eitaa logo
ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
19.3هزار دنبال‌کننده
382 عکس
203 ویدیو
0 فایل
راز دل دیوانه به هشیار نگویید اسرار لب یار به اغیار نگویید. بویی اگر از گوشه‌ی میخانه شنیدید ای اهل نظر بر سر بازار نگویید.! • کپی از رمان ها حرام می‌باشد❌️ https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 #ویرانه #پــارت_16 پوزخندی زدم و گفتم: - اگه همه چیزو به نعیمه بگم
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 - ببخشید ولی اگه قراره به نعیمه بگی که من و تو با هم خوبیم و مشکلی نداریم اون وقت نعیمه توقع نداره که بری پیشش؟؟ اردشیر پوزخندی زد و گفت: - تو نگران این چیزا نباش خودم می‌دونم چیکار کنم. در ضمن به نعیمه هم گفتم که دیگه پیر شده و به درد من نمی‌خوره. توی دلم فحشی بهش دادم از اینکه یه مرد انقدر یه زنو تحقیر کنه متنفر بودم. - حرف دیگه‌ای نداری؟ - چرا... - خوب بگو دیگه...؛ - قراره چقدر بهم پول بدی؟ اردشیر خنده کوتاهی کرد و گفت: - آها پس منتظر پولی! ابرویی بالا انداختم و گفتم: - معلومه پدرم به خاطر همین پول آینده منو داغون کرد. من مجبورم که زن تو بشم چه سوری چه رسمی همه مردم فکر می‌کنند که من یه شوهر کردم... پس باید این وسط یه چیزی هم به من برسه دیگه! اردشیر ابرویی بالا انداخت و گفت: -خوشم میاد که دختر زرنگی هستی یه آپارتمان دارم تو خیابون قلهک به اسمت می‌کنم ماهانه هم یه مبلغی برات واریز می‌کنم که راضی باشی خوبه؟؟ سری تکون دادم و گفتم: - آره خوبه! - خیلی خوب پس فردا میام دنبالت، بریم آزمایش بدیم. . @deledivane