🍂
🔻 در کربلای ۵
چه گذشت ۷
🔅 تصویب قطعنامه ۵۹۸
در پایان این دوره کارش ناسان نظامی آمریکا و شوروی هشدار دادند اقدامات نظامی ایران طی دوره اخیر نشان داد اگر به نیروهای مسلح ایران فرصت داده شود میتوانند در یک رشته عملیات پیوسته، ارتش عراق را متلاشی کنند.
بدین ترتیب نگرانی از تغییر موازنه به نفع ایران و شکست صدام باعث شد که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۵۹۸ را تصویب کند. این قطعنامه با توجه به برتری سیاسی- نظامی ایران پس از عملیات کربلای ۵ عملا از سه شرط ایران برای پایان جنگ به دو شرط وقوع تجاوز و پرداخت خسارت توجهی نمیکند و تنها با تقسیم مسئولیت حقوقی جنگ، عراق را مسئول آغاز جنگ و ایران را مسئول ادامه آن اعلام میکند.
وزیر خارجه ایران در واکنش به صدور قطعنامه ۵۹۸ اعلام میکند: «در این قطعنامه نکات مثبتی دیده میشود که کافی نیست زیرا از عراق به عنوان متجاوز نام برده نشده است. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران۶۶/۴/۳۱»
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از مدتی طی بیانیه ای ضمن نشان دادن نرمش تصریح میکند: «این قطعنامه زمینه را برای ادامه همکاری جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند اما بهترین عنصر جهت ختم عادلانه جنگ اعلام صریح شورای امنیت سازمان ملل نسبت به مسئولیت عراق به عنوان شروع کننده جنگ است.»
بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران از پذیرش قطعنامه خودداری میکند و در عین حال از نفی کامل آن نیز امتناع کرد
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
❣ قصه شهادت مشهید مازح
شیفته مکتب حضرت امام( ره)
از #قاره_آفریقا_گینه
هم اکنون در
کانال دوم حماسه جنوب
#شهدا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🍂
🔻#نکات_تاریخی_جنگ
🔅 لاف مرگ
الربیعی: «وقتی که جلو در مرکزی که قرار بود حکم اعدام در آن اجرا شود، صدام را تحویل گرفتم و به اتاق قاضی بردم تا لایحۀ اتهاماتش قرائت شود، صدام تکرار می کرد: مرگ بر ایران... مرگ بر ایرانی های مجوس».
صدام هنرپیشۀ بسیار خوبی بود و تمام زندگی برایش به مثابۀ یک تئاتر بود که باید در آن نقش بازی می کرد. حتی در آخرین لحظات زندگی هم تظاهر به قوی بودن می کرد طوری که وقتی وارد اتاق اعدام شد و طناب دار را دید گفت: «دکتر، این برای مرد است»!
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻پاتک به گردان هفت نفره
جمشید شهولی
قسمت سوم
مدتی پس از شهادت تاراس او را در خواب دیدم که خطاب به من گفت وقتی اینجا آمدم به بهشت راهم ندادند ولی وقتی کارت شهادت را نشان دادم راهم دادند و الان در بهشت هستم.
انگار کارت شناسایی ها باید همه جا به همراه آدم ها باشند تا شناخته شوند.
وقتی شایعه شد که نیروهای عراقی در تدارک حمله به شهرهای آبادان و خرمشهر هستند نیروهایم را جمع کردم و هر چه توانستم و هر جور که توان داشتم سعی کردم آنها را برای مقابله با دشمن آمده کنم .
حسین مرادی آرپی جی زن دسته که به بمب روحیه معروف بود و از لحاظ سنی از همه ما بزرگتر، بلند شد و در تایید صحبت های من انگشنش را در هوا چرخاند و گفت
ماهر عبدالرشید و دیگر عراقیها نمی دانند که با چه کسی طرف هستند من بلایی سر آنها بیارم که هیچ وقت فراموش نکنند . وقتی که من گفتم آفرین آقای مرادی آماده شو ببینم چکار می کنی صدایش را پایین آورد و با حالتی خاص گفت: حالا که هوا تاریکه من چشمام نمی بینند بگذار صبح بشه بعد جلو آنها را می گیریم.😂
بعد از چند روز که آثار حادثه عملیات کربلای چهار کمی رنگ باخت برای جلوگیری از حملات احتمالی دشمن در مرز خسرو آباد یا همان گسبه مستقر شدیم . فرماندهان گردان و گروهان ها به مرخصی رفته بودند و من در نقش فرمانده گروهان نیروها را به خط مقدم برده و مشغول پاسبانی از مرزهای میهن اسلامی شدیم تعدادمان تقریبا زیاد بود اما همه در یک سنگر بزرگ اجتماعی به سر می بردیم .
ادامه دارد ⏪
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
با شوقِ تو ، عالم همه
سجاده ى عشـق است . . . . . . .
#حسین_منزوی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂