سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .نزار سکینه ازبدبختی وحال زارمخوشحال بشه نزار بفهمه که چه
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
دست عشرت رو گرفتم وراهی خونه شدیم که منیژه صدام کرد وگفت :مریم وایسا توروخدا کارت دارم وایسا دیگه ...
مریم :چیه چی میگی واقعا متاسفم برات منیژ تو چرا چیزی به من نگفتی چرا گذاشتی جلو مردم خرد بشم وهمه به حالو روزم بخندن چه جور دلت اومد بزاری که جلو سکینه ضایع بشم .چرا امروز که پیشت بودم نگفتی .؟
منیژه:مریم بخدا نمیدونستم چی باید بگم وچه جوری باید بگم وقتی هم ازخونمون رفتی سه چهاربار اومدم تا جلو درخونتون که بهت بگم ولی نتونستم بیام تو .بخدا راست میگم گفتم برم با احمد حرف بزنم شاید تا قبل ازاینکه تو بفهمی پشیمون بشه .ولی احمد دیوونه شده اصلا نمیفهمید چی داره میگه میگفت من تا یه روز دیگه زن میخوام فرقی نمیکنه کی باشه فقط برام زن بگیرین .دیدی که من خودمم خوشم ازاین منظر آب زیر کاه نمیاد ولی انگار دهن ننمو هم بستن یه منظر میگه که ده تا منظر ردیف میشه ازش ...
مریم:باش منیژ برو دیگه ما میخواییم بریم عیبی نداره دیگه عادت کردم به این چیزا انگار همه دست به یکی شدن وکمر به نابودی من بستن توهم یکیش برو ...
سکینه :دیدید بچه ها چه انگشتری هم براش خریده بودن .؟میگن طلا ومهریه هم زیاد براش بریدن .خوش به حال منظر اگه چندسال موند خونه لااقل به پسر شوهر کرد وازخودش کوچیک تر .میگن این برنج وروغن وچایی خرج بریدن براش چهارتا گوسفندم میخوان بدن به پدر منظر خدا شانس بده والا .
مریم :بسه دیگه سکینه اگه غیبت کردن وخوشحالی کردن وحسودیت تموم شد ساکت باش حوصله ندارم .سکینه :با چته دختر با تو هم نمیشه یه کلمه حرف زد والا .الان که رسیدیم لباسهای مرضی رو عوض کن وپوشکشم عوض کن فردا صبح هم برو کهنه هاشو بشور اصلا دیگه کهنه تمیز نداره .وای چقدر خسته شدم امروز ...
مریم :دلم نمیحواست باهاش کل کل کنم فقط سرمو به نشونه باشه تکون دادم .به آسمون نگاه کردم خدایا با من چه کردی چه جوری طاقت بیارم آخه ..شب تا صبح مثل معتادی که مواد ترک کرده باشه وازبدن درد خوابش نبره منم درد داشتم جسمم نه روحم درد میکشید تا روشنی هوا تو خونه راه رفتم .یه چندروزی گذشته بود قرار بود دوسه روز دیگه عروسی احمد و منظر باشه من مثل مرده متحرک بودم .فقط راه میرفتم وکارهای روزانمو انجام میدادم نه با کسی حرف میزدم نه حوصله کسی رو داشتم .یه دره وسیله جمع کردم ودادم ماشین دار برد درخونه عاطفه .راستش وسایل بهونه بود بهش گفته بودم ازعاطفه خبر بیاره برام ببینم زندگیش چطوره .رو بالکن منتظر ماشین دار بودم نمیخواستم سکینه بفهمه تا ماشین رو دیدم .آفتابه رو پر از آب کردم
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 زن هایی که در آخرالزمان وارد فتنه ها می شوند.....
🔺شیخ حسین انصاریان روایت شریفی از رسول خدا ( صل الله علیه و آله وسلم ) را بر فتنه اخیر تطبیق دادند.
@daneshanushe✍️
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨✨ کودکان نباید در سن کم والدینشان را به اسم صدا بزنند/روانشناس پهلوان نشان
#روانشناس_پهلوان_نشان
#والدین
اگر در دل کسی جایی نداری،
فرش زیر پایش هم نباش !
محبوب همه باش،
معشوق یکی ...
مهرت را به همه هدیه کن،
عشقت را به یکی ...
با هر رفتنی اشک نریز
و با هر آمدنی لبخند نزن؛
شاید آنکه رفته باز گردد و
آنکه آمده برود.
آنقدر محکم و مقتدر باش
که با این محبتها و بیمهریها
زمینگیر نشوی
لازم است گاهی در زندگی،
بعضی آدمها را گم کنی تا
خودت را پیدا کنی ...
🖌#کانال_دکتر_انوشه
@daneshanushe✍️
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقایون به خانمهاشون برسند!
🔰 #استاد_تراشیون
❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . دست عشرت رو گرفتم وراهی خونه شدیم که منیژه صدام کرد وگفت
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
آفتابه رو پرازاب کردم وجارو هم برداشتم وبه سکینه گفتم میرم تو کوچه رو جارو بزنم خیلی کثیف شده .
سریع ازپله ها رفتم پایین وگفتم چی شد چه خبر حالش خوبه ؟ماشین دار:آره خوبه گفت خودشم چندروز دیگه میاد سر میزنه بهت گفت باردارم به آبجیم بگو تا خوشحال بشه .تو این چندوقت اولین خبر خوشی بود که شنیده بودم ازذوقم یه ذره پولی رو که داشتم مشتولوق دادم بهش وگفتم برو به سلامت ...
کوچه رو تمیز کردم با خودم قربون صدقه عاطفه میرفتم ومیخندیدم .نمیخواستم الان به سکینه بگم که عاطفه بارداره برای همین خودمو کنترل کردم ورفتم بالا .
سکینه چندروزی هی این گوشه واون گوشه پچ پچ میکرد ووقتی آقام خونه بود اصلا ازتو اتاق بیرون نمیومدن .مرضیه هم کلا با ما بود بزرگ کردن ولباس عوض کردن وپوشک کردنش .
سکینه خیلی مشکوک رفتار میکرد سکینه ای که دست به سیاه وسفید نمیزد حتی بچه خودشو تروخشک نمیکرد صبح زود رفته بود اتاق کنار خونه منصور رو آب وجارو میکرد وگردگیری میکرد .گفتم سکینه آفتاب ازکدوم طرف دراومده زرنگ شدی باز چه خبره ؟
سکینه:هیچی بابا حوصلم سر رفته بود گفتم این جارو تمیز کنم چهار روز دیگه مهمون میاد اینجارو فرش کنیم جا داشته باشیم بخوابن .نخوایم بهشون بگیم شامتونو خوردید حالا پاشید برید خونتون ما جا واسه خواب نداریم .
منه ساده هم دیگه سوالی نپرسیدم ورفتم سراغ کارم طبق معمول کلفتی اینقدر صبح تا شب جون میکندم که شبا از بدن درد وخستگی زیاد خوابم نمیبرد .ولی اونشب مثل سنگ افتادم چنان خوابم سنگین شده بود که فکر کردم مردم .فردا صبح که بیدار شدم دیدم اتاقی که سکینه تمیز کرده بود پرده داره ومرتب شده وانگار داخلش وسیله چیده شده ؟با خودم گفتم سکینه تنبل کی این وسیله هارو برده چیده چرا من نفهمیدم .؟رفتم ازپله ها پایین ولی در اتاق قفل بود وازپنجره که گوشه پرده کنار رفته بود نگاه کردم خونه چیده شده بود وتر تمیز ومرتب .خیلی تعجب کرده بودم .
امشب وفرداشب عروسی احمد بود منیژه میگفت احمد گفته فقط یه وعده عروسی بگیریم ونزاشته تموم رسم ورسومات انجام بشه برای همین فردا شب عروسی تموم میشد .خیلی حالم بد بود ونمیدونم چرا نمیتونستم فراموشش کنم هرچقدر با خودم کلنجار میرفتم نمیتونستم از قلبم بیرون بندازمش .من عروسی نرفتم وسکینه وبچها رفتن عروسی من تو خونه اینقدر زار زدم وزجه زدم .انگار تازه ننم مرده بود .صدای کیل ودستشون توی سرم میپیچید .خوابیدم زیر کرسی وبالش رو فشار دادم رو سر وگوشهام بلکه صدایی نشنوم .چطور دلت اومد احمد چرا اینکارو بامن کردی آخه.
در صحبت با بچهها از جملات مثبت استفاده کنید
❌ شلوغ نکن
✅ لطفا یه بازی آرومتر انتخاب کن
❌ داد نزن
✅ حرفهات رو آرومتر بگو
❌ شکلات برندار
✅ ما روزی یه شکلات میخوریم
❌ وقتی داد میزنی عصبانی میشم
✅ وقتی داد میزنی گلوی خودت و سر بقیه درد میگیره
❌ بازیت رو ول کن بیا اینجا
✅ وقت داری ازت یه سوال بپرسم؟
#فرزندداری
@daneshanushe✍️
🔴 روانشناسی مردان
💠 برای مرد هیچ چیز آزاردهندهتر از این نیست که ببیند همسرش افسرده و ناامید است.
💠 چرا که مردان با دیدن این حالت احساس میکنند فردی بیلیاقت و ناتوان هستند که نتوانستهاند همسرشان را شاداب نگه دارند!
💠مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتیهای همسرشان میدانند.
💠 پس تصور نکنید وقتی ناراحتید او سنگدل و بیتوجه است. او گاهی مهارت ارتباط را بلد نیست.
❤️
4.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌👌حواسمان باشد، دنیا تجارت خانه است .../دکتر میر باقری
🎥#دکتر_میرباقری
#دنیا
565.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خـدایا امشب🧚♀
آرامشی از جنس
فـرشتـه هـایـت 🧚♀
نصیب همه دلها
و شبـی بـی دغدغـه🧚♀
آرام وبی نظیر
قسمت عزیزانم بگردان🧚♀
بــه امـید فـردایـی عـالـی 🧚♀
شبتان آرام و در پنـاه خــدا 🧚♀
🍂🌸شـب_بـخیـر