#برش_کتاب
#نخل_و_نارنج
#وحید_یامین_پور
رگبار باران پاییزی به در و دیوار میخورد. غرّش رعد صدای مهیبی داشت و وقتی با سپیدی برق میآمیخت، مهیبتر میشد. ابرها آنقدر پایین بودند که مرتضی فکر کرد اگر به پشت بام برود، میتواند دستش را در آنها فرو کند. پسرک بیاعتنا به اینکه سرتاپا خیس شده، در کوچه میدوید. به درِ خانه که رسید، با هر دو مشت به لنگههای چوبی در کوبید.
خب… امان بده پسر! آمدم.
مادر چادرشبی روی سرش انداخت تا از شلاق دانههای درشت باران در امان بماند. در را باز کرد و خودش دوید بهسمت اندرونی. مرتضی عرض حیاط را از دهلیز تا لب پلهٔ شاهنشین دوید. از روی چالهای که میان آجرفرشهای کف حیاط پر از آب شده بود، پرید. ایستاد و انگار که چیزی از دستش در رفته باشد، برگشت و جفتپا پرید وسط چالهٔ آب. کودکانه خندید و بهسوی اندرونی برگشت.
مرتضی! این خلبازیها چیست؟ اینقدر عذابم نده. اگر سینهپهلو کنی، چه خاکی سرم بریزم؟
مرتضی ریز خندید و تندتند لباسش را از تنش درآورد، مچاله کرد و جلوی مادر گذاشت.
🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸
برای سفارش کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید
@aghigh1369
قیمت روی جلد کتاب... 35000تومان
قیمت ویژه اعضای دلتکانی... 31500تومان
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
#معرفی_کتاب
#نخل_و_نارنج 🌴
اثرگذاری شیخ مرتضی انصاری بر جریان فقه شیعه مشهور است و تلاش مثالزدنی💪 و ستودنی او در تربیت شاگردانی که ساختار علمی دین📚 را قوت بخشیدند و شاگردان آنها بعدها دنیا را تکان دادند بر همه مشخص است. شاگردانی که این عالم تربیت کرد، پرچمدار🏳️ مبارزات سیاسی تاریخسازی در خاورمیانه شدند؛ بهعنوان نمونه میرزا محمدحسن شیرازی عهدهدار زعامت دینی شیعیان شد وتوانست در برابر قرارداد استعماری عصر ناصرالدین شاه فتوای مهم تحریم تنباکو را صادر کند و مردم را به مقاومت فرابخواند.💪
پیروزی میرزای شیرازی توانست راه را بر جنبشهای بعدی فراهم کند و دیگر شاگردان شیخ انصاری در ربع نخست قرن چهاردهم هجری توانستند نخستین انقلاب ۱۰۰ ساله اخیر را در منطقه خاورمیانه رهبری کنند. مکتب علمی و فقهی او شاگردانی چون امام خمینی (ره) داشت که اولین حکومت دینی در دوران غیبت کبری را بنا کردند. وحید یامینپور در کتاب نخل و نارنج به سراغ روایت داستانی زندگی و زمانه شیخ اعظم، شیخ مرتضی انصاری رفته است.
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
#برش_کتاب📚
#نخل_و_نارنج🌴
بازار نجف از هفت شاخه به حرم🕌 منتهی میشد و آن راهی که مرتضی میآمد از سمت شرق🌞 و در مقابل ایوان طلا به حرم میرسید🕌. چند نفر👨👨👧👧 با لباسهای بلند عربی در حال بازگشت از نماز جماعت ظهر و عصر بودند.📿 از اقامه نماز چیزی نگذشته بود و هنوز خادمان حرم 🕌درها را نبسته بودند. مرتضی نعلینش را بیرون حرم از پا درآورد و به سمت درگاه چوبی رفت🚪. نعلینی که به زردی میزد فرسودهتر از آن بود که کسی را به طمع بیندازد.😕 درگاه را بوسید و گونه راستش را روی زمین گذاشت که ناگهان موجی از دلتنگی آمیخته با اشتیاق توفید😢 و چشمها را به اشک نشاند😭. دربرابر ایوان طلا ایستاد تا اذن دخول بخواند، ولی پیش از آن دوست داشت بار دیگر تمام زوایای حرم را با دقت ببیند و به خاطر بسپارد.😔
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#برش_کتاب📚 #نخل_و_نارنج🌴 بازار نجف از هفت شاخه به حرم🕌 منتهی میشد و آن راهی که مرتضی میآمد از سمت
#برش_کتاب
#نخل_و_نارنج 🌴
رگبار باران پاییزی ⛈️به در و دیوار میخورد. غرّش رعد⚡ صدای مهیبی داشت و وقتی با سپیدی برق میآمیخت، مهیبتر میشد. ابرها آنقدر پایین بودند که مرتضی فکر کرد اگر به پشت بام برود🏡، میتواند دستش✋ را در آنها فرو کند. پسرک بیاعتنا به اینکه سرتاپا خیس شده، در کوچه میدوید🏃♂️. به درِ خانه که رسید، با هر دو مشت به لنگههای چوبی در کوبید.✊
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹