نوشته بود «و کل عین تشوفک لیتها عیونی.»
و همهی چشمهایی که تو را میبینند، کاش چشمهای من بودند...
@deli_ism ♥
آمد..! به چشمهام جهان خوشقیافه شد
یک خاطره به خاطره هامان اضافه شد
وقتی که دست بر سر تنهایی ام کشید
موهای زیر روسری ام بافه بافه شد...
سلطان قلب من که به تختش جلوس کرد
کنج اتاق گوشه ی دارالخلافه شد
خندید و غم که در دل من خانه کرده بود
از دست خنده های من و او کلافه شد
باور نداشت هیچکس اینقدر عاشقیم
باور نکردنی شد و باور خرافه شد
عشق آمد و زبان به تسلای ما گشود
باقی حرف ها همه حرف اضافه شد
| #سیده_تکتم_حسینی |
@deli_ism ♥
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم
او می رود و هر قدمش لاله و نسرین
ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم
ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم
جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به پودیم
پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است
دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم
بر سقف اگر رستن قندیل فراز است
ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم
یک روز میاید و بماند که چه دیر است
روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم
بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم
آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم
| #حامد_عسکری |
@deli_ism ♥
درسته زیبایی مهمه،
ولی شما چند نفرو دیدی موقع طلاق بگه
چون زشت بود میخام طلاقش بدم؟! همه گیرِ اخلاقن!
@deli_ism ♥
بگیر فال مرا، من به فال معتقدم
بگو، دوباره بگو بر وصال معتقدم
به هم رسیدنمان گرچه از محالات است
من از قدیم به فرض محال معتقدم
مرید شعر کهن هستم و به جادوی
سیاه چشم تو و خط و خال معتقدم
قفس چنانچه تو باشی، فرار ممکن نیست
به جبر بیشتر از احتمال معتقدم
نظر به جنگل چشمم تو را هوایی کرد
به معجزات هوای شمال معتقدم
به هر کجا بروی در دلم هراسی نیست
به بازگشتن مال حلال معتقدم
| #محمد_رفیعی |
@deli_ism ♥
من بهتون میگم تعداد مژه های پایین سمت چپش 58 تاست، بعد شما میپرسی عاشقشی؟!
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| #استوری 📱|
@deli_ism ♥
رسید از عرش، ذکرِ «لافتی» با خلقت حیدر
دعایِ «ربّنا» شد «آتنا» با خلقت حیدر
به عشقش بابِ آمرزش به روی عاصیان شد باز
دو چندان شد تبِ «إغفر لَنا» با خلقت حیدر
از آن روزی که انگشتر به سائل داد فهمیدم
سریعاً خلق شد خیلِ گدا با خلقت حیدر
به جایِ ذکر یونسیّه، یونس یاعلی(ع) میگفت
به روی نیل؛ موسی زد عصا با خلقت حیدر
«قسیم النّار والجنّه»! چه شیرین است این جمله
بهشت از مرزِ دوزخ شد جدا با خلقت حیدر
ملائک، عالم و آدم، زمین و آسمان خواندند...
همه «نادعلی» را یکصدا با خلقت حیدر
برای دردمندان در نجف تأسیس شد امشب-
پس از ایوان-طلا، دارالشفا با خلقت حیدر
أمیرالمؤمنین! قرانِ ناطق! قبلۂ سیّار!
بنا شد مروه و سعی و صفا با خلقت حیدر
پیمبر(ص) محض ِ اثباتِ خودش شقّ القمر کرد و
چه شقّ الکعبه ای کرده خدا با خلقت حیدر!
| #مرضیه_عاطفی |
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°نه یک بشر نه خدایی
و ماندم تو که ای...؟💛
@deli_ism ♥
او که همنام خداوند جهان است وکیل
بر سر مشکل مردم نگران است وکیل
گاه رودیست خروشان که به دریا برسد
گاه آرام تر ازآب روان است وکيل
⚖ #هفتم_اسفند_روز_وکلا_مبارک ⚖
@deli_ism ♥
چهار سال درس وکالت خواندم
تا بگویم وکیلم...؟
تو فقط
بگو
بله!
| #محمدابراهیم_گرجی |
@deli_ism ♥
یک شعر بخوان شعر سپهری و پری را
ترویج بده لهجه ی زیبای دری را
سرگشته و عاشق که نه دیوانه نماید
تفسیر تماشای تو شیخ طبری را
یک دور بزن تا که تماشای تو امشب
آغاز کند ماه جدید قمری را
لبخند تو در برزخ دربار و سلاطین
شیرین بکند قهوه ی تلخ قجری را
باخنده ی خود لطف کن و نرم بگردان
این جسم به جا مانده ی عصر حجری را
| #محمد_شیخی |
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هفت هزار سالگان
سر به سریم...
| #هوشنگ_ابتهاج |
@deli_ism ♥
گرچه عمری سربزیری خصلت ما بوده است
هرکجا لازم شود سر به هوا هم می شویم...
| #اصغر_عظیمی_مهر |
@deli_ism ♥
تو منو ياد يه آهنگی ميندازی كه تاحالا گوشش ندادم.
ياد تيشرتی كه خيلی دوسش دارم ولی تاحالا تنم نكردم.
ياد اون رنگ مویی كه خيلی باهاش حال ميكردم ولی هيچوقت رو موهام نبود
تو منو ياد همه چيزای خوبی ميندازی كه خيلی وقته تو زندگيم گمشون كردم.
@deli_ism ♥
من گمان میکنم هر کسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوست.
هیچ کس از آنجا خبر ندارد،
کلیدش فقط در دستِ صاحبش است.
آنجا آدم هر تصور ممنوعی که دلش میخواهد میکند.
عشقهای محال،
هر آرزوی ناممکن و هر خواب و خیالِ خوش،
هر چیز نشدنی،آن جا شدنی است.
یک بهشت، یا شاید جهنم،
خودمانی و صمیمی که هرکس برای خودش دارد.
این باغ اندرونی چه بسا از دید باغبانش هم پنهان است اما یک روزی و یک جوری آن را کشف میکند.
| #شاهرخ_مسکوب |
@deli_ism ♥
شبی نشستم و گفتم دو خط دعا بنویسم
دعا به نیت دفع قضا بلا بنویسم
ز همدلان سفر کرده ام سراغ بگیرم
به کوچه کوچه زلف تو نامه ها بنویسم
دعا و شکوه به هم تاب خورد و من متحیر
«کدام را ننویسم کدام را بنویسم»
هر آنچه را که نوشتم مچاله کردم و گفتم:
قلم دوباره بگیرم از ابتدا بنویسم
دو قطره خون ز لبت در دوات تشنه ام افتاد
که من به یاد شهیدان کربلا بنویسم
صدای پای قلم را شنید کاغذ و گفتم:
قلم به لیقه گذارم که بی صدا بنویسم
تو بی نشانی و کاغذ در انتظار رسیدن
که من نشانی کوی تو را کجا بنویسم
تو خود نشانی محضی تو خود دعای مجسم
برای چون تو عزیزی چرا چرا بنویسم...
| #سعید_بیابانکی |
@deli_ism ♥
بى تو مهتاب شبى باز ؛ ولش كن ديگر
اين منِ بى تو مگر كوچه خيابان بلد است؟
| #ياسمن_كيوانمهر |
@deli_ism ♥
روزی گفتیم؛
فقط مرگ میتواند
ما را از یکدیگر جدا کند،
مرگ دیر کرد...
و ما از یکدیگر جدا شدیم...!
| #محمود_درویش |
@deli_ism ♥