قلب کسی برای تو در شهر می تپد
ای خوبِ بی نهایتِ شب های من بیا...!
| #سید_طه_صداقت |
@deli_ism ♥
"همیشه" که صبح
شعر نمیخواهد
یک وقتهایی تو را ميخواهد
فقط تو را...
| #الهام_حبیبی |
@deli_ism ♥
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
گرمی ثانیه ای خانه شدن را بلدی؟
تو که ویرانه کننده است غمت می دانم
خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟
آنقدر سوخته قلبم که قلم می سوزد
شمع گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟
مرغ عشقی شده دل میل پریدن دارد
بال و پر در قدمت لانه شدن را بلدی؟
می نویسم من عاشق فقط از قصّه ی تو
در غزل های من افسانه شدن را بلدی؟
اشک شب های سحر سوخته ام پیش کشت
تلخی گریه ی مردانه شدن را بلدی؟
هر کسی دیده مرا شاعر "مجنون" خوانده
تو بگو "لیلی" "دیوانه" شدن را بلدی؟
این همه ناز کشیدم بشوم معتکفت
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
| #علی_نیاکوئی_لنگرودی |
@deli_ism ♥
با دو تا چشم، حریف ِهمهی شهر شدی؛
فکرِ کشور به سرت بود، که عینک زدهای؟!
| #رضا_قاسمی |
@deli_ism ♥
یه رفیق داشتم اسم عشقش رو تو گوشیش «امانت» سیو کرده بود.
میگفت:هر بار که زنگ میزنه بهم یادآوری میشه این امانت رو به من سپردن
حرفش خیلی قشنگ بود!
@deli_ism ♥
نمیگویم به وصل خویش شادم گاه گاهی کن؛
بلاگردان چشمت کن مرا گاهی نگاهی کن
| #امیر_خسرو_دهلوی |
@deli_ism ♥
اصلا بعضى موقع ها صداش ميكنى كه فقط بهت بگه "جانم" تو ام بگى "هيچى" و تو دلت ذوق كنى...
@deli_ism ♥
دوست داری من از زندگیت یه داستان بنویسم؟
پانزده ساله دارم این سوال رو از هرکسی که کتاب داستان میخره می پرسم!
تا حالا به این موضوع فکر کردی؟
فکر می کنی چند بار می خونیش؟ یه بار؟ دو بار؟ یا سه بار؟
ولی من فکر می کنم هزار بار می خونیش، حتی وقتی کنار پنجره اتاقت تو آرامش چایت رو میل می کنی یهو از جایت بلند میشی و میری سمت داستانت و صفحه ای که دوست داری رو از حفظ می خونی،
دوست داری بخونی کی بودی، چی کار کردی یا اینکه کی رو دوست داشتی!
میدونی، یکم درد هم داره...
| #روزبه_معین |
@deli_ism ♥