eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت67 . اینها رو گفت و اخر سر هم گفت ببین سارا حالا که حرفش پیش اومد
🤝♥️ . خلاصه پنج سال از دوری من و احمد و خ.ون دل خوردنم از دست جاری ها و خواهر شوهر ها توی اون خونه گذشت و حوادث فراوانی هم پیش اومد که من با تمام توان سعی کردم بر خودم مسلط باشم و بتونم ازشون عبور کنم و چیزی که وجود داشت این بود که من هنوز عاشق احمد بودم و اونم عاشقانه دوستم داشت و بلا استثنا هر عصر تماس میگرفت و با من و امید حرف میزد و مورد دوم دوستی ام با پروانه بود که شانس بزرگی‌ بود داشتن دوست و رفیق شفیقی مثل پروانه! هرچند میگفت رابطه اش با شوهرش خوب شده اما واضح بود دل خوشی از زندگی باهاش نداره و همش میگفت شوهرم فوق العاده شکاک و بددل هست و همین ازارم میده.تا اینکه یه روز احمد از تهران اومد و قشنگ معلوم بود کبکش خروس میخونه؛ بعد از اینکه ازش پرسیدم گفت داره خونه رو میبره تهران و ما میتونیم دیگه اونجا زندگی کنیم!وای این خبر برام دنیایی بود؛ یعنی میتونستم از دست این خانواده راحت بشم؟! همون هفته سینا برادر شوهر اخریم برق خونه رو روی ما قطع کرد و من به احمد گفتم و اونم خیلی عصبی شد و پشت گوشی باهاش دعوا راه انداخت و همون باعث شد مصمم تر بشه که زودتر خونه رو ببریم تهران!روزی داشتم وسایل رو باز میزدم پروانه هم اومد کمکم و دوتایی گریه میکردیم؛ من از شوق رفتن و پروانه از غم جدایی و چقدر من خوشبخت بودم! خلاصه رفتیم تهران و ساکن شدیم تا اینکه یه روز احمد اومد خونه و گفت سارا مطهره کیه؟!____ .