eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠انحراف علمای دین، انحراف اخلاقی نیست! ⏺: ⬅️...باید دست مردم را در سختی‌ها بگیریم و هدایت کنیم. باید نظر خود را در هر زمینه‌ای اظهار کنیم و به هر سوالی پاسخ دهیم. حال که دین از زندگی عادی بشر به دور است، علمای دین باید خود الگو باشند. انحراف علمای دین انحراف اخلاقی نیست. آنان یا خود را به این متهم نمی‌کنیم، بلکه انحراف عالم دینی این است که اصیل و ریشه‌دار و مستقل زندگی نکند، بلکه در زندگی دنباله رو دیگران باشد، خواه اشخاص، خواه احزاب و سیاست‌ها و آرمان‌هایی که از او نیست. معنی انحراف عالم دین و از دست دادن اصالتش این است... به نقل از کتاب http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پیشنهادی به طلاب و فضلای حوزه! ⏺آیت الله : ⬅️«به طلاب و فضلای حوزه ... یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را بر مبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینه‌سازی کنید برای رشد اسلام، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، میخواهد خودسازی داشته باشد، خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل تان طغیان خواهند کرد. ⬅️انسان عاشق آزادی است، میخواهد خودش به دست خود و با انتخاب خود، خود را بسازد، ”اما شاکرا و اما کفورا”؛ آنقدر تحمیل راه و عقیده بر انسانها نامطلوب است که خداوند متعال به پیامبر اکرمش خطاب میکند: (پیغمبر اصرار داشت، پافشاری می کرد، زحمت می کشید، خودش را به رنج وتعب می‌انداخت که مردم را به راه خدا بیاورد) که ای پیغمبر کار تو هم حد دارد. (ا فانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین) تو میخواهی مردم را وادار کنی، مجبور کنی که آنها مومن باشند؟ اینکه راه پیغمبر نیست. ⬅️توصیه من به طلاب عزیز وبه فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت کننده به حق باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامی‌اش باشید، اما مجبور کننده مردم در راه اسلام نباشید، چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسانها و عشق انسانها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پر ارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی و چه خودشکوفایی نشان دادند؟ ⬅️بزرگترین اصل بعد از پیروزی یک انقلاب چیست؟ تداوم همان انقلاب است، همینطور که مردم ما با آزادی به راه اسلام آمدند و رهبری عالی اسلامی ما را آزادانه پذیرفتند، بگذارید در تداوم انقلاب هم مردم آزادانه راه خدا و راه اسلام، راه حق و راه خیر و صفا و راه صدق را انتخاب کنند و ادامه دهند، این است سفارشم به طلاب وفضلای عزیز.» (روزنامه‌ اطلاعات، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نبودِ‌ عدالت‌ موجب‌ ناامیدی‌ از دین‌ و مؤ‌سسه‌های‌ دینی‌ و علمای‌ دین می‌شود ⏺امام موسی صدر: «...شاید برخی‌ از علمای‌ دین، با دعوت‌ و تبلیغ‌ یا با سکوتشان، در نشاندنِ‌ عبادت‌ به‌ جای‌ عدالت، سهیم‌ بوده‌ باشند. این‌ در حالی‌ است‌ که‌ اسلام‌ اعلام‌ داشته‌ است: افضل‌ العبادات‌ کلمه‌ حق‌ عند سلطان‌ جائر، برترین‌ عبادت‌ سخنِ‌ حق‌ گفتن‌ در برابر سلطان‌ ستمکار است. عدل‌ ساعه‌ خیر من‌ عباده‌ سبعین‌ سنه‌، ⬅️روشن‌ است‌ که‌ نتیجه‌ این‌ روش‌ تربیتی‌ بی‌نهایت‌ خطرناک‌ بوده‌ است، چرا که‌ نبودِ‌ عدالت‌ در جوامع‌ از مرحله‌ خطرهای‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ گذشته‌ و به‌ مرحله‌ انحرافات‌ ایدئولوژیک‌ رسیده‌ و موجب‌ ناامیدی‌ بزرگی‌ از دین‌ و مؤ‌سسه‌های‌ دینی‌ و علمای‌ دین، مخصوصاً‌ از آن‌ دسته‌ از علمای‌ دین‌ که‌ در برابر بیدادگری‌ها سکوت‌ می‌کنند و برای‌ احقاق‌ حقوق‌ مردمِ‌ زیرِ‌ ستم‌ مبارزه‌ نمی‌کنند، شده‌ است. ⬅️خلاصه‌ سخن‌ اینکه‌ این‌ جدایی‌ در کوشش‌هایی‌ که‌ به‌ منظورِ‌ تحقق‌ عدالت‌ در جوامع‌ اسلامی‌ صورت‌ می‌گیرد، نابسامانی‌هایی‌ به‌ وجود آورده‌ و مشکلات‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ و اعتقادی‌ بسیاری‌ به‌ جای‌ گذاشته‌ است. ⬅️هرگاه‌ عدالت، در برخی‌ جوامع، به‌ صورت‌ جزئی‌ و جدا از قاعده‌ و زیربنای‌ اعتقادی‌- اسلامی‌ تحقق‌ یابد، مشکلات‌ بزرگ‌تری‌ به‌ جای‌ می‌گذارد. زیرا این‌ نوع‌ عدالت‌ موجباتِ‌ متعارف‌ و فرهنگیِ‌ خود را همراه‌ می‌آورد و شکل‌ خاصی‌ از مصرف‌ را به‌ جامعه‌ تحمیل‌ می‌کند و، در نتیجه، شیوه‌ای‌ تازه‌ از زندگی‌ را در پیشاروی‌ انسان‌ می‌نهد که‌ او را به‌ گمراهی‌ می‌کشاند...» 🔸برگرفته از سخنرانی اسلام‌ و عدالت‌ اجتماعی‌ و اقتصادی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠«بررسی فقهی فلسفه‌ورزی و فلسفه‌آموزی» 🔴 ⬅️آیت ‌الله علیرضا اعرافی از چند سال پیش مجموعه کتبی را تحت دو مجموعه «فقه تربیتی» و «تفسیر تربیتی» منتشر کرده است. در این میان، دو کتاب با عناوین «بررسی فقهی فلسفه‌ورزی و فلسفه‌آموزی» و «بررسی فقهی تعلیم و تعلّم فلسفه» حاوی تحقیق و تفحص و تفقه او درباره‌ مسئله‌ جنجالی فلسفه و کاربست آن در حیطه علوم دینی است. ⬅️ در فصل اول کتاب خود به بیان کلیات پژوهش پرداخته و تاریخچه‌ای از دو جریان مخالفت و موافقت با فلسفه را بیان کرده است. او پرسش‌های اصلی پیرامون «کاربست روش فلسفی در فهم متون دینی» (ص ۷۲) را ۴ مورد می‌داند: ⬅️تاملات عقلانی و نظری و روش قیاسی، خارج از محدوده فلسفه‌های رایج و آموزش و یادگیری آن، چه حکمی دارد؟ ⬅️فلسفه ورزی و تعلیم و تعلم در حوزه فلسفه یونان راجح است یا مرجوح؟ ⬅️حکم فلسفه‌ورزی و تعلیم و تعلم آن در حوزه فلسفه اسلامی چیست؟ ⬅️آیا فلسفه‌ورزی و کاربرد روش فلسفی در فهم دین و تعلیم و تعلم آن جایز است؟ (ص ۷۱) ⬅️در فصل دوم به ادله‌ ممنوعیت تاملات عقلانی، فلسفه ‌ورزی و فلسفه ‌آموزی پرداخته شده است. ⬅️دلیل اول، قواعد چهارگانه «حرمت انجام کار لهو و لغو»، «حرمت اشتغال و تحصیل علم غیر نافع»، «حرمت یادگیری علوم ضلال»، و «حرمت اخذ علوم از غیر اهل بیت» است (ص ۱۵۸). ⬅️نویسنده‌ کتاب ضمن رد تمام این قواعد، می‌گوید هیچ‌کدام از آنها نمی‌تواند مدعای حرمت یا کراهت شرعی برای تاملات عقلانی، فلسفه‌ورزی، و فلسفه آموزی در حوزه فلسفه یونانی، فلسفه اسلامی و نیز کاربرد روش فلسفی در فهم دین را ثابت کند (ص ۱۵۸). ⬅️همچنین، ادله‌ روایی مخالفت با فلسفه در دو دسته‌ «روایات نهی عام» و «راویات نهی خاص» مطرح شده است. ⬅️آیت الله اعرافی می‌نویسد: «روایات نهی عام نه از جهت سند و نه از جهت دلالت، ادعا را ثابت نمی‌کردند و روایات نهی خاص نیز که از «اندیشه در ذات خدا» نهی می‌کردند، مخصّص و مقید اطلاقات رجحان تعقل و تفکر فلسفی شمرده شدند» (ص ۱۵۸-۱۵۹). ⬅️وی همچنین مخالفت اصحاب ائمه هدی (ع) و برخی از فقها با فلسفه را «تا وقتی که کاشف از نظر معصوم نباشد» دارای هیچگونه حجیت شرعی نمی‌داند (ص ۱۵۹). ⬅️در فصل سوم کتاب، ادله رجحان تاملات عقلانی، فلسفه‌ورزی و فلسفه‌ آموزی بررسی شده است. مولف ضمن تشریح و جمع‌بندی قواعد عامه و ادله خاصه برگرفته از قرآن و سنت، نتیجه می‌گیرد که فلسفه‌ورزی و فلسفه ‌آموزی واجب شرعی است و فراتر از آن حکم استحباب را دارد. (به نقل از شفقنا) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رسالت اصلی مبلّغ تبدیل فکر به عمل است 🔴گفتاری از آیت‌الله سید منیر خباز ⬅️خلاصه رسالت مبلغ، تبدیل علم به عمل است؛ بنابراین سؤال اصلی بحث ما این است که چگونه مبلّغ دینی می‌تواند فکری را که می‌خواهد تبلیغ کند، به عمل تبدیل کند؟ این مسأله در آیات و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی به آیه‌ تفقّه که در ابتدای بحث قرائت کردم توجه کنیم، می‌بینیم که خداوند نتیجه حرکت برای تفقّه را عمل می‌داند و می‌فرماید: «لعلّهم یحذرون». از همین رو است که بعضی مفسّرین بر این باورند که نام‌گذاری «فکر» به «خیر» به‌واسطه اثر عملی‌ای که دارد صورت گرفته است؛ و الا فکر به تنهایی اگر اثر عملی در شخصیت انسان نداشته باشد، خیر محسوب نمی‌شود. ⬅️به نظر ما باید چهار گام در این راه برداشت: ۱. تعیین دقیق چهارچوب فکر و موضوع کلام؛ ۲. تبلور ایده و موضوع بحث؛ ۳. به کارگیری روش مفید و جذاب برای تبیین موضوع؛ ۴. تقویت نظریه بحث به وسیله شواهد عملی. متن کامل در http://mobahesat.ir/16325 http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سید جمال الدین اسد آبادی و مسئلۀ انحطاط ✅سید جمال در ارزیابی خود از انحطاط مسلمان معاصر، دو نکتۀ مهم دارد: 🔸اولاً، به درستی اشاره می کند که آغاز انحطاط از زمانی است که انسان مسلمان میل به تعقل را رها کرده و به تضاد موهوم علم و دین رسیده است؛ علم را به علم ما و علم دیگری تقسیم کرده، و آنگاه به تکفیر دیگری و علم دیگری پرداخته، و حکم به تحریم علوم دیگران داده است؛ 🔸ثانیاً، این غیریت سازی، و به طور کلی بحران علم در اسلام معاصر، نه کار تودۀ مسلمان، بلکه برساختۀ علمای مسلمان است. بدین سان، او نتیجه می گیرد که شیبِ انحطاط در اسلام معاصر ناشی از بحران علم و اعوجاج در علم-دین شناسی علمای اسلام است، و لاجرم هر گونه اصلاح نیز از همانجا باید شروع شود. «...می توانیم بگوئیم که هرگز اصلاح از برای مسلمانان حاصل نمی شود، مگر آن که رؤسای دین ما اولاً اصلاح خود را نمایند و از علوم[دیگران] و معارف خویش ثمره بردارند. و حقیقتاً چون نظر شود، دانسته می شود که این خرابی و تباهی که از برای ما حاصل شده است، این تباهی اولاً در علماء و رؤسای دین ما حاصل شده است، پس از آن در سایر امّت سرایت کرده است...». - کتاب مجموعه رسائل و مقالات سیدجمال الدین اسدآبادی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، تعلیم و تربیت. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یک پیشنهاد مهم! 🖋استاد شهید مرتضی مطهری ⬅️...در اینجا من پیشنهادی دارم که برای پیشرفت و ترقی فقه ما بسیار مفید است. این را قبلا مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم یزدی فرموده اند و من پیشنهاد ایشان را عرض میکنم. ایشان گفته بودند چه لزومی دارد که مردم در همه مسائل از یک نفر تقلید کنند؟ بهتر این است که قسمت های تخصصی در فقه قرار دهند؛ یعنی هر دسته ای بعد از آنکه یک دوره فقه عمومی را دیدند و اطلاع پیدا کردند، تخصص خود را در یک قسمت معین قرار دهند و مردم هم در همان قسمت تخصصی از آنها تقلید کنند. مثلا بعضی رشته تخصصی خود را عبادات قرار دهند و بعضی معاملات و بعضی سیاسات و بعضی احکام ( احکام به اصطلاح فقه)، همان طوری که در طب این کار شده و رشته های تخصصی پیش آمده، هر دسته ای متخصص یک رشته از رشته های پزشکی هستند: بعضی متخصص قلب می باشند، بعضی متخصص چشم، بعضی متخصص گوش و حلق و بینی و بعضی متخصص چیز دیگر. اگر این کار بشود، هر کسی بهتر می تواند تحقیق کند در قسمت خودش. گمان می کنم در کتاب الکلام یجر الکلام تألیف آقای سید احمد زنجانی (سلمه الله) این مطلب از قول ایشان چاپ شده. این پیشنهاد، بسیار پیشنهاد خوبی است. و من اضافه میکنم که احتیاج به تقسیم کار در فقه و به وجود آمدن رشته های تخصصی در فقاهت، از صد سال پیش به این طرف ضرورت پیدا کرده و در وضع موجود یا باید فقهای این زمان جلوی رشد و تکامل فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند. 🔸تقسیم کار تخصصی در علوم زیرا تقسیم کار در علوم، هم معلول تکامل علوم است و هم علت آن؛ یعنی علوم تدریجا رشد می¬کنند تا می رسند به حدی که از عهده یک نفر تحقیق در همه مسائل آنها ممکن نیست، ناچار باید تقسیم بشود و رشته های تخصصی پیدا شود. پس تقسیم کار و پیدایش رشته های تخصصی در یک علم نتیجه و معلول تکامل و پیشرفت آن علم است و از طرف دیگر با پیداش رشته های تخصصی و تقسیم کار و تمرکز فکر در مسائل بخصوص آن رشته تخصصی، پیشرفت بیشتری پیدا می کنند. در همه علوم دنیا از طب و ریاضیات و حقوق و ادبیات و فلسفه، رشته¬های تخصصی پیدا شده و همین جهت، آن رشته ها را ترقی داده است. 🔸شورای فقهی پیشنهاد دیگری هم دارم که عرض می کنم و معتقدم این مطالب هر اندازه گفته شود بهتر است، و آن اینکه در دنیا در عین اینکه رشته های تخصصی در همه علم ها پیدا شده و موجب پیشرفت ها و ترقیات محیر العقول شده، یک امر دیگر نیز عملی شده که آن هم به نوبه خود یک عامل مهمی برای ترقی و پیشرفت بوده و هست، و آن موضوع همکاری همفکری بین دانشمندان طراز اول و صاحبنظران هر رشته است. در دنیای امروز دیگر فکر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تک روی کاری ساخته نیست، علما و دانشمندان هر رشته دائما مشغول تبادل نظر با یکدیگرند، محصول فکر و اندیشه خود را در اختیار سایر اهل نظر قرار می دهند، حتی علمای قاره¬ای با علمای قاره دیگر همفکری و همکاری می کنند. در نتیجه این همکاری¬ها و همفکری ها و تبادل نظرها بین طراز اولها ، اگر نظریه مفید و صحیحی پیدا شود زود تر منتشر می شود و جا باز می کند و اگر نظریه باطلی پیدا شود زود تر بطلانش روشن میشود و محو میگردد، دیگر سالها شاگردان آن صاحب نظر در اشتیاه باقی نمی مانند. متأسفانه در میان ما هنوز نه تقسیم کار و تخصص پیدا شده نه همکاری و نه همفکری، و بدیهی است که با این وضع انتظار ترقی و حل مشکلات نمی توان داشت...» _مقاله اجتهاد در اسلام. مرتضی مطهری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در باب موسیقی متعالی ▪️گفتاری از مقام معظم رهبری: ⬅️«.. .مي دانيد که من به طور طبيعي از جمله آدم هاي غرب ستيزم. چنانکه هيچ ويژگي غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمي کند. در عين حال، ويژگي هاي مثبت غرب را از روي محاسبه، تأييد مي کنم. يکي از آن ويژگي ها، مقوله موسيقي است. ⬅️درست است که در غرب، موسيقي هاي منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دير باز موسيقي هاي آموزنده و معنا دار هم بوده است؛ موسيقي اي که براي گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، مي تواند بليت تهيه کند، در سالن اجراي کنسرت بنشيند و ساعتي، از آن لذت ببرد. در غرب موسيقي هايي که گاهي يک ملت را نجات داده و گاهي يک مجموعه فکري را به سمت صحيح هدايت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنين ويژگي اي نيز بوده و هست. ⬅️در شرق که راجع به آن گفتم ( يعني در محدوده جغرافيايي مورد اشاره ) متأسفانه موسيقي از چنين اعتبار و جايگاهي برخوردار نبوده است. موسيقي در اين جا عبارت از آهنگ ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن به موسيقي لهوي حرام تعبير کرده اند. فرض بفرماييد فلان خليفه، شب دچار بي خوابي مي شده است. موسيقي دان ها همراه با کنيزکان مغني، بايستي مي آمدند تا اسباب طرب او را فراهم کنند. ⬅️موسيقي دان با آن خصوصيات که گفتم اهل خرد و قريحه و ذوق است بايستي خود را مي شکست و انواع و اقسام هنرهاي خويش را نثار مي کرد تا خليفه از حالت افسردگي که لازمه خونريزي ها، قساوت و خباثت هاي وي بود - بيرون مي آمد! اين وضعيت موسيقي در بارگاه خلفا و امراي عرب بود. يعني همين قضيه، در مورد سلاطين ايران هم صدق مي کند. پادشاهان که اهل موسيقي لهو بوده، و دربارهاي موسيقي طرب داشته اند، کم نيستند. که از آن جمله مي توان به دربار قاجار و پادشاهان آن سلسله اشاره کرد. ⬅️توجه مي کنيد که موسيقي در خدمت چه جريان ها و کساني بوده است؟! اينکه مي بينيد در کلمات فقها، موسيقي، مقوله اي حرام و ممنوع و دست نزدني و نزديک نشدني است، به همين خاطر است. ⬅️... چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را - که اعتبار موسیقی است - چنین خوار و ذلیل کنند؟! که برای هدف متعالی باشد. اگر چنین باشد، آن وقت می‌شود موسیقی را پاک و مقدس نامید. آن وقت می‌شود ما هم مثل غربی‌ها کنسرت داشته باشیم (عنوانش را مثلا محفل خوانندگی بگذاریم، تا اصطلاح غربی به کار نبرده باشیم) که مردم - اعم از معمولی و متدین - بلیت تهیه کنند و برای شنیدن ساز و آواز شما، به آن محفل بیایند...» -مجله پرسمان، دی ماه ۱۳۸۴ شماره ۴۰ https://hawzah.net/fa http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠گنگره جهانی اربعین؛ 🔸نگاه تمدنی به اربعین در بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در سخنرانی سال۱۳۵۲ ⬅️...شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند‌، در کوفه بودند‌، در بصره بودند‌، در اهواز بودند‌، در قم بودند‌، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزاء متشتت در جریان بود. زیارت الاربعین. ⬅️می‌دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است... که مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه‌ این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته‌ اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه‌ این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه‌ اعضا فرمان می‌داد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند؛ اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آن‌ها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. ⬅️همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آن‌ها داشت و آن اینکه هم‌دیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر‌، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره‌ جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). ⬅️این کنگره‌ جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آن‌ها را به قلب دشمن فرو برده. ⬅️بنابراین مسأله‌ اربعین یک مسأله‌ مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره‌ بین‌المللی‌ و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز‌، سرزمین شهدا‌، مزار کشته‌شدگان راه خدا‌، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. ⬅️اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه‌ هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🔺بخشی از سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن(ع)مشهد در اسفند ۱۳۵۲ -به نقل از محکمات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0