eitaa logo
یادداشت‌های یک طلبه|امیر خندان
578 دنبال‌کننده
723 عکس
105 ویدیو
35 فایل
دغدغه، عکس‌نوشت ها و سوالات ذهنی یک طلبه 🖋امیر خندان #مِن_دانشگاه_حتّی_الحوزه #مشاهدات #دستور_از_خمینی ارتباط: @admin_delneveshtetalabe @delneveshtetalabe
مشاهده در ایتا
دانلود
#جمجمه_ات_را_قرض_بده_برادر #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #داستان #رمان #دفاع_مقدس #یادداشت_های_یک_طلبه @delneveshtetalabe
یادداشت‌های یک طلبه|امیر خندان
#جمجمه_ات_را_قرض_بده_برادر #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #داستان #رمان #دفاع_مقدس #ی
کتابی است داستانی اثر مرتضی کربلایی لو. کربلایی لو، دروس حوزوی را در مدرسه معصومیه قم خوانده و سپس وارد تحصیلات دانشگاهی فلسفه شده است. نسخه ای که من خواندم از شهرستان ادب است و در ۲۸۸صفحه. نام کتاب برگرفته از کلام امیر المومنین علیه السلام است که هنگام جنگ جمل که در میان چندین سفارش به فرزندشان،محمد ابن حنفیه میفرمایند: .....أعر الله جمجمتک... «.....دندان بر دندان بفشار،سر خود را به خداوند بسپار ،قدمهایت را بر زمین میخکوب‌کن...»(ترجمه انصاریان) کتاب با روایتی داستانی که هر چند ریشه هایی در حقیقت دارد، ولی به سبکی خیال انگیز شرح حال دسته ای از غواصان دوران دفاع مقدس است و اتفاقاتی که حین شناسایی مواضع دشمن برای آنها رخ میدهد و البته روند داستان گاهی از زمان روایت گذر کرده و به آینده هم نیم نگاهی دارد. هلال، مصطفی دو شخصیت مهم داستان هستند که در بین دسته غواصها، فقط این دو نفر زنده می مانند و اتفاقات بعد از عملیات را رقم می زنند. در کتاب گاهی هر رزمنده ی غواص نماد یک گونه تفکر میشود، اختلافات رخ می نماید، تا جایی که یکی از رزمندن ها از دسته جدا میشود ولی داستان ادامه می یابد. کتاب چندین حُسن و مزیت دارد: در میان انبوه خاطره نویسی ها و خاطره گویی ها از ،سبک جدیدی را برگزیده است...سبک داستان نویسی. دوم این که به روایتی پرداخته که شاید کمتر مورد توجه بوده، آن هم زندگی شهدای غواص. رزمنده های غواصی که باید ساعت ها در آب زندگی میکرده اند و یا با خروش اروند مبارزه. سوم این که چون نوشته میخواهد به سمت تخیل میل کند، هنرنمایی های ادبی هم در این کتاب به چشم میخورد. طرح جلد هم با بُرش خاصی که دارد، طرح جدیدی است... ولی متاسفانه با وجود این محاسن، آنچه که به عنوان اوج و یک جذابیت در رمان های طولانی به چشم میخورد در این کتاب هم دیده میشود. یعنی داستانی که برای شهداست و در وصف غواصان دوران دفاع مقدس، چندین بار به اوج هایی میرود که اصلا تناسبی با این گونه مفاهیم همچون شهادت و معنویت ندارد و گویا نویسنده برای ادامه دادن مطلب وهمراه کردن مخاطب با خود، به جای ایجاد هیجان و درگیری های ذهنی مخاطب در مفاهیمی همچون ایثار و فداکاری، جوانمردی ، گذشت و....،به سمت این اوج های نا مناسب رفته است. شاهد این مطلب، ورود دو شخصیت است در روند داستان که به نظرم عدم حضور آنها در روند داستان هیچ خللی به قصه ی پر غصه شهدای وارد نمیکند.... گویا این گونه جذابیت ها در برخی آثار دیگر دفاع مقدس هم راه یافته است.... @delneveshtetalabe
عملیات فریب #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #خاطرات #دفاع_مقدس #یادداشت_های_یک_طلبه @delneveshtetalabe
یادداشت‌های یک طلبه|امیر خندان
عملیات فریب #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #خاطرات #دفاع_مقدس #یادداشت_های_یک_طلبه @
به نام خدا نوشته مرتضی قاضی و از نشر روایت فتح محور اصلی کتاب،دفترچه خاطرات شهید اسد الله قاضی است از اهالی سرخه. برادر وی، مرتضی قاضی بعد از سالیانی به دنبال تکمیل خاطرات دفترچه برادر،اقدام میکند. برای این کار به سراغ افرادی می رود که نامشان در دفترچه ذکر شده است و در 15 روایت ،از شهدا و جانبازان و حتی افسری عراقی در مورد عملیاتی که شهید اسدالله در مورد آن عملیات نوشته است برای مخاطب روایت میکند. البته اسد الله در این عملیات سالم می ماند و در کربلای 5 به شهادت می رسد. کتاب برای نسل و خصوصا ها خواندنی و جالب خواهد بود... شخصیت اصلی این کتاب طلبه جوانی است.در میان کسانی که در آن عملیات شرکت داشه اند و یا نامشان در دفترچه ذکر شده است نیز،نام چندین طلبه هست که برخی از آنها یک روایت را به خود اختصاص داده اند. از نکات مثبت و حسن کتاب که جلوه بصریِ زیبایی نیز به بخشیده است ،این است که متن خاطرات شهید اسد الله با همان دست خط خودش در کتاب چاپ شده است و راوی هم تعمد خود بر این کار را در همان ابتدا بیان می کند. نکته جالب دیگری که در این کتاب اشاره می شود حضور بنّایی از اهالی سرخه که نام وی باقر بوده است و فامیلی اش جمال ولیکن بین رزمنده ها و در این کتاب به استاد باقر شهرت دارد. بنّایی که ویژگی های اخلاقی برجسته ای داشته ، که اسد الله که خود طلبه ای بوده است شیفته سجایای اخلاقی وی می شود و در عملیات هم در کنار وی بوده است تا این که استاد باقر می شود و بعد از مدتی به فیض شهادت نائل می شود. یک روایت از 15 روایت کتاب به این شهید اختصاص یافته است. وقتی این قسمت از کتاب را می خواندم یاد افتادم.. به نظرم کتابی نیست که بخواهد به صورت واقعی و حقیقی دفاع مقدس را روایت کند مگر به دو مساله اشاره کند یکی این که به مساله شوخی ها و شیطنت ها در جبهه و نکته دیگر اشاره به افرادی که در جبهه تغییر کرده و زندگی معنوی جدیدی را آغاز نموده اند،مانند آنچه در روایت شد{البته چگونگی و کیفیت این دو مساله در روایت ها بسیار متفاوت است}. در این کتاب نیز به تبع به همین دو نکته توجه شده است. شاید هیجان و کشش بالایی در این کتاب نسبت به سایر کتب در کار نباشد ولی تکمیل پازل و کنار هم چیدن برای این که ماهیت عملیات فریب مشخص شود،کار جالبی را رقم زده است. +گویا این عملیاتی که شهید حتی نقشه ذهنی آن را در دفتر خاطرات خود رسم کرده است،عملیاتی بوده در جهت فریب دشمن برای آزادسازی فاو.... @delneveshtetalabe
به نام خدا با عرض گرامیداشت هفته دفاع مقدس، در صورت تمایل به مطالعه کتب در رابطه با این‌موضوع،میتوانید‌این‌هشتک را در‌کانال جستجو کنید:
به نام خدا با عرض گرامیداشت هفته دفاع مقدس، در صورت تمایل به مطالعه کتب در رابطه با این‌موضوع،میتوانید‌این‌هشتک را در‌کانال جستجو کنید:
حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست... (مصرعی از کتاب) همین چند دقیقه قبل صفحات پایانی کتاب را هم خواندم. اتمام جمعه ۱مهر ۱۴۰۱ دلم نیامد معرفی کتاب را به تعویق بیاندازم. اگر نتوانستید کتاب را به طور کامل بخوانید، به نظرم فصل ششم کتاب را از دست ندهید. اگر توفیق شد، در مطلبی به طور جامع تر در مورد کتاب خواهم نوشت.
یادداشت‌های یک طلبه|امیر خندان
حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست... (مصرعی از کتاب) همین چند دقیقه قبل صفحات پایانی کتاب را هم
خانم نغمه مستشار نظامی، بعد از سه بار خواندن کتاب تنها گریه کن، یک ترکیب بند سروده اند که الهام گرفته از فصل های کتاب هست. این شعر نیز به همراه کتاب به سمع و نظر رهبر انقلاب رسیده و ایشان نیز بر کتاب و این شعر تقریظی کوتاه نوشته اند. بند اول در توصیف مقام زن، جالب و زیباست. حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست...
به بهانه هفته دفاع مقدس روایتی در مورد پسرعمه‌ام نوشتم که در فصلنامه فرهنگ پایداری در همین تابستان گذشته چاپ شد. اسفند ماه یکی از سال های نیمه دوم دهه نود، یعنی همین چند سال پیش، خاطرات شهید را از زبان مادرش با وصف و حال خاصی شنیدم. اگر مایل به خواندن متن بودید، به صفحه ۳۱ فایل زیر مراجعه کنید👇👇👇
1_5977544470.pdf
حجم: 10.92M
کمتر از روضه، بالاتر از غصه صفحه ۳۱ نویسنده: امیر خندان
1_5977544470.pdf
حجم: 10.92M
کمتر از روضه، بالاتر از غصه صفحه ۳۱ نویسنده: امیر خندان