eitaa logo
داستان مدرسه
670 دنبال‌کننده
729 عکس
435 ویدیو
184 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
نمادهای صلح (۲) تفنگت رو زمین بذار... 💚 با چندتا از نمادهایی که مردم کشورهای مختلف به‌عنوان نشانه‌ی صلح استفاده می‌کردن آشنا شدین. اما یه نماد جهانی صلح هست که به شکل یک دایره و سه خطه. در تمام جهان شناخته شده است و جنبش‌های ضد جنگ در تمام دنیا برای رواج دادن  صلح ازش استفاده می‌کنن. ☮️☮️☮️ ایتالیایی‌ها یه نماد صلح رنگارنگ دارن. اونا توی راهپیمایی‌هایی که به منظور صلح خواستن برگزار می‌کنن، پرچمی با رنگ‌های رنگین‌کمون رو همراهشون می‌برن. چون فکر می‌کنن رنگین‌کمون یعنی کاش بین زمین و آسمون و همه‌ی مردم دنیا صلح برقرار باشه. 🏳️‍🌈🏳️‍🌈🏳️‍🌈 توی افسانه‌های ژاپن اومده که هر کسی هزارتا درنای کاغذی بسازه به آرزوش می‌رسه. و درنا از وقتی نماد صلح و امید توی ژاپن می‌شه که دختری به نام ساراکو که توی نوزادی قربانی صدمه با سلاح هسته‌ای شده، تصمیم می‌گیره هزارتا درنا بسازه تا به آرزوش که سلامتی بوده برسه. ساراکو توی کودکی و قبل از ساختن هزار درنا، از دنیا می‌ره اما درنا‌ی کاغذی به عنوان نماد مهمی از صلح در فرهنگ ژاپن باقی می‌مونه. 🪽🪽🪽 می‌دونین بچه‌ها خیلی غم‌انگیزه اما مردم دنیا توی زمان‌های مختلف درگیر جنگ‌های طولانی بودن. یه دوره‌ای توی اروپا مردم واقعا از شروع یه جنگ جدید می‌ترسیدن. یه جنبش زنانه شروع کردن توی شهر شقایق‌های سفید رو پخش کردن؛ بهدجلی،شقایقای قرمزی که نماد بزرگداشت سربازها بود. و بعد این شقایق سفید شد نماد نه به جنگ و خشونت. 💮💮💮💮 کاش همه‌ی تفنگ‌های جهان می‌شکست. این فکری بوده که احتمالا "سازمان مقاومت بین‌المللی در برابر جنگ" داشته. و بعد نماد تفنگ شکسته رو به نشانه‌ی اعتراض به خشونت ساخته و استفاده کرده. 💣⚔️🔫🧨 بیاین ما هم آرزو کنیم همه‌ی سلاح‌هایی که آرامش انسان‌ها رو به هم زده از کار بیفته و دنیا پر از کبوترای سفید بشه. جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
🌠قصه‌ی شب🌠 شبِ چهل‌وسوم: پرسشِ بی‌جا روزی و روزگاری، وسط یکی از پیاده‌روهای خیابون، چاهی کنده بودن که پنج‌، شیش متر عمقش بود. تا این‌که یه آقای سربه‌هوا توش افتاد و داد و فریاد کرد و از مردم کمک خواست. 🖐🕳☠️ رهگذری بالای چاه ایستاد. نگاهی به چاه انداخت و سرش رو پایین آورد و پرسید: «آقا شما توی چاه افتادین؟» 👀 🕳🖐👷🏻‍♂️ مرد از این سؤال خنده‌اش گرفت و جواب داد: «نه‌خیر آقایِ عزیز. من روی زمین نشسته بودم، این چاه رو اطراف من ساختن! 🤦🏻‍♂️🤷🏻‍♂️ بازنویسی از کتاب «لبخند»، نوشته‌ی مهدی آذریزدی جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسطوره تاریخ کشتی ایران💪 🇮🇷 ✅جهت سفارش در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar
نمازتان را قشنگ بخوانید تا بچه هم نمازخوان شود! نمازتان را قشنگ بخوانید. سجادۀ پاکیزه و مرتب بیندازید. یک اتاق یا محل خاصی برای نمازتان داشته باشید. آنجا معطر باشد. شما همین اندازه که نماز باحالِ شیرینِ خودتان را می‌خوانید، بچه از نمازتان خوشش می‌آید. همینطور که خدا خوشش می‌آید، بچه‌ات هم خوشش می‌آید. اما تو وقتی نمازت را زود زود می‌خوانی، بچه هم خوشش نمی‌آید. خدا هم خوشش نمی‌آید. یک نماز بخوان که خدا خوشش بیاد تا بچه‌ات هم خوشش بیاید. چون بچه، فطرت الهی دارد. ✍🏻آیت الله حائری شیرازی ☞⁠ ̄🇮🇷 ̄⁠☞⁩ ‌(⁠.⁠ ⁠❛⁠ ⁠ ᴗ⁠ ⁠❛⁠.⁠)⁩ ➺   ◉━━━━━━─────── تفسیر و مطالب قرآنی داستان‌ها و حکایات قرآنی خواندن روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🥰 مطالب قرآنی 😍 @noorholy
سردار شهید حاج احمد کاظمی وقتی سرتیپ هستی؛ ولی روی درجه‌ات را می‌پوشانی تا وقتی با سرباز صحبت می‌کنی، او احساس راحتی کند و خودت هم بخاطر پارچه های روی دوش مغرور نشوی 💢 حاج احمد کاظمی برای چه کسی دلتنگی می‌کرد؟ مهدی تماس گرفت و گفت: «اگه میتونی بیایی، سریع تر بیا این جا وضع خیلی پیچیده است.» خودم را به ساحل دجله رساندم. همه چیز از بین رفته بود و در حال سوختن بود. با مهدی تماس گرفتم و گفتم: «مهدی! چه خبر شده این جا؟» زیاد حرف نزد، گفت: «اینجا آشغال زیاده، نمی تونم حرف بزنم.»  از قرارگاه هم دائم تماس می‌گرفتند و می‌گفتند: «هر طوری شده به مهدی بگو برگرده عقب.» وقتی گفتم: «برنمی گرده.» گفتند: «خودت برو برش گردون، بیارش عقب.» هر کاری کردم که خودم را به مهدی برسانم، نشد. آتش به حدی زیاد بود که به هیچ عنوان اجازه نمی‌داد خودم را به او برسانم. از طرفی هیچ وسیله ای هم نبود. کارم شده بود، التماس کردن به مهدی، به او گفتم: «تو رو به خدا قسم، تو رو به جان هر کسی که دوستش داری، بیا خودت رو برسون به ساحل، بیا این طرف.» گفت: «احمد! تو پاشو بیا اینجا، اگه بتونی بیایی، دیگه برای همیشه پیش هم هستیم.» گفتم: «این جا آتیش زیاده، نمی تونم، تو بیا.» گفت: «اگه بدونی این جا چه جای خوبی شده احمد! پاشو بیا! بچه ها اینجا خیلی تنها هستن.» فاصله ما حدود هفتصد متر بود و آن حجم آتش اجازه نداد که خودم را به مهدی برسانم. مهدی مرتب می گفت: «احمد! پاشو بیا اینجا.» می دانستم وقتی به من می گوید بیا این جا، این جا جای خوبی است، می خواهد عمق فاجعه را به من بفهماند، که ای کاش می رفتم و از زبان بچه ها خبر تیر خوردن و شهادتش را نمی شنیدم و این حسرت به دلم نمی ماند. نمی دانید چقدر دلم برای مهدی تنگ شده است، حاضرم هر چیزی را که در دنیا دارم بدهم برای یک لحظه دیدن او.😭 برگرفته از کتاب نمی‌توانست زنده بماند/ خاطراتی از شهید مهدی باکری از زبان شهید احمد کاظمی ☞⁠ ̄🇮🇷 ̄⁠☞⁩ ‌(⁠.⁠ ⁠❛⁠ ⁠ ᴗ⁠ ⁠❛⁠.⁠)⁩ ➺   ◉━━━━━━─────── ⏰کانال پرورشی ایران حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑‍💻 @Schoolteacher401 ↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️ @madrese_yar
قشقایی‌های شاد و سرزنده بچه‌ها، یکی دیگه از اصیل‌ترین اقوام ایرانی، قشقایی‌ها هستند که به سرزندگی و شادابی و دلخوشی معروف هستند. محاله مهمون این قوم بشید و بهتون بد بگذره، بس که قشقایی‌ها، شوخ‌طبع و بانشاط هستند. ☺️😊😉😍 قشقایی‌ها، بیش‌تر ساکن استان فارس و اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر هستند. قشقایی‌ها به زبان ترکی صحبت می‌کنن ولی ترکی قشقایی‌ها تفاوت‌های خاصی با ترکی‌ آذری‌ها داره. 👌😉🤓 بچه‌ها، قشقایی‌ها هم جزء اون دسته از اقوام ایرانی هستند که قدیم‌ترها، کوچ می‌کردند و ییلاق و قشلاق می‌کردن. البته الان، بیش‌تر قشقایی‌ها یک‌جانشین شدن و تعداد کمی از اون‌ها همچنان کوچ می‌کنند. 🏕🪵🐏🐐 عشایر قشقایی توی سیاه‌چادر زندگی می‌کنند که سیاه‌چادرها رو هم خودشون با موی بزهاشون درست می‌کنند. سیاه‌چادر قشقایی‌ها، انقدر محکم هستش که در برابر برف و بارون و نور مستقیم خورشید، آخ نمی‌گه. هر چند که سیاه‌چادر رنگش سیاه هستش ولی کافیه پا به داخل چادر بذارید، هوش از سرتون می‌پره بس که همه‌چیز رنگی‌رنگی هستش. از قالی‌ها و جاجیم‌ها گرفته تا بالش‌ها و پشتی‌ها. تازه زن‌های هنرمند قشقایی آویزهای رنگی‌رنگی زیبایی می‌بافند و از گوشه‌وکنار چادر آویزون می‌کنن تا چادرشون حسابی دل ببره. 🏕⛺️⛺️🏕 گفتن نداره که قشقایی‌ها تو بافتن قالی و جاجیم و گلیم و گَبه، زبردست هستند. برای همینه که صنایع دستی قشقایی‌ها کلی طرفدار داره. 😍👍👌💫 ذوق و سلیقه‌ی مردمان قشقایی توی لباس‌هاشون هم کاملا مشخصه، آخه قشقایی‌ها هم مثل بقیه‌ی اقوام ایرانی لباس محلی و خاص خودشون رو دارن. مردهای قشقایی شلوار گشادی می‌پوشن که بهش می‌گن «تنبان»، از روی «آرخالق» که پیراهن‌های بلند و بدون یقه هستش هم یه قبا می‌پوشن، دور کمرشون هم یه شال می‌بندن و روی سرشون کلاه مخصوص ایل قشقایی، یعنی «دوگوشی» رو می‌ذارن. 👕👕👖👕 از لباس زن‌های قشقایی هم نگم براتون که مطمئنم چشم‌هاتون قلب‌قلبی می‌شه بس که قشنگ هستش. دامن زن‌های قشقایی چین‌چینی و چندلایه و پفی هستش، یه پیرهن بلند هم می‌پوشن که بهش تونیک می‌گن، از رو تونیک هم یه ژاکت توری یا مخملی تن‌شون می‌کنن. روی سرشون کلاقچه می‌ذارن و روسری توری رو هم بهش وصل می‌کنن، آخر سر هم یه سربند براق یا زرزری به سرشون می‌بندن. 🧥👚😍💫 بچه‌ها همون‌طور که گفتم، قشقایی‌ها واقعا مردمان شاد و سرزنده‌ای هستن، برای همین همیشه دنبال یه بهونه می‌گردن که جشن به‌پا کنند. حالا فکرش رو بکنید که عروسی‌های قشقایی‌ها چقدر باشکوه هستش. 🎉🎊🪅🎈 قشقایی‌ها توی عروسی‌هاشون، موسیقی شاد می‌نوازن و دست‌به‌دست هم می‌دن و حلقه‌های بزرگی تشکیل می‌دن و شروع به رقص دستمال یا رقص چوب می‌کنند. 🎉🎊😀🥰🥳 حالا که حرف موسیقی شد این رو هم بگم که علاوه بر موسیقی و ترانه‌های شاد که بهش «واسونک» می‌گن توی عزارادی‌ها و سوگواری‌ها هم ترانه‌های غمگین می‌‌خونن. کلا قشقایی‌ها توی همه حالت در حال موسیقی نواختن و شعر و ترانه خوندن هستند. موقع لالایی خوندن برای بچه‌ها، وقت مبارزه و جنگ، وقت کار کردن و بافندگی و برنج‌کوبی و چرای گوسفندها. 🎼🎷🥁🪕 خب دیگه درباره‌ی غذای لذیذ و خوشمزه‌ی قشقایی‌ها هم بگم و برم. قشقایی‌ها، واقعا دستپخت خوبی دارند، اون‌ها غذاهای خاصی مثل بزقئورما، ماسافا، الاسیخ و حلوای ترکی رو یه طوری درست می‌کنند که کم می‌مونه آدم انگشت‌هاش رو هم بخوره. 🍚🍛🫔🧆 حالا دیگه وقتشه بچه‌های شیطون قشقایی دست بلند کنند و اعلام حضور کنن تا ما هم بدونیم توی کانال‌مون میزبان چه‌ تعداد قشقایی هستیم؟ 🤚👏👊🫶 جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
«اسرار کیهان: تولد ستاره‌ها» به نظرتون این همه ستاره‌ی خوشگل که هر شب تو آسمون چشمک میزنن، چطوری به وجود اومدن؟ 🚀🌟✨ فکر کنید یه ابر خیلی خیلی بزرگ از گاز و غبار توی فضا جمع شده. این ابرها انقدر بزرگ و سنگین میشن که جاذبه فضایی اون‌ها رو به سمت همدیگه می‌کشه. اونا همین‌طور نزدیک و نزدیک‌تر میشن تا اینکه یه توپ گازی غول‌پیکر درست میشه! به این توپ گازی میگن «پیش‌ستاره» یا همون بچه‌ستاره. پیش‌ستاره‌ها درست مثل بچه‌های کوچولویی هستن که قراره بزرگ بشن و به یه ستاره درخشان و نورانی تبدیل بشن. 😍🌌💫 حالا که پیش‌ستاره ساخته شد، یه اتفاق خیلی خفن میفته! این توپ گازی شروع به چرخیدن می‌کنه و فشار و دما توی دلش اونقدر زیاد میشه که گازهای هیدروژن توش شروع به واکنش می‌کنن. این واکنش یه عالمه انرژی تولید می‌کنه که باعث میشه ستاره تازه متولد شده مثل یه لامپ خیلی قوی شروع به درخشیدن کنه! این همون لحظه‌ایه که یه ستاره به دنیا میاد و به جمع ستاره‌های توی آسمون اضافه میشه! 🌟🔥🚀 ستاره‌ها هم مثل ما زندگی دارن! بعضی‌هاشون کوچولو و بامزه هستن، مثل «کوتوله‌های قرمز» و بعضی‌هاشون هم خیلی بزرگ و پر از انرژی، مثل «غول‌های آبی». اونا توی این دوران کلی ماجرا دارن، از تغییر رنگ و اندازه گرفته تا درخشیدن توی آسمون. اما یه روزی هم می‌رسه که سوختشون تموم میشه و باید با آسمون خداحافظی کنن. 🥺⭐️💥 ولی نگران نباشید، چون آخر کارشون هم خیلی جذابه! بعضی از ستاره‌ها بعد از اینکه تموم میشن، منفجر میشن و یه نمایش آتش‌بازی فضایی به اسم «ابرنواختر» راه میندازن. این انفجارها انقدر قوی هستن که می‌تونن حتی ستاره‌های جدیدی رو هم به دنیا بیارن! مثل اینکه ستاره‌ها با یه انفجار بزرگ به بقیه میگن: «خداحافظ! به زودی با یه ستاره جدید برمی‌گردیم!» 🎆💥🌠 حالا دیگه می‌دونید که وقتی به آسمون پرستاره نگاه می‌کنید، در واقع دارید به داستان‌های هیجان‌انگیز تولد و زندگی ستاره‌ها نگاه می‌کنید. دفعه بعد که شب زیر آسمون دراز کشیدید و به ستاره‌ها خیره شدید، یادتون باشه که هر کدوم از اون‌ها یه ماجراجویی بزرگ و پر از شگفتی تو دلشون دارن! 😃🌠✨ ✅جهت سفارش در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar
پیام پیامبر به من... 🌟 تا حالا فکر کردی اگه پیامبر خدا (ص) یه نامه برات می‌نوشت، چه حرفایی توش بود؟ شاید بهت می‌گفت: «زندگی یه سفره؛ پر از پیچ‌وخم، اما...» باقی جمله رو می‌شه با خیلی پیام‌های روشن پر کرد. پیامایی که در عین سادگی عمق دارن. به نظر من هر کدومشون می‌تونه یه چراغ تو جاده‌ی زندگی‌ت باشه. یا شبیه یه کتاب راهنما که نقشه‌ی راه‌ رو به دستت می‌ده تا گم نشی. حالا بیا چند تا از این پیامای ناب رو با هم بخونیم: 💪 شجاعت واقعی از نگاه پیامبر شجاعت فقط به این نیست که از هیچی نترسی یا برمی به دل میدون جنگ. پیامبر خدا (ص) یه تعریف متفاوت از شجاعت داره: «شجاع‌ترین مردم کسی است که بر هوس خود چیره آید.» یعنی وقتی تونستی جلوی یه وسوسه بایستی، وقتی به کاری که می‌دونی اشتباهه با تمام وجود نه گفتی، اون وقته که شجاعت واقعی رو نشون دادی. قهرمان واقعی کسیه که تو لحظه‌های سخت، یه تصمیم هوشمندانه بگیره که براساس خواسته‌های لحظه‌ای نیست. 💪✨ 🩺 اشتباه کردی؟ جبرانش کن! هیچ‌کس بی‌اشتباه نیست، اما پیامبر خدا (ص) یه راه قشنگ و ساده برات داره: «هر دردی را دارویی است و داروی گناهان، استغفار است.» اگه اشتباه کردی، بدون آخر دنیا نیست. قبولش کن، ازش درس بگیر و از خدا بخواه رد اون اشتباه رو پاک کنه. حتی می‌تونی پا رو فراتر بذاری و یه کار خوب کنی. پیامبر گفته: «هر گاه کار بدی کردی، کار خوبی انجام بده که آن بدی را پاک کند.» این یعنی اشتباه، پایان نیست. بلکه یه شروع برای بهتر شدنه. 🩺🤲 😌 غم‌ها فقط درد نیستن... زندگی همیشه روی خوشش رو نشونت نمی‌ده. سختی، غم و نگرانی بخشی از ماجرای زندگیه. اما پیامبر یه نکته‌ی خیلی زیبا می‌گه: «هیچ رنج و درد و حتی نگرانی به مؤمن نمی‌رسد، جز اینکه خداوند به واسطه آن، گناهانش را می‌زداید.» یعنی حتی وقتی ناراحتی و یه دل‌مشغولی کوچیک داری، داری پاک‌تر و قوی‌تر می‌شی. پس دفعه بعد که غصه‌دار شدی، به جای ناامیدی به خودت بگو: این سختی یه پله‌ست که منو به جای بهتری می‌رسونه. 😌🌈 ✨ زندگی یعنی تلاش برای بهتر شدن حرفای پیامبر بهت نشون می‌ده که زندگی یه فرصت بی‌نهایت برای قوی‌تر شدنه. هیچ وقت ناامید نشو، از اشتباهاتت درس بگیر و بدون که هیچ سختی‌ای بی‌دلیل نیست. قهرمانِ زندگی خودت باش، حتی توی کوچیک‌ترین انتخاب‌ها. چون همین انتخاب‌ها از تو یه آدم متفاوت می‌سازن. ✨🌟 جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
”مردی وارد رستورانی شد و دستور غذای مفصلی داد، پس از سیر شدن، مدیر رستوران را صدا زد و گفت: من دیناری ندارم و چون بی‌نهایت گرسنه بودم چاره‌ای جز این نداشتم. مدیر رستوران گفت: به شرطی دست از سرت برمی‌دارم که به رستوران مقابل رفته و همین بلا را به سر آن‌ها هم بیاوری! آن مرد خندید و گفت: متأسفم، قبلاً به آن رستوران رفتم و او هم همین خواهش را از من کرد و می‌بینید که مطابق دستورش عمل کرده‌ام.“ نکته‌ی اخلاقی: دنیای بهتری می‌داشتیم و صلح و برادری میان انسان‌ها برقرار می‌شد اگر هر فرد در تنظیم روابطش با دیگران اصل «آن چیز که برای خود نمی‌پسندی برای کسی مپسند» را آویزه‌ی گوش خود می‌کرد. به نظر شما از این داستان چه نتیجه ای میتوان گرفت؟ 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
💠 🌟مریم جعفری آذرمانی🌟 🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚 مریم جعفری آذرمانی در ۵ آذرماه سال ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. بعد از گرفتن دیپلم ریاضی فیزیک در رشتهٔ کارشناسی حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی تهران مشغول به تحصیل شد اما بعد از سه سال تحصیل در این رشته را رها کردو بعد از آن در رشتهٔ مترجمی زبان فرانسه ادامهٔ تحصیل داد و با مدرک کارشناسی فارغ التحصیل شد. او همچنین فارغ التحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه الزهرا است و در دوره دکتری همین دانشگاه مشغول به ادامه تحصیل است. او از سال ۱۳۷۵ به طور جدی سرودن شعر را بیشتر در قالب غزل آغاز کرد. تا کنون آثار متعددی از او منتشر شده است: «سمفونی روایت قفل شده»، «پیانو»، «هفت»، «زخمه»، «۶۸ ثانیه به اجرای این اپرا مانده است»، «قانون»، «صدای ارّه می آید»، «تریبون»، «مذاکرات»، «دایره»، «ضربان»، «معنای دیگر»، «راویه»، «بایسته های پژوهش در شعر معاصر»، «نواحی»، «تشریح»، «تو رها باش و دوست داشته باش». 🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚 🌟آثار: 📓زنان دل شده 📝تشریح 📓تو رهاباش و دوست داشته باش 📝معنای دیگر 📓راویه 📝ضربان 📓تریبون جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📚📓سخنان بزرگان و افراد مشهور در مورد کتاب و مطالعه که یک دنیا فایده دارد📚📓 📚There is no friend as loyal as a book”. Ernest Hemingway - هیچ دوستی به وفاداری کتاب وجود ندارد.📚 🌟ارنست همینگوی🌟 جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh