eitaa logo
دارالحکیم(حیات معقول)
924 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
449 فایل
امام على عليه السلام : حكمت، گمشده مؤمن است ؛ پس آن را بجوييد گرچه نزد مشرك باشد [زيرا كه] شما بدان سزاوارتر و شايسته تريد. کانال القانون فی الطب👇 https://eitaa.com/alghanon کانال دارالحکیم👇 @darolhakim
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آقا در ادامه استناد به عبارتی از در نمط نهم اشارات فرموده اند: که «من آثر العرفان للعرفان فقد قال بالثانی»؛ یعنی هر کس عرفان و معرفت شهودی را برای نیل به معرفت شهودی برگزیند قائل به دوم شده است. در اوایل راه می فرمایند: اگر علم فکری مقدمه علم شهودی قرار بگیرد بسیار خوب و نیکو است، اما در مرتبه ی روح نه تنها علم فکری و طلب آن حجاب سالک می شود، بلکه درخواست و طلب علم شهودی نیز مانع از طهارت مرتبه ی روح خواهد بود، یعنی در این مرتبه علم شهودی هم با اینکه حظ شریفی است حجاب می شود، و نباید در این مقام حتی معرفت و شناخت خدا را طلب کرد، شناخت و معرفت اشیاء اگر به واسطه حواس پنجگانه صورت گیرد و اگر بواسطه و صورت گیرد و اگر به واسطه انجام گیرد و اگر به واسطه صورت پذیرد نامیده می شود، پس طلب عرفان و شهود تا زمانی که در مقام قلب باشد بسیار نیکو و پسندیده است، زیرا جبلی قلب بر شهود است اما همین که از مرتبه قلب بالاتر رفت و به رسید، شهود و عرفان نیز کنار می رود، و او می شود و او و این است. اما در غیر از این مرتبه چه بسا ممکن است شخص داشته باشد، و خواب های خوشی هم ببیند، اما هنوز موحد نشده است. زیرا عقل بر خلاف روح در وحدت محضه نیست، در عقل مقداری کثرت نیز وجود دارد، زیرا وظیفه عقل ادراک مفهومات کلی اعم از مفهوم کلی انسان، حیوان، گیاهان و دیگر موجودات عالم است. لذا رسیدن عقل به مقام شهود فرشتگان امر بسیار عظیم و والائی است، اما همین گمان در مرتبه روح که مقام محو شدن تام در حق تعالی است نقص و کاستی به حساب می آید، زیرا شخص در این مرتبه نه خود را می بیند و نه شهودش را هر چه هست مشهود است و بس. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 قلوب مضطر https://eitaa.com/ezterarebemahdi
همینکه در مسیر تحصیل علوم و معارف هستید و از تحصیل علم لذت می برید، یعنی می برید. غذای عقل، علم است، عقل ادراک کلیات می کند، ولی و ادراک جزئیات می کنند. کسی که از دیدن فیلم و معرکه گیری ها لذت می برد اهل خیال است. کسانی که زود دوست پیدا می کنند و زود هم از دست می دهند، زود می خندد، زود گریه می کند، زود خوشحال می شود، زود ناراحت و عصبی می شود، زود منفعل می شود، زود منقبض و زود منبسط می شوند، زود قهر می کنند، زود آشتی می کنند، همه ی اینها یعنی این آقا در وادی خیال و وهم است. عاقل دیر می خندد دیر می گرید اما وقتی به گریه درآمد گریه او قطع نمی شود سوز و گداز او قطع نمی شود جناب امام سجاد ۳۴ سال بعد از روز عاشورا، شبانه روز کارش گریه بود. کسی که اهل خیال است باید مداح آنقدر بخواند و داستان سرایی کند تا خیالش را تحریک کند و او را به گریه آورد ولی عاقل بدون اینکه مداحی باشد خودش به گریه در میاید لذا بعضی بزرگان طی دو ماه محرم و صفر اصلا لبخند بر لبانشان نمی آمد اهل سوز و گداز بودند عاقل با گریه خوش است. عاقل لذت عقلی می برد از لذات مادی به دور است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 اما این (عقل و شهوت و غضب و وهم) 1⃣🔹یکی از آنها که است، وزیر پادشاه است که روح باشد، و هماره در تدبیر آن است که روح از مقتضای صوابدید او تجاوز ننموده، و انقیاد اوامر و نواهی آن را نماید، تا به حسن کفایت و تدبیر آن امر مملکت را «منسق» و مضبوط کند، و پادشاه را تهیه اسباب سفر عالم قرب سهل و آسان باشد. 2⃣🔹و دوم که است مانند عامل خراج است، و طماع ،دروغ زن فضول و «تخلیط گر» است، و هر چه وزیر که عقل است گوید، شهوت، هوای مخالفت آن کند، و همیشه طالب آن است که راه روح را زده، و او را محکوم حکم خود نماید، و مانند بهایم و چهارپایان غرق لجه شهوات نموده، و به هر چه او را امر نماید از مشتهیات «اکل»، «شرب»، «جماع»، «مرکب»، «لباس»، «مسکن» و امثال آن، روح بدون آنکه در ارتکاب آن با وزیر مشورت نموده و صواب و فساد آن را فهمیده باشد، متابعت نماید. 3⃣🔹و سوم که است،به «شحنگی» آن شهر منصوب است، و تند و تیز و بیباک و شریر است، همه کشتن و بستن و زدن و شکستن و ظلم و ایذاء و عداوت و بغض را طالب است، و در صدد آن است که پادشاه را که روح است فریب دهد، تا به آنچه او اشاره نماید عمل کند، و فرمان عقل را اطاعت ننماید، و او را چون سباع درنده، همه شغل، دریدن و ایذاء بوده باشد. 4⃣🔹 و چهارم که است شغل آن مکر، خدعه، «تلبیس»، خیانت و فتنه است، و می خواهد که سلطان مملکت بدن مطیع و منقاد او شود تا به هر چه فرمان دهد از فریفتن و شیطنت و افساد و مکر، اطاعت نموده تجاوز نکند. ✅👈 و به سبب اختلاف هواهای این قوای اربع و تفاوت آرای این چهار سرهنگ است که پیوسته ، میدان محار به آنها و معرکه تنازع ایشان است. 📕 معراج السعادة ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ، همچون فلاسفه پیش از خود، را به صورت مشترک لفظی میان چند معنا به کار می برد؛ وی گاه را در مقابل عقل که مطیع ملک است، به عنوان قوه ای که مطیع شیطان است به کار می برد، گاه آن را در مقابل عقل به عنوان قوه ای که مدرک جزئیات است، و در درک کلیات دچار خطا می شود یاد می کند. گاه آن را در مقابل حس و خیال به عنوان مدرک معانی نامحسوس به کار می برد. و گاه را به معنای اعتقاد مرجوح در مقابل به کار می برد. در مقام تعریف نیز به فراخور بحث تعابیر متفاوتی دارد، که اگر چه با هم به ظاهر اختلاف دارند، اما با هم متناقض یا متضاد نیستند، بلکه یک نسبت هم پوشانی بین آنها برقرار است، و مکمل یکدیگرند، به گونه ای که می توان همه آنها را به یک تعریف جامع ارجاع داد. گاهی را به اعتقاد مرجوح - در مقابل ظن - تعریف می کند، و گاه در بیان مراتب تجرید ادراکات حسی می گوید، قوه ای است که صور را از تشخص تجرید می کند، اما همچنان بین صورت و شیء خارجی اضافه و ارتباطی برقرار است. از عباراتی که در بیان مدرکات وهم دارد چنین تعریفی بر می آید: قوه ای است که معانی جزئی غیر محسوس و اموری که به حس در می آیند، اما حس به آنها پی نمی برد را درک می کند. البته گاه ملاصدرا وهم را به قوه ای که شانش ادراک غیر مطابق با واقع و ادراک امور بر غیر وجه آنهاست تعریف می کند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 کیفیت تأثیر و در قلب انسان را به این صورت می داند: که هر یک از این دو به نوبه خود در وجود انسان خلیفه ها و جنودی دارند، که عبارت اند از و و به وسیله این دو قوه است که بین انسان و مفارقات ارتباط حاصل می شود. وجه خلیفه بودن وهم برای شیطان را از این جهت می داند که بر غلبه دارد. بدين ترتيب، در واقع یک شیطان بالقوه است، که با تکرار افعال متناسب با خود، تبدیل به شیطان بالفعل شده، در قیامت بدان صورت محشور می شود. بنابراین از آنجایی که ، شیطان درون و تحت تأثير شيطان بيرون است، به اقتضای طبعش از چهارچوب محسوسات فراتر رفته، حکم محسوسات را به غیر محسوسات تعمیم می دهد. بنابراین ادراک غیر مطابق با واقع، و ادراک امور بر غیر وجه آنها، از ذاتیات است، و به خطا افکندن ذهن، بـه سـبب درست به کار نبردن این قوه نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim