🔆 مردان هور، مردان دشت
🔰برداشتی از روایت فتح #قسمت3⃣
💥آتش خودی همچنان ادامه دارد. لندکروزی با چندین جعبه گلوله آر. پی. جی از راه میرسد. رزمندگان به سرعت، گلولهها را از جعبه بیرون آورده و خرجگذاری میکنند تا آماده شلیک شود. آر. پی. جی زنها به خطوط جلوتر و به کمینگاه تانکهای دشمن رفتهاند و تعدادی از رزمندگان، گلولههای آر. پی. جی را دوان دوان به آنها میرسانند.
🎥 آن سوی خطِ درگیری در کنار چند رزمنده مینشینیم. بسیجیها در حالی که لبخند به لب دارند به مردم و امام سلام میرسانند و از اوضاع خط برایمان تعریف میکنند. ناگهان خمپارهای در فاصله چند ده متری ما فرود میآید و گرد و خاک به هوا بلند میشود اما کسی آسیب نمیبیند. رزمندگان بلند صلوات میفرستند.
🎼 نوای #آهنگران دوباره فضا را گرم میکند. با لحن شورانگیز «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله» به زیارت حرم سید الشهداء علیه السلام میرویم و پیوند میخوریم به صحنههای اعزام رزمندگان در پشت جبهه و نماهایی از نبرد در خط مقدم. صدای شهید آوینی پایان بخش این قسمت است:
🎙 راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هرکس در هر زمان بدین صلا لیبک گوید، از ملازمان کاروان کربلاست.
🍃🌸
@defae_moghadas
🍂
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 ای شهیدان بخون غلطان خوزستان درود
#آهنگران
#بیت_المقدس
#خرمشهر
#نماهنگ
#کلیپ
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 سلام بر امام جواد (ع) که «جود» قطرهای بود در پیشانی بلندش و «علم» غنچهای بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش.
🏴 شهادت مظلومانه نهمین امام شیعیان ، جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت
#کلیپ
#نماهنگ
#توسل
#آهنگران
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 سروها افتاده از پا و
ریخته گلها به خاک
🔻 با نوای
حاج صادق آهنگران
#کلیپ
#نماهنگ
#توسل
#آهنگران
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🌹؛🍂؛🌹
🍂؛🌹
🌹؛ حاج صادق آهنگران
صدای رسانی دفاع مقدس
┄═❁๑❁═┄
پرداخت به دفاع مقدس بدون حاج صادق، کاری است ابتر و ناقص. نوایی که زیر صدای جنگ بود و هر رزمندهای را شیفته خود می ساخت و مفاهیمی که هدف را روشن می ساخت و راه را هموار.
مصاحبه زیر که در چند قسمت تقدیم می شود توسط آقای رنجبر گلمحمدی از روزنامه کیهان در سال ۹۳ انجام شده است.
🔸 از چه زمانی مداحی را شروع کردید؟
من از کودکی به مداحی بسیار علاقهمند بودم؛ و چون خانواده مذهبی داشتم آن ها هم مرا به این کار تشویق میکردند. در خانه ما روضههای اول ماه رسم بود. یک نفر روضهخوان میآمد و روضه می خواند. گاهی اتفاق می افتاد که هیچ مستمعی در اتاق نبود، اما برای تیمن و تبرک باید روضه در آن اتاق خوانده میشد. من هم از کودکی پای آن روضه ها مینشستم و گوش میکردم. از همان روضههای خانگی. لطف امام حسین(ع) شامل حالم شد و به مداحی علاقه مند شدم. تا به امروز هم این کار را دنبال کرده ام، و انشاءالله به لطف الهی تا روزی که زنده باشم ادامه خواهم داد.
بعدها به زیارت حضرت علیابنموسیالرضا(ع) مشرف شدم و از محضر ایشان تقاضا کردم که تا آخر عمر کار اصلی من همین نوکری باشد.
بنده اهل دزفول هستم، ولی سالهاست که در اهواز زندگی میکنم. ۱۲ ساله بودم که هیئتی به نام «حضرت علیاصغر(ع)» به راه انداختم، که همگی بچههای هم سن خودم بودند. به خیابانها میرفتیم و من میخواندم. کاسب ها هم مرا تشویق میکردند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
ادامه دارد
#خاطرات
#آهنگران
@defae_moghadas
🍂
🌹؛🍂؛🌹
🍂؛🌹
🌹؛ حاج صادق آهنگران
صدای رسانی دفاع مقدس
┄═❁๑❁═┄
..با یکی از عرفا ملاقاتی داشتم که حرف حکیمانه ای زد. او میگفت: «تو فکر نکنی که این تو هستی که می خوانی و آهنگران شده ای. تو فقط یک «نِی» هستی. آنکه در این نِی می دمد استاد معلمی است، و دم اوست که از حنجره تو بیرون می آید». آن مرد اهل دل بود و درون آدم ها را می خواند. آن روز دانستم که خود من کاره ای نبودم.
🔸 از پیشکسوتان قدیمی خوزستان نام ببرید.
تا آنجا که من به یاد دارم آقای «ناظم زاده» یکی از مداحان بزرگ و خوب استان خوزستان بودند، که در حسینیهی اعظم اهواز برنامه داشتند و اخیراً فوت کردند. یکی دیگر هم آقای «آلمبارک» هستند که ایشان هم سمت استادی بنده را دارند. «حاج یوسف طالبزاده» و «حاج میرزای روحانی» و آقای «محب» که همه ی این آقایان در دزفول هستند. «ملا عبدالله دزفولیان» که نابینا بودند. خدا رحمتشان کند، فوت کردند. این ها پیشکسوتانی بودند که من هم در محضرشان تلمذ کردم. ایشان سال ها پرچم کربلا را در استان خوزستان به دوش کشیدند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
ادامه دارد
#خاطرات
#آهنگران
@defae_moghadas
🍂
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹؛🍂؛🌹
🍂؛🌹
🌹؛ حاج صادق آهنگران
صدای رسانی دفاع مقدس
┄═❁๑❁═┄
🔸 آیا در این ۴۰ سال که مداحی می کنید، کرامتی از امام حسین(ع) دیده اید؟
این را واقعاً می گویم: در تمام زندگی من، کرامات امام حسین(ع) دخیل بوده است. انتخاب مداحی در سنین کودکی، آشنایی من با آقای معلمی، رفتن من به جماران، انتخاب شعرها و سبک ها و خلاصه اینکه تا به امروز همه این ها کرامات امام حسین(ع) بوده است. مثلاً زمانی می شد که از شدت و سنگینی کار چنان خسته میشدم که می خواستم کنار بگذارم و بروم خط مقدم و دیگر برنگردم، در آن شرایط باید اشارتی و بشارتی از راه میرسید تا مرا از این خستگی و کوفتگی رهایی بخشد. سال ۱۳۶۰ در اوج خستگی و ناامیدی بودم که یک شب آقا سیدالشهدا (ع) را در خواب دیدم. دستار سبزی به سر بسته و دشداشه بلندی به تن کرده بود. چهرهای گندمگون و محاسنی سیاه داشت. دستانش را باز کرد و من خود را در آغوش او انداختم. از خواب بیدار شدم. بزرگی خواب مرا چنین تعبیر کرد که عنایت زیادی از طرف ارباب به تو شده است، و تو باید این راه را تا آخر ادامه بدهی.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
ادامه دارد
#خاطرات #زیر_خاکی
#آهنگران #کلیپ
@defae_moghadas
🍂
🌹؛🍂؛🌹
🍂؛🌹
🌹؛ حاج صادق آهنگران
صدای رسانی دفاع مقدس
┄═❁๑❁═┄
🔸 اگر یک روز ارباب از این بارگاه بیرونت کند چه می کنی؟
خدا نکند. انشاءالله که ارباب بیرونمان نمی کند. آن روز ها که من در اوج شهرت بودم و به هر شهری که میرفتم مردم مرا دوره می کردند و رزمنده ها در جبهه مرا روی دوش خود بلند می کردند، فکری به خاطرم رسید که نکند یک وقت همه آنچه را که به من داده اند پس بگیرند. تا اینکه به شاهچراغ شیراز دعوت شدم و به خدمت آقا «سید مهدی دستغیب» که تولیت آستان مقدس شاهچراغ را دارند مشرف شدم، و این سوال را از او کردم که اگر بیرونم کردند چه کنم؟ ایشان دستمالی از جیبش بیرون آوردند و به شدت گریستند، و فرمودند: «چیزهایی را که این بزرگواران داده اند به این آسانی پس نمی گیرند».
من امروز می بینم که همانطور است. با تمام بدیهایمان آنچه داده اند، روز به روز هم بر آن افزودند. سال ها بعد دوباره مرا به شیراز دعوت کردند. همانطور که داشتم برنامه را اجرا می کردم، دیدم که آقای دستغیب در گوشه ای نشستهاند و مرا نگاه می کنند. وقتی برنامه تمام شد به میزبانم گفتم: میخواهم آقا را زیارت کنم. ایشان هم مرا به یک اتاق کوچکی که شبیه انباری بود بردند. در آنجا نشستم تا اینکه آقای دستغیب وارد شدند. بدون سلام علیک به من گفتند: یادت هست ۲۶ سال پیش از من سوالی کردی و من گفتم چیزهایی را که این ها بدهند به این آسانی نمی گیرند، و امروز تو هنوز هم می خوانی و عزیز هستی».
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
پایان
#خاطرات
#آهنگران
@defae_moghadas
🍂