🍂 🔻 پاتک به گردان هفت نفره جمشید شه‌ولی قسمت دوم نیروهای موج اول و غواص های شجاع، در ساعت و وقت مقرر به خط زدند از اروند گذشتند و به دنبال آنها نیروهای قایق‌سوار خطوط مقدم و ابتدایی جبهه دشمن را به تصرف در آوردند و به میزان قابل توجهی نیز پیشروی کردند. لشکرهایی بودند که نتوانستند هدفهای پیش روی خود را تسخیر کنند و به بن بست رسیدند. عملیات لو رفته بود اما در سحرگاه چهارم دی ماه شصت وپنج تا روشن شدن هوا قیامتی بر پا بود. نیروهای عمل کننده به تدریج در حال عقب نشینی بودند. دشمن با تجهیزات کامل و لشکرهای آماده اقدام به پاتک کرد فرصت و مجالی نبود تا بقیه گردانها و یگانها به کمک نیروهای عمل کننده بروند. عقب نشینی به طور آشکاری آغاز شد عراقی ها به کمین بچه ها نشسته بودند و ناجوانمردانه مجروحین را تیر خلاص می زدند. تک تیر اندازهای دشمن کسانی را که روی آب شنا می کردند با قناسه های دوربین دار مورد هدف قرار می دادند. قایق سوارها مردانه رزمندگان گرفتار شده در محاصره را در آن معرکه بی‌دفاع از آب عبور می دادند و از آتش دشمن دور می کردند. هر کس هر چه توان داشت برای کمک به دیگران خرج می کرد. تلاش های فراوانی شد تا عملیات کربلا چهار کمی جمع وجور شد. دشمن سرمست از پیروزی نسبی خود تمام جهان را شلوغ کرد فقط بخاطر اینکه ما نتوانسته بودیم مناطق فتح شده را حفظ کنیم. به هر تدبیر نیروهای آسیب دیده ما به خط خودی بازگشتند. شایعه داغ شده بود که عراقی ها قصد دارند آبادان را محاصره کنند چون فکر می کردند نیروهای ایران کاملا تار و مار شده اند و هیچ محافظی نمانده. همه به تکاپو افتادیم فرماندهان گردان ها برای نیروهایشان صحبت می کردند و آنها را روحیه می دادند. از ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه سوم عراق می گفتند که نیروهایش در جزایر ام الرصاص، سهیل و شرق بصره توانسته بودند عملیات ایران را دفع کنند. صحبت می شد که آن فرمانده شیعه مذهب لنگ، طراح زبر دستی است و طراحی او بود که باعث شکست عملیات شد. همچنین از یکی دیگر از ژنرال‌های عراقی بنام شوکت عبدالمجید حرف‌ها به میان آمد یکی از بچه های خودمان که فکر می کرد شوکت عبدالمجید زن است می گفت این زن برای چه به جبهه آمده و فرماند سپاه هم شده چقدر خوب بود که دستگیرش کنیم تا آبرویش برود😃 با هر زحمتی بود قانعش کردیم که ایشان زن نیست ومرد است و در اسم های عربی چنین اسامی به وفور یافت می شود صحنعلی تاراس فرمانده گروهان عمار گردان حضرت رسول (ص) وقتی فهمید حاج اسماعیل شهید شده در یک نطق که در خرابه های کناره اروند برای نیروهای گروهان می کردند گفت: اگر من در عملیات آینده شهید نشوم آدم نیستم. (عین جمله تاراس نقل شد) و چه زیبا بارش را بسته بود و کمتر از یک ماه بعد در کربلای پنج در حین تصرف شهرک دوعیجی بوسیله تیربار چی عراقی به دوست دیرینه اش حاج اسماعیل فرجوانی پیوست. ادامه دارد ⏪ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂

🍂 🔻 در کربلای ۵ چه گذشت ۷ 🔅 تصویب قطعنامه ۵۹۸ در پایان این دوره کارش ناسان نظامی آمریکا و شوروی هشدار دادند اقدامات نظامی ایران طی دوره اخیر نشان داد اگر به نیروهای مسلح ایران فرصت داده شود می‌توانند در یک رشته عملیات پیوسته، ارتش عراق را متلاشی کنند. بدین ترتیب نگرانی از تغییر موازنه به نفع ایران و شکست صدام باعث شد که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۵۹۸ را تصویب کند. این قطعنامه با توجه به برتری سیاسی- نظامی ایران پس از عملیات کربلای ۵ عملا از سه شرط ایران برای پایان جنگ به دو شرط وقوع تجاوز و پرداخت خسارت توجهی نمی‌کند و تنها با تقسیم مسئولیت حقوقی جنگ، عراق را مسئول آغاز جنگ و ایران را مسئول ادامه آن اعلام می‌کند. وزیر خارجه ایران در واکنش به صدور قطعنامه ۵۹۸ اعلام می‌کند: «در این قطعنامه نکات مثبتی دیده می‌شود که کافی نیست زیرا از عراق به عنوان متجاوز نام برده نشده است. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران۶۶/۴/۳۱‌‌»   وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از مدتی طی بیانیه ای ضمن نشان دادن نرمش تصریح می‌کند: «این قطعنامه زمینه را برای ادامه همکاری جمهوری اسلامی ایران فراهم می‌کند اما بهترین عنصر جهت ختم عادلانه جنگ اعلام صریح شورای امنیت سازمان ملل نسبت به مسئولیت عراق به عنوان شروع کننده جنگ است.»   بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران از پذیرش قطعنامه خودداری می‌‌کند و در عین حال از نفی کامل آن نیز امتناع کرد #تاریخ_شفاهی http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂

❣ قصه شهادت مشهید مازح شیفته مکتب حضرت امام( ره) ‌از #قاره_آفریقا_گینه هم اکنون در کانال دوم حماسه جنوب #شهدا 👇 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣

🍂 🔻#نکات_تاریخی_جنگ 🔅 لاف مرگ الربیعی: «وقتی که جلو در مرکزی که قرار بود حکم اعدام در آن اجرا شود، صدام را تحویل گرفتم و به اتاق قاضی بردم تا لایحۀ اتهاماتش قرائت شود، صدام تکرار می کرد: مرگ بر ایران... مرگ بر ایرانی های مجوس». صدام هنرپیشۀ بسیار خوبی بود و تمام زندگی برایش به مثابۀ یک تئاتر بود که باید در آن نقش بازی می کرد. حتی در آخرین لحظات زندگی هم تظاهر به قوی بودن می کرد طوری که وقتی وارد اتاق اعدام شد و طناب دار را دید گفت: «دکتر، این برای مرد است»! http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂

🍂 🔻پاتک به گردان هفت نفره جمشید شه‌ولی قسمت سوم مدتی پس از شهادت تاراس او را در خواب دیدم که خطاب به من گفت وقتی اینجا آمدم به بهشت راهم ندادند ولی وقتی کارت شهادت را نشان دادم راهم دادند و الان در بهشت هستم. انگار کارت شناسایی ها باید همه جا به همراه آدم ها باشند تا شناخته شوند. وقتی شایعه شد که نیروهای عراقی در تدارک حمله به شهرهای آبادان و خرمشهر هستند نیروهایم را جمع کردم و هر چه توانستم و هر جور که توان داشتم سعی کردم آنها را برای مقابله با دشمن آمده کنم . حسین مرادی آرپی جی زن دسته که به بمب روحیه معروف بود و از لحاظ سنی از همه ما بزرگتر، بلند شد و در تایید صحبت های من انگشنش را در هوا چرخاند و گفت ماهر عبدالرشید و دیگر عراقی‌ها نمی دانند که با چه کسی طرف هستند من بلایی سر آنها بیارم که هیچ وقت فراموش نکنند . وقتی که من گفتم آفرین آقای مرادی آماده شو ببینم چکار می کنی صدایش را پایین آورد و با حالتی خاص گفت: حالا که هوا تاریکه من چشمام نمی بینند بگذار صبح بشه بعد جلو آنها را می گیریم.😂 بعد از چند روز که آثار حادثه عملیات کربلای چهار کمی رنگ باخت برای جلوگیری از حملات احتمالی دشمن در مرز خسرو آباد یا همان گسبه مستقر شدیم . فرماندهان گردان و گروهان ها به مرخصی رفته بودند و من در نقش فرمانده گروهان نیروها را به خط مقدم برده و مشغول پاسبانی از مرزهای میهن اسلامی شدیم تعدادمان تقریبا زیاد بود اما همه در یک سنگر بزرگ اجتماعی به سر می بردیم . ادامه دارد ⏪ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂

 با شوقِ تو ، عالم همه سجاده ى عشـق است . . . . . . . #حسین_منزوی http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂