eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.3هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
14.5هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت129 . تو زمانی دوست من بودی و صمیمی ترین رفیقم چرا از من و محبتم
🤝♥️ . دوست احمد داخل شد و سلام داد و پروانه برعکس اشک های تمساح چند ساعت قبلش که مثلا به خو.ن احمد تشنه بود، رفت استقبالش و با گرمی احوالپرسی کرد و پشت بندش آتوسا و امید هم رفتن و بغلش کردن و آقا هم با دست پر اومده بود و کلی خرید داشت اما من بدون توجه بهش فقط با قلبی شکسته زوم تلویزیون شده بودم و نگاش نمیکردم که چند بار سمت من سلام داد و دید جواب نمیدم اومد روبه روم و با لبخندی پت و پهن دست دراز کرد و باز سلام داد! زیر لب جوابش رو دادم و بدون اینکه دستش رو بگیرم سمت اتاق خودم رفتم که انگار بهش برخورد و با اخم رو به پروانه گفت خانوم خانوما غذا چی درست کردی؟ پروانه هم با عشوه گفت من درست نکردم سارا جون زحمت کشیدن! احمد هم به به و چه چهش بلند شد و رضایتمندانه اومد اتاق دنبالم و دید لبه تخت نشستم و به بیرون خیره شدم؛ اومد کنارم نشست شروع شد منت کشی هاش که قربونت برم، عزیزم، هیشکی مثل تو برام نمیشه، من عاشقت هستم مثل همون روز اول، روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم که تو رو به من داد و از این حرفای تکراری! تکراری که با اینکه میدونستم دروغه اما دلم میخواست بشنوم! من زخم خورده و شکست خورده بودم و نیاز به ابراز محبت داشتم؛ برادر و خواهرم تهران بودن و کلی از من فاصله داشتن، مادر و پدرم شهر خودمون بودن و بازم فاصله داشتم و متاسفانه به هیچ کدوم نمیتونستم بگم دردم چیه! من نگران برادرهام بودم که اطمینان داشتم اگه می‌فهمیدند احمد چه غلطی کرده قطعا در بهترین حالت طلاقم رو میگرفتن و ممکن بود بچه هام رو از دست بدم! نه تصورش هم سخت و شکن.جه آور بود که دوتا دختر و یه پسرم که جون ک قلب و ثمره عمرم بودن رو دودستی تقدیم پروانه کنم و اون راحت بیاد سوار زندگی من بشه! نه راهش فعلا این نبود که به اونها بگم! به شیوا و حدیث خواهرام هم نمیتونستم بگم چون اطمینان داشتم نمیتونن جلوی زبونشون رو بگیرن و اگه مادرم خبردار میشه قطعا سکته میزد و من بعد از بچه هام تمام دنیام پدر و مادر و خانواده ام بودن، اونها عزیز ترین های من بودن و از دست دادن یکی شون یا آسیب رسیدن بهشون به خاطر من برام قابل تصور نبود! علی ای حال با اینکه رنج میکشیدم اما تصمیم گرفتم فعلا سکوت کنم و به هیشکی نگم تا بعد از فارغ شدن ببینم چیکار میتونم بکنم.احمد با پروانه و بچه ها شام خوردن و من بیرون نرفتم هرچند چند بار احمد و چند بار امید اومدن اصرار کردن اما نمیتونستم عنصر اصلی از هم پاشیدگی زندگیم رو کنار کسی که زمانی عاشقش بودم سر یه سفره ببینم..
تلنگر مردی وارد خانه شد و دید همسرش گریه می کند. ازاو علت را جویا شد، همسرش گفت گنجشک‌هایی که بالای درخت هستند وقتی بی‌حجابم به من نگاه می کنند و شاید این امر معصیت باشد! مرد بخاطر عفت و خداترسی همسرش پیشانیش را بوسید و تبری آورد و درخت را قطع کرد. پس از یک هفته روزی زود از کارش برگشت و همسرش را در آغوش فاسقش آرمیده یافت! شوهر زن فقط وسایل مورد نیازش را برداشت و از آن شهر گریخت... به شهر دوری رسید که مردم آن شهر در جلوی کاخ پادشاه جمع شده بودند. وقتی از آنها علت را جویا شد، گفتند؛ از گنجینه پادشاه دزدی شده! در این میان مردی که بر پنجه ی پا راه میرفت از آنجا عبور کرد.مرد پرسید او کیست؟ گفتند: این شیخ شهر است و برای اینکه خدای نکرده مورچه‌ای را زیر پا له نکند، روی پنجه ی پا راه می رود! آن مرد گفت بخدا دزد را پیدا کردم مرا پیش پادشاه ببرید.و او به پادشاه گفت؛ شیخ همان کسی است که گنجینه تورا دزدیده است! شیخ پس از بازجویی به دزدی اعتراف کرد! پادشاه از مرد پرسید: چطور فهمیدی که او دزد است؟! مرد گفت: «تجربه به من آموخت وقتی در احتیاط افراط شود و در بیان فضیلت زیاده روی شود بدان که این سرپوشی است برای یک جرم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🐚 📌همیشه خودتان را به‌روز کنید باید یاد بگیرید که هیچ وقت عقب ننشینید. همیشه برای بهتر شدن کاری هست که می‌توانید انجام دهید. ممکن است امروز توانایی‌ها و مهارت‌های زیاد و عالی داشته باشیم اما باوجود خوب بودن آنها، مهارت‌های ما باید مداوم رشد کند. مدیران فوق‌العاده و موفق همیشه در حال یادگیری، مطالعه و رشد دادن خودشان هستند. پس برای رسیدن به موفقیت باید همیشه سطح خودمان را بالا بکشانیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکترانوشه خیلی قشنگ میگه؛ "وقتی هر کاری میکنی بهش بفهمونی که چقدر برات مهمه و نمیفهمه، دیگه بحث نفهمیدن نیست، بحثِ نخواستنه !" پس احتیاجی نیست بیخود برای کسی که نمیخواد بفهمه توضیح بدی براش چیکار کردی، گذر زمان بهش میفهمونه /دکتر انوشه 🎥 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
﮼ازت ممنونم که تکیه‌گاهِ امن برای قلب خسته‌ی منی ؛ تو قشنگ‌ترین و باارزش‌ترین داراییِ منی
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت130 . دوست احمد داخل شد و سلام داد و پروانه برعکس اشک های تمساح چن
🤝♥️ . اون شب وقت خواب احمد باز مثل شب قبل رختخواب توی هال انداخت و پروانه باز گفت من میرم اتاق پیش امید میخوابم بعد رو به من طوری که میخواست نقش بازی کنه و مثلا بگه از دست احمد و دروغ هاش شکاره، گفت من احمد رو نمیخوام برای خودت، من همین امید جان رو میخوام و پیشش میخوابم! امید هم که توی اون سن نمیدونست رابطه باباش و پروانه چیه جذب محبت پروانه شده بود و بهش میگفت خالهمن خسته بودم و خودم و آتوسا روی تشک خوابمون برد و احمد فوتبال میدید که به ساعت نکشید، امید اومد پیشم و اروم گفت مامان اون خاله داره گریه میکنه! با خشم گفتم به من چه! خبر مرگش بگو بابات بره ببینه چشه! احمد تا شنید پاشد و رفت سر وقتش و شنیدم کلی خندیدن و احمد سر به سرش میزاشت که اره دلت تنگ شده و از این حرفااحمد هم بلند شد و رفت از یخچال هندونه درآورد و رفتن توی اتاق و شروع کردن به خوردن! باز بغضم ترکید و بی صدا اشکم جاری شد و نگاهم به چهره معصوم آتوسا افتاد و خودم رو جمع کردم؛ من باید قوی می بودم! این بچه ها رو من به دنیا آورده بودم نمیتونستم در قبالشون بی مسئولیت باشم حتی به قیمت قربانی کردن غرور و شخصیتم! همین لحظه آتوسا گریه کرد و متوجه شدم پوشکش پره! اصلا نمیخواستم برم اتاق و عشقبازی کلامی شون رو ببینم اما ناچار شدم و چون امید اون تو بود در نزدم و داخل شدم پوشک بردارم که پروانه تا منو دید بلند شد و یقه احمد رو گرفت و گفت فلان فلان شده چرا گولم زدی؟ تو نه بهترین زن دنیا رو داشتی؟ چرا دروغ گفتی و منو سوار زندگیش کردی؟ کی بهتر از سارا برای تو؟ من به گرد پاش هم نمیرسم! کدبانو گری اش بیست، خانمی اش بیست، پدر داریش بیست! من تو این دو روز جز محبت و احترام ازش ندیدم و هرکی دیگه بود تا حالا منو انداخته بود بیرون اما این زن بزرگوارانه برخورد کرده تا حالا! منو برگردون همون شهری بودمماتم برده بود از واکنش یهوییش اما احمد بدون توجه بهش مشغول خوردن هندونه اش شد و این یعنی پشیزی برای حرف های پروانه اهمیت قائل نیست و من با اخم های درهم رفتم و پوشک رو برداشتم و برگشتم توی سالن! مطمن بودم حرف های پروانه برای اروم کردن من و سفت کردن جاپای خودشه اما دلمم شکست، حتی پروانه که یه غریبه هم بود ارزش منو درک میکرد و احمد خودش رو زده بود به نفهمیدنآخ چقدر من سرنوشت شومی داشتم و هیچگاه تصور هم نمیکردم اون احمد عاشق پیشه که منو با التماس از پدر و مادرم گدایی کرد حالا اینطور وقیح شده! باز چشمام رو روی هم گذاشتم مصر شدم تصمیمم رو عملی کنم تصمیمی که میدونستم توش میسوزم اما به خاطر معصومت چشمان امید و دخترام حاضر بودم به جان بخرم
❣همیشه لبخند بزنیم البته بازی نه وقتی کسی نگاهتون میکنه بهش یه لبخند کوتاه بزنیم ☺️ ❣کمتر حرف بزنید و بیشتر باشیم 🤐 ❣ تو یه بحثی که در موردش کافی داریم بزاریم همه نظراتشونو بگن بعد ما محکم نظر قطعی و با سند و مدرکمونو بگیم اینجوری اولا همه میشن دوما میگن فلانی کاملا میدونستا اما هیچی نگفت😲 ❣از شلوغ کردنو تو حرف دیگران پریدنو های بی مورد بپرهیزیم... ❣کمتر کنیم ( مخصوصا با فامیل شوهر و جاری و مادرشوهر و خواهرشوهر ) کسی که زیاد شوخی میکنه کمتر میگیرنش. اما کسی که هر از گاهی یه شوخی قشنگو مودبانه میکنه ادم خوشش میاد و همش تلاش میکنه با اون ادم گرم بگیره و با شوخیاش باعث شه طرف هم باز شوخی کنه....👌
انتخاب همسر 💥توجه داشته باشید: ممکن است عاشق زیبایی کسی شوید اما؛ 🌷 یادتان باشد که در نهایت مجبورید با سیرت او زندگی کنید نه صورتـش...! ❤️
🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 💕ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ "ﻣﻐﺰ"ﻧﺪﺍﺭﺩ... ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ "ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ" ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﻣﻐﺰ" ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ "ﻭﺍﮐﻨﺶ" نشان ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ... بهترین جواب بدگویی: سکوت بهترین جواب خشم: صبر بهترین جواب درد: تحمل بهترین جواب تنهایی: تلاش بهترین جواب سختی: توکل بهترین جواب خوبی: تشکر بهترین جواب زندگی: قناعت بهترین جواب شکست: امیدواری.. برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی ۰ 🖌
❌ سعی کنید را از خودتان دور نکنید، اگر می توانید مرتب به کلاس های ورزشی بروید، اگر فرزند کوچک در خانه دارید و یا هزینه‌های کلاس های ورزشی برای شما بالاست می توانید با برنامه های تلویزیونی و یا انفرادی نرمش کنید، برقصید ❌ لباس های ، پاره و آنهایی که بر اثر شستشو از رنگ و رو رفته اند را دور بریزید، هیچ چیز مثل لباس کهنه ای که به تن شما زار می زند، چهره تان را پیر و روحیه تان را نمی کند ❌هر روز صبح را شانه بزنید و ابروهایتان را مرتب کنید، سعی کنید یک گلسر زیبا و راحت هم به موهایتان بزنید و یا یک روز موهایتان را ببافید و روز دیگر یک مدل دیگر، موهای خانم ها در زیبایی شان تاثیر فوق العاده ای دارد. ❌از گردنبند و گوشواره هایی که در اعماق کمدتان کرده اید، لذت ببرید، آنها را بیرون بیاورید و هر هفته از یکی از آنها استفاده کنید. می توانید با زدن یک رژ لب زیبا، خود را شاد کنید.همیشه برای خودتان به خودتان اهمیت بدهید نه یک نفر دیگر ❌روزانه حداقل ۵ دقیقه به خودتان دهید، آرامی را پخش کرده و چایی در آرامش بنوشید و به رویاها و برنامه‌های شخصی خودتان فکر کنید و برایشان برنامه اجرایی بریزید