eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
14.5هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . منم که از خدام بود و منتظر همچین فرصتی بودم، تصمیم خود
📜 🩷 . پدرت یه زن دیگه به اسم گلناز داشت که عشقشون زبانزد عام و خاص بود.... الان نیر از همه جا بیخبر، شده بود هووی گلناز.... از حق نگذریم پدرت مرد خوبی بود ولی امان از مادرش...... با وجود اصرار های مادرش و تمامی فریادها و دعواهای بینشون، اونقدر عاشق گلناز بود که یک سال تمام حتی پاشو تو اتاق من نزاشت..... اون زمان متوجه شدم که گلناز و پدرت چند سالی میشد ازدواج کرده بودن ولی خدا بهشون بچه ای نداده بود....... هر بار هم مادربزرگت پیگیر میشد که چرا بچه دار نمیشن و شروع به تهدید میکرد جواب پدرت فقط سکوت بود و بس..... بعد این همه سال هنوزم نفهمیدم چرا اون زمان مادربزرگت با گلناز این همه دشمنی داشت.... تا اینکه روزی که نباید برسه رسید.... پدربزرگت اونقدر گفت و گفت که میخوام نوه ام رو ببینم و...... مادربزرگت هم بخاطر دشمنی با گلناز به پدرت گفت:دو راه بیشتر نداری..... یا با این دختره همبستر میشی و بچه میاری یا مجبورت میکنم گلناز رو بفرستی خونه پدرش، خودتم خوب میدونی که این کار رو میکنم..... پدرت اینقدر عاشق گلناز بود که اعتنایی به حرفهاش نمیکرد ولی دید که تهدیدهای مادرش عملی میشه، مجبور شد راه اول رو انتخاب کنه... یک هفته ای گذشت تا پدرت راضی به همبستری با من شد مادربزرگت از هیچی برام کم نذاشته بود.... یه اتاق آماده کرده بود با کلی وسایل شکنجه.... وقتی پا تو اتاق گذاشتم از ترس زبونم گرفت.... با وحشت تمام به اتاق نگاه میکردم.... اتاقی که بیشتر شبیه قتلگاه بود تا اتاق...... خیلی خیلی گریه کردم..... به دست و پای مادربزرگت افتادم..... پدربزرگت رو قسم دادم که منم مثل دختر خودشم بهم رحم کنه.... خواهش کردم از پدرت که اینکارو با من نکنه‌... ولی هیچکدوم به خواهشام و گریه هام اهمیت ندادن و..... اتفاقی که نباید بیوفته به بدترین شکل ممکن افتاد...... وقتی پدرت از اتاق بیرون رفت، مادربزرگت اومد بالا سرم و گفت:..... هی دختره عوضی، تموم شد و  هیچ کاره دیگه ای نمیتونی کنی..... بسه تا الان هیچی بهت نگفتم، اگه عقلت رو بکار بگیری میتونی خانوم اول این عمارت تو باشی نه گلناز..... منم دلخوشی از خانوادت ندارم و مطمئن باش تو اولین فرصت انتقاممو میگیرم..... از چشمات میخونم تو هم دنبال فرصت مناسب برای انتقام هستی.....
☘داستانی کوتاه☘ 🌸دیدن حوران بهشتی در هنگام مرگ 👈نقل است که سهل بن عبدالله مروزی همه روز به درس عبدالله می آمد . روزی بیرون آمد و گفت : دیگر به درس تو نخواهم آمد که کنیزکان تو بر بام آمدند و مرا به خود خواندند و گفتند : سهل من ، سهل من ! چرا ایشان را ادب نکنی ؟ عبدالله با اصحاب خود گفت : حاضر باشید تا نماز بر سهل بکنید. در حال سهل فوت کرد . بر وی نماز کردند . پس گفتند : یا شیخ ! تو را چون معلوم شد ؟ گفت : آن حوران خلد بودند که او را می خواندند و من هیچ کنیزک ندارم. ✨✨✨
💕وقتی زن و مرد ازدواج می کنن قراره لباس هم باشن. لباس چیکار میکنه؟ تو رو از گرما و سرما حفظ میکنه و مهم تر از اون نقصاتو میپوشونه ادما ازدواج میکنن تا اعتماد بنفس بگیرن. تا خودشونو باور کنن. تا یکی باشه خوبیاشونو بزرگ ببینه بدیاشونو کوچیک. که همین طور که هستن دوستشون داشته باشن پس چرا وقتی همسرمون یه کاری انجام نداد بهش بگیم تنبل و وقتی یه چیزی نفهمید بهش بگیم خنگ؟؟؟ زن و شوهر نباید بهم برچسب بزنن و هویت همو زیر سوال ببرن. 👌شما باید همو بالا ببرین نه پایین
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دلایل بی‌حوصلگی در کودکان چیست؟/روانشناس پهلوان نشان
💖 رک حرف بزنید❗️ 🔹مطمئن باشید كه روشن و واضح حرف می‌زنید، مردان بیشتر از زنان به پیام‌های روشن و در عین حال مختصر نیاز دارند. كنایه‌زدن درباره‌ آنچه می‌توانید مستقیما به زبان بیاورید، احتمالا به دلیل ترس از عدم پذیرش است. 🔸اگر روشن و واضح سوالی را بپرسید، پاسخی روشن و واضح دریافت خواهید كرد. در روابط شخصی ممكن است گاهی چنین چیزی ناراحت كننده باشد، اما در محل كار سوال‌های روشن می‌تواند سودمند باشد ❤️ 🍃❤️@hamsaraneeeee❤️🍃
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . پدرت یه زن دیگه به اسم گلناز داشت که عشقشون زبانزد عام
📜 🩷 . من کمکت میکنم..... کاری میکنم دخترم با پای خودش برگرده اینجا.... و چنان انتقامی ازشون میگیرم که تا عمر دارن و نفس میکشن فقط بسوزن و خاکستر بشن.... یک سالی بود که لحظه به لحظه فکر انتقام بودم و الان با حرفهاش ریشه های انتقام تو دلم جون میگرفت..... بعد از اون روز من و مادربزرگت باهم متحد شدیم، روزها سپری میشد و پدرت هفته ای یکبار پا به اتاق من میزاشت..... سه، چهار ماهی از اون ماجرا گذشته بود که صبح با حالت تهوع از خواب بیدار شدم و خیلی زود فهمیدم یک توراهی دارم...... خوشحال بودم که یه پله از گلناز بالاتر رفتم..... وقتی پدر بزرگ و مادربزرگت فهمیدن از خوشحالی سر از پا نمیشناختن..... پدرت هم خوشحال شد ولی...... تنها کسی که این‌ وسط ناراحت بود گلناز بود که هیچی نمیگفت و فقط سکوت کرد..... دو ماهه باردار بودم که در کمال ناباوری گلناز هم بعد چندین سال با فاصله یک ماه از من باردار شد، پدرت از خوشحالی ذوق میکرد و همه جوره قربون صدقه گلناز میرفت.... من هم یه زن بودم و تحمل نداشتم و حس حسادتم بدجوری برانگیخته شده بود..... رفتارهای پدرت بس نبود، حرفهای هرروز مادربزرگت هم برای انتقام از یه طرف روح و روانم رو بهم میریخت.... همه جوره به فکر انتقام از ارسلان بودم..... اما در اوج ناباوری خبر مرگ گلبهار رو آوردن... عمارت تبدیل به جهنم شد و شب و روز ازمون گرفته شد، چهل شبانه روز اینجا عزاداری بود و..... همه اهل عمارت، حتی در و دیوار خون گریه میکردن.... کل خانواده تو سکوت کامل به سر میبردن و دیگه خبری از نقشه و فتنه و دو به همزنی نبود.... هرکی یه حرفی میزد و یه چیزی میگفت، روایت مرگ گلبهار زیاد بود.... یه عده میگفتن سر زا رفته و یه عده هم میگفتن مسموم شده و بچه رو نجات دادن ولی خودش از دست رفته و نتونستن براش کاری کنن..... جسد گلبهار تو همون روستامون دفن شد و خانوادش هم دیگه رغبتی برای دیدن بچش نداشتن، حتی مادربزرگت یکبار هم نگفت که می‌خوام بچه گلبهار رو ببینم.... هنوز هم که هنوزه وقتی یاد زیبایی خیره کنندش و چشمهای معصومش میوفتم از درون داغون میشم و آهی میکشم به سرنوشتش که از منم بدتر بود.... بعد از مرگ‌ گلبهار مادربزرگت صبح تا شب یه گوشه مینشست و بدون حتی گفتن کلمه ای داغدار دخترش بود و وقتی بهش نگاه میکردی می‌دیدی که از گوشه چشمش اشکی جاری شد....
حال یک دل را اگر کردی خراب؛ آماده باش، اشک چشم دلشکسته، خانه ویران می کند...! 🖌 @daneshanushe✍️
📌 در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشوید. 👈او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد وخندان (و ترجیحا با بوسه) استقبال کنید و البته موفع رقتن هم با لبخند بدرقه اش کنید.از خوابتون بزنید و نگذارید مرد بدون صبحانه و بدرقه و لبخند و بوسه برود... کاری کنید مرد روحش بطرف شما و خانه پر بکشد ... ▪️ مرد را از خانه فراری نکنید. خانه باید مأمن ومسکن و ملجأ مرد باشد. یعنی محل احساس امنیت و آرامش و آسایش و پناه مرد...البته برنده باز هم شمایید اگرخانه اینطورباشد مرد فدایی شما می شود.... برخی دریغ از لبخند دارن شما نداشته باشید .. زنها که مظهر "قلب" هستند باید لطافت و محبت و عشق را به خانه و جامعه پمپاژ کنند اینطوری قلب مرد را تسخیر می کنند (البته برخی زن و مردها بجای این کار ساده دنبال تسخیر مرد یا زنی هستند که مال اونا نیست.....) ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe