eitaa logo
پویش دلتکانی
2.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
813 ویدیو
59 فایل
📚خانه تکانی دل با کتاب 🌺بیش از ۲٠٠ عنوان کتاب ارسال کادو شده به سرتاسر کشور ☘️کانال مستقیما زیر نظر نویسنده کتاب های یادت باشد، کاش برگردی و هواتو دارم مدیریت می شود آی دی سفارش کتاب @aghigh1369
مشاهده در ایتا
دانلود
و به نظرم آن شهدایی که دختر دارند چند بار بیشتر شهید میشوند! مثل #زکریا_شیری مثل #الیاس_چگینی مثل #محمد_بلباسی مثل #محمد_جنتی حتی مثل خود #امام_حسین تصویری از شهید مدافع حرم زکریا شیری همراه با فاطمه خانوم کتاب کاش برگردی روایت ناب زندگی این شهید به زودی به قلم نویسنده کتاب یادت باشد منتشر خواهد شد @yadat_bashad
روز سوم محرم را باید دختر دارها روایت کنند مثلا شهید شیری بیاید بگوید چقدر دلش برای دخترش تنگ شده یا نه شاید هم برعکس روز سوم محرم را باید دخترهای بابایی روایت کنند مثلا دختر شهید شیری بیاید بگوید چقد ر دلش برای پدرش تنگ شده مثلا بگوید این شب ها که می بیند دخترها دستشان در دست پدرشان است چه حالی می شود مثلا بیاید بگوید آی جوانان بنی هاشم پدرم را ندیده اید؟ مثلا بیاید بگوید پدرم همان جایی جا ماند که رقیه گم شد در دل همان شبی که همه دنبالش می گشتند ولی زجر زودتر رسید و ای کاش نمی رسید و ای کاش همه گمشده ها پیدا می شدند و ای کاش پدرم برمی گشت روز سوم محرم را فقط دخترهای بابایی می فهمند دخترهایی با اغوش خالی با قبرهای خیالی کاش برگردی.... #زکریا_شیری #روز_سوم #محرم #عزاداری #نوحه #حضرت_رقیه #دختران_بابایی #دختران_شهدا #شهدای_قزوین #قزوین #کاش_برگردی #زجر #قاتلان_حسین #شب_عاشقی #حرم_رقیه
پویش دلتکانی
📹 مخلص همه شما!! 🌹🌹آخرین تصاویر ضبط شده از شهید مدافع حرم زکریا شیری 📢کتاب کاش برگردی به چاپ ششم ر
هر چقدر هم که پیش خودم حساب و کتاب می کنم می بینم نمی شود که تو این همه مخلص ما باشی و ما اینجا بین این همه نام و نان در برهوت گمنامی تو دعا کنیم که شاید با آمدنت گره ای از گره های ما باز شود * داداش زکریا تو که غریبه نیستی پیش خودم نقشه های زیادی داشتم گفتم خیلی مظلوم و گمنامی خانواده ات در حاشیه شهرند مادرت خیلی غریب است پسرت هیچ وقت تو را ندیده دخترت سه سال بیشتر نداشت که یتیم شد پدرت دارد با درد دوری تو پیر و پیر تر می شود و همه این غم به کنار نبودنت دارد همه را آب می کند گفتم برای رونمایی کتابت برنامه مفصلی می گیریم همه رسانه ها و مسئولین را خبر می کنیم شاید کمی از گمنامی تو را جبران کنیم ولی انگار تو زرنگ تر از ما بودی اینطور شد که خوردیم به کرونای منحوس و همه چیز تعطیل شد حتی همایش و برنامه های مفصلی که برای رونمایی می خواستیم بگیریم ** ولی داداش این خط، این نشان! بچرخ تا بچرخیم! تو دنبال این باش که غریب بمانی من و همه آنهایی که صفحه به صفحه پای حرف های غریبانه ننه رقیه نشسته ایم دنبال این باشیم که نامت به سر زبان ها بیفتد ببینیم کدام طرف برنده می شویم ما یا غربت تو! شاید اینطوری خیالمان راحت بشود که کمی دلت برای برگشتن نرم شود و تو برگردی و به شهرهای مرده ما کمی زندگی بدهی . پی نوشت: آنچه که دیدید آخرین تصویر ضبط شده از پسر ننه رقیه است، آخرین ویدیو، آخرین صدا و شهیدی که در عمل ثابت کرد مخلص همه ماست! . ننه رقیه دیروز آمده بود پیش ما برای امضای مجدد کتاب ها، چقدر خوشحال بود از تماس هایی که از دور و نزدیک مخاطبان کاش برگردی گرفته بودند و پشت گوشی تلفن به او روحیه داده بودند که پسرش خیلی زود برمی گردد . . شما برای آقا زکریا خط و نشان نمی کشید؟ برای کم کردن غربت گمنامی این شهید چکار کنیم؟ ملاحسنی نویسنده کتاب کاش برگردی و یادت باشد . ! 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌼
. 🔰پویش معرفی ننه رقیه . 🔹آن چه که می بینید شعرخوانی «ننه رقیه» مادر شهید زکریا شیری و راوی کتاب کاش برگردی است 🔹این تصاویر در کنار ضریح مطهر حضرت رقیه (س) ضبط شده و مادر شهید جواد الله کرم نیز حضور دارد 🔸بخشی از کتاب کاش برگردی 🔸تازه ترین اثر نویسنده کتاب یادت باشد 🔸مادرانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم ▪️سه ماه زمستان سال 94 بدترین روزهای عمر ما بود، لب‌هایمان به خنده باز نمی‌شد، همه خانواده آن چند ماه زجرکش شدیم، ساعت دو که می‌شد یکی یکی می‌آمدیم پشت پنجره آشپزخانه، سر کوچه را نگاه می‌کردیم، ته دلمان می‌گفتیم یعنی می‌شود امروز زکریا را ببینیم. . داخل اتاق سابق زکریا شده بود محل ندبه‌های ما، حدیث کساء و زیارت عاشورا می‌خواندیم، کارمان شده بود توسل و دعا و نذر تا یک خبر قطعی از وضعیت زکریا به ما برسد. . فاطمه دختر شهید چشم به راه بود، صدای زنگ خانه که می‌آمد اولین نفری بود که سمت در می‌دوید، می‌گفت بابا قرار است از سفر برگردد، خودش قول داده برایم از آنجا بادکنک سوغاتی بیاورد. . خیلی از شب‌ها فاطمه با گریه می‌خوابید، جلوی چشم‌های خودم آب شدن دختر زکریا و همسرش را می‌دیدم، خیلی سعی می‌کردم جلوی بغض و دلتنگی های خودم را بگیرم و فقط مواقعی که فاطمه نبود گریه کنم ولی این دختر به هر بهانه‌ای جگر ما را آتش می‌زد. . حرف‌های فاطمه دل ما را فقط به یک روضه وصل می‌کرد، جنس این بی قراری‌ها برای ما آشنا بود، همیشه آرام کردن دخترهای سه ساله¬ای که بهانه بابا گرفته¬اند سخت است، آن روزها خانه ما خرابه شام بود! . . جهت تهیه کتاب «کاش برگردی» را به شماره 09025124163 ارسال و یا به پیج @deltekani مراجعه کنید