eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.5هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
قیمت نداشتیم ولی پربها شدیم اسم حسین آمد و از خاک پا شدیم تنگی جای ما خودش اصلا سعادت است وقتی که زیر خیمه‎ی لطف تو جا شدیم والله بر بزرگی دنیا نمی‎دهیم این فیض را که پشت در تو گدا شدیم از کیمیای فرش حرم خیر دیده‎ایم سنگ آمدیم و موقع رفتن طلا شدیم داروی ما همین دودمه دادن است و بس هر وقت درد بود در اینجا دوا شدیم فامیل ما حسین و کس و کار ما حسین غیر از شما ز عالم و آدم جدا شدیم چه زن چه مرد ما همه مدیون زینبیم زینب نگاه کرد که ما باحیا شدیم فرموده‎اند آب و گل ما ز کربلاست بی‎خود نبود دربه‎در کربلا شدیم از روضه بود راهی مسجد شدیم ما گفتیم سپس با خدا شدیم هر جا که حرف خواهر ارباب ما شده گریان زخم و سیلی و این حرفها شدیم : 💔 پیاده محض تَسلای قلبِ خواهرتان وظیفه بود بیایم، ببخش جاماندم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد چقدرغنچه ی نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا فراق افتاد شب زیارتـی جـدّتان، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا، در ره عــراق افتـاد تورا به عّمه سه ساله، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همین که چشم قشنگت بر آن رواق افتاد بخوان و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد : تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گرچه برگشتم ولی پیر و کهنسالم حسین پرشکسته نیستم، من بی پر و بالم حسین پای زخم و روی زخم و چشم زخم آورده ام اربعین خود را رساندم با تو می نالم حسین ای تن صد پاره که رفتی به غارت السلام خواهرت را کن بغل، خسته ز جنجالم حسین کار غسلت بر زمین ماند و تنت را اسب بُرد تند میرفتی ز پیش اشک غسّالم حسین چند تا تکه حصیر آورده بودند از دهات؟ کربلای قطعه قطعه بین گودالم حسین روبروی من سرت را بین خورجین برده اند آن زمان که لشکری افتاد دنبالم حسین آتش خیمه پس از تو دامن ما را گرفت در تنور ای کاش می پرسیدی از حالم حسین بالش زیر سرم سنگ و کلوخ تیز بود خرد شد زیر لگدها خشت و سفّالم حسین خواهرت از جنگ خولی و سنان برگشته است معجرم را پس گرفتم بعد خلخالم حسین دخترت جامانده در ویرانه های شهر شام جان تو شرمنده ی چشمان اطفالم حسین : 💔 یک اربعین کنار سرت بر سرم زدند با خنده های قاتل تو همسفر شدم سلام عليكم و رحمة الله، سالار شهیدان حضرت را به محضر مقدس (عج) و همه ی عزاداران تسلیت عرض می نمایم🏴
اشک است همدم دلِ هجران‌کشیده‌ها آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده‌ها روزی اشک ما همه در چشمهای توست ای ناله‌دارِ تنگِ غروب و سپیده‌ها تو ناز کن لیلی خیمه‌نشینِ عشق نازِ تو می‌کشند گریبان‌ دریده‌ها می‌گفت عاشقی که تو را در بغل گرفت مائیم و اشک حسرتی و این شنیده‌ها آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر چشم‌انتظار تو همه قامت‌خمیده‌ها ای کاش امشبی که روی سویِ کربلا ما را دعا کنی وسط برگزیده‌ها تا می‌شویم لحظه‌ای دلتنگ کربلا دل را حرم کنیم به این اشک دیده‌ها ره وا کنید قافله‌ سالار می‌رسد زینب برای دیدن دلدار می‌رسد : 💔 شوق را رد کرده ایم و از کارمان دارد به مرز جان سپردن می رسد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
گفتم از آب بگویم لب من گفت حسین رفتم از گل بسرایم که چمن گفت حسین چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین زخم دل باز شد و باز مصیبت جوشید باز شد از دل هر روضه دهن گفت حسین از شهیدان حرم، وقت شهادت هر کس کشته شد دورتر از شهر و وطن گفت حسین نوکری مرد و غسال همین که او را غسل داد و به تنش کرد کفن گفت حسین جای هر زخم که زینب ز تنش نیزه کشید به سخن آمد از آن پاره بدن گفت حسین عمه جای همه بوسید گلو را، آنجا هرچه شلاق پذیرفت به تن گفت حسین : سرِ صبحی هوسِ کـرب و بلا کـردمـو دل از سر عـادت هر روزه ی خود گفت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چه می شود که مجال عبادتی می شد نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم پس از شکستن دل استجابتی می شد چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود همین که محضرتان عرض حاجتی می شد زمان شور حسینی شعور غالب بود میان سینه زنی ها کرامتی می شد خلاف حالت امروز طعم نان شبم شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد به زیر بیرق عباس قد کشیدم من همیشه فرصت عرض ارادتی می شد به این گدای شکسته هنوز امیدی هست اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد من و تو و حرم و لحظه های رویایی میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد : 💔 چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین حمدلله که شده گرم، سرِ ما به حسین فاطمه دست کشیده است به چشم تر ما گره خورده است اگر چشمِ تر ما به حسین یک شب آمد پی من گفت شما مال منی دیگر افتاد از آن شب گذر ما به حسین دل ما وادی امنش شده فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ به خدا سوخته مردم، جگر ما به حسین صد برابر شده این وسع کم ما به حسن سود خالص شده حتی ضرر ما به حسین چهارده قبله خدا خلق نموده اما انس دارد نفس بیشتر ما به حسین پدری کرده برای همه‎ی نوکرهاش بدهی داشت از اول پدر ما به حسین گریه کردیم و جراحات تنش بهتر شد جلوه کرده است در عالم هنر ما به حسین در حسینیه همه زائر ارباب شدیم وصل شد تا که دل یک نفر ما به حسین کاش در موقع تلقین گدا سر برسد آن زمانی که رسیده خبر ما به حسین اربعین باز می‎آییم حرم ان شاءالله منتهی می‎شود آخر سفر ما به حسین : 💔 دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
جگرم یاد حسین ریخت بهم یابن شبیب زخم شد از غم او پلکِ ترم یابن شبیب تهِ گودال که جای پسرِ زهـرا نیست جای قرآن که به زیر سمِ مرکبها نیست پیرُهن از تنِ بی سر شده در آوردند بی کفن در وسط دشت رهایش کردند حرمت مهریه ی مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟ پای خود را ز لبان پسرم بر دارید : دادم تورا قسم به نَخ چادری که سوخت شاید دلت بسوزد و یک دهی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر سالها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای سالها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر توبه های نیمه کاره، قولهایِ سَرسری خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل هرکه بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر مثل آنها که به عشقت رفت از یادشان این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر هرکسی که چشم خود را بست از نامحرمان میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر همسرت را که نگو، دق کرد از داغ توو از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین حرمله گهواره اش را پس بده! با خود نبر : 💔 با گریه رو به کرب‌و‌بلا می‌دهم سلام دوری زِ تو امـانِ دلـم را بریده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
رسیده است بــه دادِ دلِ گـدا کـرمت  چقدر دستِ پُر است این  گدای با کرمت بودنِ بنده، مرا چه کرد همیشه  داشت  هوای  دلِ  مرا  کرمت اَزل اِلیَ الابد این ماجرای نوکرهاست نیاز داشتن از ما وَ از شما کرمت یکی دو مرتبه هم که نبوده  گرفته راهِ مرا نیز بارها کرمت تمام ارض و سماوات زیر دِینِ توأند که ابتدا کرمت هست و انتها  کرمت محیطِ عشق تماماً احاطه کرده ی توست حیات داده هر آنچه که هست را کرمت میانِ روضه کشاندی مرا بَها بدهی بهانه داد به دستِ خدای ما کرمت خدای گریه کُنانِ حسین را عشق است گذاشت کرب و بلا را جدا بَرا کرمت برای اینکه زیارت کنیم او را  هم بس است یک ، حرم، خدا، كرمت مسیر، "سِيرِ الیَ النور"  تا الیٰ حرمت پياده، "سِيرِ اِلىَ الله "  تا الىٰ كرمت حساب كن وَ ببين چند مرتبه شده كه مى آورد همه  را  سمتِ كـربلا كرمت همیشه برگِ براتِ حرم رسیده به ما  همیشه دستِ پُر است این گدای با کرمت : روزگاریست به رویای حرم دل بستم چقدر صحن تو زیباست مرا هم دریاب دست من نیست که این بیت شده ورد لبم حَرَمَـت قبلـه ی دلـهاست مـرا هم دریاب سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
چه می شود که مجال عبادتی می شد نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم پس از شکستن دل استجابتی می شد چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود همین که محضرتان عرض حاجتی می شد زمان شور حسینی شعور غالب بود میان سینه زنی ها کرامتی می شد خلاف حالت امروز طعم نان شبم شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد به زیر بیرق عباس قد کشیدم من همیشه فرصت عرض ارادتی می شد به این گدای شکسته هنوز امیدی هست اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد من و تو و حرم و لحظه های رویایی میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد : 💔 چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
روسیاه آمده در این دل شب در وا کن مهربان عیب نداردکه مرا دعوا کن قدرنشناس منم باهمه خوبم جز تو لااقل با من بد مثل خودم بد تا کن من خودم معترفم بنده ی ابلیس شدم بازهم مثل همیشه تو بیا حاشا کن یک بهانه بتراش و دل من را بشکن دل من سنگ شده زود مرا احیا کن به من بی سروپا ربط ندارد که نبخش نوکر فاطمه ام حال مرا رسوا کن چادر مادر من تابه قیامت کهف است پس مرا روز جزا کلب در زهرا کن نمک سفره ی او دست حسین است فقط داخل موکب او قلب مرا هم جا کن احتیاجی به کفن نیست فقط هرطوراست مرگ من را وسط کرب و بلا امضا کن اربعین پای پیاده تن خسته در عوض چهلمم قبر مرا رهگذر آقا کن : 💔 ز قیل و قال جهان خسته‌ام تو میدانی دلم هوای شبِ جمعه ی حرم دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،