#سردارشهیدمحمودنویدی در دفاع مقدس
بعد از پیروزی انقلاب جزء اولین نفراتی بود که وارد سپاه پاسداران شد وچون خدمت سربازی رفته بود ، آموزش بچه های سپاه را در پادگان آموزشی پرکان دیلم ، پادگان شهید غیور اصلی به عهده گرفت .
تقریبا تمامی حملات دشمن را درجنگ و منطقه جنگی حضور داشت.
#سردارشهیدمحمودنویدی 🕊🌹
در کنار
#سردارشهیدغیوراصلی🕊🌹
@defae_moghadas
#سردارشهیدمحمودنویدی🕊🌹
بارها مورد اصابت ترکش قرار گرفت و مجروح شد و هرگز از بستری شدنش در بیمارستان خانواده را مطلع نکرد ،و با اینکه بعضی از ترکشها به جاهای حساس بدنش فرو رفته بود ، علی رغم اجازه ی دکتر و بیمارستان به صرف اینکه عقیده داشت ، من جای یه مجروح بد حال رو گرفتم و اینجا حق مجروح های بدحالتر از منه و با حال نامناسبی که داشت ، در بیمارستان بند نشد .
@defae_moghadas
#سردارشهیدمحمودنویدی
مسئول تسلیحات سپاه بود وکارش را در همان جا ادامه داد . به علت اهمیت شغل و مسئولیت شهید در سپاه ، بارها از جانب منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و به لطف خدا جان سالم بدر برد ،و همیشه در مقابل اظهار نگرانی خانواده که از او میخواستند مواظب خود باشد ، با لحن شوخ و اخلاق نیکویی که داشت میخندید و میگفت : "نترسید بابا چیزی نمیشه " و با روی خوش و لبخند دلنشین موجب آرامش خانواده می شد
#سردارشهیدمحمودنویدی🕊🌹
در خانواده
در یکی از سالهای جنگ ،در یکی از بمبارنهای شیمیایی در جبهه ها ،حاج محمود شیمیایی شد ، و زمانی که برای استراحت به عقب برگشت به خاطر اینکه به همسر و خانواده اش زحمتی ندهد ،به پادگان ترکان دیلم رفت و تا بهبودی به منزل نیامد ، و وقتی هم در منزل بود کارهای خانه را خودش انجام میداد و به همسرشان میگفت من که نیستم ، زحمت نگهداری بچه ها و کارهای منزل به تنهایی روی دوش توست ،پس من که هستم ، کارها با من.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
#سردارشهیدمحمودنویدی🕊🌹
شهادت
می گفت دوست دارم مثل شهید روز عاشورا که وقتی سرش رو به مادرش دادن اونم پرتش کرد وگفت چیزی که درراه خدا دادم پس نمیگیرم ، شهید بشم ، دلم میخواد جوری شهید شم که هیچی ازم برنگرده وهیچ اثری ازم نمونه .
و عاقبت به خواست دلش رسید و همینجور هم شد ، هیچ اثری ازش پیدا نشد .
و به قول مادر بزرگوارش : انگار که پرنده ای باشه و پر بکشه ، پر کشید.😢
@defae_moghadas