داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸 💖 خط قرمز 💖 قسمت 117 دکمه احضار آسانسور را فشار داد: - خب، قرار بر این بود که بعد از تجهیز ش
🌸🌸🌸🌸🌸
💖 خط قرمز 💖
قسمت 118
- هیچی...بدبخت شدم. خانمم گفته بود خرید کنم برای فردا، مهمون داریم. یادم رفت. الان برم خونه معلوم نیست زنده برگردم اداره.
دوست داشتم کمی سربهسرش بگذارم و بگویم:
- حاجی شما هم بعله؟
اما نگفتم. نه من حوصله شوخی داشتم نه او.
حاج رسول رفت به سمت در خروجی و من با امید ارتباط گرفتم:
- پروازشون چه ساعتیه؟
- فردا ساعت نُه شب، فرودگاه شهید بهشتی.
- ت.مشون کیه؟
- مرصاد.
قدم تند کردم به سمت نمازخانه. نیاز داشتم به خواب.
به امید گفتم:
- حتماً برای نماز بیدارم کن.
وارد نمازخانه شدم. یکی دو نفر از بچهها کنار نمازخانه خوابیده بودند.
یک نفر هم یک گوشه نشسته بود و نماز میخواند و چیزی زمزمه میکرد.
در فضای نیمهتاریک نمازخانه نشناختمش؛ عمداً در سایه نشسته بود. گریه میکرد و توی حال خودش بود.
به حالش غبطه خوردم؛ اما این غبطه زیاد طول نکشید.
یک گوشه برای خودم پیدا کردم و آرنجم را به حالت تا شده گذاشتم زیر سرم و دیگر نفهمیدم چه شد.
***
صدای اذان میآید. صدای حامد را میشنوم:
- عباس! عباس جان! نمازه ها!
سریع مینشینم سر جایم. حامد چراغ اتاق را روشن میکند و نور چشمانم را میزند.
چشمانم را ماساژ میدهم و خمیازه میکشم. بدنم از خوابیدن روی تخت فنری درد گرفته است.
به حامد نگاه میکنم؛ قیافهاش شبیه آدمهایی که تازه موقع اذان بیدار شدهاند نیست. معلوم است که از قبلش بیدار بوده.
نویسنده: فاطمه شکیبا
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸 💖 خط قرمز 💖 قسمت 118 - هیچی...بدبخت شدم. خانمم گفته بود خرید کنم برای فردا، مهمون داریم. یا
🌸🌸🌸🌸🌸
💖 خط قرمز 💖
قسمت 119
از اتاق بیرون میزنم تا وضو بگیرم و بروم نمازخانه.
در راهرو، سیاوش و پوریا را میبینم که خوابآلود راه میروند.
پوریا سعی دارد موهایش را با کشیدن دست مرتب کند.
چشمان سیاوش هنوز درست باز نشده و نزدیک است که زمین بخورد.
برای این که بیدار شود، میزنم سر شانهاش:
چطوری داداش؟
سیاوش از جا میپرد و برمیگردد سمت من؛ حالا چشمانش هم باز شده.
کمی نگاهم میکند تا موتور مغزش گرم شود و بعد راه میافتد:
مخلص داش حیدر!
خوب است که هنوز کسی اسم واقعیام را نمیداند.
باید به حامد هم بسپارم دیگر اسم جهادیام را صدا بزند. با سیاوش دست میدهم.
نماز صبح را که میخوانیم، حامد درحالی که دستم را گرفته تا به اتاق ببردم میگوید:
بیا که خیلی باهات کار دارم.
وارد اتاقمان میشویم. حامد در را میبندد:
نمیخواستی بخوابی که؟
سرم را به چپ و راست تکان میدهم که نه. مینشیند مقابلم و میگوید:
ببین، فکر کنم خودت خبر داری قراره یه عملیات بزرگ داشته باشیم که انشاءالله شر داعشیها به کل کنده بشه. اینم میدونی که قبل از شروع عملیات، نیاز به عملیات شناسایی داریم. برای شناسایی، بهترین افراد نیروهای بومی هستن؛ چون هرچی باشه سالها توی این منطقه زندگی کردن و با مردم منطقه و بافت شهری آشناترند. ما هرچقدر هم نیروی اطلاعات عملیات خوب و زبده داشته باشیم، تهش به خوبی نیروهای بومی نمیشن، آخرشم که تاابد نمیتونیم اینجا باشیم. باید نیروهای بومی آموزش ببینند که اگه ما هم نبودیم بتونن از پس خودشون بربیان.
راست میگوید. تقریباً منظورش را گرفتم. برای همین میپرم وسط حرفش:
خب؛ الان قراره اون نیروها رو آموزش بدم؟
صورت حامد از هم باز میشود:
آ باریکلا. میخوام یه گروه شناسایی از نیروهای بومی و بچههای فاطمیون تربیت کنی. فرصت زیادی هم نداری.
نویسنده: فاطمه شکیبا
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصلا ارزششو داشت؟
دیگه ذوقی براش ندارم
بخش هایی از مصاحبه ی یک یوتیوبر ایرانی که بصورت زمینی و غیرقانونی به آمریکا مهاجرت کرد.
بله تهش همینه چیزی که میگن با چیزی که میری میبینی خیلی تفاوت داره 💯💯
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۴ خرداد ۱۴۰۳
میلادی: Thursday - 13 June 2024
قمری: الخميس، 6 ذو الحجة 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹سالروز ازدواج امیر المومنین با حضرت زهرا علیهما السلام (بنابرقولی)، 2ه-ق
🔹مرگ منصور عباسی لعنة الله علیه، 158ه-ق
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️3 روز تا روز عرفه
▪️4 روز تا عید سعید قربان
▪️9 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
▪️12 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدلله_حسین
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
💠 @dastan9 💠
⁉️چی کار کنیم همیشه در نعمت باشیم؟
📚پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله): هرکس هر روز صبح با این چهار جمله خداوند را شکر نکند، میترسم نعمتهایش از او گرفته شود؛ پس اگر میخواهید نعمتهایتان باقی باشد، هر روز صبح بگویید:
1️⃣ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَرَّفَنِي نَفْسَهُ وَ لَمْ يَتْرُكْنِي عَمْيَانَ الْقَلْب»
👌ترجمه: «شکر خدایی را که مرا با خودش آشنا کرد و مرا کوردل قرار نداد.»
2️⃣ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص)»
👌ترجمه: «شکر خدایی را که مرا از امّت پیامبر اکرم (ص) قرار داد.
3️⃣ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ رِزْقِي فِي يَدَيْهِ وَ لَمْ يَجْعَلْ رِزْقِي فِي أَيْدِي النَّاس»
👌ترجمه: «شکر خدایی را که روزی مرا در دست خودش داد، نه در دست مردم.»
4️⃣ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي سَتَرَ عَوْرَتِي وَ لَمْ يَفْضَحْنِي بَيْنَ النَّاسِ.»
👌ترجمه: «شکر خدایی را که عیبهایم را پوشانده و مرا بین مردم رسوا نکرد.»
🌐منبع: مصباح کفعمی، ص 170.
🔰فارسی این جملات رو هم بگید کافیه؛ حتّی اگر این معانی رو هر روز صبح بهش توجّه درونی هم داشته باشید، کافیه.
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
#پندانه
✍️ کار اشتباه را حتی برای یک بار هم امتحان نکن
🔹مردی دانا صبح زود از مقابل مغازه نانوایی عبور میکرد. دید نانوا عمدا مقداری آرد ارزان جو را با آرد مرغوب گندم مخلوط میکند تا در طول روز به مردم به اسم نان مرغوب گندم بفروشد و سود بیشتری به دست آورد.
🔸مرد دانا از نانوا پرسید:
آیا دوست داری با آن بخش از وجودت که به تو دستور این کار را داد و الآن مشغول انجام این کار است تمام عمر همنشین باشی!؟
🔹نانوا با لحنی مسخره پاسخ داد:
من فقط برای مدتی این کار را انجام خواهم داد و بعد که وضع مالیام بهتر شد آن را ترک میکنم و مثل بقیه نانواها آدم درست و صادقی میشوم!؟
🔸مرد دانا سری تکان داد و گفت:
متاسفم دوست من! هر انسانی که کاری انجام میدهد بخشی از وجود او میفهمد که قادر به انجام این کار است. این بخش همه عمر با انسان میآید. در نگاه، چهره، رفتار و گفتار خودش را نشان میدهد.
🔹کمکم انسانهای اطرافت هم میفهمند که چیزی در وجود تو قادر به اینجور کارهای خلاف است و بهخاطر آن از تو فاصله میگیرند.
🔸تو کمکم تنها میشوی و این بخش که تو دیگر دوستش نخواهی داشت همچنان با تو همراه خواهد شد و نهایتا وقتی همه را از دست دادی فقط این بخش از وجودت یعنی بخشی که قادر به فریب است و در کلکزدن مهارت دارد با تو میماند و تو مجبوری تمام عمر با تکهای که دوست نداری، زندگی کنی و حتی در آن دنیا با همان تکه همراه شوی!
💢 اگر آنها که برای امتحان به کار خلافی دست میزنند، گمان میکنند بعد از این تجربه قادر به بازگشت به حالت پاکی و عصمت اولیه نیستند و بخشی از وجود آنها نسبت به توانایی خود در خطاکاری بیدار میشود و همیشه همراهشان میآید، شاید از همان ابتدا هرگز به سمت کار خلاف حتی برای امتحان هم نمیرفتند.
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فقط نترسید 😱😱😱😱
⚠️هر عقیده ای مورد احترام نیست..
قبول ندارید⁉️
جاهلیت جدید تمام مرزهای حماقت
را جابهجا کردهاست ‼️
اللهم عجل لولیک الفرج🌿
#اخرالزمان #جاهلیت_مدرن 🖤
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
📝
گویند "حر بن يزيد رياحي"
اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست.
با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود،
چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي
خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد
تا بداني که نميشود به عبادتت،
به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است
شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني،
يادت نرود "عافيت"
و "عاقبت به خيريات" را بطلبي
👤 حاج محمد اسماعیل دولابی
#همسرداری
#زناشویی
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
.......................................................
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed