هدایت شده از فروشگاه برکت
⚫️ #معصومه_خانوم: "آقا جون! ... میدونستین #حضرت_رقیه(سلاماللهعلیها) موقع شهادتشون فقط سه سال داشتن؟"
#انسیه_خانوم
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 به شکرانهی تولد
.
۱۳ سال پیش در چنین روزی(سال ۱۳۸۵ه.ش.) ساعت پنج و سی دقیقهی صبح در خانوادهای متدین دختری به دنیا آمد کهنام او را #فاطمه نهادند.
👈 ۹ مهر، تولد #فاطمه_خانوم، مبارک.
.
🎁 کوپن خرید به شکرانهی تولد: fatemeh138579
۵٪ تخفیف در قیمت کالا + ۵۰٪ تخفیف در هزینه پست برای خریدهای بالای ۱۰۰ هزار تومان تا ساعت ۲۳ و ۵۹ دقیقهی امشب سهشنبه ۱۳۸۹/۷/۹.
🌐 http://basalam.com/barkat
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 قضاوت زود هنگام
.
اوائل امسال که #فاطمه_خانوم رفته بود مدرسهی جدیدش یکی از بچههای کلاس بِهِش گفته بود:
.
- فاطمه! تو از اون بچههای ضِدِ حالی هستی که اصلا اَزَشون خوشم نمیاد.
+ حالا بذار یِ کم بگذره؛ بیشتر منو میشناسی.
.
امروز بعد از گذشت ۹ روز از سال تحصیلی:
.
- فاطمه! من اَزَت خیییلی خوشم میاد. خیییلی بچهی باحااالو شوخی هستی.
🌐 @barkat313
👈 زود هَمو قضاوت نکنیم.
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 #داستانک / پیرمرد موتورساز
.
توی محلهی ما یِ پیرمردِ موتورساز هست که هر روز صبح کنار باغچهی جلوی مغازهش برای موسیکوتقیاو* چُغُکای* محله یکی دو مشت گندم میریزه.
📚 #فرهنگ_زبان_مشهدی:
- موسیکوتقی = یاکریم
- چُغُک = گنجشک
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 #داستانک / #بوس
.
چند روز پیش به مقصد دیدارِ پدر و مادر راهی شدم.
.
بینِ راه نیت کردم که برای خشنودی قلبِ نازنینِ امام زمانم دستِ پدر و مادرم را بوسه بزنم ...
در این دوره زمانه کارِ سختی است ...
تپش قلبم زیاد شده بود ...
اما باید روی عهدم میماندم ...
.
رسیدم به خانهی پدریام.
مادرم را که دیدم خم شدم و دستش را بوسیدم ...
رفتم به سراغ پدرم و دست پدرم را هم بوسیدم ...
چهقدر خوشحال بودم که توانستم دل امام زمانم را شاد کنم.
.
بعد از آن عهد میکنم خدایا هر بار که پدر و مادرم را دیدم دستانشان را ببوسم.
#شک_ندارم_به_تو_نزدیکتر_میشوم ...
.
📚 سَربُلند، ص۳۵۸و۳۵۹، تصویرِ دست نوشتههای شهید محسن حججی.
.
#معصومه_خانوم
👇 تا حالا دستِ پدر و مادرتو بوسیدی؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/55086
هدایت شده از داستانکام
🌸 #داستانک / #اسراف
.
صبح، با دخترا، در راه پیش دبستانی، برخوردیم به یک پلاستیکِ میوهی گندیده که کنار کوچه گذاشته بودن.
.
+ #معصومه_خانوم: آقاجون!
- جان!
+ اون خونه باباشون میره میوههایی که نصفش خرابه نصفش درسته رو میندازه بیرون!!!
- خُب چکار باید بُکُنَن؟
+ اون نصفی که خراب بوده رو میریختن بیرون اون نصفه که درسته بوده رو میخوردن؛ که #اسراف نشه.
- خُب #اسراف کارِ بدیه یا خوبه؟
+ بد.
- #اسراف یعنی چی اصلا؟
+ یعنی مثلا ما یِ لباسی لازم نداریم ولی میریم میخریم.
- دیگه چی اسرافه؟
+ یِ چیزی که خوب باشه رَم بریزَن بیرون میشه #اسراف.
.
👇 شما اهل اسرافین؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/55723
هدایت شده از داستانکام
🌸 #داستانک / بیگاری
.
رفته بودم خونهی مامانم اینا.
مامانم اینا داشتن برای خودشون یک کمربند
کاموایی میبافتن.
کمی نگاه کردم.
.
+ واقعا خوب حوصلهای دارین اینا؛ من که اصلا حوصلهم نمیکشه از این کارا.
- از بیکاری که بهتره. از قدیم گفتن: "بیگاری بهتر از بیکاریه".
.
#کار
#فرهنگ_کار
.
👇 نظر شما چیه؟
https://basalam.com/@barkat/posts/57953