eitaa logo
پویش دلتکانی
2.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
693 ویدیو
58 فایل
📚خانه تکانی دل با کتاب 🌺بیش از ۲٠٠ عنوان کتاب ارسال کادو شده به سرتاسر کشور ☘️کانال مستقیما زیر نظر نویسنده کتاب های یادت باشد، کاش برگردی و هواتو دارم مدیریت می شود آی دی سفارش کتاب @aghigh1369
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️قلبم لبریز یقین است، یقین به آمدنت. سلام معنای ایمان و یقین. ✨ و أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِي نُورَ الْيَقِينِ ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 🤚 ✅روایت زندگی شهید مدافع حرم محمد شالیکار 🔵شالیکار در شهرستان فریدونکنار متولد🤱 شد. از هم‌رزمان شهید حسین بصیر و علی‌اصغر بصیر در دوران دفاع مقدس و جانباز بالای 0⃣5⃣درصد بود که از ناحیۀ سر 🤕دچار جانبازی در جنگ تحمیلی شد. وی یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم پس از مجروحیت🤕 در درگیری با تروریست‌های داعش در حلب سوریه، به یکی از بیمارستان‌های🏩 دمشق منتقل شد و سرانجام در تاریخ 24آذرماه پس از مجاهدت‌های بسیار و تحمل سختی‌ها به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد.😔 ازجمله آثار این نویسنده✍ می‌توان به عهد کمیل، شهید عزیز❤️، دیده‌بان 25، از ام‌الرصاص تا خان‌طومان و... اشاره کرد. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب 📚 #خداحافظ_دنیا🤚 ✅روایت زندگی شهید مدافع حرم محمد شالیکار 🔵شالیکار در شهرستان فریدونکن
📚 🤚 ✅حاج‌محمد به نقطه‌ای رسیده بود که سکوتش🤫 لبریز فریاد بود😫. نگاهش آتشفشان🌋 احساسات و عاشقانه‌ها❤️ شده بود. من تا مدت‌ها نمی‌دانستم که حاج‌محمد وضعیت مالی💵 خوبی دارد. فکر می‌کردم او هم مثل خیلی از پاسدارهای بازنشسته است و چرتکۀ زندگی خودش را می‌اندازد😒. دو عملیات را باهم بودیم. گل💐 سرسبد جمع بود. ثابت‌قدم و مصر بود. 😎در عملیات اول نشد که وارد شویم و مجبور به عقب‌نشینی شدیم. سرمای🌫 شدیدی حاکم بود و بارانی🌧 هشت‌ساعته همۀ ارکان کار ما را متزلزل کرده بود. لرزۀ سرما 🌫به جان نیروها افتاده بود؛ اما او نمی‌لرزید. خودم هم از آن‌ها بودم که از سرما می‌لرزیدم، اما حاج‌محمد را که دیدم انگار روی آتش🔥 ایستاده بود. به روی خودش نمی‌آورد. حتی به من گفت: «مفید! اصلا نگران نباش؛ ما پای قولی که دادیم ایستاده‌ایم.🤝✊  برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️کشتی نجاتی تو و ما طوفان‌زدگانیم، سلام ای کشتی نجات! ✨ وَ سَفِينَةِ النَّجَاةِ ... ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 🤚 ✅به هیچ وجه به فرماندهی نه نگید. 😉ما می‌تونیم.» 💪نمی‌توانستم لرزشم را کنترل کنم. سرما به عمق بدنمان نفوذ کرده بود.😢 بی‌اختیار شده بودیم. نمی‌شد دندان‌هایی را که از لرزه به هم می‌خوردند کنترل کرد. هشت ساعت زیر باران 🌧و در آن سرما🌫 زمان کمی نیست. یاد والفجر8، یاد غواص‌های 🏊‍♂شب عملیات افتاده بودم. اسلحه🔫 دستم بود. خواستم ببینم می‌توانم ماشه را بکشم و شلیک کنم، دیدم نمی‌شود!😰 سبابه‌ام حرکت نمی‌کرد. همه‌چیز یخ زده❄️ بود! اشاره‌ها هم یخ زده بودند! تا اینکه دستور آمد به موقعیت شب برگردید!🙂 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#برش_کتاب 📚 #خداحافظ_دنیا🤚 ✅به هیچ وجه به فرماندهی نه نگید. 😉ما می‌تونیم.» 💪نمی‌توانستم لرزشم را کن
📚 🤚 ✅هفت ماهه بود که بیمار شد😔. یک بیماری سخت. از شدّت تب،🤒 نفسش بند می آمد. صورتش کبود می شد و دستش یخ می کرد. دو ماه تمام شب و روز، حالش بد و بدتر می شد😨. او را در یکی از بیمارستان های🏨 ساری بستری کردیم. کار ما در این مدت شده بود توسّل 📿به خدا و اهل بیت (ع). تا این که در آن شرایط سخت بیماری که درمان ها جواب نمی داد و امیدها کم رنگ شده بود، 😭حالش آرام آرام خوب شد. برای ما مثل روز روشن بود که فقط لطف و عنایت خدا، 😍پسرم را از این بیماری مهلک نجات داد. نور امیدی که در آن ناامیدی تابید و دل❤️ ما را روشن کرد، از ناحیهٔ فضل الهی بود و لا غیر. دست های سردش از محبت خدا🤩 گرم شد. انگار دست های کوچک او را خدا با نور کرامتش گرم می کرد.😍 دوباره رنگ شادابی به صورت نوزادم 👶برگشت و گونه هایش گل🌸 انداخت. آرام شد. دیگر گریه😢 نمی کرد، دیگر صدایش از فرط بی حالی، حالت خفگی نداشت. هرچه بزرگ تر می شد، مثل بچه های دیگر شلوغ تر و پرسروصداتر می شد. اصلا یکجا بند نمی شد.😍 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹