eitaa logo
ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
22.3هزار دنبال‌کننده
134 عکس
75 ویدیو
0 فایل
راز دل دیوانه به هشیار نگویید اسرار لب یار به اغیار نگویید. بویی اگر از گوشه‌ی میخانه شنیدید ای اهل نظر بر سر بازار نگویید.! • کپی از رمان ها حرام می‌باشد❌️ https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
😱مرگ ناگهانی 🔴با آشپزخونه؟!😳 🚱 اگه تو غذا از زردچوبه استفاده ميكنيد اين مطلب رو حتما بخونيد 😡 👇👇 🚷 https://eitaa.com/joinchat/2681733492C9c9624508a ❌زردچوبه های خطرناک را بشناسيد👆
💫 لابه لای دلواپسی‌هایمان با خودمان تکرار می‌کنیم: { أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ } خدایا همه چیز را به تو می سپارم!
راز آب کردن چربی شکم و پهلو توسط دکتر مردانی ("14"روزه) مشاهده شکم تخت میخوای بیا اینجا ^_^ @.Rezhim_Rahat
هدایت شده از  تبلیغات ...
‌ 🔴 سه علامت که نشان می‌دهد شما هیچگاه نمیتوانید لاغر شوید : 👈 علامت اول 👈 علامت دوم 👉 (کلیک کنید) 👈علامت سومت ☝️🏽خداروشکر من هیچکدومو نداشتم😥 ‌
😳☝️ ایشون رو میشناسی؟ آقای اصغری هستن با محصول معروف همون ابردوا که هزاران بیمار رو درمان کرده 😳 از کشورای دیگه برا خریدش میان ایران ✈️ صدا و سیما ازشون مستند تهیه کرده 🎥 رو لینک بزنی عضو کانالش میشی👇 https://eitaa.com/joinchat/3582460605C6f7643a330 برای هر بیماری میتونی ازشون مشاوره بگیری☝️
هدایت شده از  تبلیغات ...
کپسول تقویت حافظه ویژه دانشجویان و دانش‌آموزان😍 این محصول با از بین بردن رطوبت مغز باعث تقویت شدید حافظه میشه!!✨❗️100% گیاهی❗️ 🌻درمان الزایمر 🌻فهم دقیق دروس🌱 🌻مناسب برای دانش اموزان و دانشجویان🌱 👇فقط و فقط تو این کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/3582460605C6f7643a330 بعد از زدن روی لینک پیوستن رو بزن گمش نکنی❌
زندگی یعنی تغییر؛ بعضی وقتا دردناکه و بعضی وقتا زیبا. ولی اغلب اوقات، هر دوشونه
پارگی دیسک کمر داشتم😱⁉️ از درد شدید دو قدم راه نمی تونستم برم، کارم شده بود روز و شب گریه کردن😭، همه دکتر ها می گفتن صددرصد باید عمل جراحی کنی❌ منم از جراحی می ترسیدم تا اینکه با روش درمانی بی نظیری آشنا شدم و با کمک اون به زندگی عادی برگشتم الان عالی هستم. واقعا معجزه کرد🤲🌱 وارد لینک زیر شوید و همین حالا با این روش آشنا بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/3498508525Cc3548bddf5
هدایت شده از  تبلیغات ...
درمان فوری و طبیعی دیسک کمر🌹 درد دیسک کمر و گردن اذییتت میکنه از درد شب ها خواب نداری😭 می خواهی از این درد راحت بشی😎🍹🔋 https://eitaa.com/joinchat/3498508525Cc3548bddf5 فقط کافیه بکوبی رو لینک👌👌👌
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 - دیوونه شدی خب من که به کسی نمی‌گم بهتره بهم بگی البته اگه خودت دوست داری... سری تکون دادم و گفتم: - راستشو بخوای من زن واقعی اردشیر نشدم! ماهک با تعجب گفت: - چی زنش نشدی پس توی خونش چیکار می‌کنی ؟ سرمو تکون دادم و واقعیت رو برای ماهک تعریف کردم. اولش حسابی شوکه شده بود ولی بعد لبخندی روی لبش نشست و گفت: - خب اینکه خیلی خوبه.. - کجاش خوبه؟ - اینکه زنش نشدی دیگه..به نظر خودت خوب نیست؟؟؟ دوست داشتی یه شوهر به اون سن و سال داشته باشی که تازه طرف خلافکار هم باشه؟ چشم غره‌ای بهش رفتم و گفتم: - آهسته‌تر می‌خوای همه مدرسه بفهمن؟ ماهک بی‌خیال سرشو تکون داد و گفت: - نگران نباش هیچکی نمی‌فهمه کلافه سرمو انداختم پایین و گفتم: - الانم مثل خر توی اون زندگی گیر کردم و نمی‌دونم باید چیکار کنم... ماهک: - می‌خوای با آرمان یه قرار بزارم که ببینیش؟ با تعجب نگاهش کردم و گفتم: - می‌فهمی چی میگی؟ ماهک حق به جانب سرشو تکون داد و گفت: - معلومه که می‌فهمم.. تو که زن اردشیر نیستی...شوهرم نداری که بخوای از آرمان دوری کنی. اگه دوست داشته باشی یه قرار باهاش می‌ذارم که ببینیش هم خودت دلت آروم میشه هم اون طفلک از اون حال و هوا در میاد... پوزخندی زدم و گفتم: - دیوونه شدی! درسته که ما واقعاً عقد نکردیم ولی هیچکس از این قضیه خبر نداره حتی پدر و مادرم همه منو زن اردشیر می‌دونن و اگه یه نفر فقط یه نفر از خانواده‌اش منو با آرمان ببینن می‌دونی چه آشوبی به پا میشه؟ بهتره حرفشم نزنی! . @deledivane
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 ماهک با بی‌خیالی شونه‌ای بالا انداخت و گفت: - به نظرم تو بیش از حد از ارزشی رو خانواده‌اش می‌ترسی.. - معلومه که می‌ترسم طرف کله گنده است زنده بودن یا مردن من هیچ فرقی به حالش نمی‌کنه خیلی راحت می‌تونه دستور بده که منو بکشن ...تو باشی از همچین آدمایی نمی‌ترسی؟ - چرا ولی من یه جایی قرار می‌ذارم که هیچکس اونجا نیاد خوبه به خدا که آرمان گناه داره باورت میشه دیشب رفتم باهاش صحبت کنم گریه می‌کرد؟؟؟ کل گوشیش پر شده از عکس‌های تو... ماهان میگه تو خونه شب و روز نداره به زور غذا می‌خوره تا فقط زنده بمونه...همین! سرمو بین دستام گرفتم و گفتم: - بسه ماهک دیگه از آرمان صحبت نکن اصلاً... اشتباه کردم که حقیقتو بهت گفتم! - باشه دوست نداری حرف نمی‌زنم در موردش ولی آرمان گناه داره! چشم غره‌ای بهش رفتم که ماهکم ساکت شد و دیگه حرفی نزد. زنگ آخرو که زدن از ماهک خداحافظی کردم. حوصله پیاده‌روی نداشتم برای همین یه تاکسی گرفتم و سمت خونه رفتم. وقتی رسیدم کرایه رو حساب کردم و از ماشین پیاده شدم. دنباله کلیدام میگشتم که ماشین مدل بالایی کنار خونه ترمز کرد. . @deledivane