eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض سلام و احترام خدمت شما و همه عوامل و زحمت کشان کانال حماسه غرب و جنوب و همه رزمندگان و جانبازان و آزادگان و خانواده معظم شهدا بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم از مطالب و خاطرات بسیار زیبا و جذاب که در کانال خوبتون ارسال میکنید اجر شما با سید الشهدا انشاالله .عبادی از شهر هزار شهید . خمین
حاج قاسم: سلام در مورد این چتر منور ها یادمه از فاو بر می‌گشتم با دوتا چتر منور تمیز و سالم. قبل از ایست و بازرسی خودرو در سه راه شادگان ایست و بازرسی ازم گرفتش. حرومشون باشه 😁 براش خیلی زحمت کشیدم تا از روی چولان ها برداشتمشون 😊 یادش بخیر نوجوان بودیم و جسور ،الان که فکرش رو میکنم بعیده دیگه بتونم تو اون همه گل و لای برم و چتر منور و سالم و تمیز بیارم ،ای روزگار .
سلام و درودشب بخیر ، تشکر از داستانها، خاطرات و ... هشت سال دفاع مقدس خصوصا این داسنان کتاب پسرهای ننه عبدالله از بس که مشتاقم وپس از مطالعه به چهار گروه میفرستم، باور کن دیشب خواب دیدم این خانواده محترم اومدن خونه مون درشوشتر ( خونه شهیدغلامرضا پورقیطاس ) و آنها را به مادرم معرفی میکنم
yahassnmojtaba: سلام ممنون از خاطرات خوب بچه های ننه عبدالله هنوز هم شاید از ننه عبدالله ها در خرمشهر وابادان واهواز هست که کسی از انها یادی نمی کند هنوز هم فرزندانی مثل بچه های ننه عبدالله هستند که کسی نمی داند در کدام گوشه خرمشهر ابادان اهواز سوسنگرد بستان ووو افتاده اند بچه های ننه عبدالله بعد از جنگ هم مسول بودن یاد آن همه شهیدی که پسر ننه عبدالله انها را بیان کرد وتعدادی از انها را از ذهنش رفته بودند گرامی باد ابادان وخرمشهر سوسنگرد وبستان از این جوانان زیاد داشتن و هنوز هم دارند نگذارید پیشکسوتان جهاد وشهادت در گنج گوشه خانه ومحل وشهر از یاد بروند از همون دوستانی که در خاطرت ننه عبدالله امده استفاده کنید وانها را پیدا کنید شاید ناگفته های داشته باشند که حتما دارند دست عزیز درد نکند با گفتن خاطرات وبردن آدم را در آن روزهای سخت یاد عملیات بیت المقدس که قرارگاه قدس بودیم یاد همگی شهیدان بخیر یاد خانواده های که دربدر شدند وسختی های فراوان کشیدن باز هم ممنون عالی بود عالی
محمد محمدی: سلام و عرض ادب ضمن تشکر از ارسال خاطرات و مطالب خوبتان بیش از چند سال است که هم خودم و هم دانش اموزان را ترغیب میکنم که عضو کانال و خواندن مطالب شوند این روش تبیین دفاع مقدس بسیار عالی هست و بسیار اموزنده برای همه نسل ها . تشکر از زحمات شما
یاس کبود: سلام دست مریزاد به شما و همه دست اندکاران، بچه های ننه عبدالله هم مثل بقیه مطالب خیلی عالی و فوق العاده بود. یکبار دیگه خاطرات جبهه و جنگ برامون تداعی شد و باهاش زندگی کردیم. روح همه شهدا و درگذشتگان شاد و عمر عزیزانی که در قید حیات هستند مستدام باد.
رفیع شعبانلو: سلام خدارحمت کند حاج قاسم سلیمانی را فرمودند خوزستان حرم است(درواقعه سیل فرمودند)خطه خوزستان مردمانی خونگرم ومهربان دارد ودردفاع مقدس جانانه ازمیهن دفاع کردند وهیچ چشم داشتی هم ندارند این کتاب گوشه ای از زحمات وایثار خانواده های خوزستانی بود امیدوارم این ایثارها وفداکاریها به نسل های آینده منتقل شود اجرشما باسالار شهیدان ...بقول سردارشهید چیت سازیان بازنده نگه داشتن یاد شهیدان می‌توان ادامه دهنده راهشان بود ...ببخشید رفیع شعبانلو از همدان
🔸 اسدالله: سلام علیکم خاطرات پسران ننه عبدالله و دیگران دنیایی از حماسه و جانفشانی های مردم ایران خصوصا مردم غیور خوزستان است که باید بصورت فیلم و سریال تبدیل شود و برای نسل امروز و آینده بعنوان یک الگو در آید اما افسوس که در این کشور با این همه غنای فرهنگی هیچ گونه توجهی به آن نمیشود امیدوارم که مسئولین به خود بیایند واز این غنای فرهنگی ایثار و شهادت استفاده کنند 🔸 جامانده: سلام و درود خدا بر شما سربازان جبهه نبرد فرهنگی، همان که توصیه همیشگی فرمانده کل قوا امام خامنه ای میباشد❤️ بچه های ننه عبدالله ❤️ خدای بزرگ توفیق عنایت کرد مدتی در پایان دفاع مقدس و مخصوصا عقب نشینی فاو را در رکاب برادران نورانی سربازی کردم، مرد میدان، شیر بچه های خرمشهر، افتخار خوزستان، قهرمانان ملی، هرکجا هست خدایا به سلامت دارش❤️ (جامانده)
🔸 یزدان جلالی: سلام علیکم عده‌ای تصورشان از نحوه مواجهه مردم خوزستان قهرمان این است که با شروع جنگ مردم خرمشهر و آبادان و ... شهرها را ترک کردند و به مناطق امن کشور آمدند تا جنگ تمام شد و مجدداً به شهرهای خود برگشتند انعکاس بخشی از حقایق دفاع مقدس از زبان خود مردم شهرهای در معرض هجوم دشمن بعثی کمک می‌کند تا مردم نسبت به نقش موثر مردم شهرهای مناطق جنگی آشنا شوند
🍂 سلام، خسته نباشید درخصوص داستان مگیل که شما زحمت نشر وارائه به گروه رو کشیدید باید یه خسته نباشید بگم در گردانهایی که درمناطق صعب العبور بودند واقعا گردان قاطرالریزه کار هلی کوپتر شینوک رو انجام می‌داد داستان زیبایی بود البته من کتاب مگیل رو داشتم اما با گوشی هم مطالعه میکردم از این دست داستان‌های زمان هشت سال دفاع مقدس تـا ممکنه باید به مردم ارائه داد زندگی دلاوران رزمنده سراسر درس و ازخود گذشتگی ورفاقت ومردانگی بود آن شاالله موفق باشید وهر روز سربلندتر الان من خودم کتاب‌های زیبایی رو از نمایشگاه کتاب امسال تهیه کردم که مشغول مطالعه هستم و اوقات فراقت بعد از کار رو با مطالعه بسر میبرم ما منتظر روایات وداستانهای شما هستیم یاد باد آن روزگاران یاد باد یاد همه‌ی رفقای شهیدم بخیر یاد سنگرها نبردها تشنگی ها عملیات‌های در دل شب سنگرهای کمین ویاد تیربارم بخیر آرزو دارم یکبار دیگه یدونش رو دستم بگیرم بیاد سنگرهای شلمچه کردستان فاو یاعلی ارادتمند حسین شایسته پرتو 🍂
حماسه جنوب،خاطرات
🍂 اولین اعزام، فتح المبین ۳ راوی: علی دانائی گردان سلمان فارسی تیپ محمد رسول الله
🍂 سلام دلا‌ور هاشمی هستم راوی جنگ از سال 1358 سنندج و مریوان بودم دوست ، همرزم و همشهری سردار سپاه اسلام شهید حسین قجه ای هستم . یکی خاطره ای از عملیات فتح المبین و از گردان سلمان و حسین فجه ای گفت . یاد اون رفیق قدیمی افتادم سردار سپاه اسلام شهید حسین قجه ای در بعد از ظهر روز 15 اردیبهشت 1361 در عملیات بیت المقدس هنگامیکه داشت با آرپی جی 7 تانکهای عراقی که پاتک کرده بودند را شکار میکرد توسط تیربار تانک از سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بشهادت رسید . تولد 1338 زرین شهر اصفهان شهادت جاده اهواز خرمشهر عملیات بیت المقدس مسئول محور تیپ 27 محمد رسول الله ص و فرمانده گردان سلمان 🌹🌹🌹🌹🌹 روحش شاد
🍂 خاطرات شما از کرامات همرزمان شهید ‌‌‍‌‎‌┄═❁❣❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ رضا: سلام ، داوود علی پناه از بچه‌های لرستان و خرم آباد بود که با گردان ما آمده بود. فرمانده گروهان شده بود و کلی تجربه آموزشی و جبهه ای داشت... دکتر به او گفته بود به پایت استراحت بده و الا.... با لبخندی گفته بود مگر چقدر می خواهم از پاهایم کار بکشم. فقط تا همین عملیات آینده.. و خیلی نکات دیگر.. صبح روز حرکت بسمت عملیات بدر ، بعد از نماز صبح، شاهد تیپ زدن او بودم. اونم با زدن عطر و لباس اتو زده سبز سپاه که معمول عملیات نبود. و بدون ماسک شیمیایی وقتی مورد سوال و اعتراض قرار گرفت، گفته بود من اول صبح رفتنی هستم، شیمیایی رو، صبح عملیات میزنن که کار ما به آنجا نمی کشه. و همینطور شد. در بین الطلوعین آسمانی شد با زخمی زیبا بر لباس سبز شهادت ‌‌‍‌‎‌┄═❁❣❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ شهید برونسی شهید برونسی، عارف‌مسلک بود و با خوابی که دیده بود شهادت خود را پیش‌بینی کرده بود؛ یکی از هم‌رزمان شهید می‌گوید: «شهید برونسی روز قبل از عملیات بدر روحیه عجیبی داشت. مدام اشک می‌ریخت، علت را که پرسیدم آقای برونسی گفت: «دارم از بچه‌ها خداحافظی می‌کنم…خوابی دیده‌ام.» شهید برونسی خوابش را برایمان تعریف کرد اما از ما خواست که تا زمانی که زنده است آن را جایی نقل نکنیم. او گفت: «به‌صورت امانت برای شما نقل می‌کنم؛ در خواب بی‌بی فاطمه زهرا (س) را دیدم که فرمود: فلانی! فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد. همین چهارراهی بود که در محل فرود هلی‌کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره - الاماره می‌رود.» شهید برونسی سپس گفت که باید در همین چهارراه نماز بخواند. سرانجام خواب او در همان جا و همان وقتی‌که گفته بود، به زیبایی تعبیر شد. ‌‌‍‌‎‌┄═❁❣❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌‌‍‌‎‌┄═❁❣❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄