7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 گذری کوتاه بر عملیات خیبر
سوم اسفند ۱۳۶۲
#کلیپ
#مستند
#خیبر
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 روند شروع تجاوز
دشمن بعثی به ایران اسلامی۴
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
🔅 آغاز تهاجم هوایی
عراق هجوم سراسری خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱ شهریور ۵۹ با حملات هوایی آغاز کرد و ظرف چند ساعت ۱۹ نقطه مهم، از جمله فرودگاههای کشور را مورد هدف قرار داد.
■ تهاجم زمینی
نیروی زمینی ارتش عراق از سه جبهه به خاک ایران تهاجم کرد:
▪︎جبهه جنوبی
- دو لشکر ۳ زرهی و ۱۱ پیاده به اضافه ۲ تیپ نیروی مخصوص از محور شلمچه برای تصرف خرمشهر و آبادان.
- لشکر ۵ مکانیزه از محور کوشک با هدف هجوم به اهواز.
- لشکر ۹ زرهی از محور چذابه با هدف تصرف بستان و سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز.
- لشکرهای ۱ مکانیزه و ۱۰ زرهی به ترتیب از محور فکه و محور عینخوش به سمت شوش، دزفول و دهلران.
▪︎جبهه میانی
- لشکر ۲ پیاده کوهستانی برای تصرف مهران.
- لشکر ۱۲ زرهی برای تصرف سومار و نفت شهر.
- لشکرهای ۴ و ۸ پیاده کوهستانی و لشکر ۶ زرهی برای تصرف قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب.
▪︎جبهه شمالی
- لشکر ۷ پیاده برای تصرف نوسود و ارتفاعات مرزی مریوان.
عراق توان قابل توجهی را برای تأمین اهدافش در خوزستان به کار گرفت. در روز اول جنگ ۱۰۰٪ توان مکانیزه و ۴۰٪ توان زرهیاش را در خوزستان به کار برد و پس از توقف در جبهه میانی، توان زرهی خود در جبهه جنوبی را به دو برابر افزایش داد و ۸۰٪ از قدرت زرهیاش را در خوزستان متمرکز کرد. ضمن آنکه یک لشکر پیاده را برای کمک تیپهای نیروی مخصوص راهی جنوب کرد.
ادامه دارد -----------------
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2ed
🍂
🔻 #تاریخ_شفاهی
🔅 نقش مصر
در جنگ ایران و عراق ۴
✦━•··•✦❁❣❁✦•··•━✦
مبارک نه تنها در طول جنگ، بلکه پس از جنگ نیز نظرات خود را درباره ایجاد موازنه در برابر ایران تکرار کرده است. او بعد از جنگ آمریکا با عراق و ضعیف شدن موقعیت منطقه ای این کشور با تأکید بر ضرورت عراق نیرومند که بتواند با تهدیدات و تحرکات آرمان گرایانه ایران در ورای مرزهایش مقابله کند، گفت: «اگر عراق به جای حمله به کویت به حرف های او گوش کرده بود، ایران وزن واقعی و جایگاهش را در جهان درک می کرد زیرا تنها عراقی ها می توانند موازنه قدرت را در برابر تهران برقرار و تضمین کنند. با توجه به این که در طول جنگ تحمیلی، سوریه و لیبی طرفدار ایران بودند، مصر نیز از این که برای ایجاد موازنه به طرفداری از عراق ایفای نقش کند، ابایی نداشت. در واقع، همان گونه که سوریه و لیبی خود را موظف به تأمين تسلیحات ایران می دانستند، مصر نیز تدارک تسلیحات، مشاوره نظامی و همکاری در پروژه های نظامی عراق را وظیفه خود می دانست. جدول زیر نوع تسلیحاتی را که مصر در جنگ به عراق فروخته است، نشان می دهد.
مصر افزون بر سلاح های مندرج در جدول مزبور، به واسطه خودکفایی اش در زمینه تولید مهمات، بخش در خور توجهی از نیازهای عراق را تأمین کرده است و در زمینه تأمین قطعات یدکی مورد نیاز ماشین جنگی عراق نیز نقش مهمی داشته است؛ زیرا، هر دو کشور در دهه های ۶۰ و ۷۰ توسط اتحاد شوروی سابق تأمین تسلیحاتی شده بودند. این وضعیت به مصر امکان می داد تا در طول جنگ کمبودهای عراق را در زمینه قطعات یدکی جبران کند.
یکی دیگر از حوزه های همکاری مصر و عراق در طول جنگ، همکاری در پروژه های موشکی بوده است. روی هم رفته مصریان در سه پروژه موشکی عراق به نام های العباس، الحسین و بدر۲۰۰۰ همکاری کرده اند. البته، تمرکز این پروژه ها بر پایه همکاری ها روی پروژه بدر ۲۰۰۰ بوده است. هدف از این پروژه تولید موشک های بالیستیک با برد ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر بود. گذشته از مصر، آرژانتین و گروه CONSEN نیز در پروژه مزبور با عراق همکاری کردند. در پایان سال ۱۹۸۴، مصر، آرژانتین و عراق قراردادهایی را امضاء کردند که سرمایه گذاری عراقی ها را در پروژه بدر ۲۰۰۰ تثبیت می کرد. بر پایه طرح های اولیه، آرژانتین موظف بود که ده فروند از این نوع موشک ها را تولید و آزمایش کند و سپس پنج فروند را به وزارت دفاع و تولیدات نظامی مصر و پنج فروند دیگر را نیز به عراق تحویل دهد. منابع آگاه تخمین می زدند که در پایان کار هر یک از این سه کشور به دویست فروند از این نوع موشک ها دست می یافتند."
✦━•··•✦❁❣❁✦•··•━✦
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #پل_شحیطاط/۶۳
ماموریتی برون مرزی
نوشته: ابوحسین
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
ادامه گزارش:
در تاریخ ۶۲/۸/۱ صبح در عماره بودیم. بعدازظهر جهت شناسایی مجدد کساره به آن جا رفتیم. در تاریخ ۶۲/۸/۲ هنوز در عماره بسر میبردیم. سرباز، نوری عبدالهادی در پادگان رشید بغداد خدمت میکند. ایشان به نقل از یکی از سربازان فراری میگفت: در منطقهی النجمی جنوب بصره، کنارهی جادهی ام القصر، در یک ساختمان زیر زمینی، یک پایگاه موشکی (ساخت چین) وجود دارد که برای سرنگون کردن اهداف دریایی به کار میرود. این موشکها به وسیلهی ماشین مخصوصی جهت شلیک به منطقهی فاو و کنار مخازن نفت منتقل میشوند. نکتهی قابل ذکر این است که روی تابلویی که کنار جاده، جهت راهنمایی این گردان نصب شده با اسم رمز مشروع ۷۱ (آبیاری ۷۱) نوشته شده است و چند آشیانه هواپیما (بطور مخفی) در زیر حبل سلام در بصره موجود میباشد و یک هلی کوپتر (از نوع پیشرفته) کنار پایگاه موشکی درهنگام غروب در حالیکه بوسیله عدهای از نیروهای مخصوص محافظت میشود، فرود میاید و به هنگام صبح نیز خارج میشود. مهندس حسین رویشی که در یکی از پایگاههای تلفنی کار میکند گفت: کابلهای تلفنی در کانالهای کوچکی نصب شدهاند و برای تماسهای فوری بین وزارتها و قرارگاهها و پایگاههای هوایی و سازمانهای حزبی و مقر فرماندهی صدام در سرتاسر کشور به کار میروند. حدود هشت ماه پیش، یکی از این کابلها در منطقهی شمال غربی نزدیک شهر سنجار قطع میشود؛ لذا گروهی جهت رفع نقص به آن جا اعزام میشوند به هنگام کندن خاک، یکی از افراد یک دستگاهی را به این سیم و کابل وصل بود مشاهده میکند. چند تن از کارشناسان مخابرات را خبر میکند تا این دستگاه را بررسی کنند که در حین کار این دستگاه منفجر میشود (تله گذاری شده بود) در نتیجه چند افسر و سرباز از جمله یک سروان کشته میشوند. سرانجام پس از تحقیق و بررسی ثابت میشد که این دستگاه از طرف دولت سوریه مخابره میشده است.
* « گزارش مامویت شناسایی استان عماره و شهرهای عراق و زیارت عتبات مقدس توسط برادران سیدناصر نور عبدالمحمد سالمی در تاریخ ۶۲/۸/۳»:
پس از گذشتن از پست شناسایی کساره، ساعت ۳ بعدازظهر (به وقت عراق) به اتفاق برادر سالمی وسید هاشم و سیدصادق و سید احمد با کرایه کردن یک تاکسی از شهر عماره خارج شدیم. حرکت از سه راهی البتیره مقابل انتظامات، یک جاده به طرف جنوب که به پادگان میمونه (سپاه چهارم) منتهی میشد وجود داشت.
دژبان از ما پرسید:
«برادران کجا میروند؟»
«به نجف میرویم»
«محصل هستید یا نظامی؟ کارتهای خود را نشان بدهید»
پس از نشان دادن کارتهای خود سید هاشم برای ما تهیه کرده بود، صندوق عقب ماشین را بازرسی نمود. برادر سالمی، مسلح به کلت قلمی بود که هیچ کس از آن اطلاعی نداشت. پس از ۴۵ دقیقه به سه پل به فاصلهی پانصد متر و در نزدیکی البتیره رسیدیم. در قسمت جنوبی جاده، از دور ساختمانهای زیادی را میدیدیم که میگفتند انبارهای مهمات در آنجا وجود دارد. پس از گذشتن از پل که در نزدیکی بیمارستان قرار داشت، زمین اطراف جاده به صورت رمل بود هیچ کدام از افراد همراه، مناطق مسیرمان را نمیدانستند. در بعضی از این نقاط پادگانهای نظامی دیده میشد. به طور کلی، از البتیره تا مرکز استان دیوانیه مراکز نظامی متعددی دیده میشد. بلندای شهر دیوانیه چند رادار و در مقابل آن یک پادگان نظامی بزرگ دیده میشد.
در شهر دیوانیه شام خودیم. شهر پر از مصری بود. شهر نسبتا شلوغی بود. بلافاصله به شهر نجف رفتیم. ابتدای شهر نجف، تابلوهای بزرگی از صدام با لباسهای مختلف به چشم میخورد. پس از چند دقیقه دیگر به صحن مطهر امیرمومنان (ع) رسیدیم. این بار جمعیت نسبتا بیشتری در حرم مشغول زیارت بودند. نماز مغرب و عشا را در حرم خواندیم و پس از زیارت، در هنگام خروج متوجه شدیم که دو نفر به تعقیب ما مشغولند، ولی پس از این که فهمیدند که ما متوجه آنها شدیم فورا برگشتند. ما هم در کنار پلیس که مقابل صحن ایستاده بود مشغول عکس گرفتن شدیم که هیچ عکس العملی مشاهده نشد.
از آن جا به طرف خانه علی (ع) و سپس به طرف صحن مسلم ابن عقیل که در کوفه واقع شدهاند رفتیم.
داشتند درهای صحن را میبستند که ما رسیدیم. فورا وارد صحن شدیم هیچ گونه تعمیر جدیدی در صحن مشاهده نمیشد و محوطهی داخل صحن خاکی بود. پس از زیارت به طرف خندق و تکیه گاه مسلم بن عقیل که هر دو در داخل صحن واقع هستند رفتیم. از آن جا به زیارتگاه طفلان مسلم رفتیم. در موقع خروج از صحن، صدای گریه و زاری بلند بود. متوجه شدیم که یک نفر در جبهه کشته شده است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
همراه باشید
کانال حماسه جنوب، لینک عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #پل_شحیطاط/۶۴
ماموریتی برون مرزی
نوشته: ابوحسین
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
به طرف مقبره هانی بن عروه رفتیم که متاسفانه صحن بسته بود. از آنجا به طرف کربلا حرکت کردیم و ساعت ۹:۳۰ بعدازظهر رسیدیم ولی هر دو صحن بسته بود.
به هتلی که کنار حرم ابوالفضل قرارداشت رفتیم. مسئول هتل از یکایک ما کارت شناسایی خواست و گفت که در این جا زیاد سخت گیری میکنند. بیشتر کارگران و مسافران هتل مصری بودند. صبح زود به هنگام اذان، وارد صحن ابوالفضل (ع) شدیم. پس از نماز و زیارت به طرف صحن حضرت امام حسین (ع) رفتیم. در فاصلهی دو صحن، عدهای مسافر که حدود پانزده خانوار بودند دیده میشد. داخل صحن خلوت بود و ما توانستیم راحت از قبل زیارت کنیم. در بین حرمین چند عکس گرفتی و پس از صرف صبحانه به طرف بغداد حرکت کردیم. از ابتدای شهرهای سیب، اسکندریه، و محمودیه گذشتیم. در نزدیکی محمودیه چند پادگان نظامی وجود داشت و نیز در اطراف بغداد پایگاه ضدهوایی دیده میشد. از کنار پالایشگاه الدویره که داشت کار میکرد گذشتیم. بدون توقف در انتظامات اول بغداد وارد شهر شدیم و سپس وزارت برنامهریزی که چندی قبل توسط مجاهدین عراقی منفجر شده بود رفتیم. چند بار به طور کامل در شهر دور زدیم و از آنجا به طرف شهر سامرا حرکت کردیم. در بین راه فقط در یک جا بیش از هفده دکل رادیو تلویزیون دیدیم.
ساعت ۹:۳۰ به ابتدای شهر سامرا رسیدیم. ابتدا از یک سد بزرگ گذشتیم و از آن جا وارد صحن مطهر امام علی النقی (ع) و امام حسن عسکری (ع) شدیم.
عدهای از کارگران مشغول بازسازی صحن و یک مسجد که در صحن واقع شده بود، بودند. به علت مسن بودن اغلب مردم شهر سامرا، نیروهای امنیتی کمتر دیده میشد و ما با ارامش بیشتری به زیارت مشغول شدیم. توی حرم، عکسهای شجره نامه صدام به در و دیوار آویخته بودند. از آنجا به سمت محل غیبت امام زمان (ع) رفتیم. داخل زیارتگاه عدهای از کارگران مشغول کار بودند. گداهای سامرا به زور از مردم پول میگرفتند.
ساعت ۱۱:۳۰ از صحن خارج شده و به طرف بازار شهر رفتیم. توی بازار، چند مجله و باتری خریدیم. در بین راه کنار حوزه علمیه توقف کردیم. چند طلبه را دیدیم و با آنها احوالپرسی کردیم و سراغ یکی از استادان آنها را گرفتیم. مدرسه علمیه، زیرنظر وزارت اوقاف اداره میشد. در خیابان زنان زیادی با حجاب دیده میشد. در داخل شهر گشتی زدیم و ساعت ۱۲ به طرف بغداد برگشتیم. ساعت یک به شهر بغداد رسیدیم. چون راه سامرا به مرز ترکیه منتهی میشد، توی راه ماشینهای حامل مواد غذایی و صنعتی و غیره را مشاهده کردیم. بلافاصله وارد صحن مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام محمد تقی (ع) شدیم. نماز ظهر و عصر را در آن جا خواندیم و پس از زیارت به طرف قبر شیخ مفید رفتیم. ساعت ۱۲:۳۰ از صحن خارج شدیم. در خیابان مشرف به صحن ناهار خوردیم و سپس به طرف مرکز شهر رفتیم.
از بغداد به طرف عزیزیه حرکت کردیم. در بین راه شرکتهای متعدد به چشم میخورد. در نزدیکی عزیزیه چند دکل رادیو تلویزیون دیدیم. همچنین در بین راه چند کامیون ایفا که از عماره به طرف منطقهی والفجر۸ *حرکت میکردند ۸ دستکاه کاتیوشا که از بغداد به طرف عماره میرفتند مشاهده شد. در تمام طول این مسیرها پایگاههای ضدهوایی دیده میشد. بعد از شهر عزیزیه چون شب شده بود و در بین راه چیزی دیده نمیشد در شهر الکوت شام خوردیم. ساعت ۹:۳۰ شب، به شهر العماره رسیدیم. الحمدلله از تمامی پستهای انتظامی بدون توقف گذشتیم. پس از خواندن نماز، با برادران همراه در مورد وضعیت کار و طرحهای شناسایی آینده و لزوم رعایت بیشتر مسایل امنیتی صحبت کردیم.
در حالی که قصد داشتیم بخوابیم، به طور معجزه آسا و عجیبی برادر سالمی پیشنهاد کرد همین الان به طرف هور حرکت کنیم. ساعت ۱۲ به طرف هور چنکه حرکت کردیم و در نزدیکی باغ سیدهاشم کنار عدهای از دوستان خوابیدیم. فردا صبح مطلع شدیم که نیروهای بعثی، قسمت به قسمت شهر العماره را بازرسی کردهاند و ۱۵۰ نفر از سربازان فراری را دستگیر نمودهاند.
* طرح عملیاتی والفجر ۸، از قبل در برنامه عملیاتی سپاه قرار داشت که بعد منتفی اعلام شد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
همراه باشید
کانال حماسه جنوب، لینک عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂