eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح، فرصتی برایِ “آغاز” است! و ایرادِ کارِ ما ، دقیقا همینجا بود؛ که بارها، آغاز شدیم و هر بار؛ “تکرار”ِ خودمان بودیم… 🌸صبحتون بخیر و شادی🌸 .
❣وقتی ما کاری را سرشار از عشق انجام میدهیم،وقتی انرژی مثبت از خودمان ساطع میکنیم،احساس شادی میکنی.خداوند همه انسانها را این گونه آفریده است.بنابراین هدف از کارما،البته اگر آن را هدف بنامیم،این نیست که ب خاطر بازگشت انرژی مثبت به خودمان،انرژی مثبت ساطع کنیم،بلکه هدف از ساطع کردن انرژی مثبت این است که نسبت به زندگیمان احساس خوب و مثبت داشته باشیم!این مطلب نشان میدهد که تغییر و تحول اساسی در زندگی با تغییر و تحول شخصی آغاز می شود.🍃🍃🍃
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .من گفتم اینا چرا یه دفعه به فکر سروسامون دادن مهدی افتادن
📜 🩷 .همه میگفتن خیلی مواظب خودتون باشید یه جورایی اهل محل هم ترسیده بودن .خانم معلمها اومدن ومنم هرازگاهی که کاراهام وتموم میکردم بی خبر که سکینه وآقام نفهمه میرفتم پیششون که بهم درس یاد بدن خیلی خوشحال بودم که سواد یاد میگیرم .محبوبه هم گاهی خوب بود وگاهی بد ولی برخلاف تصورات ما وبقیه شبیه سکینه نبود .سکینه محبوبه بدبخت رو هم اذیت میکرد وبه بهونه های مختلف گریشو درمیورد .به مهدی شک کرده بودم .سرشب به بهونه آوردن ترشی از انبار رفتم ومهدی رو صدا کردم وگفتم :بیا ببینم راستشو بگو چیکار کردی چندروزه زیر نظرت دارم دیگه ازآقام عصبی نیستی وباهاش حرف میزنی .اولش انکار کرد ولی بعد گفت .:گاو رو یادته دزدیدن من به یکی بدهی داشتم آوردم گاورو به جای قرضم دادم بهش برد یه ذره دلم خنک شد خیلی ازآقام ناراحت بودم .دودستی زدم توسرم وای مهدی نفهم چیکار کردی تو اگه یکی بفهمه اگه سکینه بفهمه وبه آقام بگه اقا میکشتت بدبخت .ببینم به محبوبه که نگفتی اون به سکینه خبر میده ها خرنشی یه وقت بگی .گفت نه بابا نگفتم خیالت راحت‌نمیفهمن .ترسیده بودم اگه میفهمیدن زندش نمیزاشتن .فردای اونشب منیژه با گریه اومد پیشم نشست رو دارقالی گفتم چیه چی شده گریه میکنی .اروم گفت بیچاره شدم مریم من باردار شدم .مریم:چی باردار شدی از کی کجا چی داری میگی تو ؟از ممدعلی دیگه یه چندباری باهم قرار گذاشتیم تا اینکه گفت اگه باهم باشیم دیگه میتونیم راحت ازدواج کنیم وهمه هم مجبورن قبول کنن .گفتم خوب بهش بگو ازکجا فهمیدی بارداری شاید نباشی .گفت نه رفتم پیش قابله گفت...گفتم اکه اون به کسی بگه چی .منیژه :نه نمیگه یکی از النگوهای ننم که شکسته بودرو دادم بهش که نگه به کسی .سکینه پشت در حرفای مارو شنیده بود و طولی نکشید که تموم ده خبر شدن که منیژه از ممدعلی زن وبچه دار حامله است .زن ممدعلی اومد سراغ منیژه وتموم موهای سرشو کند وهرچی ناسزا بود بارش کرد .منیژه بدبخت مثل توپ فوتبال از همه کتک میخورد وقرار گذاشتن که سنگ سارش کنن .چه روزهای بدی بود ننه منیژه ازغصه مریض شده بود واحمد هم حال خوبی نداشت .ممدعلی هم از ترس مردم فرار کرده بود .تلفن چی جار زد که بعدازظهر ساعت سه جمع بشن جلو مسجد واسه سنگ سار کردن منیژه دیگه بدبختی خودم رو فراموش کرده بودم وتموم فکرم منیژه بود .رفتم سراع سکینه وگفتم تو به اهالی ده گفتی اره خیلی بی چشم رویی تو خودتم زنی خجالت نمیکشی ابروی یه زنو میبری ؟با دست هلم داد وگفت بروبابا توهم لنگه همون منیژه ای جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
💠👌نکته ناب امروز 💎لیست عادت های خوبی که اگر به زندگی اضافه کنیم حالمون رو بهتر میکنه ۱- هر هفته یک کتاب بخونیم ۲- هر روز نیم ساعت ورزش کنیم ۳- هر شب لیست کارهای فردامون رو بنویسیم ۴- هر شب چند دقیقه روزانه نویسی کنیم ۵- هر روز بیست دقیقه برای یاد گیری یک زبان غیر زبان اصلی مون زمان بذاریم ۶- هر روز ده دقیقه نیایش یا مدیتیشن کنیم ۷- هر روز غذای خونگی و سالم بخوریم ۸- هر روز صبح زودتر بیدار شیم ۹- هر روز حداقل به یک نفر کمک کنیم یا حالش رو خوبتر کنیم ۱۰- تیکه کلام های نامناسبمون رو از صحبت هامون حذف کنیم ‍‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‍ ‍‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‍‌┈•••🍃🌸🍃•••┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹فقط خداست 💎 که میشود با دهان بسته صدایش کرد. 💎میشودبا پای شکسته هم به سراغش رفت. 💎تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد. 💎تنها کسی هست که وقتی همه رفتند میماند. 💎وقتی هم پشت کردند آغوش میگشایدو..... ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
❌اینقدر تجربه های غلط و حتی درست خودمون رو تعمیم ندیم به دیگران❌ 🚫اصلاااا ازدواج نکن... 🚫من جای تو بودم تا آخر عمر ازدواج نمی کردم... 🚫بچه چیه همش دردسره،یه دونه بچه کااافیه توی این دوره زمونه... من اگه میدونستم اینقدر ازدواج خوبه زودتر ازدواج میکردم و... اولا تجربیات ما دلیل بر درست بودن اون موضوع و یا غلط بودنش نیست که بخوایم ازش نتیجه گیری کنیم،در بسیاری از موارد ما انتخاب های غلط و تجربیات بدی داشتیم و دیگر آنکه هرکسی شرایط خاص خودش را دارد،ممکنه سنی که شما ازدواج کردید برای فرد دیگر با توجه به شرایطی که دارد نامناسب باشد و برعکس... ✅ ما قرار نیست نگاه سیاه و سفید داشته باشیم به موضوعات بلکه باید نگاهمون خاکستری باشه‌‌‌      
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎀 آنچه برای زن سمّ است و برای مرد مایه حیات!!! 🎤 دکتر 🌸🍃 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ @daneshanushe✍️
💠سگ شدن به طمع دنیا 💠 🌀خسته و رنجور، به مسجدى رسيد . داخل شد . وضويى ساخت و دو ركعت نماز خواند. سپس به گوشه‏اى رفت تا قدرى بياسايد. اما سر و صداى بچه ‏ها، توجه او را به خود جلب كرد . 🍃چندين كودك از معلم خود، درس می‏گرفتند و اكنون وقت استراحت آنها بود. 🍃بچه‏ ها، در گوشه و كنار مسجد، پراكنده شدند تا چيزى بخورند يا استراحتى بكنند. 🍃دو كودك، در نزديك شبلى، نشستند و هر يك سفره خود را گشود. يكى از آن دو كودك كه لباسى نو و تمييز داشت و معلوم بود كه از خانواده مرفهى است، در سفره خود نان و حلوا داشت . ⚪️كودك ديگر كه سر و وضع خوبى نداشت، با خود، جز يك تكه نان خشك نياورده بود . ⚪️كودك فقير، نگاهى مظلومانه به سفره كودك منعم انداخت و ديد كه او با چه ولعى، نان و حلوا می خورد . ⚪️قدرى، مكث كرد؛ ولى بالاخره دل به دريا زد و گفت: نان من خشك است، آيا از آن حلوا، كمى به من هم مى‏دهى تا با اين نان خشك، بخورم؟ - نه، نمیدهم‼️ - اما اين نان خشك، بدون حلوا، از گلوى من پايين نمیرود!😔 - اگر از اين حلوا به تو بدهم، سگ من مى‏شوى؟ - آرى، میشوم. - پس تو حالا سگ من هستى؟ ❌ - بله، هستم . ‼️ - پس چرا مثل سگ‏ها، صدا در نمى‏آورى؟ پسرك بيچاره، پارس میكرد و حلوا مى‏گرفت و همين طور هر دو به كار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند كه به درس استاد برسند. ✅شبلى در همه اين مدت، مینگريست و میگريست . ✅دوستانش كه او را در گوشه مسجد يافته بودند، كنارش نشستند و از علت گريه او پرسيدند . 🍃شبلى گفت: ((ببينيد كه طمع چه بر سر مردم می ‏آورد!اگر اين كودك فقير، به همان نان خشك خود قناعت میکرد و به حلواى ديگرى، طمع نمیبست، سگ ديگران نمى‏شد و خود را چنين خوار نمىیکرد!))
چه چیزهایی به شوهرتان بگویید تا او به زندگی مشترکتان مشتاقتر شود؟! 🔹 من ارزش کارهای تو را می‌دانم. 🔸 ممنون که در کارهای خانه کمک می‌کنی. 🔹 من همیشه به تو وفادارم. 🔸 بیا بیشتر برای هم وقت بگذاریم. 🔹 دوستت دارم. 🔸 تو یک پدر فوق العاده‌ای. 🔹 تو خیلی خوب خانواده را می‌چرخانی. 🔸 من با تو راضی و راحتم. 🔹 من به تو افتخار می‌کنم. 🔸 خوشحالم که با تو ازدواج کردم. 🔹 تو بهترین دوست من هستی. 🔸 با هم حلش می‌کنیم. 🔹 تفاوتها ما را به هم نزدیکتر می‌کند. 🔸 کاری هست که بتوانم برایت انجام دهم؟ 🔹 می‌دانم که تو بهترین تصمیم را می‌گیری. 🔸 دوست داری بعدا در موردش حرف بزنیم؟ 🔹 دوست داری کمی تنها باشی؟ 🔸 تو همیشه می‌توانی کاری کنی که بخندم و شاد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•        •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .همه میگفتن خیلی مواظب خودتون باشید یه جورایی اهل محل هم ت
📜 🩷 . شب تا صبح یه دقیقه خوابم نبرد هزار جورفکر وخیال میکردم خودم رو مقصر حال منیژه میدونستم اگه نیومده بود برای من بگه وسکینه نمیفهمید کاش بهش میگفتم هیچی نگو توخونه ما یا میبردمش بیرون کاش.شب سیاهمون صبح شد همه یه حالی بودن یه سری ها دلشون برای منیژه میسوخت وبعضی ها نه سخت منتظر بودن که منیژه کشته بشه .تموم مردم ده زن مرد بچه همه جلو مسجد جمع شده بودن .مادر منیژه توی سرش میزد والتماس میکرد زنها گرفته بودنش که جلو نره .دستهای منیژه رو با طناب بسته بودن ومیکشیدن .منیژه گریه میکرد والتماس میکرد پاهاش یاری نمیکردن جلو بیاد ازترس خودشو خیس کرده بود .من پابه پای رفیق بچگیم اشک میریختم والتماس مردها رو میکردم که کاریش نداشته باشن .ولی همه کر شده بودن هیچ چیزی نمیشنیدن .رفتم جلوی منیژه حال حرف زدن نداشت دست کشیدم صورتش موهاش گفتم عزیز دلم خواهرم دوستم رفیقم .سنگ صبور روزای بی مادریم .منو ببخش ببخش که نمیتونم کاری برات کنم ببخش که اینا زیر سر خانواده منه روم سیاست .منیژه:دستمو گرفت بوسید وگفت مریم هیچ وقت نگفتم خواهر ندارم چون تو خواهرم بودی .بعد از من ننم تنهاس توروخدا هی بهش سر بزن .اگه ممدعلی رو دیدی بهش بگو خیلی نامردی فقط من سوختم .هردو زار میزدیم منیژه رو کشیدن پرتش کردن وسط جمعیت به بدن ومخصوصا شکمش لگد میزدن ومیگفتن باید این حروم زاده بمیره وگرنه بقیه دخترا هم یاد میگیرن باید عبرت بشه برای همه منیژه غرق درخون اون وسط چشمش به من بود وبه جاده دیگه حتی حال التماس کردن هم نداشت .بزرگ ده بلند داد زد این سرنوشت دختر که بی عفت شده وبی آبرو .اصغر گونی سنگهارو بیار وبین جمعیت تقسیم کن .هرکی سنگی برداشت وروبه منیژه وایسادن .بزرگ ده :بزنید بزنید تا بقیه عبرت بگیرن .یکی یکی سنگ میزدن به سر وبدن منیژه من به جای اون تموم بدنم درد میکرد .بلند دادمیزدم نه توروخدا ولش کنید مگه مسلمون نیستید چشمم خورد به یه مرد که از دور داره میاد تموم بدنم شد چشم ونگاش کردم وداد زدم صبر کنید صبر کنید اومد نزنید ازخدا بی خبرها نزنیدش الان میمیره خودش اومد .بلند شدم وتا روبه روی مرد دوییدم هزار بار زمین خوردم تا برسم بهش .توچشماش نگاه کردم وتف کردم تو صورتش .تف به شرفت بیاد تو مردی مثلا چرا ولش کردی اشغال ازخدا بی خبر کدوم گوری بودی ها این بود دوست داشتن آره وای به حالت اگه منیژه بمیره اونوقت.
✍بچه ای خوشبخته که پدر مادرش باهم رابطه داشته باشند یعنی وقتی باهم یا میکنند، سرهم داد نزنند، به هم نکنند و هم رو داشته باشند. 🔷وقتی از هم ناراحتند پای فرزندشان را وسط نکشند، نه به فرزندشان زیادتر محبت کنند و نه خشم خود را سر فرزندشان خالی کنند. 🔶به هیچ عنوان با کودک درد و دل نکنند و بدی همسر خود را به فرزندشان نگویند. مثلا : " آره بابا خیلی اشتباه کرد. " " آره تقصیر مامان بود." ❌نکته مهم : در رابطه فرزند و همسر خود دخالت نکنید. 🖐 ✅تا زمانی که موضوع کودک آزاری نیست، در رابطه آنها دخالت مستقیم نکنید، اگر لازم شد در فرصت مناسب با همسرتان صحبت کنید. @daneshanushe✍️