eitaa logo
دشت جنون
5.1هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ کوچه‌ هایى که هر کدام به نام آذین شده، فراموشى ما را جار مى ‌زنند، آن گاه که از مرثیه خون ، تنها آهنگ پروازش را مى‌ شنویم، آن گاه که در پس گریه‌ هاى ، زبانى براى تسلى نداریم، جز مشتى واژه ‌هاى کلیشه، جز الفاظى که نشان بى ‌دردى ماست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ کوچه‌ هایى که هر کدام به نام آذین شده، فراموشى ما را جار مى ‌زنند، آن گاه که از مرثیه خون ، تنها آهنگ پروازش را مى‌ شنویم، آن گاه که در پس گریه‌ هاى ، زبانى براى تسلى نداریم، جز مشتى واژه ‌هاى کلیشه، جز الفاظى که نشان بى ‌دردى ماست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 وقتی مادر فرزندش را از دست می دهد، جسم پیر نیست اما روحش پیر میشود، در عرض چند لحظه روحش فرتوت شده و رو به زوال می رود. این را به خصوص می توان در وجود مادران نظاره کرد. ولی در این بین امایی وجود دارد، امایی که می گوید گرچه روحشان فرتوت می شود اما روحشان بزرگتر از روح هر انسانی خواهد شد، روحی که غم جگر گوشه را به جان خرید اما نه برای مرگ طبیعی بلکه برای مرگی که در راه خدا بود. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ کوچه‌ هایى که هر کدام به نام آذین شده، فراموشى ما را جار مى ‌زنند، آن گاه که از مرثیه خون ، تنها آهنگ پروازش را مى‌ شنویم، آن گاه که در پس گریه‌ هاى ، زبانى براى تسلى نداریم، جز مشتى واژه ‌هاى کلیشه، جز الفاظى که نشان بى ‌دردى ماست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ کوچه‌ هایى که هر کدام به نام آذین شده، فراموشى ما را جار مى ‌زنند، آن گاه که از مرثیه خون ، تنها آهنگ پروازش را مى‌ شنویم، آن گاه که در پس گریه‌ هاى ، زبانى براى تسلى نداریم، جز مشتى واژه ‌هاى کلیشه، جز الفاظى که نشان بى ‌دردى ماست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ کوچه‌ هایى که هر کدام به نام آذین شده، فراموشى ما را جار مى ‌زنند، آن گاه که از مرثیه خون ، تنها آهنگ پروازش را مى‌ شنویم، آن گاه که در پس گریه‌ هاى ، زبانى براى تسلى نداریم، جز مشتى واژه ‌هاى کلیشه، جز الفاظى که نشان بى ‌دردى ماست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ کوچه‌ هایى که هر کدام به نام آذین شده، فراموشى ما را جار مى ‌زنند، آن گاه که از مرثیه خون ، تنها آهنگ پروازش را مى‌ شنویم، آن گاه که در پس گریه‌ هاى ، زبانى براى تسلى نداریم، جز مشتى واژه ‌هاى کلیشه، جز الفاظى که نشان بى ‌دردى ماست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 مادر فرزندش را بدرقه میکند، به او می گوید نگران نباش، در جبهه هنوز هم مادرت کنار است، درست است من نیستم اما یادت باشد حضرت فاطمه زهرا با توست پس غم مادر نداشته باشی، او برایت مادری مهربان خواهد شد. سپس فرزندش را به دستان خدا و حضرت فاطمه زهرا میسپارد. چه امانت دار خوبی، مادر خوب می دانست امانتی اش را به دست چه کسانی بدهد. فرزند شهید می شود اما مادر غم به دل راه نمی دهد چون حالا فرزندش پیش خدا و فاطمه زهرا (س) است، او می داند که فرزندش غم مادر ندارد چون مادری مثل حضرت فاطمه زهرا وجودش را سرشار از عشق میکند. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 رضا بچه ای دو روزه بود که من او را در رویا دیدم ، وقتی این بچه در بغلم شیر می خورد یک تصویر روی دیوار باز شد و در این تصویر دیدم که رضا در همین سنی که شده قرار دارد و به رسیده است بدون اینکه جنگی در میان باشد و آن زمان موضوع جنگ و انقلاب در مملکت مطرح نبود . هرقدر که رضا رشد می کرد، فکر فرزندم در ذهنم بیشتر خطور می کرد تا اینکه جرقه های پیروزی انقلاب زده شد و رضا هشت سال داشت، اما در این سن فعالیت زیادی می کرد . راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 باید باشی تا بدانی صدای خانه با تو چه می‌کند، وقتی غرق در بی‌خبری‌هایی هستی که ردش لای نشسته و دانه‌دانه‌اش را کرده است. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 وقتی به چهره بی جان فرزندش می نگرد، وقتی به چشمان او می نگرد، هنوز هم حسرت در آنها باقیست، حسرتی که در زمان شهادت در وجودش رخنه کرد، حسرت دیدار دوباره مادر، حسرت بوسیدن دوباره دستان و حسرت بوییدن دوباره چادرش. مادر این حسرت را خوب درک میکند چون درون چشمان اون هم همین حسرت است. حسرت بوسیدنش دوباره پیشانی فرزندش وقتی که راهی جبهه است، حسرت اینکه قرار بود فرزندش ازدواج کند و او نوه دار شود. مادر و فرزند با همین حسرتی که در چشم دارند برای همیشه یکدیگر را بدرقه میکنند. فرزند زیر خروارها خاک می رود و مادر روی این خاک ها ذره ذره آب می شود. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 تابوت فرزندش را به چشم می بیند که از راه می رسد. تمام آرزوها، رویاها و خیالاتی که برای فرزندش در ذهن می پروراند همگی جلوی ذهنش رژه می روند. نام فرزندش را گذاشته اند ، کسی که آسمانی شده و اکنون نزدیک خداست. اما این ها چیزی از غم دل مادر کم نمی کند. مادر جگر گوشه را از دست داده، مادر تمام خود را از دست داده. با تمام شدن نفس های فرزند، گویی نفس کشیدن را جرم میداند و خود را محکوم به زندگی و عذاب می داند. آری این شاید اتفاقیست که برای همه مادران افتاده است. http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹