تا ملی مذهبی و ... سال 58 به آن رای دادند، اما اسلام کنونی، اسلام فقها است که تنها مختص متشرعین است. اسلامی که وجه سلبی اش بیش از ایجابی آن است. ♦️مردم نمی توانند هم زمان شیفته اسلام و روحانیت باشند اما از سوی دیگر ببینند که برخی از آنها رسما وارد مناسبات اقتصادی و سیاسی شده و به آنان بی توجه اند. 🔸برای مردم اعتقاد به روحانیت مستدام نخواهد بود وقتی که می بینند برخی روحانیون زهد خود را رها کرده و خود را در معماری مجلل حوزه های علمیه غرق کرده اند، مردم نمی توانند عاشق اسلام باشند و همزمان فلان آیت الله را ببینند که مسجد اشرافی فلان مال یا فلان مجتمع تجاری ساخته شده از حرام را افتتاح می کنند. 🔸متاسفانه مردم آن آیت الله و آن طلبه مخلص مومن فقیر که به سختی زندگانی می کند را یکی می بینند. فقط چون اولی محافظ مسلح دارد، به دومی اعتراض می کنند. 🔶مردم نمی توانند عاشق اسلامی شوند که تبدیل به نردبان ترقی سودجویان شده است و هر کس بخواهد به نان و مالی برسد، باید نقاب مذهب بر چهره بکشد. 🔸بخواهد استخدام شود باید ریش بگذارد و چادر به سر کند و رساله عملیه را از حفظ کند. مردم از اسلامی که آنها را وادار به ریاکاری کند، به تدریج فاصله می گیرند. 🔶در ذهن مردم تضاد ایجاد می شود که شما سال به سال مناسک دینی را فربه کنید، و به همان اندازه از آن سو استفاده جریانی نمایید. ♦️راه اصلاح این روند این نیست که ببینیم کجا اسلحه و چاقو می فروشند و آن را سد کنیم، چرا که چاقوی آشپزخانه‌ هم می تواند آلت قتل شود، بلکه راهش بازنگری در سیاست های سیاسی، مذهبی است که پیش گرفته ایم. ♦️اصلاح قرائت ما از اسلام، بازگشت به اسلامی که حضرت امام وعده داده بود، این نوشداروی وضع امروز است. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
♦️در حالی که نهادهای حوزوی از برگزاری جلسات گفتگوهای آزاد و کرسیهای آزاد اندیشی بازمانده‌اند، انجمن اسلامی دانشگاه شریف مناظره‌ای با موضوع "روحانیت در بحران" با حضور حجج اسلام آقایان ناصر نقویان، احمد منتظری، مهدی ابوطالبی و محمدرضا باقرزاده را تدارک دیده است. #آسیب_شناسی #کرسی_آزاد_اندیشی #مناظره #حوزه_علمیه #گفتگو http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کتاب « جامه پیامبر » اثر حجت الاسلام مهدی مسائلی که به تازگی منتشر شده به شبهات و اقتضائات جدید پیرامون لباس روحانیت می پردازد و به بیان نویسنده، دارای ویژگی‌هایی است: 🔸درباره ماهیت لباس روحانیت ابهامات تاریخی و شناختی فراوانی وجود دارد، به گونه‌ای که موجب شده تا نگرش‌های مختلفی در داخل و خارج حوزه‌های علمیه نسبت به آن به پدید آید. 🔸این اثر ضمن توجه به جوانب معنوی لباس روحانیت، حقیقت‌های اجتماعی را که امروز روحانیت با آن روبرو است، لحاظ کرده و تلاش کرده به دور از شعارزدگی درباره لباس روحانیت بحث کند. 🔸طلبه‌ای که لباس روحانیت می‌پوشد تصمیم گرفته یک عمر با این لباس زندگی کند، از این رو باید اطلاعات کاملی درباره آداب و ویژگی‌ها و لوازم این لباس داشته باشد. 🔸ممکن است بعضی ابهامات و شبهات درباره لباس روحانیت موجب شود بعضی از طلاب از مسئولیت پوشیدن لباس روحانیت شانه خالی کنند و یا بعضی دانشجویان علی‌رغم علاقه‌مندی به تحصیل علوم دینی از ورود به حوزه‌ علمیه اجتناب ورزند. 🔸پرداختن به این موضوع می‌تواند تصورات اشتباه مردم را تصحیح کند و تعامل مردم و روحانیون را بهتر کند. 🔸در این اثر افراط‌ها و تفریط‌هایی که در مورد لباس روحانیت صورت می‌گیرد، بیان شده و حقیقت‌های لباس رو حل می بدون هیچ‌گونه تعصب‌‌ورزی مطرح شده است. 🔸همه ساله عده‌‌ از طلاب معمم می‌شوند، این طلاب نیاز دارند تا آگاهی خویش را درباره لباس روحانیت کامل کنند، بعضی نیز ممکن است بخواهند قبل از ورود به حوزه دراین باره اطلاعات داشته باشند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طراحی زیرساختهای تحول، راهبرد تحولی آیت‌الله اعرافی 🖋محمد وکیلی 💠 سه سال قبل و در حالی که مطالبات و توقعات تحولی و اصلاحی طلاب در حال رسیدن به اوج بود و نگرانی‌ از انزوایی که مقام معظم رهبری هشدارش را داده بودند جدی‌تر می‌شد، آیت‌الله اعرافی که عملکرد درخشان در ساماندهی جامعه المصطفی در پرونده خود داشت، به مدیریت حوزه‌های علمیه انتخاب شد. 💠 این انتخاب، بارقۀ امید را در دل طیف‌های مختلف حوزویان روشن نمود و آثار این امید بویژه در میان طلاب جوان و نخبه‌های دغدغه‌مند حوزه، بوضوح قابل مشاهده بود. 💠 اکنون بعد از گذشت سه سال از این انتخاب، زمزمه‌هایی از ایشان آغاز شده. ارزیابی‌هایی که در یک سوی آن رنگ باختن امید به اصلاح و تحول حوزه به دست ایشان قرار دارد و در سوی دیگر عده‌ای با نگرانی همچنان منتظر آشکار شدن نشانه‌های تدبیر ایشان هستند. 💠 طیف اول برای اثبات این ناامیدی، به استمرار ضعف‌های سابق و عدم تغییر چشمگیر برنامه‌های حوزه در این سه سال استناد می‌کنند. اما برای ارزیابی منصفانه عملکرد ایشان بهتر است مولفه‌های مختلفی که گاهی از زبان مدیر محترم حوزه‌های علمیه در مناسبتهای مختلف طی یک سال اخیر بیان شده است توجه نمود. 💠 بی‌شک تحقق تحول (اگر تب و تاب جوانی را کنار بگذاریم و با نگاهی جامع به مسئله بنگریم) نیازمند و است که بدون آنها، اجرای برنامه‌های تحولی هر چند ممکن است در کوتاه مدت عده‌ای را راضی کند، اما نه‌تنها منجر به تحول نخواهد شد؛ بلکه در دراز مدت می‌تواند خسارت جبران‌ناپذیری به بار آورد. همچنان که تعدادی از تصمیمات سالهای قبل، هم اکنون تبدیل به گره کوری شده است که گشودنش به غایت مشکل می‌نماید. 💠 از همین رو، طی این سه سال برنامه آیت‌الله اعرافی طراحی و نهایی‌سازی حوزه است، که بدون آنها هرگونه برنامه‌ریزی راهبردی و اجرای برنامه‌ یا ناممکن می‌گردد و یا به کلاف سردرگم بی‌برنامگی مرکز مدیریت می‌افزود. از جمله: ۱. تدوین و نهایی‌سازی برنامه ۵ساله حوزه و برش‌های آن در عرصه‌های مختلف (که برای اولین بار صورت گرفت) ۲. طرح آمایش سرزمینی حوزه ۳. تکمیل نظام‌های جامع (که سالها نیمه‌کاره رها شده بود) ۴. سند چشم‌انداز حوزه و ده‌ها سند راهبردی بالادستی دیگر که تدوین آنها بخش زیادی از انرژی مرکز مدیریت را در مدیریت آقای اعرافی گرفته بود، و طبق وعدۀ ایشان، از ابتدای سال۹۸ به اجرا درخواهد آمد. 💠 در کنار اسناد زیربنایی، همچون: ۱. کارویژه‌های روحانیت ۲. درختواره رشته‌های حوزوی (در بیش از ۲۶۰ رشته علوم اسلامی) ۳. تأسیس مرکز آموزش‌های کاربری ۴. طرح اصلاح نظام اساتید حوزه ۵. تأسیس کانون‌های علمی تربیتی مدارس ۶. اصلاح نظام جذب و پذیرش حوزه (حرکت بسوی کیفی‌گزینی) ۷. احیای طرح‌های مدرسه‌محور ۸. طرح اصلاح سیستم پایان‌نامه‌های حوزوی ۹. حمایت از تأسیس کرسی‌های درس خارج فقه معاصر ۱۰. ‌توسعه دروس خارج شهرستان‌ها و ده‌ها طرح و برنامه دیگر نیز طراحی شده است. 💠 انجام این امور بنیادین در حالی صورت گرفته است که مرکز مدیریت طی این دو سال در بدترین شرایط بودجه‌ای و به تعبیر آیت‌الله اعرافی، در قرار داشته است. 💠 همچنین به دلیل شرایط پیچیده و شبکه‌ای مدیریت نهادهای حوزوی، تغییر و تحولاتی که می‌توانست در عملکرد آیت‌الله اعرافی مؤثر باشد، طولانی و زمانبر بوده. از جمله: انفکاک ایشان از مدیریت المصطفی (که قریب به دو سال طول کشید)، تغییر دبیر شورای عالی، و... که تسریع در آنها، مدیریت ایشان را تسهیل می‌کرد. 💠 با توجه به آماده شدن چنین اسناد و طرح‌های مهم، در صورتی که پشتوانه کافی (اعم از بودجه، همراهی و همدلی علما، فضلا، و نهادهای حوزوی و...) برای اجرای آنها موجود باشد، امید است که تحول بنیادین مورد انتظار تحقق یابد و مرکز مدیریت همچون جامعه المصطفی به سمت ساماندهی و ارتقا حرکت نماید. 💠 البته ضروری است جلسات هم‌اندیشی و گفتگوهای انتقادی در جهت همراه‌‌سازی طیف‌های مختلف حوزوی از طلاب جوان گرفته تا نخبگان، اندیشمندان، علما و زعمای حوزه، بصورت جدی، منظم و مستمر از طرف آقای اعرافی و نیروهای فکری حوزه صورت گیرد. 💠 حسن ختام این مقال می‌تواند بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر طلاب باشد: «جناب آقای اعرافی اشاره کردند به برنامه‌ای که تهیه شده و بناست اجرا کنند. برنامه‌ای با این اصول که ایشان ذکر کردند، بسیار جالب است. و بسیاری از این خواسته‌هایی که گفته شد را پوشش می‌دهد. و ‌چون آقای اعرافی (با تأکید) این را بیان می‌کنند، بنده کاملاً امیدوار هستم که تحقق پیدا کند. چون ایشان بحمدالله ظرفیت بسیار مغتنمی هستند و امیدواری زیادی دارم که این کارها انجام بگیرد» ✅ کانال دانش‌پژوهان: @dph110 http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0