eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 ❣ من نیز مزه مرگ ، نه ، بهتر بگویم مزه شیرین شهادت راچشیدم. شهادتی که مراجذب خود ساخت و من نیز اورا درک کردم و جذب او شدم ، و خدایا تو را شکر و سپاس می کنم ازاینکه این فیض عظیم و بزرگ را نصیب من نمودی ومرا یاری نمودی تا به دیدارت هرچه زودتر نائل گردم و مرا به آرزوی همیشگی ام که همان #شهادت در راه تو و برای تو بود ، رساندی . #شهید_علی_گازرپور🕊🌹 #کربلای_5 @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 ❣ من نیز مزه مرگ ، نه ، بهتر بگویم مزه شیرین شهادت راچشیدم. شهادتی که مراجذب خود ساخت و من نیز
🍃🌸 ❣ ✍با شروع جنگ تحمیلی و تا چند سال بعد از آن ،سنش برای جبهه قد نمی داد ،اما بدون استاد ، مداح و قاری قرآن قابلی بود ، که بارها در مسابقات قرآن شرکت کرده و از نفرات برتر هر دوره بود. با صدای ملکوتی و زیبایش خود را در میان رزمندگان جا کرده بود و به همین دلیل گاهی به دنبالش می آمدند و او را برای مداحی می بردند. ✍همرزم شهید می گفت : با اینکه سن و سال کمی داشت ولی با صورت زیبا و مداحی و صدای روحانی و با صفایش توی غربت جزیره مجنون، دلهای بچه ها را تسخیر کرده بود و صدای محزون و دلنشین اش به قلبها آرامش می داد. او را قبل از عملیات کربلای 4 در گلزار شهدای اهواز دیدم که به مزار شهدا خیره شده بود و گریه می کرد. ✍چند دقیقه ای کنارش نشستم. او با اشاره به مزار شهداء گفت: ببین از بین دوستان و همرزمانم، فقط این جوانها انتخاب شدند و ما ... ماندیم ... صدایش گرفته بود و قطرات اشک از گوشه چشمانش جاری بود. ✍هر زمان به اهواز می آمد سری به مزار شهداء می زد و با آنها درد دل می کرد... تا اینکه از بچه ها شنیدم مزد اشک و ناله هایش را از خدا گرفته و به شهداء پیوسته و مزارش هم ، جایی قرار گرفت که همیشه به آن خیره می شد. 🕊🌹 : همرزم شهید ❣ @defae_moghadas2
*« مزد اشک »* با اینکه سن و سال کمی داشت ولی با صورت زیبا و مداحی و صدای روحانی و با صفایش توی غربت جزیره مجنون، دلهای بچه ها را تسخیر کرده بود. صدای محزون و دلنشین اش به قلبها آرامش میداد. او را قبل از عملیات کربلای 4 توی گلزار شهدای اهواز دیدم که به مزار شهدا خیره شده بود و گریه می کرد. چند دقیقه ای کنارش نشستم. او با اشاره به مزار شهداء گفت: بین دوستان و همرزمانم، فقط این جوانها انتخاب شدند و ما ... ماندیم ... صدایش گرفته بود و قطرات اشک از گوشه چشمانش جاری بود. هر زمان به اهواز می آمد سری به مزار شهداء می زد و با آنها درد دل می کرد... تا اینکه از بچه ها شنیدم علی گازرپور مزد اشک و ناله هایش را از خدا گرفته و به شهداء پیوسته و مزارش هم جایی قرار گرفت که همیشه به آن خیره می شد.  راوی : حزبا زاده https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
یادواره #شهید_علی_گازر_پور با ما همراه باشید ❣ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 ❣از هویزه تا شلمچه با شهید گازرپور سال 48 در آبادان به دنیا آمد و بعد از نقل مكان خانواده اش به اهواز، در محله آسیاآباد این شهر دوران رشد و بالندگی اش را سپری كرد. او كه از كودكی به قرائت قرآن علاقه داشت، خیلی زود تبدیل به یكی از موفق ترین قاریان شهر اهواز شد. با وجود سن كمی كه داشت، قرائت محزونش بسیاری از اساتید و قاریان تراز اول كشوری را تحت تأثیر قرار می داد. علی كه پس از شروع جنگ تحمیلی با تشویق حاج صادق آهنگران اقدام به نوحه خوانی و اجرای مراسم دعا در میان رزمندگان می كرد، عاقبت در عملیات كربلای5 آسمانی شد. متن زیر ماحصل گفت و گوی ما با محمد مشكات "گازرپور" برادر شهید است كه پیش رو دارید. ۵ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱