eitaa logo
کانال رسمی دلنوشته شهید دهقان
222 دنبال‌کننده
991 عکس
215 ویدیو
4 فایل
#دلنوشته‌برای‌شهید‌ #نحوه‌آشنایی‌شماباشهید‌ #داستان‌تحول‌شما‌به‌واسطه‌شهید #عنایات‌شهیددهقان 📩ارسال آثاربه: @vesal_h213 ♻️تبادل: @shahid_m_dehghan صفحه اینستاگرام: Inastagram.com/hoseinvesali
مشاهده در ایتا
دانلود
{به‌نام‌خدای‌دلسوخٺگان} رمان کوتاه و ♥️ قسمت 🌿 همه چیز تیره تار بود برام .. روز مراسم پویا خیلی شلوغ بود! فرمانده کل ناجا شروع کردن به سخنرانی، و گفتن: - همسر شهید اشکانی شما اون دنیا جلو حضرت زینب رو سفیدی؛ همسر وهب به امام حسین(ع) گفته بود من به یه شرطی میذارم همسرم بره جنگ که اون دنیا شفاعت منم بکنه این دنیا که باهم نتونستیم باشیم ولی اون دنیا باید حق همسری رو ادا کنه🙃 زندگی مشترک ما هفت ماه دوام داشت... و چقدر شیرین بود؛ همون هفت ماه به اندازه هفتاد سال خاطره شیرین داریم :) الان کل دنیای خاطره‌های عاشقانه مون، و هدیه هایی که پویام واسم خریده بوده، ودوتا حلقه ازدواج... ویک مزار که تمام عاشقانه هایم را انجا خرجش میکنم🙂♥️ دیگه پویام نیست که بگه.. خانومم مگه پویا مرده که گریه میکنی ..؟!!😭💔 :))) امروز اولین سالگرد عقدمونه.. اما منم و مزارعشقم! فکر نمیکردم اولین سالگردعقدمون اینجوری باشه! چه برنامه هاو آرزوهایی داشتیم ..🌱 حیف که پویام نیست تا باهم جشن بگیریم😔🥀 ❗️ 🖊نویسنده: بانو مینودری {شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود}... ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
کانال رسمی دلنوشته شهید دهقان
┄•❥ ﷽ #دلنوشته‌برای‌شهید #ارسالی‌کاربران💌 میشناسی مرا... همان که هر روز سرت را درد می آورم |•🌸💎•|
: 💌 باسلام خدمت همراهان شهدایی از همه شما دوستان عزیز بابت ارسال دلنوشته های زیباتون متشکریم😍🌹 و اما دلنوشته ای که ریپلای شده دلنوشته برگزیده این هفته میباشد✨ دعای شهید هر لحظه همراه زندگیتون😊 - برایِ حاجت دلشون، پنج صلوات بفرستیم🌷 منتظر ارسال ، ، و های زیباتون برای شهید دهقان هستیم!🖐🏻 { @vesal_h213 } @Delneveshte_shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• ❤️ 📆امروز شنبه:16 /05 / 1400 📿|ذکـر روز شنبـه: «یـا رَبَّ العالَمیـن » (100 مرتبه) ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈ @Delneveshte_shahid_dehghan ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈
📜 🌿 ﴿هرجا کار نيکی ديديد، ياری کنيد و هرگاه چيز بد و ناروايی مشاهده کرديد، دوری کنید.﴾ . 🦋 خطبه ١٧۶ 🌿| @Delneveshte_shahid_dehghan
💌 راستش رو بخواین من اصلا کلمه ای به نام دوست شهید یا رفیق شهید نشنیده بودم. یا اگر شنیده بودم هم اعتقادی بهش نداشتم. نقطه عطف تغییر من این شهید بود. یادمه تازه ایتا رو نصب کرده بودم. اوایل تحولم بود. توی چند تا کانال عکس این شهید رو دیدم. به نظرم جالب بود. حس کنجکاوی منو بیدار کرد. به طوری که تا وصیت نامه و عکس و فیلم و مستند و... در آوردم. وقتی چشمم به عکسش میفتاد حس غریبی داشتم. یه حس آرامش، آرامشی که خاص بود. یعنی تا حالا اون حس رو نداشتم. چند وقتی بود که بیخیالش شده بودم که یه نفر بهم گفت دوست شهید تو پیدا کن. هر چی گشتم بین شهدا هیچ کدوم رو نمیخواستم به عنوان دوست شهید بپذیرم.راست و حسینی بگم به دلم نمی‌نشست. یه شب که تو این فکر بودم و ذهنم به هم ریخته بود وقتی خوابیدم خواب دیدم که شهید محمد رضا دهقان امیری اومده به خوابم. من مات و مبهوت روی تخت نشسته بودم و اون توی چهارچوب دیوار بود. کاغذ کوچکی رو گذاشت روی میز آرایش. با خط قشنگی روش نوشته شده بود : مطمئنی که میخوای تغییر کنی؟ یک خودکار توی دستم بود که جلوی اون جمله نوشتم :بله لبخندی زد و از در رفت بیرون. از همون موقع بود که رسما برادرم شد. همیشه دلم برادر میخواست برای همین عنوان دوست شهید رو به برادر تغییر دادم. چند وقتی که از آشنایی من با این شهید می گذشت حضور شهید دهقان رو به وضوح توی زندگیم احساس می‌کردم و میکنم. اگر شهید دهقان رو نشناخته بودم‌ تا حالا حتما از پا میفتادم. ميشه گفت لطف خدا در حق من بود. 🌹⃟—ʝσiŋ↷ 💠•❮ @Delneveshte_shahid_dehghan ❯•💠
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️♦️♦️ ثابٺ کࢪدند میتوان دࢪ این زمانہ هم نام شہید بہ خود گرفت (: ♦️♦️♦️ @delneveshte_shahid_dehghan
♥️ - بچه جان این چه طرز خوابیدنه؟!😳 مگه کارتن خوابے تو؟! -مگه چطورے خوابیدم؟ -پاشو یه تشڪ بنداز زیرت،یه پتو بکش روت!تو این سرما چرا اینطورے میخوابی؟! -اینطورے راحت ترم! -کلیه هات سرما میخورن،مریض میشی.😓 هرشب حاج علے آقا این حرفها رو تکرار میکرد و با دلخورے از اتاق محمدرضا بیرون میرفت. شبهاے سرد زمستون بدون پتو روے فرش میخوابید. نیمه شبها مادر پتو میکشید روش اما صبح پتو تا شده کنار اتاق بود. هرشب ازش مے پرسیدیم: چرا؟! تا بالاخره جواب داد:مامان چرا هرشب پتو میارے برام؟! من باید یاد بگیرم روے خاڪ بخوابم اینجا که فرش هم هست ...💔 شاید داشت خودشو براے سختے هاے جهاد آماده مے کرد، شاید براے در خاڪ و خون خفتن...هرچه بود آرمان و عقیده و هدفش را خیلے جدے گرفته بود. اگر مے گفت سرباز امام زمانم،در عمل هم خود را مجبور به سربازے میکرد حتے اگر مولایش را نبیند. محمد اهل زندگے بود،قشنگ هم زندگے مے کرد اما اهل دنیا نبود زندگے اش آرمان و عقیده اش بود نه دنیایش. وقتے در خاڪ خوابید،وقتے صورت برخاڪ گذاشت و شد مصداق کوچکے از خَدُّ التَریب،وقتے برایش مے خواندم:اِسمَع،اِفهَمیا محمدرضا ابن علے،صدایش در گوشم طنین مے انداخت: باید یاد بگیرم روے خاڪ بخوابم😭 گفتیکه به وصلم برسے زود،مخور غم آرے،برسم ،گر ز غمت زنده بمانم !!🥀 ؟ 🍁 نقل از: خواهر شهید @Delneveshte_shahid_dehghan
🌱 یادت‌نره بآنو هر‌بار‌کہ‌ا‌زخانہپا‌بہ بیرون‌میگزارۍ گوشہ‌چـادرت‌ر‌ادست‌‌بگیر •🙂• و‌آرام‌زیر‌لب‌بگو : هـذه‌‌امانتڪ‌یافاطمة‌الزهراء این‌امانـت‌زهراستـ! •🙃♥️• 🕊 📿 •┈┈••✾•✨⁦♥️⁩✨•✾••┈┈• @delneveshte_shahid_dehghan •┈┈••✾•✨⁦♥️⁩✨•✾••┈┈•
🕊✨قريبٌ‌من‌القلب‌و‌لوبيننا‌ألف‌بلد 🍁بہ قلبم💓 نزديکے ..؛ حتےاگربينمان هزارشهر‌فاصلہ‌باشد... ❤️ 🌙 @Delneveshte_shahid_dehghan