eitaa logo
دشت جنون
4.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 یکی از دوستان احمدرضا با منزل همسایه مان تماس گرفت ، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت ! پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت : یکی از دوستانم بود . پرسیدم : چکار داشت؟! گفت : هیچی ، خبر قبول شدنم را در داد . گفتم : چی؟؟ گفت : می گوید رتبه اول کنکور شده ای !! من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم ، رتبه اول ؟؟ ، پس چرا خوشحال نیستی؟؟!! احمدرضا گفت : اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم ! در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت مسجد !!! یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود ، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی ، می گفتم احمدرضا تو الان ، پزشکی قبول شده ای ، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟! می گفت : می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... راوی : 🌹 @dashtejonoon1🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #فرج_اله_رازقی #قسمت_هفتم مکان اصلی و هدف اصلی منطقه مجن
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 20 سالم بود که اسیر شدم. آن لحظه اکثر دوستان فکر می کردند به زودی یا بر می گردند جبهه برخی هم می گفتند شهید می شویم اما کمتر کسی به اسارت فکر می کرد. اگر هم فکر می کرد نهایت یک سال یا دو سال اسیری در ذهنش بود. یادم هست وقتی ما را بردند اردوگاه. از اسرای قدیمی می پرسیدیم چند سال است اینجا هستید؟ می گفتند: سه سال. بسیار تعجب می کردیم. سه سال یعنی 36 ماه و هر ماه 30 روز. خیلی طاقت فرسا بود. نهایت من 78 ما در اسارت بودم. بعد از چند روز ما را آوردند به سمت العماره و بغداد و بعد آمدیم شمال عراق در موصل. وقتی اسرا از ماشین پیاده می شدند تونل وحشت بود. بعضاً در فیلم ها دیدید. دو طرف نیروهای عراقی با باتوم و شلاق و چنین وسایلی ایستاده بودند و کارشان فقط زدن بود. اکثراً کسانی بودند که برادرانشان را در جنگ از دست داده بودند و یا در اسارت ایرانی ها بودند. خودشان هم حزب بعثی بودند. این تونل حدود 40 متر بود. داخل این تونل وحشت خیلی از دوستان مجروح هم مجبور بودند بروند. بعثی ها می گفتند رفتید جلوتر جمع شوید تا دوباره ما را بزنند. آنجا بچه هایی که سالم بودند سعی می‌کردند خود را سپر بلای مجروح ها بکنند تا لااقل کمتر کتک بخورند. کتک خوردن تا داخل آسایشگاه ادامه داشت. 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ڪاش ... خنثی ڪردنِ را هم ، یادمـــــان مےدادیـد ... مےگوینــــــد : آنجا ڪہ مغلوب باشد مےشویم ... شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ جنگ به پایان نرسیده است! همان گونه که اُحُد نیمه ‏ای پنهان داشت. مبادا غنیمت، هزیمت ما را رقم بزند و زرق و برق سال‏های آرامش، چشم‏های نافذمان را کور کنند! مگر نه اینکه از قبیله ایمانیم و عهد بسته ‏ایم که تا پای جان می ‏مانیم! دعا، نردبان پیروزی صدای زمزمه می ‏آید؛ صدای عزم وصال. در نقطه ‏ای از زمین، حتی نهال‏ها هم دست بلند کرده ‏اند و ستاره می ‏چینند. معنویت، چه موسیقی هماهنگی شده است با صدای رژه نظامیانی جان بر کف! صدای ندبه می ‏آید؛ صدای دعای کمیل، دعای سمات، و حتی صدای لبخندها و بغض‏ها را هم می‏توان شنید که با احساسی بلندتر از نعره گلوله، فریاد برآورده است. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹