داستانهای کوتاه و آموزنده
و این نه گفتن، سرشار از احساس بود. مملوّ از آغاز زندگی کاملاً جدید و مدرن و باز شدن دروازه دنیا به ز
داستان های کوتاه و آموزنده:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت سی و پنجم»
🔺هنوز خیلی خوشیها و لذّتها هست که باید تجربهاش کنم!
در آنجا علی¬الظّاهر همهچیز خوب پیش می¬رفت. نه خبری از شهریه دانشگاه بود، نه منّت کارمندهای بخش آموزش و جذب دانشجو، نه مشکل تعیین واحد، تداخل دروس و انتخاب اساتید باقی مانده، نه هیچچیز ناراحتکننده و منزجر کننده¬ای که بخواهد پشیمانم کند.
امّا ته ته دلم نسبت به اینکه در اسرائیل هستم یک جوری بود، ولی بهش توجّه نمی¬کردم.
بزرگ¬ترین دلیلی که باعث می¬شد به ته ته دلم توجّهی نکنم، اختلاف آشکار بین تصوّرات قبلی و مشاهدات فعلی¬ام نسبت به اسرائیل بود؛ چون با چیزی که از آن شنیده بودم از زمین تا آسمان فاصله داشت. اوّلش که تازه به اسرائیل رفته بودیم، انتظار داشتم مثلاً یک تعداد فلسطینی را بیاورند و وسط میدان تل¬آویو دار بزنند! و یا مثلاً وسط خیابان¬هایش سکس و خشونت موج بزند و یا...
امّا خبری از این چیزها نبود؛ یعنی من ندیدم، به قول ماهدخت: «یه مشت یهودی و مسیحی داشتن با هم زندگی می¬کردن! مثل همهجاهای دیگه.»
بهخاطر همین، فقط گاهی دلم یاد گذشته¬ام می¬کرد که آن هم با تجویز ماهدخت، دیگر شبکه¬های ماهواره¬ای آسیایی نگاه نمی¬کردم که هوایی و دلتنگ نشوم.
اینها یک طرف...
از طرف دیگر، اجازه بدهید کمی از شرایط روحی و رفتاری¬ام در طول شش هفت ماه اوّل بگویم:
یک آدمی مثل من؛ یعنی با خصوصیّات خاصّ من، یک دختر عزیز دردانه مسلمان شیعه افغانستانی باهوش و مستعد که تا حدودی هم عرق مذهبی دارد و باباش هم آخوند بوده و در خانواده خوبی زندگی کرده، حالا بماند کجا... بیشتر مبهوت چند تا چیز می¬تواند بشود:
- لوکس بودن و مجهّز بودن مؤسّسه تحقیقاتی و دانشگاهش به انواع اسباب مورد نیاز یک محقّق بهصورت شبانه¬روزی و بدون محدودیّت¬های دستوپاگیر!
- احترام بیش از حد به دانشجو و محقّقان از طرف اساتید و پرسنل دانشگاه به آن عریضی و طویل!
- شرایط خوب اسکان، خوابگاهش و .....
- و از همه مهمتر؛ هم خوابگاهی بودن با دختر معرکه¬ای به نام ماهدخت خودمان!! که آن موقع نقش فرشته نجات و یک دوست همهچیزتمام بازی میکرد!
همین چیزها در طول حدّاقل چهار ماه، آره تقریباً چهار ماه کافی بود که کمکم سبب بشود تیپ و مدلم را مثل ماهدخت و بقیّه دخترها کنم. طوری که خیلی کسـی نتواند تشخیص بدهد که دختری افغانستانی هستم. خیلی کم به فکر خانواده¬ و بابام بیفتم و سرم گرم درس و جلساتم بشود. رنج و ملالت¬های آن سگ¬دانی را هم فراموش کنم! کمی به خودم فکر کنم، به جوانیام، به اینکه کشورم را دوس دارم، امّا نباید جهان سوّمی ماند. به اینکه هنوز خیلی خوشیها و لذّت¬ها هست که باید تجربه¬اش کنم. خیلی جاهای باحال هست که باید بروم، از آنجا سلفی بگیرم و بگذارم پیجم! خیلی شخصیّت¬ها هستند که باید ببینمشان و اگر شد با آنها دوست بشوم یا مرا به شاگردی قبول کنند و...
بعداز چهار پنج ماه حتّی یککم رژ می¬کشیدم و گاهی یک خطّ و سایه چشم؛ اگر هم با کسـی قرار پژوهشـی داشتم، بدم نمی¬آمد که کمی جذّاب¬تر و دخترانه¬تر حاضر بشوم.
ماه ششم هفتم دیگر تقریباً جا افتاده بودم و اکثر اساتیدمان مرا از بین آن همه دانشجو به اسم و شهرت کاملم می¬شناختند، حتّی مرا به خانه و جلساتشان دعوت و خیلی با احترام و محبّت با من برخورد می¬کردند، حتّی می¬توانستم وقتی می¬خواهم چیزی بخرم یا کمی تنها قدم بزنم، بیرون بروم، کلّ شهر را بگردم و به خوابگاه برگردم.
آن چیزی که می¬خواستم بگویم این بود که خیلی داشت همهچیز با سرعت اتّفاق می¬افتاد، البتّه به قول ماهدخت: «سرعت هیچچیز ی عوض یا تندتر نشده، این تویی که حسابی مشغول هستی و داری لذّت می¬بری و به شرایطی رسیدی که حقّ مسلّم تو بوده و دروازه دنیا بهطرف تو از بین میلیون¬ها دختر افغان باز شده! و لذا یا فکر می¬کنی داری خواب می¬بینی یا این که همهچیز داره با سرعت اتّفاق میفته!»
راست می¬گفت. من متوجّه زمان نبودم. علاوه بر زمان، متوجّه تغییر و تحوّلات پیرامونم هم نبودم. فقط درس، جلسات، کتابخانه آنلاین و آفلاین، آخرین مقالات روز دنیا، تفریح و اروپاگردی و... دور شدن موقّت از احوال و اوضاع جهان و خلاصه یک نوع قرنطینه علمی و تفریحی.
در همه آن روزها و در کنار همه آن تحوّلات، دلیل و راهنمای محکم و ثابتی برای پاسخ دادن به همه سؤالات و ابهاماتم داشتم به نام ماهدخت! آن دختر، خیلی در شکل¬گیری شخصیّت جدیدم به من کمک کرد. با اینکه نمرات و ارائه من نسبت به او خیلی بهتر بود، امّا هر دو نفرمان می¬دانستیم که هوش ماهدخت خیلی عالی¬تر از من بود، خیلی زود یاد می¬گرفت، می¬نوشت و همه را قانع می¬کرد.
خب در کنار چنین اعجوبه¬ای بودن، جای خیلی از چیزهای داشته و نداشته را پُر می¬کند و اجازه خلاء به ذهن و دل کسی نمی¬دهد.
رمان #نه
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این کلیپ را حتماً حتماً ببینید
⏪دشمن جمهوری اسلامی بسیار بینظیر وارد شده است،آنها گویا از ما بهتر روایات را میدانند که با این حربه وارد شدهاند
▪️آری با حربه کشف حجاب و بیعفتی ۹ هدف را در جمهوری اسلامی در نظر گرفتهاند اکنون دیگر بحث یک تار مو نیست بحث ۱ تیر است که به ۹ هدف میخورد.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
📖 تقویم شیعه
☀️ جمعه:
شمسی: جمعه - ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
میلادی: Friday - 03 May 2024
قمری: الجمعة، 24 شوال 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️6 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️16 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️35 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️42 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدلله_حسین
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
💠 @dastan9 💠
#نهج_البلاغه
▫️وَمَنِ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ کَانَ أَبْقَى لَهُ
🟤و آن کس که به ارزش و قدر خود اکتفا کند موقعيتش پايدارتر خواهد بود
✍تجربه نشان داده کسانى که پا را از گليم خويش فراتر مى نهند مردم را بر ضد خود مى شورانند و مردم نه تنها آن جايگاه نادرست را براى آنان به رسميت نمى شناسند، بلکه جايگاه سزاوارشان را هم از آنان مى گيرند. دليل آن روشن است، زيرا مردم اين گونه مدعيان نالايق و بلندپروازان بى مقدار و گاه ابله را افرادى متقلب و دروغگو و خائن مى شناسند و به همين دليل کمترين ارزشى براى آنها قائل نيستند; ولى افراد صادق و راستگو و قانع به حق خويش را انسان هاى با ارزشى مى دانند که هميشه حقشان را ارج مى نهند.
📘#نامه_31
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
✨﷽✨
#پندانه
✍ دعا کن خدا بهت توفیق بده...
🔹بزرگی میگفت:
اگر کسی برای درخواست کمک، برای حل مشکلی پیش تو اومد؛
🔸هرگز نگو:
فلانی هم که هر وقت کاری داشته باشه فقط ما رو میشناسه!
🔹بلکه بگو:
الحمدلله که خدا به من توفیق برطرفکردن نیازهای مردم رو عنایت کرده.
👤 امام حسین علیهالسلام در این باره میفرمایند:
🔺برآوردن حاجت و برطرفكردن مشكلات مردم به دست شما از نعمتهای خداوند است نسبت به شما، بنابراین با منتگذاری و اذیت آنان، جلوی این نعمتها را نگیرید.
📚بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۸
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
25.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎬 کلیپ خروج سفیانی
یکی از حوادثی که در آغاز #قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) رخ می دهد و از علائم حتمی ظهور به شمار می رود، #خروج_سفیانی در سرزمین شامات و شکست او توسط یاران مهدی موعود علیه السلام است. این مطلب در روایات متعددی ذکر شده است و از حتمیات است .
🔴جهت تعجیل در فرج صلوات بفرستید
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
داستانهای کوتاه و آموزنده
داستان های کوتاه و آموزنده: بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 #نه 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قس
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت سی و ششم»
🔺هرکس تاریخش را نداند و نخوانده باشد، قادر به آیندهسازی نخواهد شد!
خب اجازه بدهید برگردیم از اوّل و سیستم آموزشی، دروس و مطالب پژوهشکده خودمان را برایتان توضیح بدهم.
تمام امور مربوط به ثبت نام و خوابگاه در کمتر از نصف روز انجام شد. وارد راهرویی شدیم که اسم هر کشوری را بر سر در آن اتاق زده بودند. پاکستان، ارمنستان، ترکیه، عربستان، ایران، افغانستان و...
وارد اتاق دفتر هماهنگی و مطالعات مباحث زنان افغانستان شدیم. یک مرد نسبتاً چهلساله و دو خانم بین سی تا چهلساله آنجا بودند. تا با آنها سلام و احوالپرسی کردیم، فهمیدیم که سه نفرشان افغانستانی و مسلمان هستند.
خیلی تعجّب کردم، با خودم گفتم آنها اینجا چه می¬خواهند؟! خیلی مؤدّب، شیک و باسواد به نظر می¬رسیدند با لحن و لهجه غلیظ خودمان، طوری که هر کاری می¬کردند نمی¬توانستند لحن و لهجه را مخفی کنند. با آنها معاشرت کردیم و ما از خودمان گفتیم و آنها هم کمی از خودشان گفتند. آن دو تا خانم خواهر بودند، با این آقا هیچ نسبتی نداشتند و فقط همکار بودند، رابطه¬ای خیلی رسمی و همکاری معمولی.
برنامه کلاس¬ها و ساعات مطالعات را گرفتیم. از صبح تا عصر برنامه داشتیم، دو کلاس عمومی و یک کلاس اختصاصی داشتیم، بقیّه¬اش هم زمان مطالعه بود که به آن «زمان تجمیع داده¬ها و پردازش اطّلاعات» می¬گفتند.
بین کلاس¬ها هم اسـتراحـت آزاد بـود و با حفظ نظم کلاس و مطالعه می¬شد به بوفه رفتوآمد کرد. به هرکسـی یک سیستم با پسورد مشخّص دادند با دامنه اینترنت نامحدود و بیش از چهل کتابخانه آفلاین و آنلاین که دسترسی به آنها از طریق سیستم آن مرکز، مثل دسترسی به لیوان آب خنک یخچال خانه¬مان بود! به همین راحتی. بعداً فهمیدم که این امکان فقط برای ده تا کشور وجود دارد و بقیّه جهان از آن منابع علمی محروم¬اند.
و امّا اساتیدمان...
بنا به دلایلی نمی¬توانم از اسامی حقیقی اساتید فعّال در حوزه زنان پژوهشکدههای اسرائیل حرفی بزنم، امّا یک نفرشان با نام مستعار «عایشه» بسیار باسواد، خوش برخورد و سر و زبان¬دار، حدوداً پنجاه ساله و مجرّد، دارای پنجاه مقاله جهانی و اصالتاً اهل اسد آباد افغانستان بود. این شخصیّت بر فکر، اندیشه و اعتماد به نفس من و خیلی از زنان فعّال در این عرصه اثر مثبت داشت. یکی از خصوصیّات جالب او بیش از پانزده ساعت مطالعه روزانه است که واقعاً تحسین برانگیز است.
اجازه بدهید اوّلین درسی را که در طول دو جلسه به ما داد و حسابی من و امثال مرا ترغیب و تحریک کرد برایتان بگویم تا دیگر درباره من فکر بد نکنید یا فکر نکنید خیلی آدم سست و شُلی هستم و به راحتی تسلیمشان شدم و خیلی زود خودم را باختم.
عایشه در اوّلین کلاس دو جلسه¬ای که داشت، به ما گفت:
سلام بر دختران و زنان آینده¬ساز کشورم! اسم مرا می¬دانید. حدوداً 20 سال است که در فرانسه زندگی می¬کنم و هر سال به مدّت شش ماه در اسرائیل تدریس می¬کنم.
می¬خواهم امروز برای شما تصویری از زنان کشورم بگویم که تا حالا کسـی اینگونه آنها را به شما معرّفی نکرده است و حتّی بعید می¬دانم کسـی از شما اینقدر در این موضوع تحقیق کرده باشد.
می¬خواهم از زنانی بگویم که چندان قبولشان ندارم، امّا تحسینشان می¬کنم و به نظرم آغاز راه هستند و ادامه و آینده آن زن¬ها باید توسّط شما صد نفر دختر افغان در کشور خودمان و جهان رقم بخورد.
بعضی از آن زن¬ها مثل شما صد نفر، شاگردم بودند و حتّی تا حالا هم با هم ارتباط داریم، امّا اینها برای من افتخار نیست. هیچ کدامشان نتوانستند کارهایی را که ما از آنها می¬خواستیم به خوبی انجام بدهند و باری را از دوش ما بردارند. خیلی تلاش کردند، امّا کافی نبود. من به شما بیشتر امیدوارم تا آن بانوان محترمی که الان هم دارند به اسم آب و خاک من و شما، هر چند با نگاه و سیاست متفاوت، اسم کشور من و شما را در جهان داد می¬کشند و تبدیل به نمایندگان زنان افغان شدند.
لطفاً خیلی با دقّت گوش بدهید تا بعد بگویم قرار است که چهکار کنیم.
فقط این را فعلاً داشته باشید که: «هرکس تاریخش را نداند و نخوانده باشد، قادر به آینده¬سازی نخواهد شد.»
رمان #نه
ادامه دارد...
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
•
🌹خاطره🌹.
چندين سال قبل، بعد از نماز، خدمت استاد اخلاق، آيت الله جاودان رسيده بودم و به ايشان عرض کردم قرار است به فلان سفر زيارتی بروم؛ چه توصیهای میفرمایید؟
ایشان بعد از پایان اذکار نمازشان فرمودند:
خودت را درست کن!
من که در اوایل جوانی بودم منظورشان را درست متوجه نشدم ولی به حکم ادب گفتم: چشم، و میخواستم بلند شوم بروم که ایشان با صدای نسبتا بلندی گفتند: بشین!
و دوباره فرمودند: خودت را درست کن…!
سپس توصیههایی فرمودند و در آخر در مورد سفری که در پیش رو داشتم فرمودند:
« این ارزش دارد که انسان فلان مقدار پول بدهد و فیش و بلیط سفر زیارتی را تهیه کند و به بهانه آن سفر از همه حلالیت بطلبد؛ و در آخر هم آن سفر را نرود!».
🌹
حال خوب است به بهانههای مختلف، مانند ماه رمضان، شبهای قدر، سالگرد تولد، سفر زیارتی، شروع سال نو و…هم کینه دیگران را (هر چند جگرمان را سوزانده باشند!) از دل بیرون کنیم و حلالشان کنیم و هم از دیگران حلالیت بطلبیم که اینکار زمینه ساز انواع رزقهای مادی و معنوی، و دفع و رفع کننده بسیاری از بلایا در دنیا و آخرت میشود.
🌹
بنده را هم حلال کنید🙏
🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9