✅ #داستان_اموزنده #توکل_برخدا
✍تمام پول هایش تمام شده و هنوز در نیمه راه سفرش بود. یکی از دوستانش از او پرسید می خواهی چه کنی؟ گفت تمام امیدم به فلانی است. دوستش گفت پس قسم می خورم که امیدت ناامید می شود. مرد با تعجب پرسید چرا؟ گفت: آخر از امام صادق علیه السلام شنیدم که می گفت:
خداوند متعال می فرماید: رشته آرزوی هر کسی را که به غیر من وصل باشد قطع می کنم. آیا او در گرفتاری هایش به دیگری امید می بندد در حالی که رفع آن به دست من است؟ آیا او در خانه دیگری را می کوبد در حالی که کلید تمام درهای بسته دست من است و خانه ام به روی همه باز است!
📚باب التویض الی الله/حدیث۷،ج ۲
لطفا با ذکر صلوات عضو شوید 🌹👇
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
⁉️ #تاحالا_به_این_فکر_کردین که امام زمان، گوش شنوای خدا هستن و حرف های ما قبل از اینکه به گوش مخاطبمون برسه ایشون میشنون؟! دفعه بعد که خواستی دروغ بگی یا حتی به شوخی به دوستت فحش بدی، به این فکر کن که امام زمان هم دارن میشنون... شاید جلوت رو گرفت.
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
💎 تفسیری بسیار جذاب و شیرین از سوره ضحی
بیشترین قَسَم های قرآنی
دیدی یه نفر وقتی میخواد که حرفش رو با اهمیت جلوه بده، هِی قسم میخوره؟!...
به پیر، به پیغمبر، به خدا، به قرآن و...
قرآن هم وقتی میخواد یه موضوعی رو با اهمیت جلوه بده، پشت سر هم قسم میخوره...
حالا میدونی بیشترین قسمهای قرآنی تو کدوم سوره است؟!...
سوره شمس
یازده قسم پشت سر هم بیشترین رکوردِ قسم در یک سوره:
و اَلشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا...
و اَلْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا...
و اَلنَّهٰارِ إِذٰا جَلاّٰهٰا...
و اَللَّیْلِ إِذٰا یَغْشٰاهٰا...
و ...
ای انسان...!
☜ قسم به خورشید و ماه
☜ قسم به زمین و آسمون
☜ قسم به شب و روز
☜ قسم به...
حالا فکر میکنی قرآن بعد از این همه قسم چه مطلب مهمی رو میخواد بگه؟!...
قبل از اینکه جواب و ببینی یه خورده فکر کن.
- فکر میکنی چه موضوع مهمیه؟!...
قرآن بعد از ۱۱ تا قسم میگه:
قدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّٰاهٰا... (شمس/۹)
"به همه اینها قسم، که هر کس نفس خودش رو تزکیه کرد، رستگار شد."
بعد سراغ گروه مخالفش هم میره و میگه:
و قَدْ خٰابَ مَنْ دَسّٰاهٰا* (شمس/۱۰)
"هر کس هم که نفس خودش رو با معصیت و گناه آلوده کرد، نومید و محروم شد."
پس دقّت کنیم قرآن این همه قسم خورده که ما باور کنیم، تنها راه رستگاری، تزکیه و خودسازی، و دوری از گناه و معصیت است.
اونایی که دنبال راه میانبُر میگردند، اونایی که دنبال ذکر و ... میگردند، بدونند که هیچ راه دیگهای وجود نداره.
فقط همین:
۱.تزکیه و خودسازی،
۲.دوری از گناه و معصیت
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
: دکتر الهی قمشه ای,
❣ویروس_کورونا، یک پدیده ای بود تا خداوند قیامت را، که مردم فراموشش کردند، یادآوری کند، عاقبت مارا در قیامت به تصویر کشیده است،
در سوره عبس می فرماید:
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ
ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ….(٣٤)
وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ
ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ….(٣٥)
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ
ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ(٣٦)
الآن رفتار مردم شبیه روز قیامت،
است
این روزها مردم از ترس جان خود،از هم فرار می کنن،
بهترین دوستان به یکدیگر دست نمی دهند
مادر فرزندش را بغل نمی کند،
پدر دست فرزند را نمی گیرد،
کسی به دیدن یکدیگر نمی رود،
حتی عزیزترین کس ما از دنیا برود جنازه اش را به ما نمی دهند غریبانه دفنش می کنن،
مجالس ممنوع،
اعمال عبادی تعطیل،
رفتارهای اجتماعی، صله رحم دید و باز دید تعطیل،
ارزان ترین لوازم نجات به بالا ترین قیمت،
خلاصه هرکس تنها به فکر خودشه، پس بیاییم پیش از آنکه با خدا و دیگران تسویه حساب کنیم، با خودمان تسویه کنیم،
در سوره قارعة می فرماید:
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ
ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﺩم [ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﻴمگی ] ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪه ﺍﻧﺪ(٤)
امروز نشانه ای از روز قیامت است، خدایا، همه انسانها را در هر کیش و آیینی که هستند ، بیماریهایشان را شفا، و از خزائن رحمت بیکران دریاب...
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
چه کسی سر مقدس امام حسین(ع)رابرید شمر یا سنان؟
📚خیلیها معتقدند که سنان سر #حسین_بن_علی را بریدهاست، ولی عدهٔ دیگری میگویند که توسط شمر بن ذی الجوشن بریده شد و حتی در بعضی منابع چنین گفته شده است که وی پس از بریده شدن سر حسین ؟ خنجر بر داخل گلو و دهان وی وارد کرده است.
سنان بن انس نخعی در کوفه به دنیا آمد .
تواریخ، سنان را جنگجو و شاعری سبک سر و مجنون دانستهاند
از اقدامات سنان در کربلا ، کشتن حسین بن علی در روز #عاشورا و شرکت در حمله شمر و یارانش به خیمه گاه #حسین بن علی هر چند در میان مردم مشهور است که حسین بن علی به دست شمر بن ذی الجوشن کشته شده، ولی میان #تاریخ نگاران و مقتل نویسان، سنان بن انس نخعی، شهرت بیشتری در کشتن و بریدن سر مبارک دارد
در تاریخ طبری آمده : پس از آن که شمر دستور داد به حسین حمله کنند، هر کسی از هر سو و با هر وسیله ممکن بر امام یورش برد و به اندازه ای بر وی ضربت وارد کردند که ایشان در حال افتادن بود. در این حال، سنان بن انس بن عمرو نخعی با نیزه به سوی امام حمله برد و آن را بر بدن امام فروکرد و به خولی دستور داد تا سر مبارکش را از #بدن جدا کند. خولی خواست امام را بکشد، ولی بر خود لرزید و عقب برگشت. سنان سپس خود فرود آمد و سر از تن حضرت جدا کرد و به خولی بن یزید اصبحی داد.
گفتهاند: سنان بر سپاهیانی که به حسین نزدیک میشدند، حمله میبرد و بیم داشت سر را از او بگیرند. پس سر را گرفت و به خولی سپرد.
📚سید بن طاووس مینویسد: وقتی سنان میخواست سر مبارک حضرت را از تن جدا کند، میگفت: به خدا سوگند! سرت را از بدن جدا میکنم، در حالی که میدانم تو #فرزند رسول خدایی و بهترین #مردم از نظر نسب #پدر و #مادر هستی حتی آمده که سنان در میان قبیله خود هم مورد لعن و نفرین قرار میگرفت .
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
#جنگ_نرم❗️
کشاورز فقیری برغالهای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز میگشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند میتوانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند. اما چگونه میتوانند این کار را عملی کنند؟ مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این اوباش ضعیف نمیتوانستند و نمیخواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند. برای همین فکر کردند و تصمیم گرفتند که از یک حقه استفاده کنند.
وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک میکرد یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد. بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانههایت حمل میکنی؟»
مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شدهای؟ این سگ نیست! این یک بز است.»
ولگرد گفت: «نه اشتباه میکنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی مردم فکر میکنند که دیوانه شدهای.»
مرد روستایی به حرفهای آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه داد. در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است. در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد. مرد روستایی خندید و گفت: «آقا این بزغاله است و نه یک سگ.»
ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟ به نظر میرسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد. این یک بز است؟» و به راهش ادامه داد.
روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ اما آن قطعاً یک بزد بود. فهمید هر دو نفر اشتباه میکردند اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است. آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمیگشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریدهای؟»
مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید که این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریدهام.»
مرد روستایی پس از جدا شدن از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود. با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد. اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود. در همین زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیدهام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند. نکند فکر میکنی که این یک بز است؟»
مرد روستایی دیگر واقعاً نمیدانست که این حیوان بز است و یا یک سگ. برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند. اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر میکرد دیگر سگ است آنجا رها کرد و به روستا برگشت. ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند. با این حقه اوباشها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند.
👌مراقب باشیم رسانه ها با این روش، داشته هایمان و از همه مهمتر اعتقاداتمان را از ما نگیرند! و موضوع این داستان همان معنای جنگ نرم است.
#طاهری
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
هدایت شده از یازهرا
🔸 هر کجا که باشم، چه در بانک، چه در بیمارستان و چه در فروشگاه، بالاخره صفِ انتظارم به پایان میرسد...
🔹 اما نمیدانم چرا صفِ انتظارِ تو تمام نشدنی است...
میترسم وسطِ راه کم بیاورم اگر هر از چند گاهی، با یادت مرا شارژ نکنی...
📌 #تلنگر
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۴ مهر ۱۳۹۹
میلادی: Thursday - 15 October 2020
قمری: الخميس، 27 صفر 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️2 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️7 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️10 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️11 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
⭕️ @dastan9 🇮🇷
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
📚ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام
چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش میگیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ میگوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانهای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن مینماید.
می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا میرسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند.
نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله مینمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت میفرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین (عليه السلام) می فرستد.
وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض میکند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایهات در بهشت خواهند بود.
📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص۳۴و۳۵
⭕️ @dastan9 🇮🇷
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید :
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛
حسین جان !
ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند، می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی !
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند، دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
📚کتاب طوبای کربلا …صفحه ۱۴۱
⭕️ @dastan9 🇮🇷
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
بشارت امام حسین علیه السلام به یاران خود
امام حسین علیه السلام پس از نماز ظهر عاشورا به اصحاب خود فرمود: ای یاران من! درهای بهشت به روی شما باز شده و نهرهای آن جاری و میوه هایش آماده است. بنگرید، پیامبر خدا و شهدایی که در راه خدا کشته شده اند منتظر قدوم شما هستند و شما را به بهشت بشارت می دهند. پس، از دین خدا و پیامبر خدا، حمایت و از حرم پیامبر دفاع کنید.
اصحاب گفتند: جانهای ما فدای تو باد و خونهای ما نگاهبان خون تو. به خدا سوگند، تا وقتی کسی از ما زنده باشد، هیچ گزندی به تو و حرمت نخواهد رسید.
منابع:
قصه کربلا، ص 308.
تنقیح المقال، ج 2، ص 28.
مقتل الحسین مقرم، ص 246.
⭕️ @dastan9 🇮🇷
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معجزه شفای بانوی ایرانی در حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام
#یا_ابالفضل_العباس 💔
⭕️ @dastan9 🇮🇷 🌺