eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم ماهگل یکم جون گرفته بود وسفید وشیرین شده بود .پدرو
📜 🩷 .مریم داداش هاش فقط نگاه کردن وبا اینکه حسین برادر کوچک وته تغاری بود خرج دفن وکفن پدرشو داد . یه چند وقتی از مرگ پدرش گذشته بود و برادرش باز هم غیبشون زده بود ومادرش پیش ما بود .قدم خواهرم تو اتاقی که گوشه حیاط داییم بود زندگی میکرد وحالا باردار بود .داییم وشوهرش اینقدر تو گوش قدم خونده بودن که از آقام متنفر شده بود وداییم همیشه میگفت آقات ارث مادرتونو گرفته برده وزده به نام سکینه .ازما گرفته داده به اون بخوره .نمیدونم راست میگفت یا دروغ .ولی با حرفاش قدم رو علیه آقام تحریک کرده بود .به اصرار من حسین برام یه دار قالی دراز کرده بود وبا دخترا مشغول بافتن بودم وحسین هم تو حیاط چوب میتراشید تا برای بیل دسته درست  کنه .حسابی مشغول بودیم که صدای در اومد وآقام گریه کنان وارد حیاط شد حسین ترسید چوبهارو پرت کرد ورفت جلوشو وگفت حاجی چی شده کجا بودی چرا ناراحتی .ولی آقام فقط هق هق میکرد .من هم از حالش ترسیده بودم .حسین آوردش توخونه و یه لیوان آب بهش داد وگفت حاجی زبون باز کن ببینم چی شده؟که آقام گفت :دوسه روز پیش رفتیم شهر دوسه تا تیکه وسیله برای سیسمونی قدم خریدیم که فردا دوباره اون داییش وشوهرش نگن که آقاش چیزی براش نزاشت .امروز وسیله هارو بار کردم واومدم اینجا رفتم خونه قدم  اولش که نه سلام داد ونه تو صورتم نگاه کرد بعد هم کم کم شروع کرد حرف زدن وآخرشم فحشم داد وازخونش بیرونم کرد .باورت میشه حسین قدم منو پیش شوهر و خانواده شوهرش فحش داد وبیرونم کرد .اصلا نفهمیدم چه جوری خودمو رسوندم پشت در خونه تو .خیلی خجالت کشیدم .کاش اصلا نمیومدم مریم:دلم خیلی برای آقام سوخت هرچقدر هم بد باشه ولی حقش نبود قدم پیش خانواده شوهرش تو روش وایسته وازخونش بیرونش کنه پیرمرد بدبخت مثل بید میلرزید واشک میریخت .واقعا طاقت دیدن این حالشو نداشتم .ولی حسین با خونسردی گفت حاجی اونم بچه است نادونه نمیدونه چیکار کرده عیبی نداره تو ببخشش حتما بین شما وشوهرش گیر افتاده بوده ومجبور بوده .بیا یه لقمه نون مریم برات درست کنه بخور یه آبی هم به صورتت بزن تا بساطتو آماده کنم تا حالت جا بیاد عیبی نداره اونم بچگی کرده .حسین با حرفهاش انگار آبی بود رو آتیش بساط وچایی ومنقل  برای آقام حاضر کرد وپیرمردی که تا ده دقیقه پیش گریه میکرد ومیلرزید .لبش به خنده باز شد و شروع کرد حرف زدن .وکلا یادش رفت که چی شده وچه حالی داشت .راستش با اینکه دلم براش سوخت ولی ته دلم فکر میکردم خدا این حرفارو تو دهن قدم گذاشته تا آقام بفهمه من چی بودم وقدرمو ندونست چقدر اذیتم کرد وبا حرفاش زجرم داد .همیشه میگفت اگه یه خری
28.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علت حرف‌های رکیک فرزندان به والدین جو فضای خانواده است... 🖌 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
❣خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمیکنیم ، چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم خوشبختی بود ، دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ، خوشبختی بود ، خنده های کودکیهامان ، شیطنت ها ، آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود ، اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ، چای را با غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ، زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ، گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما ، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم ، خوشبختی را ندیدیم یا ، نخواستیم ببینیم شاید...
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خود واقعیت باش نه ساختگی... ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
هدایت شده از تبلیغات گالری هنرمندان🎻
‌ 🥺بخدا شرمنده ام که لو دادم ... ولی با ایـــن روش خیلی راحت میتونی معلم بشی : @.Moallemi_Tazmini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 نعمت ها.🌷/دکتر الهی قمشه ای 🎥 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
🔵حریم تو و همسرت خصوصی بمونه ‼️قدیمی ها می گفتن حمام رفتی،برای زنهای فامیل نکن. نیازی نیست خوشی ها و لذت های زندگیتو عمومی کنی و از هر صحنه ی عکس بگیری و بذاری اینستاگرام یا عکس پروفایلت. 👈🏻نگو حرف مردم برام مهم نیست.چون با این کار اتفاقا داری نشون میدی دنبال تایید مردم و نمایش دادن زندگیتی. ❌چه اهمیتی داره ک ملت بدونن خیلی عاشق شوهرتی یا باهاش مشکل داری؟🤔 ✖تا دعواتون شد نرو پستِ غم نذار تا یه خیر و خوشی ای بود به رخ نکش. حریم خصوصیتو خصوصی نگه دار عمومیش نکن...
📜 🩷 .مریم بهش گفتم تو اصلا نترس فقط حرف دلتو بگو راضی هستی یانه اگه یه درصد هم شک داری بگو نه .!ولی عشرت گفت نه خوبه میخوام  .پاشم عیبی نداره .مریم:ولی حسین اون از ترس اینکه آقام نزنتش قبول کرده کاش خودمم باهاتون اومده بودم خدایا چرا اینکارو کردم  .حسین:نترس مریم رضا پسر خیلی خوبیه مطمئن باش عشرت خوشبخت میشه اگه برای پاش نگرانی که عمو نصرت اینقدر براش گذاشته که تا هفت پشت بعدش هم احتیاح به کارکردن نداشته باشن .مریم:آخه عشرت خیلی ساده است دیدی که همیشه خدا ساکته نمیتونه از خودش مراقبت کنه نمیتونه حق خودشو بگیره عشرت یه شوهر دست وپا دار باعرضه وزبر وزرنگ میخواد تا ازش محافظت کنه رضا هم همینطور یه زن تیز وچابک که جمع وجورش کنه .آقام اینقدر از بچگی روی ماها اسم وعیب گذاشت که اعتماد به نفس نداریم .عشرت عادت داره وقتی میشینه با دست با نوک رماغش بازی میکنه  آقام اینقدر اینو تو سرش کوبید وهی گفت که بخاطر این اخلاقت هیچ کی نمیگیرتت وانگار وبا زده نوک دماغت واین حرفا اون حتما ترسیده کسی سراغش نیاد که قبول کرده .اینقدر غر زدم به جون حسین که حسین گفت فردا باهم میریم خونه آقات من آقاتو سکینه رو سرگرم میکنم تو با عشرت حرف بزن ببینم چی میگه اگه فهمیدی که راضی نیست وحرفهای آقات روش تاثیر گذاشته میایم وبه عمو نصرت میگیم قسمت نبوده برید جای دیگه .هنوزم چیزی نشده که اینقدر ناراحتی .!فردا صبح با حسین رفتیم خونه آقام .سکینه بو برده بود که چرا اومدیم برای همین تا مارو دید شروع کرد سوال وجواب کردن از حسین  ومیگفت شما دیروز ازاینجا رفتی خیر باشه چرا دوباره برگشتید خدایی نکرده اتفاقی افتاده ؟حسین هم هی حرف رو عوض میکرد تا آخرش طاقت نیورد وگفت حاجی راستش شب تا صبح فکر کردم  میترسم عشرت راضی نباشه وتا آخر عمر منو مقصر بدونه .ولی آقام هزارتا راه اورد وگفت که راضیه .منم رفتم تو اتاق و با عشرت تنهایی حرف زدم گفتم اگه بخاطر حرفهای آقامه یا فکر میکنی  تو خونه میمونی اینکارو نکن تو که سنی نداری .ولی گفت نه خودم میخوام وآقام حرفی نزده .وقتی دیدم خوشحاله منم راضی شدم .بعد از خونه دیدن وتحقیق .عشرت رو عقد کردیم برای رضا .رضا شش تا برادر داشت وسه تا خواهر .شام بعد از عقد حسین همه رو دعوت کرد خونه ما سکینه حسابی خوشحال بود خونه برای خودش مونده بود .منم خوشحال بودم خواهروبرادرهام همه سرزندگی خودشون بودن ومن بعد ازسالها میتونستم راحت  بخوابم .تو گیرودار عروسی عشرت بودیم که آقام شروع کرد به نالیدن که پول ندارم وما رسم نداریم جهیزیه بدیم واین حرفا ولی تو روستا حسین برای جهیزیه دختر سنگ تموم
نشانه های کمبود محبت در خانوم ها (آقایانی که از رفتارهای خانومشون گاهی گله میکنند باید توجه داشته باشند که بسیاری از رفتارهای خانوم ها ریشه در عدم محبت شما به او دارد) ۱.پرخاشگر و بهانه گیر می شود ۲.گوشه گیر می شود ۳.دائما از رفتارات دچار سوءتفاهم می شود ۴.کمتر مهمانی میرود و کمتر مهمان دعوت می کند ۵.بی دلیل گریه می کند ۶.رابطه اش با خانواده شوهر کمرنگ می شود ۷.ذوق و شوقش کور میشود ۸.کمتر به خرید می رود ۹.علاقه ای به گرم کردن فضای خانه ندارد
🌸🌹🥀🍂🍁🌺☘🌿🍃🍂🍁🌺 یکی از مهمترین ایجاد با 💯 فرزندتان ❤️همسرتان یا 💯 دوستان تان این است که همیشه برای شروع را تایید کنید. مثلاً به همسرتان بگویید : می‌دونم از این که دیر اومدم ناراحت هستی می‌دونم دلت شکسته است یا به فرزندتان بگویید: می‌دونم که می ترسی یا عصبانی هستی که بیشتر تو پارک نموندیم 👌 شاید باور نکنید اما بیشتر مواقع میکنه جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・