eitaa logo
ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
19.4هزار دنبال‌کننده
379 عکس
190 ویدیو
0 فایل
راز دل دیوانه به هشیار نگویید اسرار لب یار به اغیار نگویید. بویی اگر از گوشه‌ی میخانه شنیدید ای اهل نظر بر سر بازار نگویید.! • کپی از رمان ها حرام می‌باشد❌️ https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃 اردلان ابرویی بالا انداخت و گفت: - باید الان به تو جواب پس بدم؟ - نه فقط از این به بعد اون سگ تو بنداز توی قفسش اردلان با نگاه وحشتناکی چند قدم بهم نزدیک شد و گفت: - چی گفتی؟؟؟ یک بار دیگه تکرارش کن یهو یاد حرف‌های خاتون افتادم و گفتم: - چیز هیچی اصلا فراموشش کن میشه بری کنار می‌خوام برم مدرسه امتحانم دیر شد.. اردلان پوزخندی زد و گفت: - بار آخرت باشه همچین حرفی از دهنت در اومد فهمیدی؟ سرمو تند تند تکون دادم که با اخم گفت: - بیا برو ببینم‌. سرمو تکون دادم و فورا از کنارش رد شدم و از خونه بیرون رفتم. یه تاکسی دربست گرفتم و به سمت مدرسه رفتم. داشتن در سالن رو می‌بستن که دویدم سمت سالن و گفتم: - خانم خانم نبندین یه لحظه... خانم هاشمی چشم غره‌ای بهم رفت و گفت: - این چه وقته اومدنه مهسا؟ - ببخشید تو رو خدا ماشین گیرم نمیومد - خیلی خوب بیا برو داخل... . @deledivane