فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دکتر سعید عزیزی
⭕️ با رعایت این دو نکات زندگیتون رو زیر و رو کنید.
❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم تموم راه تا خونه تو فکر قدم بودم وازطرفی هم فکر م
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.مریم
تموم راه تا خونه تو فکر قدم بودم وازطرفی هم فکر محمد .عشرت تو اتاق مادرشوهرش زندگی میکنه منم که میرفتم فقط ببینمش غر غر میکرد که فامیلاش اومدن دوره کرده بچه بدبخت منو وای به حال محمد که شبم میخواد بمونه اونجا .
وقتی رسیدم خونه حسین محمود رو فرستاده بود که کارگرا شب نمیان خونه شامو بده ببرم خرمن .برای شام آبگوشت گذاشته بودم سریع ظرفهارو آماده کردم ونون تو سفره گذاشتم تو زنبیل دادم دست محمود خودمم غذا رو بقچه پیچ کردم وراه افتادیم .منتظر موندم شامشونو بخورن ظرفهارو جمع کردم ورفتم خونه .خداروشکر محصول امسال خیلی زیاد بود گندم کوبیدن چهارروز وچهارشب طول کشید .بعد از دوروز استراحت باید جوهای که تو خرمن جمع شده بودن رو بکوبن .فردا صبح زود با حسین حرف زدم وشرایط قدم رو براش تعریف کردم گفتم که حسین از تو خوشش نمیاد ونمیزاره قدم ازما کمک بخواد .نمیخواستم بعد ازاون ماجرا چیزی ازش پنهون کنم .حسین خیلی ناراحت شد وگفت خدایار ازاولم همینجوری بود .حسین تازه برای خونه خرید کرده بود همیشه زیاد میگرفت تا دوسه ماه یا یه سال نخوایم خرید کنیم زیر رختخواب هامون پنج تا گونی قند گذاشته بودم .تو انبار پونزده تا حلب روغن بود وبرنج .منصور همیشه میگفت خونه مریم مثل گنج قارون میمونه اینقدر خوراکی توش هست که انگار تو فروشگاهی .همیشه هم باخنده میگفت مریم پاشو رختخواب رو خراب کن ببینم زیرش چی قایم کردی .ولی حسین همیشه میگفت ما بچه داریم یه دفعه یکی سرزده میاد کاسه چه کنم دستمون نباشه .حسین گفت از خوراکی هایی که داریم برای قدم ببر خداروخوش نمیاد تو ده غریب گرسنه بمونه و دوست ندارم مردم بفهمن که وضعشون خوب نیست .یه گونی گندمم کوکله ببر برای پسرش .صد تومن پولم ببر .پول بیشتر ندارم ایشالا گندم هارو که فروختم بیشتر بهشون میدم .مریم:دربرابر این همه خوبی ودل مهربون حسین باز هم من سرم پایین بود .حسین چه فکری میکرد وخدایار چی میگفت .خودم حرصم گرفته بود از خدایار وحرفهاش میخواستم بزارم تو بدبختی دست وپا بزنه ولی دلم برای خواهرم وبچس سوخت .فرداصبح .یه فرقون گذاشتم تو حیاط یه گونی قند دوتا حلب روغن دوتا کیسه برنج وچندتا ماکارانی ویه شیشه رب .هرچیزی که خونه خودمون بود حتی نمک براشون گذاشتم تو دوتا فرقون یه چادرم کشیدم روشون راه افتادیم .پشت دیوار منتظر شدم تا خدایار بره بیرون وقتی رفت رفتم تو خونه قدم با دیدن وسایل گفت مریم چه خبره خونتو بار کردی آوردی که .گفتم زود خالی کن تا نیومده برم اینم پول نون بخر.با کلی تشکر وگریه بارهارو خالی کردم وراهی خونه شدم .
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🍃✨داستان آموزنده✨🍃
🕯 تنها شمع خاموش🕯
🗯🍃مردی که همسرش را از دست داده بود، دختر سه سالهاش را بسیار دوست میداشت. دخترک به بیماری سختی مبتلا شد، پدر به هر دری زد تا کودک، سلامتی خود را دوباره بهدست بیاورد، هر چه پول داشت، برای درمان او خرج کرد، ولی یبماری جان دخترک را گرفت
😔🍃پدر گوشهگیر شد با هیچ کس صحبت نمیکرد و سرِ کار نمیرفت. دوستها و آشناهای او خیلی سعی کردند تا او را به زندگی عادی برگردانند، ولی موفق نشدند🥀.
🗯🍃شبی پدر رؤیای عجیبی دید، او دید که در بهشت است و صف نامنظمی از فرشتههای کوچک در جادهای طلائی به سوی قصری باشکوه در حرکت هستند
🗯🍃هر فرشته شمعی در دست داشت و شمع همهٔ فرشتهها بهجز یکی از آنها روشن بود، او جلوتر رفت و دید فرشتهای که شمع او خاموش است، دختر اوست. پدر، فرشتهٔ غمگینش را در آغوش گرفت و نوازرش کرد از او پرسید: ”دلبندم، چرا غمگینی؟ چرا شمعت خاموش است🍃💞؟“
دخترک به پدرش گفت: ”بابا جان! هر وقت شمع من روشن میشود، اشکهای تو، آن را خاموش میکند و هر وقت تو دلتنگ میشوی، من هم غمگین میشوم“. پدر در حالی که اشک در چشمهایش حلقه زده بود، از خواب پرید، اشکهایش را پاک کرد، تنهائی را رها کرد و به زندگی عادی خود بازگشت.
👌نتیجه:»با زجه و غم و اندوه مداوم کاری را حل نمیکنه بلکه میت عذاب میبینه
توجه به حساسیت های همسر
🔵هر زنی به مسائلی حساسیت دارد. مواردی از قبیل:
🔹حساسیت به احترام مرد به خانواده اش
🔹حساسیت به وسائل و جهیزیه خود
🔹توجه و محبت شوهر به غیر او
🔹دیر آمدن و بی نظمی اودر قرارهای مشترک و یا منزل
🔹عبوس بودن شوهر
🔹سکوت طولانی شوهر و ...
🔵که برخی از این مسائل مشترک بین تمامی خانمهاست و برخی دیگر، مختص برخی از آن ها می باشد.
🔵مرد باید حساسیت های خانمش را بشناسد و نشان دهد که آنها را درک می کند.
❤️
تقویم نجومی اسلامی
✴️جمعه 👈25 آبان/ عقرب 1403
👈13 جمادی الاول 1446👈 15 نوامبر 2024
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴 شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و حلقه اتصال رسالت و ولایت (11 هجری قمری ).
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📛 برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید.
🚘مسافرت: مسافرت همراه صدقه باشد.
👶مناسب زایمان نیست.
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور گردد و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️درختکاری.
✳️فروش حیوان.
✳️پرهیز از هر گونه درگیری.
✳️دیدار با دوستان.
✳️ارسال کالا به مشتری.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️و نامه نگاری نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب شنبه: مباشرت تنها برای صحت جسم توصیه می شود.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،سلامت آفرین است.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 14سوره مبارکه "ابراهیم" علیه السلام است.
و لنسکننکم الارض من بعد ذالک لمن...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده باشد و به او برسد. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد.
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ســــلام صبح بـخیر
🌺الهی نگاه پر مهر خدا
🌸همراه لحظههاتون
🌺سلامتی و نیکبختی
🌸گوارای وجودتون
🌺بارش برکت و نعمت
🌸جاری در زندگیتون
🌺روزتـون خوشگل و زیبـا
✅
💠👌نکته ناب
🍃آنقدر كه براى " ما شدن "
دست و پا میزنيد،
👈براى " ما ماندن " تلاش میكنيد⁉️
🍃يا كه به محض " ما شدن "
فراموش میكنيد كسى كه
👈امروز كنار شماست
روزى آرزوى شما بوده است...‼️
همسر نگهدارى میخواهد،
همسر مراقبت می خواهد
همسر گل است،
رسيدگى و آبيارى میخواهد...
👈مبادا خشک شود،
آنقدر خشک كه حتى
با اشک چشمانتان هم جان نگيرد...
🍃حضرت علی فرمودند:
اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ
💔مراقب باشيد، زن گل است،
"نگهدارى گل بلد بودن میخواهد ."
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ نتیجه گستاخی با پدر و مادر
#دکتر_عزیزی
#تربیت_فرزند
#نوجوان
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📒کجایند کسانی که پندار فرورفتگی در علم داشتند؟
📌 نهجالبلاغه/ خطبه144/دکتر انصاری
🎥#دکتر_انصاری
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم تموم راه تا خونه تو فکر قدم بودم وازطرفی هم فکر م
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.مریم
دیگه این شد کار هرهفته یا هرماه ما هروقت حسین برای خونه خودمون خاروبار میگرفت برای خونه قدم هم میگرفت .قدم یه قالی دراز کرده بود ولی گفت مچم درد میکنه ونمیتونم ببافم .با اینکه خودم همه چی براش خریده بودم ولی صبح زود بیدار میشدم کارهامو انجام میدادم ناهار برای بچه ها بار میزاشتم .ویه ماکارانی ویه کاسه رب وروغن ویه کاسه هم گوشت چرخ کرده برمیداشتم ومیرفتم خونه قدم میگفتم اینارو برای ناهارمون درست کن من قالی میبافم برات .این کار هرروزم بود ناهارمو میبردم یا میومدم خونمون ناهار میخوردم وبعدازظهر میرفتم کمکش تا اینکه قالیش تموم شد وبریده شد .اینقدر حسین بدبخت برای قدم خاروبار خریده بود که وقتی میخواست سر سال خونشو عوض کنه صدو پانزده تا حلب روغن داشت فقط .که همسایه هاش دهنشون باز مونده بود .
فردای اونروز محمد سرزده اومد خونمون وحسین خیلی عصبی شد وداد وفریاد میکرد ولی محمد شروع کرد گریه کردن که من دست خودم نبوده واصلا نمیفهمیدم چیکار میکردم خیلی پشیمونم ازبس اعظم زیر گوشم بدوبیراه میگفت من غلط کردم بخدا داداش حسین تو کم برای من پدری نکردی الانم پدری کن وتنهام نزار من مادر ندارم پدرمم که سر نداشته هاست لااقل تو پشتم باش .
مریم:محمد چنان اه وناله کرد وزجه زد که حسین دلش سوخت وبخشیدش ومحمد دوهفته ای خونمون موند بدون اینکه لحظه ای از حسین جدا بشه یا بره خونه قدم وعشرت .فقط خونه ما میموند .بعد از دوهفته هم به حسین گفت منصور زن داره ومن دیگه روم نمیشه تو خونش بمونم سختمه اونجا میخوام خونه جدا اجاره کنم ولی پول ندارم موندم چیکار کنم پونصد تومن دارم پونصد کم دارم .حسین دلسوز منم خودش که پولی نداشت رفت از رفیقش قرض گرفت ومحمد رو با کلی سوغاتی وپول راهی تهران کرد .
بعد ازرفتن محمد شاکی شدم ورفتم پیش حسین وگفتم :چرا قرض کردی میگفتی ندارم خودمون کم بدبختی داریم فکر کردی این چهارتا گونی گندم وجو رو چقدر ازمون میخرن که نصفشم باید بدیم قرضارو صاف کنیم .؟اگه بخاطر من دادی نباید میدادی .حسین لبخندی مهربونی زدوگفت :عیبی نداره مریم راست میگه اونجا سختشه اونا زن وشوهرن اینم جوونه .حتما راحت نیست که به ما رو انداخته .بعدشم من خودم نداری وفقر رو کشیدم میدونم چقدر سخته برای همین درکش میکنم ایشالا کار میکنه برمیگردونه بهمون بابا جوونه .نتونستم یه جوون رو ناامید ازخونم بفرستم بره .
💫حکایت های زیبا و آموزنده 💫
ـ🤍🌼🤍🌼🤍🌼
ـ🌼🤍🌼🤍🌼
🚨عجایب واقعی، نعمتهایی است
که خدا داده است
معلمی از دانشآموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را بنویسند. دانشآموزان شروع به نوشتن کردند.
معلم نوشتههای آنها را جمعآوری کرد. با آنکه همه جوابها یکی نبود، اما بیشتر دانشآموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند: اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و...
در میان نوشتهها کاغذ سفیدی نیز به چشم میخورد. معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟
یکی از دانشآموزان دست خود را بالا برد.
معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟
دخترک جواب داد: عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند و من نمیتوانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم.
معلم گفت: بسیار خب، هرچه در ذهنت است به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم.
در این هنگام دخترک مکثی کرده و گفت: به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از لمسکردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساسکردن، خندیدن و عشقورزیدن.
پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت. اکنون تازه همه به حقیقتی مهم آگاه شده بودند؛ آری، عجایب واقعی همین نعمتهایی هستند که ما آنها را ساده و معمولی میانگاریم.
🚨 پ.ن: عوارض اهل فکر نبودن:
۱. انسان متوجه نعمتهایی که دارد، نمیشود.
۲. لذّتی که باید از داشتههایش ببرد، نمیبرد
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
❣برای انتخاب همسر مناسب چه مولفههایی باید مورد توجه قرار گیرد؟
خصوصیت بسیار مهم کلیدی و حیاتی که باید مورد توجه قرار گیرد اخلاق دختر و پسر است همچنین نجابت خانواده طرفین و تقیدات دینی آنها یکی از اصلیترین شروط ازدواج است وضع مالی زیبایی قد و قامت تحصیلات و... در درجههای بعدی اهمیت هستند.
لذت برای شناخت اخلاق دختر رفتار و اخلاق مادرش در خانه شوهرش را ببینید. مثلا ببیند که آیا مهربان بوده یا نه احترام شوهرش را به خوبی نگاه میداشته یا نه ؟همچنین تحقیق کنید که آیا در خانواده آنها اختلافی وجود داشته یا خیر؟ از این طریق میتوان تا حدودی از وضعیت اخلاقی دختر آگاه شد. ضمنا در محل زندگی دختر از رفتار کوچه و بازار از ایشان و از رفتار ایشان در دانشگاه و مدرسه نیز تحقیق نمایید. در ضمن تدین خانواده نیز از همین طریق قابل بررسی است.
❣💍❣
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️میدونستید با یک چوب لباسی میشه این همه کار کرد!
#ترفند_خلاقیت
❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم دیگه این شد کار هرهفته یا هرماه ما هروقت حسین برای خ
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.مریم
بعد از حرفهای حسین منم دیگه چیزی نگفتم دوست نداشتم باخودش بگه من به برادر تو کمک کردم به جای اینکه تشکر کنی غر هم میزنی .بگذریم که بار آخر محمد نبود وهیچوقتم قرضشو پس نداد .
گندم های توی خرمن رو کوبیده بودیم وبار زدیم آوردیم خونه فقط جو توی خرمن مونده بود منتظر بودیم نوبتمون بشه تا رفیق حسین بیاد وبکوبه برامون .شب سردی بود ونم نم بارون هم میبارید غروب با حسین وبچه ها پلاستیک های بزرگ وگونی ودرخت هایی که کنارخرمن گذاشته بودیم برای بارون .رفتیم وروی جو رو با پلاستیک کیپ کردیم خیس نشه .وقت شام بود که برگشتیم خونه و یکی دوساعت بعد بارون قطع شد .برعکس همیشه که حسین آروم وساکت بود امشب خواب به چشمش نمیومد وتو خونه راه میرفت ومیگفت دلم شور میزنه نمیتونم بخوابم انگار راه گلومو بستن .منم با کلی دلداری راضیش کردم که چیزی نیست صلوات بفرست وبخواب .تازه چشمام گرم شده بود .که صدای هوار وداد یکی میومد که با سنگ میکوبید به در خونه ما وحسین رو صدا میزد .با چشمای بسته رفتم برق رو روشن کردم ساعت سه ونیم صبح بود .ازسروصدای زیاد همه ما بیدار شدیم همه همسایه ها هم بیدار شدن .وقتی رفتیم تو کوچه فهمیدیم خرمنمون آتیش گرفته .بدون کفش وبدون چادر با سلام وصلوات اصلا نفهمیدیم چه جوری تو اون تاریکی خودمون رو روسوندیم اونجا .تموم سرمایمون تموم امیدمون ازفروش جوها تموم زحمتی که چندماه برای کاشت وبرداشتش کشیده بودیم سوخت ودود شد رفت هوا .قیامت شده بود جمعیت جمع شده بودن خاک میریختن آب میریختن پتو مینداختن رو آتیش تا بلکه یه ذره ازش رو بشه نجات داد ولی فایده ای نداشت تموم خرمن سوخت وخاکستر شد .هوا روشن شده بود .هممون سروصورتمون سیاه شده بود با دود .چهار طرف جو سوخته نشسته بودیم اینقدر داد زده بودم گریه کرده بودم که صدام درنمیومد .حسین شکه شده بود وبرای اولین بار دوزانو رو زمین نشست .خیلی سخت بود حاصل چندماه زحمت شبانه روزیت جلوی چشمت بسوزه ونتونی کاری کنی .دیگه جونی برامون نمونده بود فقط زار میزدم .همسایه ها اومدن کمک کردن وبردنمون خونه .هنوزم از یادآوری اون روز اشکهام سرازیر میشه .امیدمون فقط به فروش محصول امسال بود که ازبین رفت ..
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
💠 راههای تقویت وفاداری در خانواده
🔹 اصل وفاداری بین زن و مرد از اموری است که با طبیعت بشری سازگاری دارد. اسلام دین فطرت است و به این امر با روشنترین حالت تأکید کرده است.
🔸 در واقع تولید نسل از مقاصد طبیعت است که خداوند آن را در قالب ازدواج ریخته و همراه با تعهد قرار داده است. در این صورت اگر زوجین متعهدانه و مسئولانه در عرصه زندگی ظاهر شوند، قطعاً زندگی به سمت و سوی شیرینی و وفاداری خواهد رفت.
🔹 برای اینکه همسران به این مرحله از وفاداری برسند باید در زندگی نکاتی را مد نظر قرار دهند که در اینجا به مواردی اشاره میشود:
▫️ایمان و تقوا
▫️نیاز جنسی
▫️تقویت روابط عاطفی
▫️احترام متقابل
▫️عفو و گذشت
▫️رعایت حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر وقت بزاری برای خراب کردن دیگران
همونقدر کم میاری ک خودت رو بسازی /دکتر انوشه
🎥#دکتر_انوشه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
✍️اسلام حسود نیست!
♦️اسلام با کسی دشمنی ندارد. تمام کارهای اسلام از روی حساب است. اگر فقط این بود که مردی با زنی دست میداد و نه فقط دست دادن بلکه یکدیگر را میبوسیدند، با هم میرقصیدند و کار به همین جا خاتمه پیدا میکرد و جای دیگر را خراب نمیکرد و بنیان اجتماع بشر را متزلزل نمیکرد، اسلام حسود نبود، میگفت برو این کارها را انجام بده.
🔹این کارها آن بنیان و اساس اصلی اجتماع و آن مرکز تربیت انسان را که خانواده است از بین میبرد. ما اگر این را اجازه بدهیم باید فاتحه کانون خانوادگی را برای همیشه بخوانیم. وای به آنجا که بشر بخواهد در دنیا زندگی کند ولی نه در کانون خانوادگی.
🎙️استاد مطهری
انتخاب صحیح
ازدواج
♻️ازدواج چهار بال دارد نه دو بال:
➖رابطه تو و همسرت
➖رابطه تو با خانواده همسرت
➖رابطه همسرت با خانواده تو
➖رابطه خانواده همسرت با خانواده تو
👈ازدواج پیوند دو قوم است، نه دو فرد
پس نگو رابطه خودم و فقط همسرم. هر کدام از این رابطه ها که خراب شد، امکان مجادله، اختلاف، دعوا و جدایی افزایش می یابد.
❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم بعد از حرفهای حسین منم دیگه چیزی نگفتم دوست نداشتم ب
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.خاتون
رسیدیم خونه داغون بودیم وهرکسی بی جون یه گوشه افتاد .هیچ کس نمیتونست حالمونو بفهمه .دیگه کسی خواب وخوراک نداشت .
دوروز بعد از آتیش سوزی رفتیم خرمن وسوخته های امیدمون رو جمع کردم وجارو کردیم .خیلی سخته خرمن رو جارو بزنی ولی محصولی برداشت نکرده باشی .
شب از فکروخیال خوابم نمیبرد با صدای سرفه های حسین رفتم تو اتاق .حسین روی رختخوابش نشسته بود واینقدر سرفه کرده بود که کبود شده بود صورتش .سریع رفتم یه لیوان آب ویه دستمال بهش دادم وگفتم توروخدا حسین ناراحت نباش خدا بزرگه درست میشه ایشالا تو غصه بخوری که چیزی عوض نمیشه میشه؟
حسین سری تکون داد وگفت جواب مردم رو چی بدم میدونی چقدر پول قرض گرفتم به امید پول امسال .؟
حسین باز شروع کرد سرفه کردن دلیلشو نمیدونستم اولین بار بود گفتم سرما خوردی حتما اونشب تو خرمن میخوای برات جوشونده درست کنم راحت بخوابی ؟رفتم براش جوشونده درست کردم واومدم تو اتاق حسین دستپاچه شده بود وچیزی رو زیر تشکش قایم کرد .قرمز شده بود وانگار ازچیزی ترسیده بود .گفتم چیه چی شده اون چی بود دستت .؟حسین:هیچی بابا چی میخواستی باشه نصف شبی بده من اون لیوان رو .مریم:میدونستم دروغ میگه هروقت چیزی پنهون میکرد پره های دماغش تکون میخورد .رفتم جلو آروم هلش دادم وگفتم ببینم اگه چیزی نیست .تشک رو زدم بالا وبا دیدن دستمال خونی جیغی کشیدم .
حسین:هیس نترس نترس هیچی نیست نصفه شبه بچها هم میترسن ساکت باش .مریم:یعنی چی این چیه حسین چرا دستمالی که بهت دادم خونیه ؟از بس سرفه کردی خون بالا اوردی اره ؟باید بریم دکتر پاشو من میرم وسایل جمع کنم .
مثل دیوونه دور خودم میچرخیدم ولباس میپوشیدم ووسایل جمع میکردم آخه مرد چرا نمیگی چته چرا قایم کردی نمیگی یه وقت چیز بدی باشه نه نمیتونم منتظر بمونم هوا روشن بشه باید بریم من طاقت نمیارم آره اره درستش همینه تا بریم شهر هوا هم روشن شده خوبه خوبه این درسته .همینجوری با خودم حرف میزدم که حسین دستمو کشید وگفت :مریم جان عزیزم آخه این وقت شب از کجا ماشین پیدا کنیم چه جوری بریم شهر پیاده میشه رفت ؟بیا بخواب فرداصبح باهم میریم بعدهم دکتر لازم نیست چیز مهمی نبود که ببین دیگه قطع شده ترس نداره نگران نباش من خوبم ..
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افراط در محبت به همسران هیچ اشکالی نداره....
دکتر #عزیزی
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
خواستگار شما قبل از رسیدن به مرحله مشاوره قبل از ازدواج باید این معیار ها رو داشته باشه:
۱ از ظاهر فرد بدتون نیاد
۲ از نحوه ی صحبت کردنش بدتون نیاد
۳ حس مثبتی بهش داشته باشین،منظور از حس مثبت حتما دوست داشتن و عاشقی نیست،اینکه بدتون نیاد از طرف مقابل
۴ از شکل و فرم اندام فرد خوشتون بیاد براتون جذابیت فیزیکی داشته باشه
۵ خانواده ی طرف مقابل و نحوه ارتباطش با خانوادش رو بررسی کنین،خانواده نقش مهمی در شکل گیری شخصیت فرد داره و خواستگار شما قطعا وجه اشتراک اخلاقی با خانواده اش خواهد داشت
۶ اجتماعی بودن یا نبودنش ، تعداد دوستاش و رابطه اش با دوستانش چطوره