مصباح دوستان
#قسمت_دوم
بگذریم...
با شروع سال نو، کم کم بحث شرکت در یک دوره مطالعاتی تابستانه مطرح شد.توصیه و پیشنهاد ها کم کم بیشتر و بیشتر شد.
نیاز شدید به تقویت بنیان های اعتقادی در برابر سوالات متعدد دانشجویی، مساله ای نبود که به راحتی بتوان از کنارش عبور کرد.
تابستان شد و من هم در جمع دانشجویان#طرح_ولایت وارد شدم
مبحث معرفت شناسی یکی از مسائل مورد توجه این دوره بود.
در معرفت شناسی سوالاتی از این قبیل مطرح است:آیا دسترسی به علم{معرفت} امکان پذیر است؟! ازچه طریقی؟!عقل یا تجربه؟!وحی چه؟!در تضاد بین دو معرفت کدامیک برتری دارد؟حس یا عقل؟و سوالاتی از این قبیل.
و البته که فضایِ سنگینِ حس گرایی علوم اجتماعی(پوزیتیویسم)جایی برایمطرح شدن این مباحث در درون خود باقی نمی گذاشت.....
فضای دانشجویی اردو و مباحث اندیشه ای،و همجواری با امام رئوف علی ابن موسی الرضا{علیه السلام}فضای شیرین و دلنشینی را در کنار کلاس ها شکل داده بود.شاید در فرصتی دیگر درمورد این طرح کامل تر نوشتم.
بعد از شرکت در اردوی #طرح_ولایت که در #دانشگاه_فردوسی مشهد برگزار شد، مباحثه ها رنگ جدی تری به خود گرفت.
چه در جمع های دوستانه و مطالعاتی و چه در کلاس های رسمی دانشگاه.
کم کم بین برخی از رفقا، بحث طلبه شدن مطرح شد.هدف هم عمقبخشی به مباحثی بود که برای دفاع از دین به آن نیاز داشتیم.البته که در همان جمع دوستانه،موافقان و مخالفانی برای طلبه شدن بود.
طلبگی بسیاری از دوستانم، ریشه در همان اردوی طرح ولایت دارد. برخی هم مسیر دانشگاهی و جمع های مباحثاتی و ...را انتخاب کردند.
سرمنشا خیر این دوره یا اردو، شخص #علامه_مصباح بود.
هر چند که وجهه ی سیاسی ایشان، بیشتر مورد توجه برخی واقع شده است، ولی حقیقت این است که جریانعلمی کشور در عرصه علوم انسانی مدیون اینبزرگ مرد است.
ایشان در اوج دعواهای سیاسی، توجه خود را به بحث معرفت شناسی وفلسفه اختصاص دادند و با راه اندازی این دوره اندیشه ای،توجه خود را به عقبه ی فکری و منشا اندیشه ای حرکت های علمی که منجر به رفتارهای سیاسی و اجتماعی می شد،معطوف داشتند.
در دوره های اول طرح ولایت، علامه جوادی، علامه جعفری و خود علامه مصباح مباحث را تدریس میکرده اند و این بنیان خیر هنوز هم ادامه داشته و دارد ان شاالله...
روحش شاد و راهش پر رهرو....
#مصباح_ولایت
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
https://eitaa.com/joinchat/3042705412C34cb363564
هدایت شده از یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
مصباح دوستان
#قسمت_دوم
بگذریم...
با شروع سال نو، کم کم بحث شرکت در یک دوره مطالعاتی تابستانه مطرح شد.توصیه و پیشنهاد ها کم کم بیشتر و بیشتر شد.
نیاز شدید به تقویت بنیان های اعتقادی در برابر سوالات متعدد دانشجویی، مساله ای نبود که به راحتی بتوان از کنارش عبور کرد.
تابستان شد و من هم در جمع دانشجویان#طرح_ولایت وارد شدم
مبحث معرفت شناسی یکی از مسائل مورد توجه این دوره بود.
در معرفت شناسی سوالاتی از این قبیل مطرح است:آیا دسترسی به علم{معرفت} امکان پذیر است؟! ازچه طریقی؟!عقل یا تجربه؟!وحی چه؟!در تضاد بین دو معرفت کدامیک برتری دارد؟حس یا عقل؟و سوالاتی از این قبیل.
و البته که فضایِ سنگینِ حس گرایی علوم اجتماعی(پوزیتیویسم)جایی برایمطرح شدن این مباحث در درون خود باقی نمی گذاشت.....
فضای دانشجویی اردو و مباحث اندیشه ای،و همجواری با امام رئوف علی ابن موسی الرضا{علیه السلام}فضای شیرین و دلنشینی را در کنار کلاس ها شکل داده بود.شاید در فرصتی دیگر درمورد این طرح کامل تر نوشتم.
بعد از شرکت در اردوی #طرح_ولایت که در #دانشگاه_فردوسی مشهد برگزار شد، مباحثه ها رنگ جدی تری به خود گرفت.
چه در جمع های دوستانه و مطالعاتی و چه در کلاس های رسمی دانشگاه.
کم کم بین برخی از رفقا، بحث طلبه شدن مطرح شد.هدف هم عمقبخشی به مباحثی بود که برای دفاع از دین به آن نیاز داشتیم.البته که در همان جمع دوستانه،موافقان و مخالفانی برای طلبه شدن بود.
طلبگی بسیاری از دوستانم، ریشه در همان اردوی طرح ولایت دارد. برخی هم مسیر دانشگاهی و جمع های مباحثاتی و ...را انتخاب کردند.
سرمنشا خیر این دوره یا اردو، شخص #علامه_مصباح بود.
هر چند که وجهه ی سیاسی ایشان، بیشتر مورد توجه برخی واقع شده است، ولی حقیقت این است که جریانعلمی کشور در عرصه علوم انسانی مدیون اینبزرگ مرد است.
ایشان در اوج دعواهای سیاسی، توجه خود را به بحث معرفت شناسی وفلسفه اختصاص دادند و با راه اندازی این دوره اندیشه ای،توجه خود را به عقبه ی فکری و منشا اندیشه ای حرکت های علمی که منجر به رفتارهای سیاسی و اجتماعی می شد،معطوف داشتند.
در دوره های اول طرح ولایت، علامه جوادی، علامه جعفری و خود علامه مصباح مباحث را تدریس میکرده اند و این بنیان خیر هنوز هم ادامه داشته و دارد ان شاالله...
روحش شاد و راهش پر رهرو....
#مصباح_ولایت
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
https://eitaa.com/joinchat/3042705412C34cb363564
#قسمت_دوم
#اربعین
#کربلا
به گمان خودمان نماز ظهر را در حرم بودیم، شاید کمی هم زودتر.ولی حالا که به نماز مغرب حرم هم نرسیده بودیم، خستگی راه برایمان دو چندان شده بود.
از جمع ۱۲ نفره ما همان ۴نفر باقی مانده بودیم.همان ۴نفری که قبل از شروع سفر هماهنگ کردیم که در طول سفر با هم باشیم.
من و احمد و حسین و محسن.
🔴 وقتی وارد ترمینال کوت شدیم صحنه عجیبی دیدیم.
فکر میکردیم که اولین نفراتِ جمع مسافران باشیم و خیلی فاتحانه سوار ماشین می شویم ولی حالا چند صد نفر شاید هم چند هزار زائر می دیدیم که در اندک زمانی سوار کامیون ها و کمپرسی ها می شدند.
با هماهنگی از هم جدا شدیم و وعده در نجف کردیم.سوار شدن ۱۴ نفر به صورت هم زمان در یک ماشین تقریبا ناممکن بود.
ماشین ها قبل از توقف کامل پر می شدند.
عبایم را در کیف گذاشتم.
بلاخره سوار شدیم.
هوای بارانی و سوز سرما همراه با گپ و گفت با زائران قابل تحمل می شد.
بعد از چند ساعت ماشین ها توقف کردند.گمان کردیم نجف و یا نزدیک نجف هستیم.با دیدن جمعیت و تابلو ها و اتوبوس های ایرانی فهمیدم که خیر!!چند ساعت دیگری هم در مسیر هستیم.باز جمع مان شکل گرفت.
ازدحام جمعیت بود.
سرمای هوا و لباس کم ،کلیه های یکی از رفقا را حساس کرده بود.صفی بلندبالای دستشویی باز جمعیت ما را متفرق کرد.
بلاخره صف دستشویی تمام شد و بعد از حدود یک ساعت راه افتادیم که سوار اتوبوس شوییم.
اتوبوس نبود ولی جمعیت زیاد بود و هر لحظه بیشتر می شد.
همین یک دستشویی دستمایه شوخی های ما تا آخر سفر شد ...یک دستشویی چند ساعت رسیدن به مقصد را به تاخیر انداخت.
نزدیک اذان شد.
نماز ظهر را خواندیم و غذایی خوردیم.
بیخیال اتوبوس های ایرانی شدیم و به دنبال ماشین کرایه ای راه افتادیم.
اول که ماشین نبود.بعد هم که ماشین پیدا شد، قیمتی گران تر و یا معادل ماشین های مرز میگفتند.
نقض غرض بود.اینهمه سختی را برای زیارت کاظمین تحمل کرده بودیم.
اقتضای شرایط مالی طلبگی به گونه ای نبود که به راحتی بتوانیم خرج کنیم.از زیارت کاظمین هم نمی شد منصرف شوییم.معلوم نبود بار دیگر بتوانیم به سفر بیاییم یا کاظمین بسته نباشد و...
پشیمان شدیم.
برگشتیم.
عصر بود که سوار اتوبوس ها شدیم.
تا این جا این هشتمین ماشینی بود که از قم سوار می شدیم.
البته باز بین گروه ۴نفره هم جدایی افتاد.
وعده جایی بود که اتوبوس ها زائران را پیاده کنند.
بلاخره رسیدیم نجف...
بعد از حدود ۳۰ساعت که در خاک عراق بودیم
ادامه دارد...
2⃣ #قسمت_دوم
#سفرنامه_جهادی_فاطمیه
#سفرنامه_جهادی
#فاطمیه
هدیه...
یکی از رکن های سفرهای تبلیغی هدیه هست.
هدیه برای مسابقات، ارتباط گیری، سرگرمی و یا حتی برای تقویت یک رفتار در مخاطب و...
هدیه و توزیع آن، بدون رویکرد تربیتی میتواند ضد خودش عمل کند و باعث ایجاد رفتارهای ناشایست در مخاطب شود. این مهارت مربی و شخص هدیه دهنده هست که با هدیه چه رویکردی را دنبال کند تا به هدف مشخص منجر شود.
یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
به نام خدا چند نکته در مورد سفر اربعین: ۱/ سبک بار بروید. ۲/به نکته اول توجه کنید. ۳/لطفا نکته او
#نکات
#قسمت_دوم
#اربعین
۱۸/الرفیق ثم الطریق.
یک همسفر خوب همراه داشته باشید. اول رفیق بعدش مسیر.
۱۹/اگر فرزند خردسال دارید حتما چند شماره تلفن را در جای مطمئن در پیش او بگذارید تا در صورت گم شدن سریع تر پیدا شوند.
۲۰/اگر اهل یادداشت و نوشتن هستید خاطرات سفر را در همان عراق حتی به صورت خلاصه و گزارشی بنویسید. بعدا دیر است.
۲۱/کفش و لباس نو نپوشید. دلیل: مختصر بگویم: یکی مسأله گم شدن، یکی هم مسأله راحت بودن با پا و بدن که به مرور شکل میگیرد و در سفر گاهی دردسر ساز است.
۲۲/یکجا روی کوله خودتان شماره تلفن و یا آدرس ایران را بنویسید.
۲۳/با تمام امنیتی که در مسیر و موکب ها وجود دارد، موقع استراحت در موکب ها وسایتان را از خودتان دور نکنید و در جای مطمئن قرار دهید.
۲۴/زیارت به معنای رسیدن به ضریح نیست. روی مفهوم زیارت فکر کنید. آنگاه معنای زیارت اربعین برایتان متفاوت خواهد بود.
هدایت شده از یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
#نکات
#قسمت_دوم
#اربعین
۱۸/الرفیق ثم الطریق.
یک همسفر خوب همراه داشته باشید. اول رفیق بعدش مسیر.
۱۹/اگر فرزند خردسال دارید حتما چند شماره تلفن را در جای مطمئن در پیش او بگذارید تا در صورت گم شدن سریع تر پیدا شوند.
۲۰/اگر اهل یادداشت و نوشتن هستید خاطرات سفر را در همان عراق حتی به صورت خلاصه و گزارشی بنویسید. بعدا دیر است.
۲۱/کفش و لباس نو نپوشید. دلیل: مختصر بگویم: یکی مسأله گم شدن، یکی هم مسأله راحت بودن با پا و بدن که به مرور شکل میگیرد و در سفر گاهی دردسر ساز است.
۲۲/یکجا روی کوله خودتان شماره تلفن و یا آدرس ایران را بنویسید.
۲۳/با تمام امنیتی که در مسیر و موکب ها وجود دارد، موقع استراحت در موکب ها وسایتان را از خودتان دور نکنید و در جای مطمئن قرار دهید.
۲۴/زیارت به معنای رسیدن به ضریح نیست. روی مفهوم زیارت فکر کنید. آنگاه معنای زیارت اربعین برایتان متفاوت خواهد بود.