شکر در سختی ها 22.mp3
14.37M
#شکر_در_سختیها
قسمت بیست و دوم
یه اسمِ قشنـ🌼ـگِ خدا؛
اسم شریف "مُبَدِّل" هست!
💠اگه این اسمو در روحِت فعال کنی؛
میتونی از اوضاع گِل آلود،ماهی بگیری!
اونوقت؛هم آرومی
هم زمان مشکلت کوتاهترمیشه
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
همهجا به جستجوی آرامش برآمدم و آن را نيافتم
مگر نشسته بر كنجی تک و تنها با كتابی كوچک ...🌱🖇
|📗| تولستوی و مبل بنفش 💜
|✍🏻| نینا سنکویچ
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
Part06_بوستان سعدی.mp3
14.09M
🎙#کتاب_صوتی
📚#بوستان_سعدی
📌بخش ششم
🌟حكايت مرزبان ستمکار با زاهد/ گفتار اندر نگه داشتن خاطر درويشان و ...🌟
❖¦ جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
🔸حکایت سعدی در باب ضعف و پیری
🔹با طایفه دانشمندان در جامع دمشق بحثی همیکردم که جوانی در آمد و گفت: در این میان کسی هست که زبان پارسی بداند؟
غالب اشارت به من کردند.
گفتمش: خیر است!
گفت: پیری صد و پنجاه ساله در حالت نزع است و به زبان عجم چیزی همیگوید و مفهوم ما نمیگردد. گر به کرم رنجه شوی مزد یابی، باشد که وصیتی همیکند.
چون به بالینش فراز شدم این میگفت:
دمی چند گفتم بر آرم به کام
دریغا که بگرفت راه نفس
دریغا که بر خوان الوان عمر
دمی خورده بودیم و گفتند بس
معانی این سخن را به عربی با شامیان همیگفتم و تعجب همیکردند از عمر دراز و تأسف او همچنان بر حیات دنیا.
گفتم: چگونهای در این حالت؟
گفت: چه گویم؟،
ندیدهای که چه سختی همیرسد به کسی
که از دهانش به در می کنند دندانی
قیاس کن که چه حالت بود در آن ساعت
که از وجود عزیزش به در رود جانی
گفتم: تصور مرگ از خیال خود به در کن و وهم را بر طبیعت مستولی مگردان که فیلسوفان یونان گفتهاند مزاج ار چه مستقیم بود، اعتماد بقا را نشاید و مرض گرچه هایل، دلالت کلی بر هلاک نکند. اگر فرمایی طبیبی را بخوانم تا معالجت کند.
دیده بر کرد و بخندید و گفت:
دست بر هم زند طبیب ظریف
چون خرف بیند اوفتاده حریف
خواجه در بند نقش ایوان است
خانه از پایبند ویران است
پیرمردی ز نزع می نالید
پیرزن صندلش همی مالید
چون مخبط شد اعتدال مزاج
نه عزیمت اثر کند نه علاج
#سعدی #ادبیات
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
زرفند تصمیم گیری خودکار.mp3
1.28M
🔸ترفند های کاربردی برای منظم کردن فکر و سهولت در تصمیم گیری برای کارهاش روزانه
🔹 زر+ترفند 😎 = زرفندهای کاربردی زندگی مخصوص رادیو جوانی ها
🎙️صادق مهرانی
🧀🍳جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
🍆🥦🥥🍐🍉🍊🍋🍌🍍🥕🌽
@ashpaziibaham
کتابیوم.mp3
5.79M
🔸تاثیر سن بر روی گذر زمان.
🔸تا حالا چیزی به نام سالهای تو خالی شنیدهاید؟!
🔹معرفی کتاب "چرا زندگی با افزایش سن زودتر می گذرد؟" نوشته دووه درائیسما.
🔻کتابیوم
🎙️مروا کاظم زاده
#معرفی_کتاب
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#عید_مبعث
#پنجم
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عید مبعث مبارک
#پنجم
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
وقتی بابا هست... دستم میرسه به ستارهها!
(به بهونهی روز پدر)
سلام به شما که عاشق کتابهای خاص و عمیق هستین! امروز اومدم به بهونهی روز پدر، با یه کتاب تصویری آشناتون کنم که پر از حس تازگی، بامزگی و عشق پدرانهس. کتابی که اگه بخونیدش، یه ورق تازه سنجاق میشه به دفتر خاطراتتون.
🌟👨👧📚
دربارهی کتاب «وقتی بابا هست»
این کتاب دربارهی یه بابای خاصه؛ بابایی که انگار خودش یه پا بچهست و همیشه میدونه چطوری شادی رو به زندگی دخترش بیاره. این داستان پر از لحظههای گرم و بامزهست:
اونا با هم کلی چیزای جدید یاد میگیرن و از هر لحظهشون لذت میبرن. این بابای تپل، با خنده و مهربونیهاش، هر جایی رو به یه اتاق گرم و نرم تبدیل میکنه. با بودنش همهچی ساده و قشنگه. مثلاً وقتهایی که پدر و دختر قصه با هم آشپزی میکنن، حتی اگر پوست تخممرغ هم توی املت بیفته، از نظر بابای قصه هیچ اشکالی نداره!
خلاصه که این کتاب یه سفر پر از عشق و صمیمیته که از رابطهی پرهیجان بین یه بابای جادویی و دختر کوچولوش براتون میگه.
👨🏻🍳🍳👩🏻🍳
تصاویری که شما رو عاشق خودشون میکنن!
«وقتی بابا هست» یه کتاب تصویری و اولین اثر یه هنرمند خلاق به اسم سوشه. هنرمندی که در آغاز این داستان و تصویرهای بانمکش رو توی اینستاگرام منتشر کرد و خیلی زود با استقبال زیادی روبهرو شد؛ طوری که بیش از ۲ میلیون نفر عاشق تصاویرش شدن! حالا هم داستانش در قالب یه کتاب جهانی و پر از حس و حال خوب، آماده و در نشر پرتقال ترجمه شده تا شما هم ازش لذت ببرید.
تصاویر کتاب «وقتی بابام هست» طوری طراحی شدن که هر صفحهاش مثل یه عکس خانوادگیه؛ پر از لحظههای ناب، بامزه و باحساس. وقتی بهشون نگاه میکنی، انگار خودت رو وسط داستان میبینی.
📸🌟📖
بابا یا غول چراغ جادو؟!
این کتاب یه یادآوری شیرینه که کنار باباها بودن، یکی از بهترین حسهای دنیاست. پس اگر دلتون میخواد یه داستان پر از خنده و تجربههای شیرین بخونید و کیف کنید، کتاب "وقتی بابا هست" منتظر شماست. یادتون نره که این داستان فقط یه مشت کاغذ نیست... یه سبکِ زندگیه!
📒🤵🏻♂️🪔
پس چه دختر باشید و چه پسر، چه کوچیک باشید و چه بزرگ، خوندن این کتاب مثل اینه که برای چند دقیقه، دست در دست پدر آرزوهاتون توی یه دنیای خیالانگیز و شاد قدم بزنین.
👨🏻💛👧🏻
حالا یه سؤال: آخرین باری که با باباتون یه خاطرهی جذاب ساختید کی بود؟ بیاید تعریف کنین!
#روز_پدر
#معرفی_کتاب
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
قهرمانی که توی قصهها جا نمیشه!
(به بهونهی روز پدر)
سلام، عید شما مبارک! 🎉
خیلی از ماها قصهها رو میخونیم چون به سرنوشت قهرمانهاشون علاقه داریم، مگه نه؟ راستی شما از یه قهرمان واقعی چه توقعی دارین؟ مثلاً فک میکنین باید شبیه بتمن یا سوپرمن نیروی جادویی داشته باشه یا مثل مرد عکبوتی از دیوار راست بالا بره؟ 🤔
اما همیشه قهرمانهایی هستن که نه شنل دارن، نه قدرت ماورایی، نه حتی تا حالا تو جنگل و دشت و صحرا، کنار حیوونای وحشی ماجراجویی کردن! 🦸♂️🦁
حقیقت اینه که هر بچهای در قلبش یه قهرمان واقعی داره که همیشه در تلاشه تا دنیا رو براش جای زیباتری کنه. 🏠✨
امروز به خاطر تولد حضرت علی (ع)، توی تقویم ما روز پدره. چون امام علی (ع) یه قهرمان بود که شجاعت و بخشندگیش تا ابد در تاریخ ثبت شده. 🌟
شاید قهرمان زندگی شما هم اون پدریه که هر روز خسته و بیصدا به جای جنگیدن با اژدها و دیو و پری، با سختیهای مختلف میجنگه و با دیدن لبخند فرزندش انگیزه میگیره که موفق و موفقتر بشه! 🐉💪
به نظرم امروز یه فرصت جادوییه که بهش بگید چقدر براتون مهمه، چون امروز، روز اونه! 🎉❤️
یادتون باشه، قهرمانها همیشه قصه نمیسازن... بعضیهاشون همین بغل گوشمونن، درست وسطِ زندگیمون!
#روز_پدر
#با_بابام
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
آدمبرفیهایی که منتظرن قصهشون رو بخونی!⛄️☃️⛄️
(معرفی سه قصهی زمستونی با قهرمانهای برفی)
❄️قصهی اول: بابا برفی❄️
نویسنده: جبار باغچهبان
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
«همهجا سفید شده بود؛ کوه، دشت و صحرا. آسمان مثل آسیاب شده بود، اما بهجای آرد، برف میریخت همهجا.»
زمستون بود و بچهها تصمیم گرفتن توی حیاط مدرسه که خونهی پدربزرگ هم اونجا بود، یه آدمبرفی بسازن. بالآخره با کلی شادی و خوندن سرودهای قشنگ، آدمبرفی آماده شد. درست شبیه پدربزرگ شده بود! هم لباس سفیدش، هم موهای برفیش که برق میزدن. بعد پدربزرگ پرسید: «به نظرتون شغل آدمبرفی چیه؟» بچهها گفتن: «نونوا!» اما اصلاً فکر نکرده بودن یه آدمبرفی نمیتونه دستش رو توی تنور کنه...
اگه دوست داری بدونی عاقبت نونوایی کردن آدمبرفی چی میشه، حتماً این داستان بامزه رو بخون!
☃️🍞📚
❄️قصهی دوم: آدمبرفی مهربان❄️
نویسنده: فرانچسکا استیچ
ناشر: نیستان
«پولینا آروم از تخت پایین خزید و با خودش گفت: امروز چهقدر اتاق روشنتر شده! با شوق پردهها رو کنار زد، صورتش رو به شیشه چسبوند و داد زد: برف! برف!»
پولینا یه روز تصمیم گرفت با کمک برادرش فلیکس یه آدمبرفی قشنگ بسازه. اول یه گلولهی برف بزرگ به جای شکمش درست کرد، بعد با یه بوتهی علف براش مو گذاشت. از کلاه پدرش هم برای پوشوندن سرش استفاده کرد. یه هویج دراز هم جای دماغش گذاشت و یه لب خندون از پوست درخت براش درست کرد. یه جارو هم گذاشت توی دستش. آخر سر، با دو تا زغال، براش چشم هم گذاشت. آدمبرفی آماده بود و توی شب تولدش، به ماه نگاه کرد و گفت: «تو هم مثل من گرد و روشنی. به نظرم باید آدمبرفی آسمونی باشی!»
هنوز حرفش تموم نشده بود که یه گنجشک هراسون به آدمبرفی گفت طوفان لونهش رو خراب کرده و برای گرم شدن به کلاه اون نیاز داره. آدمبرفی مهربون با دلخوشی کلاهش رو به گنجشک داد. اما این فقط شروع ماجراهای اون بود.
اگه دلت میخواد از باقی ماجرا سردربیاری، حتماً این داستان رو بخون.
☃️🐦💛
❄️قصهی سوم: مترسک و آدمبرفی❄️
نویسنده: رابرت برودر
ناشر: مهرسا
یه روز و روزگاری، یه مترسک بود که تنها توی یه مزرعه زندگی میکرد. اون روزهای زیادی منتظرن یه همدم بود، اما هیچکس جواب سلامش رو هم نمیداد. تا اینکه یه روز بچههای روستا اومدن و کنار مترسک یه آدمبرفی ساختن. حالا مترسک دیگه تنها نبود. بعدش اون و آدمبرفی کلی با هم دوست شدن و روزهای شادی رو گذروندن. تا اینکه آخرای زمستون شد و وقت آب شدن آدمبرفی رسید...
به نظرت مترسک و آدمبرفی میتونن زمستون بعدی دوباره هم رو میبینن؟ برای دونستن پاسخ سؤالم، حتماً کتاب رو بخون.
☃️🌾💔
❄️قصههای برفی ما به سر رسید...❄️
امیدوارم ازشون لذت ببری و با خوندن این سه تا داستان کوتاه تصویری، برف و آدمبرفیها رو به اتاقت دعوت کنی!
❄️📚☕️
#قصه_برفی
#معرفی_کتاب
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
نمادهای صلح (۲)
تفنگت رو زمین بذار... 💚
با چندتا از نمادهایی که مردم کشورهای مختلف بهعنوان نشانهی صلح استفاده میکردن آشنا شدین.
اما یه نماد جهانی صلح هست که به شکل یک دایره و سه خطه. در تمام جهان شناخته شده است و جنبشهای ضد جنگ در تمام دنیا برای رواج دادن صلح ازش استفاده میکنن.
☮️☮️☮️
ایتالیاییها یه نماد صلح رنگارنگ دارن. اونا توی راهپیماییهایی که به منظور صلح خواستن برگزار میکنن، پرچمی با رنگهای رنگینکمون رو همراهشون میبرن. چون فکر میکنن رنگینکمون یعنی کاش بین زمین و آسمون و همهی مردم دنیا صلح برقرار باشه.
🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈
توی افسانههای ژاپن اومده که هر کسی هزارتا درنای کاغذی بسازه به آرزوش میرسه. و درنا از وقتی نماد صلح و امید توی ژاپن میشه که
دختری به نام ساراکو که توی نوزادی قربانی صدمه با سلاح هستهای شده، تصمیم میگیره هزارتا درنا بسازه تا به آرزوش که سلامتی بوده برسه. ساراکو توی کودکی و قبل از ساختن هزار درنا، از دنیا میره اما درنای کاغذی به عنوان نماد مهمی از صلح در فرهنگ ژاپن باقی میمونه.
🪽🪽🪽
میدونین بچهها خیلی غمانگیزه اما مردم دنیا توی زمانهای مختلف درگیر جنگهای طولانی بودن. یه دورهای توی اروپا مردم واقعا از شروع یه جنگ جدید میترسیدن. یه جنبش زنانه شروع کردن توی شهر شقایقهای سفید رو پخش کردن؛ بهدجلی،شقایقای قرمزی که نماد بزرگداشت سربازها بود.
و بعد این شقایق سفید شد نماد نه به جنگ و خشونت.
💮💮💮💮
کاش همهی تفنگهای جهان میشکست. این فکری بوده که احتمالا "سازمان مقاومت بینالمللی در برابر جنگ" داشته. و بعد نماد تفنگ شکسته رو به نشانهی اعتراض به خشونت ساخته و استفاده کرده.
💣⚔️🔫🧨
بیاین ما هم آرزو کنیم همهی سلاحهایی که آرامش انسانها رو به هم زده از کار بیفته و دنیا پر از کبوترای سفید بشه.
#نمادهای_صلح
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh