eitaa logo
دلبرکده
16.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ روایت تلخ یکی از مخدرات اهل حرم در عصر عاشورای سال ۶۱ 🏴السلام علیک یا غیرت الله ابالفضل العباس🖤 تاسوعای حسینی تسلیت باد🏴 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری94 #بچه امید جلوی مصطفی ایستاد: _گم شو اَ خونه من بیرون... مصطفی او را ر
گوشی تلفنم زنگ خورد. مادر امید بود. عمو بلندگوی گوشی را روشن کرد: _حرف حساب‌تون چیه خانم؟! _به به آقای بهادری! راستش از فیروزه جون بپرسین که رفته دادخواست طلاق داده. عمو لب‌هایش را به هم فشار داد و نفس عمیقی کشید: _خانم اون بچه به مادرش نیاز داره باید شیر بخوره. _نگران نباشید! سر راه براش شیر خشک خریدیم. قربونش برم داره تو بغل باباش می‌خوره. اتفاقاً شیر حرص و دعوا نخوره بهتره براش. _خانم من نمی‌دونم منطق شما چیه؟! یعنی بعد ازهمه این اتفاقات هنوز از پسرتون دفاع می‌کنید؟ _پسر من که چاقو نزده. برین از هر کی چاقو زده شکایت کنین. اخم‌های عمو درهم رفت: _خانم بردارین بچه رو بیارین پیش مادرش. بشینیم دو کلمه حرف حساب بزنیم. _فیروزه اگه بچه‌شو می‌خواد، شوهر و زندگیش هم باید بخواد. وقتی اومد، می‌شینیم حسابی با هم حرف می‌زنیم... گوشی را گذاشت. عمو سر تکان داد و عرق روی پیشانی‌اش را پاک کرد. صدای گریه من بلند شد: _عمو بیا منو ببر پیش بچه‌ام... فهیمه شانه‌هایم را ماساژ داد: _بی‌تابی نکن. دادگاه بچه رو می‌ده به تو... مامان وسط حرفش پرید: _کِی؟ هر وقت هلاک شد؟ _یعنی می‌گین برگرده به اون زندگی؟! عمو رو به زنعمو داد زد: _شهلا چرا بچه رو دادی دست‌شون خب؟! دهان زنعمو باز ماند: _حالا تقصیرا افتاد گردن من؟! اونوقت که تو و مصطفی رفتین تحقیق باید خوب و بد این آدم رو در می‌آوردین که این دختر اینجوری با یه بچه اسیر نشه... فهیمه جلوی زنعمو ایستاد: _زنعمو مصطفای بدبخت برا فیروزه کم نذاشت... بحث بالا گرفت. صدای آیفون بلند شد. فرانک در را باز کرد: _آقا مصطفی‌ست. همه ساکت شدند. فهیمه ادامه داد: _شوهر بدبخت من که یه کلیه‌اش هم داد. مامان به او چشم غره رفت: _خیلی خب دیگه بسه. مصطفی بعد از شنیدن ماجرا نظرش را گفت: _ببین فیروزه اگه ثابت بشه امید اعتیاد داره دیگه نمی‌تونه حضانت بچه رو بگیره. پس نگران این موضوع نباش. _چقدر طول می‌کشه تا من حضانت بچه‌ام رو بگیرم؟ عمو گفت: _فکر نکنم زیاد طول بکشه. مصطفی سرش را پایین انداخت: _ کمِ کم، دو ماه. با بغض گفتم: _یعنی باید بچه‌ام دو ماهش بشه که بتونم ببینمش؟ همه سکوت کردند. تمام شب گریه کردم. شیر لباسم را خیس می‌کرد و بغلم از نوزادم خالی بود. ساعت هفت صبح مامان را صدا زدم: _من دارم می‌رم پیش بچه‌ام. هر چی می‌خواد بشه بذار بشه. تاکسی خبر کردم. مامان تازه از جایش بلند شده بود که سوار تاکسی رفتم. خیلی در زدم تا بالاخره مادر امید در را باز کرد. با دیدن من چشم‌های خواب‌آلودش باز شد. انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده گفت: _کجایی که این بچه‌ات تا صبح نذاشته ما بخوابیم. بچه کنار امید، وسط سالن خواب بود. با چشم اشک بار پسرم را بغل کردم. فشارش دادم و سر تا پایش را بوسیدم. کش و قوسی به تنش داد. چشمان کوچکش را باز کرد. نگاهی به من انداخت و دوباره خوابید. از بین آن همه اشک، لبخند زدم. به اتاق آزاده رفتم. بچه با اشتیاق زیادی از من شیر خورد. اشک ریختم و خدا را شکر کردم. دنیا مال من بود. از تصمیمی که گرفتم در پوست خودم نمی‌گنجیدم. با وجود خستگی، خواب به چشمم نیامد. ساعت نه و نیم گوشی تلفنم زنگ خورد. فهیمه بود: _فیروزه باورم نمی‌شه که این کار رو کردی! _چون مادر نیستی. چند ثانیه سکوت کرد. منتظر کنایه‌اش ماندم: _خیلی خوب لااقل بچه رو ور دار و بیا. انتظار چنین حرفی را نداشتم. این دفعه من ساکت شدم. _با این کارت بهشون ضعف نشون دادی. دیگه هر طور بخوان باهات رفتار می‌کنن. امید در اتاق را باز کرد. _بهت زنگ می‌زنم امید با همان لبخند بزرگش کنارم نشست. دست دور کمرم گذاشت: _آ قربونت برم می‌دونستم طاقت نمیاری. لب‌هایش را به صورتم نزدیک کرد. رویم را برگرداندم. به رویش نیاورد: _دیدی چقد شبیه منه! در دلم گفتم خدا نکند! یک ساعت بعد، امید کنار بچه خوابش برد. از گرسنگی به آشپزخانه رفتم. یخچال را گشتم. چیزی برای خوردن پیدا کردم. خبری از کسی نبود. به اطراف نگاه کردم. مادر امید پتو را روی سرش کشیده بود. به اتاق برگشتم. بچه را بغل کردم. دستگیره در را با وسواس پایین آوردم. تِق صدا داد. به مادرشوهرم نگاه کردم. تکان نخورد. بیشتر فشار دادم. در باز نشد. بیشتر فشار دادم. _قفله خوشگلم. ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم عمومونو کشتن همینو کم داشتیم... ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. پذیرایی خاص هیئت یزدی پخت دو هزار دیزی برای عزاداران اباعبدالله علیه السلام 🌷 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 زینب کبری(سلام‌الله‌علیها)؛ الگوی زن مسلمان 📝 رهبر انقلاب: حضرت_زینب، خانه و شوهر و زندگی و همه چیز را برای انجام تکلیف بزرگ و فداکارانه که حیات اسلام به آن وابسته بود و بایستی انجام می‌گرفت، رها کرد. 📝 زن مسلمان، همه‌ی وظایف مهمّ زن را می‌تواند در عرض هم انجام دهد؛ و همه را از زینب کبری سلام‌الله‌علیها یاد بگیرد. هم طهارت و تقوا را - که بزرگترین خصوصیت یک زن است - و هم عزّت و کبریای مخصوص زنان را در وادی ایمان و تقوا. در روایات است که تکبّر از همه کس بد است مگر از زن در مقابل مرد بیگانه. زن باید حالت کبریا داشته باشد و نباید حالت خضوع و تسلیم بر او مستولی شود. 📝 این هم نمونه‌ی بزرگ دیگر، که زینب کبراست. زن مسلمان، از هر طرف که ملاحظه کند، زینب کبری را شاخص می‌بیند. زینب کبری از لحاظ علمی، یک عالمه‌ی معروف به علم در جامعه‌ی اسلامیِ آن روز بود. ۱۳۷۴/۷/۱۲ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
ما بعد حاج قاسم‌ فهمیدیم علمدار بره و برنگرده یعنی چی...💔 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ ✨اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ ✨ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ✨ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ✨ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🏴 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
🔴 قُرص روضه 💠 برای هر زن و شوهری در زندگی مشترک، دلخوری، سوءظن، بگو مگو، دل‌شکستگی و گلایه‌ از همسر کم و بیش، پیش می‌آید. اما مهم آن است که با مدیریت ذهن، رفتار و گفتار، فضای دلگیر و گاه سرد و بی‌روح خانه را گرم کنیم. 💠 یکی از فرمولهای بسیار قوی و مجرّب در این مواقع که در کلام عرفا و بزرگان معنوی تاکید شده است روضه بر سیدالشّهدا علیه‌السلام است. 💠 وقتی از سختیهای زندگی خسته می‌شوید و بر دلتان غصه و اندوه می‌نشیند خلوتی برای خود فراهم کنید اگر می‌توانید زیارت عاشورا قرائت کنید و با شنیدن روضه‌ای از جنس کربلا، اشک بریزید. هفته‌ای یک بار قرص روضه را بر خود لازم بدانید. 💠 از معجزات اشک بر اباعبدالله الحسین علیه‌السلام نشاط و سبک شدن روح است. و البته با سبک‌شدن خود، فرصت را غنیمت بشمارید و با تدبیر، گذشت و فراموش کردن بدی همسرتان، آرام، پرانرژی و با دلی حسینی و کربلایی به زندگی صمیمانه و مداراگونه‌ی خود ادامه دهید. ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️‏هر صبح و شام بر تو گریه و شیون میکنم و در مصیبت تو به جای اشک خون میگریم 😭💔 ▪️امام مهدی در زيارت ناحیه مقدسه خطاب به امام حسین علیهما السلام سلام صبحتون پرنور و پربرکت✨🖤 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
دلبرکده
. ⛔️زنانی که مرد را دور می کنند❌ 1⃣ زنی که مرد را تحت فشار قرار می‌دهد و مثل یک بازجو می‌خواهد بد
. ❌زنانی که مرد را دور می کنند❌ ⬅️قسمت دوم➡️ 4⃣ زنی که بسیار حرف می‌زند و انتظار دارد مرد به همه حرف‌هایش گوش دهد.🗯 زنانی که پرحرفی می‌کنند اثر کلام خود را از دست می‌دهند. ♦️از طریق هشتگ👇 میتوانید مطالب بیشتری راجع به این موضوع بخوانید 5⃣ زنی که مثل درمانده‌ها عمل می‌کند و انگار هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد😞 بعضی از زنان برای ساده‌ترین کارهایشان هم به مرد نیاز دارند و این موضوع باعث می‌شود که مرد را آزار دهند.🙅‍♀ مرد احساس می‌کند با بچه‌ای طرف است که از پس کارهای ساده خود هم برنمی‌آید.‼️ 6⃣ زنی که هیچ حقی برای مرد قائل نیست و گویی همیشه مرد باید در خدمت او باشد. بعضی از زنان به گونه‌ای خودشیفته رفتار می‌کنند و انتظار دارند مرد مثل یک خدمتکار همیشه در خدمتشان باشد. این کار باعث می‌شود مرد دلسرد شود و خود را کنار بکشد⛔️ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#ارسالی_مخاطبین
. در رابطه با چالش هفته 📩 پاسخ ها رو گوشه ذهنتون نگه دارید، تا پاسخ استاد رو هم ببینیم ✅ .