فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| #استوری 📱|
@deli_ism ♥
شدم از درس گریزان و به عشقت مشغول
بین این دو چه کنم نقطهی پیوند نبود
مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت
جای آنها که به دنبال تو بودند نبود...
| #کاظم_بهمنی |
@deli_ism ♥
یه جایی آقایِ وحشی بافقی میفرمایند که:
من بودم و دل بود و کناری و فراغی!
این عشق کجا بود که ناگه به میان جست؟!
دقیقا همونجا :)♥️
@deli_ism ♥
آورده است چشم سیاهت یقین به من
هم آفرین به چشم تو هم آفرین به من
من ناگزیر سوختنم چون که زل زده ست
خورشید تیز چشم تو با ذره بین به من
ای قبله گاه ناز! نمازت دراز باد!
سجاده ات شدم که بسایی جبین به من
بر سینه ام گذار سرت را که حس کنم
نازل شده ست سوره ای از کفر و دین به من
یاران راستینِ مرا می دهد نشان
این مارهای سرزده از آستین به من
تا دست من به حلقه ی زلفت مزین است
انگار داده است سلیمان نگین به من
محدوده ی قلمرو من چین زلف توست
از عرش تا به فرش رسیده ست این به من
جغرافیای کوچک من بازوان توست
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من...
| #علیرضا_بدیع |
@deli_ism ♥
وقتی کسی رو پیدا میکنی که میخوای بقیه عمرت رو با اون بگذرونی،
دوست داری اون بقیهی عمرت هر چه زودتر شروع بشه!
@deli_ism ♥
همیشه برام سوال بوده،
اونایی که باهاشون میشه راحت درد و دل کرد و همیشه یه راه چارهای برای آروم کردنت دارن...
همونایی که دوست داری وقتی دلت گرفته باهاشون ساعتها حرف بزنی...
همونایی که حتی وقتی تنهایی و نمیتونی گریه کنی دوست داری کنارشون بشینی، به چشماشون زل بزنی و گریه کنی...
خودشون وقتی دلشون میگیره چی کار میکنن؟ با کی درد و دل میکنن؟
وقتی بغض گلوشون رو میگیره به چشمای کی زل میزنن و گریه میکنن؟
اصلا وقتی حالشون خرابه و میخوان آهنگ گوش کنن کدوم آهنگ رو گوش میدن؟
همیشه برام سوال بوده؛ اینایی که برای غم و غصه دیگران وقت میذارن
کی برای غم و غصه اینا وقت میذاره؟
برای درد و دل کردن به کی پناه میبرن؟
| #محسن_صفری |
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- تو بزرگترین اشتباه زندگی منی...
@deli_ism ♥
یه سری آدما هستن وقتی بهشون میگی حالم بده
تمام تلاششونو میکنن تو حالت خوب شه،
تنها گروهی که میشه بهشون گفت آدم...
@deli_ism ♥
رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِه ِ..
پروردگارا ! بر دوشمان نگذار باری را که از طاقتمان بیشتر است ..♥️
| #بقره_آیه_286 |
@deli_ism ♥
فردا اگر بدون تو باید به سر شود
فرقی نمی کند شب من کی سحر شود
شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود
رنج فراق هست و امید وصال نیست
این "هست و نیست" کاش که زیر و زبر شود
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درددل کنم و دردسر شود
ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود
موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود...
| #فاضل_نظری |
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ستاره دنباله دار
مرا به خاطرت بیار...
| #کسری_زاهدی |
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو که میشینی پیشم
آخ دیوونه میشم
نمیدم جاتو به
هیچکس تو این شهر...
| #شهاب_مظفری |
@deli_ism ♥
آدم وقتی حالش خوبه که حالش خوبه
وقتی قهره یا حالش بده باید بغلش کنی
چون اون موقع ها آدم دلش گرفته، دلش بغل میخواد
میشه یادت بمونه؟
"بغل" خیلی مهمه
چون هر جا سرد باشه اونجا گرمه،
هر چی سخت بگذره اونجا نرمه،
انقدر مهمه که توش میشه دوباره به دنیا اومد بزرگ شد...
دنیارو آب ببره، اما اونجا میشه با خیال راحت آدمو خواب ببره...
بغلم کن
یه جوری امن و امان
که نخوام دیگه ازش بیرون بیام...
| #پریسا_زابلی_پور |
@deli_ism ♥
اصلا همین حال و همین روز و همین ساعت
اصلا به شب های بدون بودنت لعنت...
| #پویا_جمشیدی |
@deli_ism ♥
تو را نمیدانم اما این اردیبهشت دارم به داشتنت فکر میکنم...
بی گمان اولین بوسه عجیب به اردیبهشت میآید...
دارم فکر میکنم به باران...
اینکه باید دستِ کم چند آغوش زیرِ بارانش کنارت قدم بزنم...
باید موهایم را پشتِ گوشم بدهم، یک نفس عمیق بکشم و لبخند به لب هایم بنشانم و با خیالِ راحت بیایم به تو؛ به داشتنت...
تو را نمیدانم...
اما این دل که من میشناسمش بند است به عشق...
به اردیبهشت های دوست داشتنت...
| #مریم_قهرمانلو |
@deli_ism ♥
اعضای جدید خوش اومدید
خوشحال میشم نظرتون رو درباره کانال دلیسم بدونم
بگید بهمون:
چی کمه؟
چی زیاده؟
چی خوبه؟
چی بده؟
چی دوس دارید بذاریم؟
چی دوس ندارید بذاریم؟
هرچی دوس دارید بگید...
میخواید اینجا بگید:
@alef_em
اونجا نمیخواید اینجا بگید:
http://payamenashenas.ir/deliism
@deli_ism ♥️
لبش مثل عقیق سرخ چون لعل بدخشان بود
نگاهش خانه ی ارواحِ شاعرهای کاشان بود
تنش چون خاکِ باران خورده بوی آشنایی داشت
که لبریزِ شمیمِ کوچه های صبحگاهان بود
و لبخند ملیحش سوی خود من را فرا می خواند
دقیقا خوب یادم هست بعد از ظهرِ آبان بود
سلامش کردم و با لهجه ی یزدی سخن گفتم
سلامی گفت و یک شیراز در چشمش غزل خوان بود
مدام این سو و آن سو را نظر می کرد انگاری
شبیه بچه آهویی لب چشمه هراسان بود
به زیر شال آبی رنگِ گلدارش یقین دارم
که باغی سبز از نعنا و آویشن پریشان بود
مرا از ریشه کند و وقت رفتن مست می رقصید
و نام کوچکِ این دختر مغرور طوفان بود
| #حمیدرضا_علی_حمزه |
@deli_ism ♥