eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
232 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین و تبادل: @alef_em ▪️ کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ‌یك‌ڪاسھ‌شبنم !"
『و ما ماهے قرمزیم آنقدر بہ تنگ خود میزنیم تا رها شویم بہ دریاچہ برسیم🌱♥️(: 』 لئا
گفتا که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم گفتا اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می کنم گفتا ز بخت بد اگر، ناگه رقیب آید ز در گفتم که با افسونگری، او را ز سر وا می کنم گفتا که تلخی های می گر ناگوار افتد مرا گفتم که با نوش لبم، آن را گوارا می کنم | | @deli_ism
@deli_ism ♥
به من مى گفت: "چشم هاى تو مرا به اين روز انداخت.. اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى ديدى كه چشم بر زمين مى دوختم!؟" به او گفتم: "در چشم هاى من دقيق تر نگاه كن جز تو هيچ چيزى در آن نيست..." | | @deli_ism
میگم حالا که تاریخ رند شده برید بهش بگید دوستش دارید... @deli_ism
صبح ها... یکی از خاطراتت که بیشتر از همه دوستش دارم برایم شعر جدید دم می کند! می نوشم "دوستت می دارم" و زندگی شروع می شود...! | ‌| @deli_ism
صبح بارانی و چایی... توی ایوان... بوی نم؛ در خیالم با تو خوش بودن؛ شدیدا ساده است! | | @deli_ism
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه از خیابانی که نیست می نشینی رو به رویم خستگی در میکنی چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست باز میخندی و می پرسی که حالت بهتر است؟ باز میخندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست شعر میخوانم برایت واژه ها گل میکنند، یاس و لادن می گذرام توی گلدانی که نیست چشم می دوزم به چشمت می شود آیا کمی دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست؟ وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو پشت پایت اشک می ریزم توی ایوانی که نیست رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست می روی و خانه لبریز از نبودت میشود باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست | | @deli_ism
با من قدم بزن که نه تنها دو پای من حتی که بی تو پای جهان لنگ می شود... | #علی_درویش | @deli_ism ♥
آیداى خوب نازنینم! مدت هاست که برایت چیزى ننوشته ام. زندگى مجال نمى دهد: غم نان! با وجود این، خودت بهتر مى دانى: نفسى که مى کشم تو هستى؛ خونى که در رگ هایم مى دود و حرارتى که نمى گذارد یخ کنم. امروز بیشتر از دیروز دوستت مى دارم و فردا بیشتر از امروز. و این، ضعف من نیست: قدرت تو است. (٢٣ شهریور ٤٣) | | @deli_ism
تو از قبیله ی باران من از قبیله ی باد ببار بر سر بی خانمانی ام؛ همزاد | | @deli_ism
جايش خالی خواهد ماند و جای خالی اش از همه آنها كه هستند زيباتر است! | #دیوار_نوشت | @deli_ism ♥
اگر واقعاً دلى تنگتان باشد، همان صبح اول وقت همان سر ظهر همان لابلاى شلوغى هاى روزمره همان پشت ترافيك ها يكى از همان جاها نثارتان ميشد نه آخر شب! درست قبل از خواب شما دقيقاً اولويت آخر هستيد دل خوش نكنيد! | | @deli_ism
تو این هوا باید دستاشو بگیری قدم بزنی فقط غیر این باشه خیانت به حقوق بشره والا :) @deli_ism
[🚌✨] قصه ی جودی ابوت  و بابا لنگ دراز عزیزش قصه ی من و توست تو دوری دیر هم می آیی اما امید آمدنت سر پا نگه میدارد تمام مرا...(:
@deli_ism ♥
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید! واژه ها را باید شست؛ واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد! چترها را باید بست، زیر باران باید رفت! فکر را؛ خاطره را؛ زیر باران باید برد! با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت! دوست را؛ زیر باران باید دید! عشق را؛ زیر باران باید جست! زیر باران باید با زن خوابید! زیر باران باید بازی کرد؛ زیر باید باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت! زندگی، تر شدن پی در پی زندگی، آب تنی کردن در حوضچهٔ «اکنون» است! رخت ها را بکَنیم: آب در یک قدمی است...! | | @deli_ism
همه از چشم تو گفتند و هنرمند شدند وای از آن روز که چشمت هنرستان بشود هر کسی روی تو را دید از این کوچه نرفت نگرانم نکند کوچه خیابان بشود! | | @deli_ism
دیشب دعا کردم که با باران بیایی امشب به شیشه می‌خورد تِک تِک دعایم | #مسعود_صادقی | @deli_ism ♥
حرفی نمانده بین ما، جز همین که بین خودمان بماند؛ دوستت دارم | | @deli_ism ♥️
صبح اگر چشم باز كرديد و ديديد به جاى پيغام، برايتان "نقطه" آمده، بدانيد تمامِ شب را براى زدنِ حرفهايش جان كَنده! در علمِ جديد، "نقطه"ها پُرِ حرفَند! | | @deli_ism ♥️
از قول من به باران بی‌امان بگو: دل اگر دل باشد، آب از آسیاب علاقه‌اش نمی‌افتد | | @deli_ism ♥️
نمی‌دانم چرا؟ اما تو را هرجا که می‌بینم کسی انگار می‌خواهد ز من، تا با تو بنشینم تن یخ کرده، آتش را که می‌بیند چه می‌خواهد؟ همانی را که می‌خواهم، تو را وقتی که می‌بینم تو تنها می‌توانی آخرین درمان من باشی و بی شک دیگران بیهوده می‌جویند تسکینم تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم به جانت چشم زخم آید چو می‌گویند تحسینم زبانم لال! اگر روزی نباشی، من چه خواهم کرد؟ چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟ نباشی تو اگر، ناباوران عشق می‌بینند که این من، این من آرام، در مردن به جز اینم | | @deli_ism