eitaa logo
کانال رسمی دلنوشته شهید دهقان
223 دنبال‌کننده
991 عکس
215 ویدیو
4 فایل
#دلنوشته‌برای‌شهید‌ #نحوه‌آشنایی‌شماباشهید‌ #داستان‌تحول‌شما‌به‌واسطه‌شهید #عنایات‌شهیددهقان 📩ارسال آثاربه: @vesal_h213 ♻️تبادل: @shahid_m_dehghan صفحه اینستاگرام: Inastagram.com/hoseinvesali
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌سخت‌است‌؛ امّا ... گذشتند‌از‌هر‌آنچه‌که قلبشان‌♥️را وصل‌ِزمین‌🌍 میکرد! این‌قانون‌ِپرواز‌است..🕊 گذشتن‌برای‌ رھا‌شدن..🌱 @delneveshte_shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🖤 📆امروز شنبه: ۱۴۰۰/۰۶/۰۶ 📿|ذکـر روز شنبـه: «یـا رَبَّ العالَمیـن » (100 مرتبه) ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈ @Delneveshte_shahid_dehghan ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈
"انا لله و انا الیه راجعون" با نهایت تأسف و تأثر، درگذشت پدر بزرگوار یکی از خادمین‌فعال‌گروه‌فرهنگی‌شهید دهقان‌امیری را خدمت خانواده داغ‌دار ایشان تسلیت عرض نموده و برای روح آن مرحوم مغفور، علو درجات را از درگاه خداوند منان مسئلت می‌نمائیم. مارا در غم خود شریک بدانید... بدینوسیله ختم قرآن و ختم زیارت عاشورا برای شادی روح آن مرحوم مغفور قرائت میگردد جهت ارائه جزء قرآن و تعداد قرائت زیارت عاشورا به آیدی زیر مراجعه کنید @vesal_h213 از طرف خادمین شهید محمدرضا دهقان امیری
🌷 ✨دوری تو از آن كس كه خواهان تو است نشانه كمبود بهره تو در دوستی است، و گرايش تو به آن كس كه تو را نخواهد، سبب خواری تو است.✨ 🌈 @Delneveshte_shahid_dehghan
✨ مسابقه ♥️ 💌 🌺بسم‌رب‌الجهاد🌺 سلام برادر عزیزترازجانم💚 نمیدانم که چگونه و چرا وارد این زندگی من شده ای فقط این را میدانم که در لحظه های تنهایی ام کنارم بودی....... زمان هایی که دلتنگ بودم نگاه های مهربانت آرامش این دل شکسته من بود....... گاهی برای فراموش کردن سختی های دنیا با عکست صحبت کردن و زمزمه کردم را شروع میکردم😔 تمام حرف هایم را به تو می گفتم‌ و تو مهربانانه برای من برادری میکردی و شدی پناه خستگی های من💔 هرچه دردهایم،زخم‌هایم‌بیشتر میشود تو مرهم های بهتری را برایم می آوردی..... گذشت و گذشت........ یک عصر که فکر میکردم دیدم چشم هایت مرا بیشتر با خداوند منّان آشنا کرد..... یک لحظه چشم هایم مثل ابربهار شروع به باریدن کرد از اون دلتنگی💔برای مزار آرامش بخش تو....... برای چیذر که من باشم و تو مثل برادری مهربان به من آرامش بدی.....✨ من تو را ندیده و نمی شناختم اما وقتی به خودم آمدم دیدم من هستم و یک برادر مهربان 💚 می‌دانی❗️ وقتی‌به‌سن‌وعاقبت‌تونگاه‌می‌کنم؛حسرت‌میخورم..... البته‌👈🏻خوشحال‌هم‌می‌شوم🤩 که‌جوانی‌ات‌رافدای‌عمه‌سادات💛کردی.. میدونستی تو اولین برادر من هستی❤️ در همین حال خود که بودم که چه شد تو شدی برادر من🤔 که چشمم‌ به عکس دلنشین کتابت‌ افتاد و ذوق کردم😍 یعنی این کتاب مال منه😍😍 برادرم💚ببخش..... خیلی حرف زدم.... فقط این بدان که من ازهمه برادری هایی که در حق من کردی خیییلی‌ ممنونم✨ داداش مهربون‌من🧡 برای من دعا کن 🙃 یاعلی🖐🏻 🌸🌱| @Delneveshte_shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین(ع) خواستنی است... صحبت‌های شنیدنی آیت‌الله علی صفایی حائری درباره‌ی امام حسین(ع)... 🌱@delneveshte_shahid_dehghan
♥️ همه حرفهایت را به مهدیه می زدی حتی اگر کار خطر ناکی می کردی مهدیه خبر دار می شد، جرئت نمی‌کردی به پدر و مادر چیزی بگویی مثلا همان موقعی که عذرت را خواسته بودند،اما چند نفر وساطت کرده بودند تا دوباره پذیرفته شده بودی!😄 ماجرا را فقط برای مهدیه تعریف کرده بودی: مهدیه خراب کاری کردم؛ یه سرهنگ ارتش اومده بود یاد بده چطور نارنجک پرت کنیم مسخره کردن ما رو انگار نارنجک هم یاد دادن داره!😑 خوب چه کار کردی؟!🙄 اومده میگه ضامن رو بکش،اسم امامی که خیلی دوست داری سه بار بگو و پرتاب کن بعد خودت پناه بگیر. بچه ها دونه دونه این کا رو می کردن و سرهنگ نگاه می کرد و نمره می داد نوبت من که شد بدون انجام دادن این مراحل رفتم نارنجک رو پرت کردم و سریع اومدم کنارش ایستادم وقتی نارنجک ترکید تازه متوجه شد که من پرتاپ کردم هول کرد محکم زد روی بازوی من و گفت خاک تو سرت، برو گمشو بعد هم اخراجم کرد😐😂 📚 ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
🍃 بانو از عاشوراے سال۶۱قمرے خیلے گذشتہ است اما نڪند یادت برود ! پیام عاشورا را...🏴 ڪـــه نانجیب ها ... براے ڪشیدن چادر زینب(س) میجنگیدند ... 🆔@delneveshte_shahid_dehghan
شهادت هنر است و شهید هنرمند واقعی... ❤️🌺 🌙 @delneveshte_shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🖤 📆امروز یکشنبه: ۰۷ / ۰۶ /۱۴۰۰ 📿|ذکـر روز یکشنبـه: «یا ذَالجلالِ و الاِکرام » (100 مرتبه) ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈ @Delneveshte_shahid_dehghan ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈
🌹 خاطره شماره24 💌 الحمدالله‌الذی‌خلق‌النور..✨ درست سه سالِ پیش، در سردترین ماهِ سال بود که باشما آشنا شدم❄️ اواخر دِی‌ماه بود و من تازه از امتحانات فارغ شده بودم، به تماشایِ عکسهایِ مدافعان حرم بودم که عکس شما را دیدم..🙂 نمیدانم چرا ولی، دلم خواست این عکس را چاپ کنم و به اتاقم بزنم ؛ هنوز هم دارمش.. البته من آن زمان حتی اسم شمارا هم نشنیده بودم،نمیدانستم! خوب یادم هست میان روضه‌ی اباعبدالله نشسته بودم و با دوستم حرف میزدیم، توی گوشی‌اش عکس شما را نشانم داد "خودت بودی"♥️ و آنجا شد سرآغازِ رفاقتم با شما..☺️ آنقدر برایم برادری کردی و خواهی کرد که مدام دلم میخواست کاری برای شما بکنم..🍃 چند عکس‌نوشته درست کردم و برای مدیرِ یکی از کانال‌ها فرستادم.. بعد از دیدن عکسها از من پرسید آیامیتوانم خادم شوم؟! میگفت خیلی وقت بوده دنبال چنین خادمی میگشته.. و من قبول کردم و کوچکترین خادم شما شدم🌿 تو نظرکن به دلم، حالِ دلم خوب شود(: حالُ احوالِ رفیقت به‌خدا جالب نیست💔 @Delneveshte_shahid_dehghan