eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
تقویم نجومی اسلامی 👈 یکشنبه 👈 6 آبان / عقرب 1403 👈23 ربیع الثانی 1446 👈27 اکتبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅خواستگاری و عقد و عروسی. ✅خرید کردن. ✅جابجایی و نقل انتقال. ✅بردن جهیزیه. ✅و دیدار با بزرگان و روسا و مسئولین. 🚘مسافرت: مسافرت سلامتی و سود و خیر دارد. 👶مناسب زایمان و نوزاد خوشبخت و با خیال راحت و آسوده زندگی کند. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز : قمر در برج سنبله است و امور زیر خوب است : ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️داد و ستد و تجارت. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️و تعلیم و تعلم خوب است. 🔵مناسب بستن حرز برای اولین بار و نماز آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب شب دوشنبه: فرزند به قسمت و روزی خود قانع باشد. ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث روبراه شدن امور می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری باعث شادی دل می شود. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که (شب دو شنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 24 سوره مبارکه " نور " است. یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم... و مفهوم آن این است که خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید و دلیل و شاهد بیاورد و بر وی غلبه کند و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست. طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه: یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد. 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌸ســـلام 🍃صبح بخیر 🌸در سومین روز 🍃ماه آبان براتون 🌸 سـلامتی،سـربلندی 🍃عاقبت بـخیری 🌸وسـایه خـشنودى خـدا 🍃را از یگانه معبودم میطلبم 🌸صبح زیبای یکشنبه شادو دلپذیر
گاهی نباش... خودت را بردار و کمی دورتر از قافله بایست ... وجودت را از همه ی آدم های اطرافت دریغ کن ببین چه کسی نبودنت را حس می کند ؟! چه کسی حواسش به حال و احوالات توست ؟! سکوت کن و منتظر بمان ... و ببین کدام آدمِ با معرفتی برایِ پیدا کردنِ تو، پس کوچه های تنهایی ات را زیر و رو می کند ؟ کدامشان نگرانت می شود ! و اصلا چه کسی، برای نگه داشتن تو، ... به خودش زحمت می دهد؟ اگر نبودی و دیدی ... آب از آب روزمرگی هایشان تکان نخورد، تعجب نکن! رسم آدم ها همین است... اگر بودی که هیچ... اگر نبودی ، دیگران هستند... این تویی که باید عاقل باشی ... و خودت را ... برای چنین جماعت بی تفاوت و بی عاطفه ای،.... خرج نکنی...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔴 💠 برخی کارها تنوع خوبی برای ایجاد علاقه و جدید در قلب همسر است. 💠 گاهی سر سفره بگیرید و به همسرتان بگویید: این لقمه‌ی و عشق است لقمه‌ای مخصوص همسر . 💠 یا بگویید امروز دلم میخواد بهت باشم. پس بیا داخل یک بشقاب بخوریم. 💠 مهم این است که گاهی از تکراریهای زندگی خارج شوید تا جدید از همسرتان ببرید. ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
هدایت شده از تبلیغات گالری هنرمندان🎻
بدلیجات فتوکپیِ طلا و شماره دار 😉😅 ینی یدونه از این بدلیا بهت میدم ببر به پنجاهتا زن که خاهرمادرِ طلا انداختنن نشون بده ... اگه بو بردن بدله !!!!! نمیبرن که😅👌 😍 ، ، 😍 ، ، 😍 خانمها اغلب کارها ضد حساسیت، آبکاری با طلا و قابل مرجوع هستند بفرمایید☺️👇 https://eitaa.com/joinchat/686030904C7b46242898
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝سخنان دکتر انوشه درمورد اختلاس و اخلاص 📝منم میگم میشه ✅✅ ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
22.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍عشق و عاشق . . بخشی از تصویری با موضوع خیرین مدرسه ساز ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
✍در مورد مشکلات با یکدیگر گفتگو کنید ✅ دو انسان هر چقدر به یکدیگر نزدیک و از هم شناخت داشته باشند تا زمانی که لب به سخن باز نکنند و خواسته هایشان را برای هم شرح ندهند نمی توانند انتظار داشته باشند تا دیگری بدون گفتن نیاز، آن را برطرف سازد. ❤️
www.aeenzendegi.ir-mahdioon-jalaseh1.mp3
20.81M
🟣خانواده موفق 💠قسمت اول ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
www.aeenzendegi.ir-mahdioon-jalaseh2.mp3
24.07M
🟣خانواده موفق 💠قسمت دوم ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . چته داشتم خفه میشدیم با دیدن منصور بالای سرش زود از جاش
📜 🩷 . خیلی وقتا فکر میکنم اگه ننم بود شاید من اینقدر بدبختی نمیکشیدم .تو این چندوقته میفهمم مادر داشتن چه نعمتیه هروقت خالمو میبینم یاد ننم میوفتم .اعظم وسیله زیادی تو خونه نداشت ولی همیشه خونش تمیز بود وبرق میزد کدبانوییش زبون زد بود آشپزیش هم حرف نداشت نمیدونم چرا خودشو خار کرد با این بدرد نخوراز تمیزی بیش از حد وسواس شده بود هزار بار یه استکان رو آب میکشید تا یه چایی بهت بده .یکی دوساعت نشسته بودیم ومنصور وخدیجه وبا بچها بازی میکردن ومنو اعظم هم تو آشپزخون نشسته بودیم .اعظم حالش خوب نبود مدام عرق میکرد وخمیازه میکشید و طفره میرفت بهش شک کرده بودم .آبجی چته مریض شدی چرا اینجوری شدی تو انگار حالت خوب نیست ؟اعظم نه خوبم خوبم بعد هم ازحال رفت .دستشو گرفتم وگفتم ای وای خاک برسرم شد منصور خدیجه بیایید کمک کنید ببریمش تو حال اینجا جانیست .غش کرده اعظم بیایید دیگه .منصور وخدیجه سراسیمه دوییدن تو آشپزخونه وکمک کردن اعظمو بلند کردیم وبردیم تو حال خوابوندیم .خدیجه بدو یه لیوان آب قند درست کن بیار .به اعظم سیلی میزدم وصداش میکردم تا به هوش اومد وآب قند رو دادم بهش خورد یکم حالش بهتر شده بود .تو یخچالو نگاه کردم چیز زیادی نبود منصور رو صدا کردم وآروم بهش گفتم فکر کنم از گرسنگی از حال رفت ببین اینجارو انگار دزد زده برو یکم خرید کن تا یه چیزی درست کنم بخورن منصور کتشو برداشت که بره اعظم گفت کجا میری منصور ؟منصور:کار دارم زود برمیگردم تو بخواب .رفت تو حیاط ومنم رفتم منصور رو راهی کنم وبهش بگم چی بخره وچی نخره.منصور:عباس عباس کجایی بیا بریم بیرون من اینجاهارو بلد نیستم .با آبجی کجاست پس این مردک ؟ مریم :نمیدونم والا حتما دستشویی جایی رفته تموم حیاط ودستشویی رو نگاه کردیم نبود .گفتم بیا برو داداش ازترس فرار کرده تا ما هم اینجاییم نمیاد مطمئن باش خودت برو پرس با پرس برو وبرگرد .دروبستم ویه کله به عباس فحش دادم وبدوبیراه گفتم .اعظم:چیه چی میگی مریم با خودت ؟ مریم:هیچی از عرضه شوهرت حرف میزنم فرار کرده از دست ما ای خواهر تو هم چشم بازارو کور کردی با این شوهر کردنت آخه آدم قطع بود .اعظم:نه بابا حتما رفته جایی کار داشته یا رفته چیزی بخره زود میاد دیگه اینجوری هم نیست .مریم:ای خواهر ساده من دستمو بالا آوردم وگفتم این خط این نشون اگه تا ما اینجاییم اون پیداش شد من این موهارو از ته میتراشم ...