8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احکام لباس نماز گزار 📿
(قسمت اول)
📿 نمازم تموم شد، داشتم تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها رو میخوندم یکدفعه دیدم آستین لباسم خونی شده 😢
🧐حالا باید چیکار کنم !؟
🤔نمازم درسته یا باید دوباره بخونم !
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz
دو مطلب است که توجه به آنها انسان را برای رسیدن به طهارت و حضور در عبادات کمک می کند.
«سعی شود با ممارست در ذهنمان بماند»
مطلب اول :
این عالم بر اساس محور توحید بنا شده و همه چیز بر اساس محور توحید است.
مثلا : حیات یک حقیقت است و تمام موجوداتی که حیات دارند، حیاتشان یکی است ولی این حیات مراتب و درجات دارد.
مثلا نور که یک حقیقت است که درجات و مراتب دارد،
علم یک حقیقت است،
قدرت یک حقیقت است و بقیه مراتبی از آن قدرتند.
پس طهارت هم یک حقیقت است.
و چون عالم بر اساس محور توحید است به هر نسبتی که ما با آن توحید همراه بشویم صاحب آن کمالات هستیم و بر همین اساس، انسان می تواند مظهریتی از این توحید را پیدا کند.
خالق هم یک حقیقت را دوست دارد و آنهم خودش است و اسماء و صفات خودش. چون هر چه هست مظهر اسماء و صفات اویند.
و او چون مظهر و اسماء صفات خود را دوست دارد اینها را هم دوست دارد.
و به هر نسبتی که انسان مظهریتش در این اسماء بالا برود محبت او نسبت به موجود بالا می رود.
رسول اکرم محبوبترین خلق در نزد خداوند است چون حضرت مظهریت اتم او را دارد.
حضرت ولی الله الاعظم محبوبترین خلق هستند چون مظهریت تام او هستند.
اگر شخص با این اسماء و صفات مرحله ای از اتحاد را پیدا کند آن وقت آن شخص می شود محبوب.
ونمونه هایی از بعضی از اسماء را گفتیم. آخرین اسم، اسم شریف شاکر بود.
مطلب دوم :
خدای متعال انسان را به جمله، یعنی تمامها مورد خطاب قرار داده.
یعنی اگرخداوند دستوری داده به تمامه مورد خطاب قرار داده نه تنها ظاهر ما را، بلکه دستور مربوط به ظاهر و باطن ماست.
اگرخداوند متعال ما را امر به روزه و نماز و حج می کند، ما به تمامه مورد خطاب واقع شده ایم،
نه فقط ظاهر ما. ظاهر و باطن مامور به روزه و نماز و حج شده است.
اگر من عبادت را انجام دادم و به یک بعدش توجه کردم این امر ناقص است و به زمین مانده.
برهمین اساس فرمودند:
آنجا که ظاهر و باطن همراه شد تو امر را عمل کرده ای!
در روایت داریم اگر در نماز شخص هم ظاهرش سلام گفته باشد و هم باطنش، فقط همان سلام قبول می شود.
❗️❗️❗️جواب بعضی شبهه ها و وسوسه های ایجاد شده!
همان جور که اگر من ظاهرم را گرفتم باطن را رها کردم عملم ناقص است، بالعکس هم همین است!
اگر باطن را هم گرفتم و ظاهر را رها کردم، عمل باطل است.
نکته مهم اینکه:
اگر یک بعد رابگیریم و یک بعد را رها کنیم هم عبادت ناقص است و هم نفاق می شود.
اگرظاهر را بگیرم و باطن را رها کنم نفاق است.
باطن را بگیرم و ظاهر را رها کنم، باز هم نفاق است.
یک نکته ی جالب دیگر اینکه
در سرّ گفتن اذکار به این نکته می رسیم که چرا باید ذکر را تکرار کنیم؟
گفته شده وقتی می خواهید ذکر بگویید توجه کنید که:
بهترین حالت ذکر این است که هم ظاهر شما ذاکر باشد و هم باطن شما.
چون وقتی خداوند فرموده است:
یا ایها الذین امنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا
خداوند امر به ذکر کرده است.
او هم ذکر باطن را خواسته و هم ذکر ظاهر را!
بهترین حالت ذکر آن است که از باطن شروع بشود و به ظاهر هم سرایت بکند
یابه عبارتی
بهترین حالت این است که زبان با فرماندهی قلب عمل بکند.
از باطن به زبان فرمان داده شود تا بگوید سبحان الله.
و این بهترین حالت است.
توجه شود که:
یکی از دلایل تکرار اذکار تثبیت آن در باطن است تا باطن هم با ظاهر ذاکر شود.
📚 استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_50
@davat_namaz
ما مامور به حفظ هم ظاهر و هم باطن هستیم
حالا در نماز و روزه و حج و…
شما حج مشرف شده اید اگر دارید طواف می کنید و دیدید دلتان با طواف نیست این طواف باطل است!
زمان سعی شخص فقط دارد می دود در صفا و مروه!می خندد، حرف میزند…
این سعی نیست!
در رمی اگر دست دارد این سنگ را پرتاب می کند این ظاهر رمی است. باطن من هم باید رمی کند. اگر باطن من شیطان را رمی نکند این باطل است!
در ذبح کردن اگر دست دارد گردن را ذبح می کند، باطن هم باید ذبح کند.
برای همین می گوییم
تمام اعمال دارای یک ظاهرند و یک باطن!
سر می تراشد این حلق و سر تراشیدن ظاهرش این است تو مامور به حلق باطن هم هستی!
امام سجاد علیه السلام فرمودند :
باطن حلق آرزوها را جداکردن و از خود دور کردن است، آرزوهایی که مزاحم هستند.
حضرت به شخصی که سر تراشیده بود گفتند : سر تراشیدی؟ گفت بله : گفتند : آیا آرزوهایت را کم کردی و در وقت سر تراشیدن به این نکته توجه داشتی که من باید آرزو هایی که مزاحم هستند را کنار بگذارم؟
گفت نه !
حضرت فرمودند : پس تو سر نتراشیده ای و این فقط ظاهر بوده !!!
امر ظاهری را عمل کرده ای و بعد دیگر تو عمل نکرده !
باید به مرحله ی یقین برسیم که اگر باطن عمل با ظاهر عمل یکی نباشد اصلا من عمل را نیمه کاره گذاشته ام.
و دریابید چقدر مهم است ضرورت دریافت و یادگیری اسرار عبادات.
انسان باید عبادت را با سرش یاد بگیرد و برود عمل کند.
📚استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_50
@davat_namaz
نماز در تمام عمر ما واجب است
روزه ممکن است مریض باشید و واجب نباشد یا حج مستطیع نباشید و واجب نباشد،
اما نماز تنها عبادتی است که تا لحظه ی آخر هم باید مثلا حتی اگر بتواند چشمش را به نیت نماز باز و بسته کند باید انجام بدهد.
و در این باره خدای متعال می فرماید:
اذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا
وقتی می خواهید نماز بخوانید ….
اذا : تمام عمر است
اغْسِلُوا :بشویید صورت و دست
امْسَحُوا: سر وپا ها را مس کنید
وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا: طهارت از نجاساتی که به تمام بدن سرایت می کند.
اغسلوا : امر به صورت ظاهر من است.
وجه: باطن من هم امر به طهارت دارد.
که اگر دست من امر به اغسلوا است، دست باطن من هم مامور به اغسلوا است .
اگر من فقط ظاهر را شستم و آمدم نماز و وجه باطن من آلوده بود، من وضو نگرفته ام.
اهل طهارت نشده ام.
اگر دستم هنوز آلوده ی به گناه است، من اهل طهارت نشده ام.
عبادات چه سرّ عظیمی دارد، اینها دستور العمل های حضرت حق تبارک و تعالی است برای تذهیب نفس ما است
اینها همه دستور العمل هستند، از این بهتر؟ از این واضح تر؟
که ما بخواهیم دنبال دستور العمل بگردیم.
همین یک دستور را بگیریم و برویم.
بروید و بگویید :
من ظاهر و باطنم مامور به طهارت شده اند.
همین که صورت ظاهری را می شویم صورت باطن را هم باید بشویم، باید دست باطن را هم بشویم.
اگر مسح سر دارم مسح باطن هم بشود.
پا اگر مسح می شود پای باطن هم باید بشود.
نکته بسیار عظیم و دقیق است .
درخواست توفیق عمل را میطلبد.
📚استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_50
@davat_namaz
-1652023549_-211729.wav
44.95M
و وقتی این حقایق را انسان می شنود یک نگاهی به خودش می کند و می گوید که این نماز ها که نماز نیست....
روزه هایم که روزه نیست …..
بله این واقعیتی است…
خوب
حالا چه بکنم؟
یا کریم العفو
📚صوت دلنشین استاد سعادتفر رو از دست ندید.
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_50
@davat_namaz
سلام من امام جماعتم! (قسمت دوم)
وصله ناجور
شرایط طوری رقم خورد که وقتی به خودم آمدم کلید مسجد در دستم اما از لحاظ مالی هیچ مویی برای کندن کفاش نبود، چون من امام جماعت مسجدی شده بودم که به جای فرش، موکت و به جای پایگاه و خانهی عالم و هیئت امنا فقط و فقط چهارتا دیوار داشت، بی هیچ سابقه فعالیت و حضوری که نشان دهد هست، نفس میکشد و وجود دارد؛ جایی شبیه نمازخانههای سر راه، آن هم بدون نمازگزار!
آستین فکرم را بالا زدم، این همه راه سختی سفر به جان نخریده بودم که آیهی یاس بخوانم؛ برنامه را چیدم، باید در چند بُعد کار میکردم: داخل مسجد و بیرون از آن؛ اما از همه حیاتیتر، شناساندن و قبولاندن این محله به شهر بود؛ منطقهای که چون دیده نشده و به حساب نیامده بود، بدون امکانات و امنیت و با آمار بالای سرقت به فراموشی سپرده شد تا در رنج بپیچد.
غربت رسانهای
شروع به شناختن خبرنگارهای شهر کردم؛ از هر لحظه و اتفاق و رنجی عکس میگرفتم و برایشان میفرستادم، من حتی برای ائمه جماعات هم میفرستادم، برای کسانی که احساس میکردم صاحب تریبون و رسانهاند؛ چون این محله در سریعترین زمان ممکن باید از غربت رسانهای خارج میشد و در مختصات شهری، جغرافیا میگرفت.
یادم میآید اولین روزهایی که آنجا یا علی گفتم همزمان با عید غدیر بود؛ بیرون زدم و با کلی هدیه و بستنی برگشتم، کسی را نمیشناختم و کسی هم من را نمیشناخت؛ پرچم متبرک حرم حضرت امیر را آوردم، فکری بهتر از این به ذهنم نمیرسید، حتی اگر هزار سال هم در مسجد مینشستم کسی نمیآمد تا بخواهیم حرفی بزنیم؛ پرچم را بر دست گرفتم و مصمم زنگها را زدم، آپارتمان به آپارتمان و واحد به واحد: سلام علیکم، من امام جماعت مسجدتان هستم؛ آمدهام تا از این به بعد با هم کار کنیم!
شروع
ایستگاه صلواتی، پرچمگردانی و هدیهها کار خودش را کرد و توانستم اعلام حضور کنم؛ آن شب هم یکی از خیرین کمکهایی برای توزیع آورد؛ کمی دستپاچه شدم چون خانوادهها را نمیشناختم اما بالاخره دل را به دریا زدم و از مغازهدارها نشانی ۸ خانواده نیازمند را گرفتم؛ نیمههای شب بود، بستههای معیشتی و ۲۰۰ هزار تومانها را هدیه دادم و کار مسجد از همان لحظات کلید خورد.
هیئت سیار
اینطور نبود که محله یکهو پوست بترکاند و همه در مسجد سرریز شوند، توقع نداشتم همه به مسجد بیایند و اول بسم الله ختم قرآن ببینم اما به تدریج خون در رگهای مسجد دوید و همزمان با ماه محرم هیئت سیار راه انداختیم؛ حالا این محرومترین مسجد از ناشناختهترین منطقه بود که در شهر بندرامام نامش بر سر زبانها میافتاد.
ادامه دارد....
#مسجد_موفق
#جمعه
#خاطرات_امام_جماعت
@davat_namaz