eitaa logo
ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
22.3هزار دنبال‌کننده
138 عکس
83 ویدیو
0 فایل
راز دل دیوانه به هشیار نگویید اسرار لب یار به اغیار نگویید. بویی اگر از گوشه‌ی میخانه شنیدید ای اهل نظر بر سر بازار نگویید.! • کپی از رمان ها حرام می‌باشد❌️ https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 - مهری خانم سفره حضرت ابوالفضل داشت منم یکم براتون آوردم بیاین بخورین ثواب داره! پوزخندی زدم و گفتم: - آخه چه ثوابی می‌خواد داشته باشه یه خورده برای مهلا توی بشقاب عدس پلو ریختم یه قاشق برداشتم و رفتم داخل اتاقم. یه گوشه نشستم و شروع کردم به غذا خوردن صبحانه هم نخورده بودم و حسابی گشنم بود غذامو که خوردم قابلمه رو گذاشتم کنار همون جا روی زمین دراز کشیدم. دستمو دراز کردم و چادر مامان رو از جا لباسی کشیدم و انداختم روی خودم تا یکم بخوابم. * با شنیدن صدای وحشتناکی هول زده از خواب پریدم و نگاهی به اطراف انداختم اتاق نیمه تاریک بود. میلاد از پشت پنجره دستی برام تکون داد و گفت: - ببخشید آبجی حواسم نبود توپ خورد به پنجره با عصبانیت گفتم: - خوب برو یه طرف دیگه بازی کن! - باشه چشم. کلافه دستی روی صورتم کشیدم و از جام بلند شدم که مامان در اتاقو باز کرد نگاهی بهم انداخت و گفت: - تازه بیدار شدی؟ - آره - بهتره بری حموم و یه دوش بگیری. با تعجب گفتم: - برای چی ؟ . @deledivane **