eitaa logo
سروده های محمد درّودی
468 دنبال‌کننده
203 عکس
65 ویدیو
1 فایل
سقفی برای دلتنگی هایم کتاب های منتشر شده مجموعه غزل برمدار دلتنگی بهتر از بهشت ( اشعار آئینی )
مشاهده در ایتا
دانلود
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) 🌹 غم خوار جهان بوده و غم خوار ندارد دردا که علی در بر خود یار ندارد آنقدر غریب است که با رفتن زهرا (س) جز چاه دگر  محرم اسرار ندارد یارب چه گذشته ست به زهرا (س) ؟ که علی هست خرسند از آن درب که مسمار ندارد از تلخی آن کوچه و آن در چه توان گفت ؟ ولله که جز آه شرر بار ندارد آتش به در افتاد ، ولی قلب علی سوخت این شهر مگر میثم تمار ندارد؟! انگار غریبی ست فقط ارث در این بیت جز درد در این خانه کسی کار ندارد یک روز حسن تکیه به دیوار غریبی ست در خانه ی خود یار وفا دار ندارد این درد چه دردیست که در کرب و بلا نیز تنهاست حسینی که علمدار ندارد افسوس کسی غیر علی درک نمی کرد ((گل تاب فشار در و دیوار ندارد )) محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer
9.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کودکانه (تشویق به استفاده کمتر از تلفن همراه) محمد درودی برنامه بلا به دور https://eitaa.com/darroudishaer
آیتم تذکره . شعر و نثر برای تیغ جراحی آیا تا کنون به این فکر کرده اید که تیغ جراحی آن تیغ تیز ، آن برنده ی خون ریز یاد آور افسانه ی چنگیز هم قافیه با واژه ی نی ریز در چه جاهایی کار برد دارد مثلادر شعر ، یا در اقتصاد ، یا در اتاق عمل و در خیلی جاهای دیگر مثلا بین شاعر ها مرسوم است که هیچ تیغی برنده تر از تیغ ابروی معشوق نیست و اگر یک شاعر را به اتاق عمل ببرند به محض دیدن تیغ جراحی در دست پزشک می گوید مرا از تیغ جراحی مترسان که ابروی نگارم کم از آن نیست به خون ریزی ابروی نگارم نه در تهران که در کل جهان نیست یا در اقتصاد بارها و بارها از سیاستمداران شنیده ایم که میگویند اقتصاد را باید به دست تیغ جراحی سپرد البته برای من جالب است و با خود می گویم مگر تیغ جراحی دست دارد که میخواهند به دستش بسپارند چرا به پایش نمی سپارند یا اصلا چرا اقتصاد را به اهلش نسپارند تا نیاز به اتاق عمل و تیغ جراحی نداشته باشد مثلا فکر کنید من یک شاعر اقتصاد ندانم و در یک برنامه ی راه حل اقتصادی دعوت شده ام : در میز گرد اقتصادی می روم تا شاید برای مشکلی راهی بگویم باید برای جلب افکار عمومی از نرخ نان و سبزی و ماهی بگویم بعد از نشستن رو به روی دوربین ها افسوس خورده زیر لب آهی بگویم تا شد سخن از چاله های اقتصادی در اوج کبر و اوج خود خواهی بگویم : باید به دست تیغ جراحی سپردش از این سخن ها گاه و بی گاهی بگویم حس می کنم این ها نشان از با کلاسی ست گاهی اگر که جمله ای واهی بگویم یا می شود برای کار برد تیغ جراحی در اتاق عمل هم حرف زد مثلا من فکر میکنم پزشکان همیشه نیاز نیست از داروی بیهوشی در اتاق عمل استفاده کنند و اگر بیمار را هوشیار وارد اتاق عمل کنند به محض دیدن تیغ جراحی خود به خود بیهوش می شود و نه تنها تسلیم پزشک چه بسا که جان به جان آفرین هم تسلیم کند البته تیغ جراحی کاربرد های خیلی زیاد دیگری نیز دارد که اگر عمری بود در آینده برایتان قلم خواهم زد و همین بس که : تیغ جراحی اگر داده به دستت روزگار هر چه می خواهی ببر از گوشه ی نان کسی گر هوس کردی برای شام خود سیخی کباب با همان تیغت ببر از گوشه ی ران کسی محمد درّودی
آیتم خود پرداز ( معرفی شاعر ) در دور دوم از گروه تیت و پر در برنامه ی بلا به دور محمد ، بنده ی رب خلیلم بلند و لاغرم چون دسته بیلم اگر چه کوره ی رنگ است کارم که در ظاهر شبیه یک وکیلم همیشه ساکتم در جمع ها من کسی هرگز ندیده قال و قیلم گه خوشحالی ام چون حبه قندم زمان تندی ام چون زنجبیلم میان میوه های رنگ وا رنگ من از چاکر غلامان شلیلم جلا بخشم به هر مجلس از این رو زنم در خانه می گوید جلیلم خدا در من زیادی کرده دقت زیادی دماغ من دلیلم به قدری من شبیه یوسفم که برای او رقیبی بی بدیلم به هرجا دختری دیده ست من را شده عاشق به این شکل شکیلم زمان پول داری شاد و شنگم به وقت تنگدستی رود نیلم اگر چه رستمم درکوی و برزن ولی در خانه ی خود زن ذلیلم محمد درّودی
211.5K
گویش نیشابور ِِامشَو هوای چَشم تو مور تیت و پر کیده آز گونه هام ساحل دریای خزر کیده چی رفت وآمدا د دیلم را نه افتیه چی وعده ها کی از دیل تنگم گذر کیده اینگار کی وقت خلقت تو دست روزگار خورجین ایده هاش همَر زِر زُوَر کیده از هر چی یک نشَنه ی خوبِ گرفته و بعدش تو رَ ستَرَه ی شمس و قمَر کیده تعداد کشته ها و اسیرات فرَوُنه با دست تو زمَنه همَر دس ب سر کیده شکه نِیه کی میثل مو هر شَو هزارته ر لشگر موژَه های تو از داو بدَر کیده کاشکِه خدا نظر کنه یک شَو ب مو مگر دستش بیایَه با دیل تنگُم چکَر کیده محمد درّودی @darroudishaer
قربان چشم های همیشه بهاری ات دنیا گرفته از غم چشم انتظاری ات غرق غم است قلب تو از داغ مادرت می ترسم از فراق تو و زخم کاری ات از کوفه درد های فراوان کشیده ای حق می دهم به حال تو و سوگواری ات دلگرم جمکران تو هر روز هفته ام ممنونم از حرارت این یادگاری ات آقا همیشه در دل مان جاودان بمان از ما مگیر لذت این همجواری ات جان را بهای آمدنت کن عزیز من تا با کمال میل بیایم به یاری ات محمددرّودی @darroudishaer