eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍁رمان طیران 🍁 قسمت ۱۲ چه کسی فکرش را میکرد، این کوه غرور برود زیر غبار آرایش!‌‌ فلمثل بگویند آرایش مردانه ، گیریم یا هر نام دیگری ، ظاهرش عوض نخواهد شد . مجتبی با لهجه ی خاصش سوتی زد از جنس کلام زد : _وُلک عامو چِ کردُم . صدرا حق به جانب گفت: _انقدر ازم تعریف نکن مجتبی جان درسته اولین تجربه عملیم یه مستخدمم اما یه استوره همیشه جذابه . الیاس زد توی پرش: _ بچه ها از الان استغفار کنید قراره سقف آسمون بریزه قیامت شه. _خودتو بمال به خیار برادرم. آقای حسینی دست به سینه نگاهش را بین ما چرخاندند : _خب خوبه دمت گرم مجتبی . _غلامتونم آقا . آقای حسینی دست گرمش را روی شانه هایمان زد: _ برید با امید خدا بهترین رو نتیجه بگیرید یاعلی . شاید جنگ از دل جبهه به دل شهر آمده باشد ؛ اما رمز عملیات همان هاست که بود . سایه ی ولایت شان از سرمان کم نمیشود ، بی لاف اینجا کشور امام الزمانست‌ . رسیدیم به شهر اؤز ، فقط جادوگر کم داشت که رسید: _ سلام خانم... ما از طرف شرکت[....] اومدیم ، اینم کارت های شناسایی مون . نگاه گذرای توأم با تحقیر به ما دونفر انداخت و رو به من گفت: _همراهم بیاین . از دروازه شهر اؤز گذشته و واردش شدیم . دهان صدرا به اندازه غاری باز شده بود . حق داشتند مستخدم مرد بخواهند . عمارت بزرگ بود اما نه به اندازه خانه ما ، حاج اسماعیل هم حق داشت تک برادرزاده اش را برای کمک بیاورد ؛ گرچه ماهم کمک دستش بودیم . تا خواستیم دم در کفش هایمان را در بیاوریم ، زن متعجب پرسید: _ دارین چیکار میکنید؟؟؟ نگاه رقت انگیزی به ما انداخت: _ حقم دارید... نمیخواد کفشتونو دربیارید بیاین تو. بی توجه به کنایه اش ، هردو درحال برانداز بودیم . شنود را ماهرانه کار گذاشتم . پایین پله های سنگی توقف کردیم ، خانه نبود و کار راحت تر! از سر خوش شانسی یا رحمت الهی ، هردو قرار بود داخل را تمیز کنیم . پایین را صدرا نظافت کند و بالا را من تمیز کنم . از پله ها بالا رفتم و رسیدم به سالنی پر از اتاق ، زیر لب یاعلی گفتمو و شروع کردم . تی می کشیدم و شنود جاساز میکردم ، گردگیری میکردم و دست به دیوار میکشیدم تا شاید مهر و موم مخزن اسنادش را بگشایم . مطمئن بودم همینجاست ، بوی فاضلاب به مشامم میرسید . یک اتاق مخفی از یک دریچه مهار در میان استتار موکت اما کاملا مجهز : _سید... دوتا دوربین یه قفل رمزی دیجیتال و چند تا حسگر . _چن دقیقه صبر کن‌... حله برو تو با احتیاط داخل که شدم ، پایم را روی چیزی گذاشتم . برگه، سند ، حکم قتل ؛ پاره ای عکس نیم سوخته بود . خطرات سیاهم باز جلوی چشمانم آمد ، در گاوصندوق نظامی را باز کردم . دست لای سندها بردم و چشم مابین اسلحه ها نگه داشتم . خشک تخته در اتاق ، عکس های وصل به هم و حتی عکس او نیز بود ! تا به خودم آمدم ، صدای مضطرب سید در ایرپدم پیچید: _ امیریَل همیننن الان از اونجا بزن بیرون بجنب پسررر. _ چی میگی محمدامین من تازه.... برای اولین بار صدای فریادش را شنیدم: _ بمبهههه اونجاااا میگمممم بیاااا بیرررروووننننن. وقت برای انتخاب نبود . در پنجره در مانند را باز کردم ، خودم را از آن آویزان کردم و روی دیوار پریدم . تا خواستم از تیزی حصار های روی دیوار رد شوم و به پایین بپرم . موج انفجار به زمین خیس کوبیدم . تصویر تار آقای حسینی و سید ، صدای نگران شان هم موجب جوابم نمیشد . من به اینها عادت داشتم ! تلخی و شوری خون کامم را به تلخی کشید . قبل از اینکه به آمبولانس زنگ بزند ، دستم را بالا گرفتم . پنجه در پنجه ام فرو برد و بلندم کرد . بلند شدن همانا و کوبیده شدن دوباره به دیوار همانا ، مردی یقه جامه خیسم را گرفته بود . بر سرم عربده زد ، بی روح نگاهی به دستانش که میخواست خفه ام کند انداختم: _خودشهههههه خودددد قاتلشههههه سرگردددد. خواست سمتم حمله ور شود که... . 🍁نویسنده: ماحدا🍁 😍🥺😱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 💐 ╭┅───────👑──────┅╮ ❤️ @DASTAN9 ❤️ https://rubika.ir/dastan9 ╰┅───────👑──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اینجوری از دل همسرت پرت میشی بیرون! (حالا خود دانی ...) | 😍🥺😱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 💐 ╭┅───────👑──────┅╮ ❤️ @DASTAN9 ❤️ https://rubika.ir/dastan9 ╰┅───────👑──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💬 قرائت "زیارت عاشــورا" 🎧 با نوای علی فانی به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🙏 🏴امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا می‌‎فرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می‌نمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده می‌گردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. 🏴خداوند سوگند یاد کرده که زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و نیازمندی‌هایش را برآورده سازد. او را از آتش جهنم برهاند و در بهشت برین جای دهد و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید. 🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤 🖤 @dastan9 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۰۴ بهمن ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 23 January 2025 قمری: الخميس، 22 رجب 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹فرار ابوبکر در جنگ خیبر، 7ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️4 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام 🌸5 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم 🌸10 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام 🌸11 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام 💠 @dastan9 💠
🌻 امیرالمؤمنین علیه السلام: 🍀 صلَةُ اَلرَّحِمِ تَسُوءُ اَلعَدُوَّ وَ تَقِي مَصَارِعَ اَلسُّوءِ. 🍀 صله‌ى رحم بد حال ميكند دشمن را و از افتادن در جايگاههاي بد نگاه ميدارد. 📚 غرر الحکم، ص 420. 😍🥺😱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 💐 ╭┅───────👑──────┅╮ ❤️ @DASTAN9 ❤️ https://rubika.ir/dastan9 ╰┅───────👑──────┅╯
✍ ✨﷽✨ پندانه 🔴 بزرگان زاده نمی‌شوند بلکه ساخته می‌شوند ✍وقتى که «حاتم طایى» از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او را بگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که ۷٠ در داشت. هرکس از هر درى که مى‌خواست وارد مى‌شد و از او چیزى طلب مى‌کرد و به او عطا مى‌کرد. 🔸برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم‌بخشى کند! مادرش گفت: تو نمى‌توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود را به زحمت مینداز. برادر حاتم توجه نکرد. 🔸مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه‌اى پوشید و به‌طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست. وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست. برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. 🔹چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تو دو بار گرفتى و باز هم مى‌خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى! 🔸مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کار نیستى؟ من یک روز ۷۰ بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد. 🚨حاتم طایی شدن آسان نیست. 😍🥺😱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 💐 ╭┅───────👑──────┅╮ ❤️ @DASTAN9 ❤️ https://rubika.ir/dastan9 ╰┅───────👑──────┅╯
10.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ 🔹 فرق با در چیست⁉️ چرا از امام و معجزه می‌خواهیم، مگر امام، خداست⁉️ سخنران: 😍🥺😱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 💐 ╭┅───────👑──────┅╮ ❤️ @DASTAN9 ❤️ https://rubika.ir/dastan9 ╰┅───────👑──────┅╯
🔴 کدام میراث امام علی در اختیار امام عصر است⁉️ ✍️ مصطفی امیری ▪️مصحف امام علی(ع)، نخستین نسخه جمع‌آوری‌ شده قرآن که پس از شهادت پیامبر(ص)، توسط جانشین ایشان صورت گرفت. ▪️بنابر روایات، به دستخط امام علی و بر اساس ترتیب نزول سوره‌ها گردآوری شده است. ▪️ شأن نزول آیات و همچنین آیات ناسخ و منسوخ، در این قرآن آمده است و تأویل آیات نیز ذکر شده و منافقین امت اسلام رسوا شده‌اند. ▪️ابوذر غفاری، سلمان فارسی و ابن‌عباس، درباره قرآن دست نویس امام علی و ویژگی‌های آن سخن گفته اند. ▪️مصحف امام علی اکنون نزد امام عصر است. ▪️از این‌رو برخی عبارت «کتاب جدید» در احادیث را همین قرآن امام علی ذکر کردند که امام زمان در عصر ظهور به جهانیان تعلیم خواهد داد. ▪️دانشنامه امام مهدی، ج۹، ص۱۶۰-۱۶۱ 😍🥺😱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 💐 ╭┅───────👑──────┅╮ ❤️ @DASTAN9 ❤️ https://rubika.ir/dastan9 ╰┅───────👑──────┅╯