eitaa logo
ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
19.4هزار دنبال‌کننده
381 عکس
189 ویدیو
0 فایل
راز دل دیوانه به هشیار نگویید اسرار لب یار به اغیار نگویید. بویی اگر از گوشه‌ی میخانه شنیدید ای اهل نظر بر سر بازار نگویید.! • کپی از رمان ها حرام می‌باشد❌️ https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 با دیدن نگاه جدیش سری تکون دادم و آروم نشستم سر جام که خاتون فوراً دستمال بزرگی روی میز گذاشت و شروع کرد به تمیز کردن... اردلان نفس عمیقی کشید از پشت میز بلند شد و گفت: - مرسی خاتون خیلی خوشمزه بود.. - تو که غذایی نخوردی پسرم! اردلان نیشخندی زد نگاهی بهم کرد و گفت: - سیر شدم! از پله‌ها که رفت بالا نفس راحتی کشیدم که خاتون با خنده گفت: - حالا می‌تونی با خیال راحت غذاتو بخوری و استرس هم نداشته باشی بی‌اراده خندم گرفت و گفتم: - شما از کجا فهمیدی؟ - از رنگ صورتت حسابی پریده مگه این بنده خدا چیکار بهت داره که ازش می‌ترسی؟؟ - نمی‌دونم ازش نمی‌ترسم ولی یه ابهت خاصی داره که ناخودآگاه آدمو تحت تاثیر خودش قرار میده... خاتون ابرویی بالا انداخت و گفت: - بهتره غذاتو بخوری حرف اضافه هم نزن! لبخندی زدم و گفتم: - باشه چشم.. با خیال راحت غذامو که خوردم میزو جمع کردم و قبل اینکه خاتون سر برسه تند تند ظرف‌ها رو شستم و گذاشتم سر جاش... . @deledivane