eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
790 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔱🔅⚜🔅🔱🔅🔅 🌷خدایا من این گناه را برای تو ترک میکنم🌷 می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. ❌⭕️❌ سپس به خداوند عرضه داشتم: ! من این را برای تو می کنم، 💠تو هم مرا برای خودت تربیت کن💠 آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی برای او کشف می شود. 📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79 ✔️هر روز با بهترین و روایات مذهبی همراه ما باشید😊 👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon🌾🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
💥ــــه تلنگر ☘فضای مجازی هم محضر خداست..☘ در روز حساب تمام این سایت ها.. تمام این کلیک ها.. یاهو مسنجر..آیدیها..چت روم ها.. به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهایمان... نکند که شرمنده شویم.. امان از لحظه غفلت که او شاهد است و ما بی خبر.. گاهی باید روی مانیتور بچسبانیم ورود شیطان ممنوع!! مراقب دست راستمان ک کلیک میکند و چشمانمان که نظاره میکند باشیم.. 🌟"کل اولئک کان عنه مسئولا" 🌟 و بدانیم و آگاه باشیم که هم یک کاربر همیشه "آنلاین" اینجاست... 🌺اللهمَّ عجِّل لولیِّک الفرج🌺 با جرقــ💥ـــــه تلنگر هوشیار شوhttps://eitaa.com/darolsadeghiyon
📌نکته ها 🏷ياد خدا به ذكر نيست، اگر چه يكى از روشن ياد خداست، زيرا مهم است خدا بودن در تمام حالات در وقت گناه است. 🏷ياد خداوند بسيار دارد، از جمله: 🔖الف: ياد نعمت‌هاى او، عامل شكر اوست. 🔖ب: ياد قدرت او، سبب توكّل بر اوست. 🔖ج: ياد الطاف او، مايه محبّت اوست. 🔖د: ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست 🔖ه: ياد عظمت و بزرگى او، سبب خشيت در مقابل اوست. 🔖و: ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حيا و پاكدامنى ماست. 🔖ز: ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است. 🔖ح: ياد عدل او، عامل تقوا و پرهيزكارى است. —---------------------------------------------— 📬 پیام ها 1📤- ياد با زبان نمى‌كند، قلبى هم مى‌خواهد. «تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ» 2📤- تنها ياد ، مايه‌ى دل مى‌شود. «بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» 💠امروزه دارندگان زر و زور و تزوير بسيارند، ولى از آرامش لازم خبرى نيست. @darolsadeghiyon
🌸🍃🌸🍃🌸 اين متن آرامش خاصی به آدم میده! ... تو ميدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زيبا را مبادا جا بمانم از قطار موهبت‌هايت مرا تنها تو نگذاری که من تنهاترين تنهام؛ انسانم ⠀ گويد: تو ای زيباتر از خورشيد زيبايم تو ای والاترين مهمان دنيايم تو ای انسان! بدان همواره آغوش من باز است شروع کن... يک قدم با تو تمام گام‌های مانده اش با من! @darolsadeghiyon
رابطه‌تان را با #خدا عالی ڪنید.. خدا فقط در غم و ناله هایـــمان نباشد خدا فقط درروزهای فقر و نداری‌نباشد خدا فقط #مــــوقع کنکور و وقت وام گـــــرفتن نباشد..! خدا را در شادی و سرورمان ببینیم خدا را در لحــــظه لحـظه هایـــمان شریڪ ڪنیم... خدا ترسناڪ نیست! خدا #عشـــق است و نــور و آرامش وقتی در هر عملی در هــر حال اندیشه‌ای در هر فعلی خدا #حضــور داشته باشد با ڪل هستی هـــــماهنگ می‌شویــم آن وقت چنان قدرتی پیدا خواهیم ڪرد ڪه وصــــــف ناپــــذیر است. خدا نــ✨ــور است از #نـور بیرون نرویم ڪه تاریڪی را خواهیم دید. @darolsadeghiyon 👈
🌸امیدوار باش 🌊آب هرچند آلوده شده باشد اگر به برگردد صاف و زلال و پاک می شود!! 🌷یادت باشـد دریای رحـــمت است و ما چون آب آلوده اگر به آغوش رحــمت او باز گردیم کار تمام است و پاکِ پاک می شویم.😊 به‌بندگانم‌بگو‌من‌آمرزنده‌ومهربانم♥️🌱 @darolsadeghiyon 👈
‍ . 📆 فردا؛ ۲۴ ذی‌الحجه 🌷 روز « مُباهله »🌷 📖 فمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبينَ📖 ☘️« هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسيده، باز کسانی با تو به بحث و ستيز برخيزند. به آنها بگو: بيائيد ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را فرامی‌خوانیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می‌کنیم شما هم از نفوسِ خود، آنگاه مباهله کنيم و لعنتِ را بر دروغگويان قرار می‌دهیم.»☘️ آل عمران - ۶۱ 💎🌸💐🌸💎 ❇️ مباهله در اصل از «بَـهـل» به معنی رها کردن و برداشتنِ قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردنِ یکدیگر و نفرین کردن است. 👈 کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئلۂ مذهبیِ مهمی گفتگو و اصرار دارند، در یک جا جمع شوند و به تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رُسوا سازد و مجازات کند. 🔶 مباهلۂ با مسیحیانِ منطقۂ "نَجران"، در بیست وچهارم ذےالحجّه سال دهُم هجری اتفاق افتاد. ایشان طی نامه‌ای ساکنان مسیحیِ نجران را به دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتنِ اسلام نبودند، نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و ، آنان را به امر خدا به "مباهله" دعوت کرد. 🌿 وقتی هیئت نمایندگانِ نجران، عزم واقعی و وارستگیِ را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیینِ خود باقی بمانند. ✴️☀️ همچنین در همین روز بود که (ع) در حالِ رکوع، انگشترِ خود را به سائل داد که آیۂ (انما ولیّکم الله...) در شأن ايشان نازل شد. ➖➖➖➖➖ 💠✨ در این روزِ مبارک چند عمل وارد شده است: 🔸اول: غسل؛ 🔹دوم: روزه؛ 🔸سوم: دو رکعت نماز که در وقت و کیفیت و ثواب مانند ِنمازِ است. 🔹چهارم: خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحرِ ماه رمضان است؛ 🔸پنجم: دعایی را که روایت کرده اند؛ بعد از دو رکعت نماز و هفتادمرتبه ، و اولِ آن «الحمدللّه ربّ العالمین» است. ✅ و نیز شایسته است در این روز صدقه دادن بر فقرا به جهت پیروی از (ع) و زیارت کردنِ او. و بهتر از همۂ زیارتها در این باب است. 💠: @darolsadeghiyon 👈
❌لازم نیست سر در بیاورید که چطور می‌خواهد مشکلاتِ شما را حل کند. این مسئولیتِ اوست. کارِ شما نیست. کارِ شما این است که به او اعتماد داشته باشید. آن موقعیت را به خدا بسپارید و به او اعتماد کنید. خدای ما، خدای مافوقِ طبیعیست. او محدود به قوانینِ طبیعت نیست. 👌در زندگی ناگهان متوجه می‌شویم که خداوند کارهایی در زندگی‌مان کرده که خود به تنهایی حتی در رویا هم قادر به انجامش نبوده‌ایم.😊 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/darolsadeghiyo https://chat.whatsapp.com/FuGYfPwxtNhC8ohDsrhrmF
🌺🍃 عهده دار کار حضرت یوسف شد. پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد. سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. 🌺🍃اگر عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به می سپارم. فقط تو ما را کفایت است... https://eitaa.com/darolsadeghiyon https://chat.whatsapp.com/FuGYfPwxtNhC8ohDsrhrmF https://chat.whatsapp.com/ECYhoDIbmTREVD7w2IKMIy
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت . همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی. فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط و من و توست که فرق دارد.... از بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت و است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات داشته باش 🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت . همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی. فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط و من و توست که فرق دارد.... از بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت و است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات داشته باش 🌺🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت دوم : محبت پدر ✔️ راوی : رضا هادی 🔸درخانه اي کوچک و مستاجري درحوالي ميدان خراسان تهران زندگي ميكرديم. اولين روزهاي ارديبهشت سال 1336 بود. پدر چند روزي است كه خيلي خوشحال است. خدا در اولين روز اين ماه، پسري به او عطا کرد. او دائماً از خدا تشكر ميكرد. هر چند حالا در خانه سه پسر و يك دختر هستيم، ولي پدر براي اين پسر تازه متولد شده خيلي ذوق مي كند. البته حق هم دارد. پسر خيلي با نمكي است. اسم بچه را هم انتخاب كرد: «ابراهيم » 🔸پدرمان نام پيامبري را بر او نهاد كه مظهر صبر و قهرمان توكل و بود. و اين اسم واقعاً برازنده او بود. بستگان و دوستان هر وقت او را مي ديدند با تعجب مي گفتند: حسين آقا، تو سه تا فرزند ديگه هم داري، چرا براي اين پسر اينقدر خوشحالي ميكني؟! پدر با آرامش خاصي جواب مي داد: اين پسر حالت عجيبي دارد! من مطمئن هستم كه من، بنده خوب خدا م يشود، اين پسر نام من را هم زنده مي كند! راست مي گفت. محبت پدرمان به ، محبت عجيبي بود. هر چند بعد از او، يك پسر و يك دختر ديگر به خانواده ما عطا كرد،اما از محبت پدرم به چيزي كم نشد. ٭٭٭ 🔸 دوران دبستان را به مدرسه طالقاني در خيابان زيبا رفت. اخلاق خاصي داشت. توي همان دوران دبستان نمازش ترك نميشد. يكبار هم در همان سال هاي دبستان به دوستش گفته بود: باباي من آدم خيلي خوبيه. تا حالا چند بار امام زمان (عج) را توي خواب ديده. وقتي هم كه خيلي آرزوي زيارت داشته، حضرت عباس را در خواب ديده كه به ديدنش آمده و با او حرف زده. زماني هم كه سال آخر دبستان بود به دوستانش گفته بود: پدرم مي گه، آقاي كه شاه، چند ساله تبعيدش كرده آدم خيلي خوبيه. حتي بابام مي گه: همه بايد به دستورات اون آقا عمل كنند. چون مثل دستورات امام زمانه(عج) می مونه. 🔸دوستانش هم گفته بودند: ابراهيم ديگه اين حرف ها رو نزن. آقاي ناظم بفهمه اخراجت ميكنه. شايد براي دوستان ابراهيم شنيدن اين حرف ها عجيب بود. ولي او به حرفهاي پدر خيلي اعتقاد داشت. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم کپےباذڪرصلوات 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
♥در راه خدا بهترینها رو باید داد یه مادر شهید می گفت: بین چهار تا پسرم که شدند، اصغرم چیز دیگری بود. برای من هم کار پسرها را می کرد، هم کار دخترها را وقتی خانه بود، نمی گذاشت دست به سیاه وسفید بزنم. ظرف می شست، غذا می پخت .اگر نان نداشتیم، خودش خمیر می کرد، تنور روشن می کرد. خیلی بود. وقتی رفت جبهه، همه می پرسیدند: «چطور دلت آمد بفرستیش؟» فقط بهشان می گفتم « آدم چیزی رو که خیلی دوست داره، باید در راه بده» 🌷 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
•═┄•※🍃🌸🍃※•┄═• 💠 💠 🔴 شاخه هاى حيا عبارتند از👇 🔸نرمش، 🔹مهربانى، 🔸در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان، 🔹سلامت، 🔸دورى از بدى، 🔹خوشرويى، 🔸گذشت، 🔹بخشندگى، 🔸پيروزى و خوشنامى در ميان مردم، 👈 اينها فوايدى است كه خردمند از می‌برد. خوشا به حال كسى كه نصيحت را بپذيرد و از رسوايى خودش بترسد. ❌ ‌ ✨پیامبر صلی الله علیه 📙تحف العقول، ص ۱۷ ............................... ‌ 🔴 حیاء تمام است. ✋ ‌ ✨پیامبر صلی الله علیه 📚بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۵۱ ............................... ‌ 🔴 دارای ده قسم است، ۹ قسم آن در زنان، و یک قسم آن در مردان است. 👌 ‌ ✨پيامبر صلی الله علیه 📕كنزالاعمال، ج ۷۶۹ ............................... ‌ 🔴 حيا زيباست، ولی از جانب زيباتر 💗 ‌ ✨پيامبر صلی الله علیه 📗المره و البيان، ص ۶۸ ‌ •═┄•※🍃🌸🍃※•┄═•
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ . ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ .. ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم... آرامش با
📚 ✍️گویند: لیلی برای رسیدن به مجنون نذر کرده بود و شبی همهٔ مردم فقیر را طعام می‌داد. مجنون از لیلی پرسید: نذرت برای چیست؟ لیلی گفت: برای رسیدن به تو! مجنون گفت: ما که به هم نرسیده‌ایم. لیلی خشمگین شد و گفت: مگر همین که تو برای غذا آمده‌ای و من تو را می‌بینم، رسیدن به تو نیست؟ برو در صف بایست! 🌿مجنون در صف ایستاد که از دست لیلی غذا بگیرد و لیلی یک چشمش به مجنون بود. هنگامی که نوبتِ دادن غذا به مجنون شد؛ لیلی به بهانه‌ای ظرف مجنون از دست خود انداخت و شکست. پنج بار این کار را تکرار کرد تا مجنون برود و ظرف دیگری بیاورد و در آخر صف بایستد تا او را بیشتر ببیند. چون ظرف مجنون را لیلی می‌شکست به مجنون گفتند: برو! او تمایلی برای غذادادن به تو ندارد، می‌بینی ظرف تو را می‌شکند که بروی ولی تو حیاء نداری و هر بار برمی‌گردی. ‼️مجنون سخنی به راز گفت: اگر با دیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکست لیلی ♨️عاشقان نیز چنین‌اند، اگر خدا زمان درخواست، دعای آن‌ها را سریع نمی‌کند، دوست دارد صدای آنان را بیشتر بشنود و بیشتر در حال ببیند. 🔷✨🔷✨🔷✨🔷✨🔷✨🔷✨
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🌺 آیا هنگام ولادت امام علی(ع) دیوار کعبه شکافته شد؟ 🌺ماجرای تولد امام علی علیه‌السلام در کعبه:به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی ـ علیه‌السلام ـ در سیزدهم رجب سی سال بعد از عام‌الفیل در درون خانه کعبه روی داده است. 🌺جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ که به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می‌گذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی. 🌺یزید بن قعنب گفته: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. 🌺برخاستیم که قفل در خانه کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است. 🌺پس از سه روز که گذشت فاطمه از خانه کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته‌ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد. 🌺ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه‌ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می‌گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.»  📚منابع: محمد بن فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، قم، نشر رضی، 1386ق، ج1، ص76. ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی، بیروت، مؤسسة اعلمی، ص211. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ج1، ص59. شیخ طوسی، امالی، 1313، ص80. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص56. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔴 اجابت دعا ✍ابوالحسن محمد بن عبدالله هروى مى ‏گويد مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت (عليه السلام) آمد. خود و غلامش آن حضرت را زيارت كردند. ارباب، بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام، پايين پاى حضرت به نماز ايستاد. چون هر دو از نماز فارغ شدند، به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند. ارباب پيش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا كرد. غلام سر از سجده برداشت و گفت لبيک، اى مولاى من.به غلام گفت مى‏ خواهى آزادت كنم؟ گفت آرى. گفت تو در راه آزادى و فلان كنيز من هم كه در بلخ است، در راه خدا آزاد است و من در اين حرم مطهر او را با اين مقدار مهريه به همسرى تو درآوردم و پرداخت آن را نيز ضامن شدم و فلان زمين حاصل خيز خود را هم وقف بر شما دو نفر و اولادتان و اولاد اولادتان و همين طور نسل و ذريه شما كردم و حضرت امام رضا (عليه السلام) را هم به اين برنامه شاهد گرفتم. غلام گريست و به خدا و به حضرت رضا (عليه السلام) سوگند ياد كرد كه من در سجودم جز اين امور را نخواستم و به اين سرعت اجابتش از سوى خدا برايم معلوم شد. 📚 منابع: 1. بحارالانوار، جلد 49، صفحه 330 2. عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 282 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🔴کمک به گناه و ظلم ✍على بن حمزه مى گويد: دوستى داشتم كه در عين اينكه از بود از منشى هاى دربار _اميه بود، به من گفت : از عليه السلام براى من اجازه بگير تا به حضورش بروم . من از امام براى او اجازه گرفتم ، و با هم به حضور آن حضرت رسيديم وقتى دوستم وارد شد، سلام كرد و در كنارى نشست ، آنگاه به امام صادق عليه السلام عرض كرد: 🔹فدايت گردم ! من يكى از كارمندان بنى اميه بودم از دنياى آنها بسيارى بدستم آمد و از اينكه روزى از من (از جانب خدا) بازخواست مى كنند، غافل بودم . حال چه كنم ؟ (پشيمان و تايب هستم) امام صادق عليه السلام در پاسخ فرمود: اگر بنى اميه كسانى را براى منشى گرى و كتابت نمى يافتند و بيت المال مسلمين به سوى آنها آورده نمى شد و به دفاع از آنها كسى نمى جنگيد و در جماعت آنها شركت نمى نمود، آنها حق ما را از ما نمى گرفتند. (و نمى توانستند بگيرند) و اگر مردم از اندوخته هاى خود به آنها نمى دادند، آنها داراى آن همه ثروت و مكنت نمى شدند و جز مقدارى كه به دستشان رسيده باقى نمى ماند. دوستم به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فدايت گردم آيا راه گريزى از اين همه وزر و وبال دارم ؟ 🔸امام صادق عليه السلام فرمود: اگر وظيفه تو را به تو بگويم انجام مى دهى ؟ دوستم عرض كرد: آرى . امام صادق عليه السلام فرمود: آنچه را كه از اين راه بدست آورده اى بررسى كن اگر صاحبانش را شناختى آن اموال را به صاحبانش بازگردان و اگر صاحبانش را نشناختى عوض آنها بده . در اين صورت را در پيشگاه برايت ضامن مى شوم . دوستم سر در گريبان فرو برد و پس از مدتى به امام عرض كرد تصميم خود را گرفتم و به وظيفه خود عمل مى كنم . 🔹على بن حمزه مى گويد: دوستم با ما به كوفه بازگشت آنچه از ثروت را كه از دربار بنى اميه بدست آورده بود، خارج ساخت . حتى لباسى را كه پوشيده بود از بدنش بيرون آورد و ما آن اموال را در راستاى دستور امام صادق عليه السلام مصرف و تقسيم نموديم و او براى خودش چيزى نگذاشت ، به طورى كه ما براى او لباس خريديم و نزدش فرستاديم . چند ماهى نگذشت كه او بيمار شد و به عيادتش مى رفتيم تا روزى من نزد او رفتم او را در حال نزع روح ديدم چشمش را باز كرد و به من گفت : اى على ! سوگند به سرور تو امام صادق عليه السلام به وعده اش (ضمانت بهشت ) در مورد من وفا كرد. سپس از دنيا رفت ، او را پس از غسل و كفن و نماز به خاك سپرديم بعداً به مدينه رفتم و به حضور امام صادق عليه السلام رسيدم . بى آنكه سخنى بگويم به من فرمود: اى على سوگند به خدا به وعده ى خود در مورد دوست تو وفا كرديم . گفتم : فدايت شوم درست فرمودى ، سوگند به خدا دوستم هنگام مرگش اين خبر را به من داد. 📚(سفینه البحار، ج 2 ص 107-108 / وسائل الشیعه، ج12 ص 144) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
💫✨💫✨💫✨💫 💠 💠 🔴 شاخه هاى حيا عبارتند از👇 🔸نرمش، 🔹مهربانى، 🔸در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان، 🔹سلامت، 🔸دورى از بدى، 🔹خوشرويى، 🔸گذشت، 🔹بخشندگى، 🔸پيروزى و خوشنامى در ميان مردم، 👈 اينها فوايدى است كه خردمند از می‌برد. خوشا به حال كسى كه نصيحت را بپذيرد و از رسوايى خودش بترسد. ❌ ‌ ✨پیامبر صلی الله علیه 📙تحف العقول، ص ۱۷ ............................... ‌ 🔴 حیاء تمام است. ✋ ‌ ✨پیامبر صلی الله علیه 📚بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۵۱ ............................... ‌ 🔴 دارای ده قسم است، ۹ قسم آن در زنان، و یک قسم آن در مردان است. 👌 ‌ ✨پيامبر صلی الله علیه 📕كنزالاعمال، ج ۷۶۹ ............................... ‌ 🔴 حيا زيباست، ولی از جانب زيباتر 💗 ‌ ✨پيامبر صلی الله علیه 📗المره و البيان، ص ۶۸ ‌ 💫✨💫✨💫✨💫 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌿🌿🌿🌿🌿 ? 🍀 🔴پنجشنبه 1402/10/28 🔴 از دست ندهید و زودتر برای دوستانتون بفرستید رجب"، ماه خداست؛ ماه پر بركتی است كه اعمال بسیاری برای آن ذكر شده است. پیامبراكرم صلوات الله علیه فرمود: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، مستوجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی از او دور می گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود. اعمال ماه های رجب و شعبان، جهت آماده ساختن روح برای شركت در میهمانی ماه مبارك رمضان می باشد. برای درك عظمت ماه رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم. صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است. 👇👇 اولین شب جمعه ماه رجب را نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسولخدا صلی الله علیه و آله ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:👇👇 روز پنجشنبه اول آن ماه - در صورت امكان و بلا مانع بودن روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد؛ ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و درهر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره ، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر" سبوح قدوس رب الملائكة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر" رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم" گفته شود. و بعد از آن در سجده هفتاد بار ذكر" سبوح قدوس رب الملائكة والروح" و بعد در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله که به استجابت میرسد. 🍃🍃🍃 از فضایل این نماز آمرزش گناهان و بازگشت این نماز در شب اول قبر به صاحبش به نیکوترین صورت بعنوان مونس تنهایی و وحشت شب اول قبر. این نماز را امانت نزد امام زمان بسپارید تا موعد مقرر به شما برسد ان شاءالله. •✿ همیشه هست✿• 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 🌺🌺 آیا هنگام ولادت امام علی(ع) دیوار کعبه شکافته شد؟ 🌺ماجرای تولد امام علی علیه‌السلام در کعبه:به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی ـ علیه‌السلام ـ در سیزدهم رجب سی سال بعد از عام‌الفیل در درون خانه کعبه روی داده است. 🌺جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ که به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می‌گذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی. 🌺یزید بن قعنب گفته: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. 🌺برخاستیم که قفل در خانه کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است. 🌺پس از سه روز که گذشت فاطمه از خانه کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته‌ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد. 🌺ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه‌ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می‌گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.»  📚منابع: محمد بن فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، قم، نشر رضی، 1386ق، ج1، ص76. ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی، بیروت، مؤسسة اعلمی، ص211. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ج1، ص59. شیخ طوسی، امالی، 1313، ص80. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص56. 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD