eitaa logo
دیمزن
1.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
422 ویدیو
17 فایل
دنیای یک مادر زائر نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
اینکه کاری را برای حج رفتن شروع کنید و هر روز بر آن مداومت داشته باشید مصداق ذکر است. ذکر باعث زنده ماندن شوق می شود. و شوق حتما روزی به حرکت و عمل منجر خواهد شد. دیر و زود دارد و سوخت و سوز ندارد.💗
امام رضا جان واسطه رضا در این عالم هستند. اگه می خواین رضایت کسی رو به دست بیارید به وجود مقدس امام رضا متوسل بشید. درباره حج هم که خیلی دستتون بازه. به امام رضا بگید که اگه همسرتون راضی شد به نیابت از مادرشون طواف و حتی عمره به جا می یارید.😊
خدا خیر دهد همسران همراه را. و من ندیده ام کسی را که چیزی برای حج فروخته باشد و بعدش پشیمان شده باشد.😍
ایده باز کردن حساب جداگانه برای حج هم عالیه. شنیده ام در بعضی کشوراها مثل اندونزی هر نوزادی که متولد می شه یه حساب پس انداز حج براش درست می کنن و در تمام سال های بزرگ شدنش برای حجش پول کنار می ذارند. درباره فیش حج مطمئن من لینکی ندارم. ولی خیلی سخت نیست. چون راهی برای کلاهبرداری نداره زیاد. شما دیوار رو چک کنید. فروشنده رو خودتون پیدا کنید. به توافق برسید برید دفاتر زیارتی. اونجا انتقال صورت می گیره و یه دفترخونه هم بعدش می رین و تمام.
حالا چگونه برج را به حج تبدیل کنیم؟😅😅
ایشون حج رفته مامانشون جهاد!🤪🤪
قسمت اولش مربوط به زمان حجه که کتاب شبیه رو دست به دست می گردوندند و می خوندند.😃🤪 قسمت دوم مال امروزه. پست اختصاصی غیرقابل درک رو چه طوری بذارم آخه😅
خط روایت، کانالیست برای ثبت روایت‌هایی که نوشته ی مردم سرزمین انقلاب اسلامی است. ما با هم، همراهیم در 👇👇👇 https://eitaa.com/khatterevayat https://t.me/khatterevayat
18.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقای توی فیلم یه چالش خوب داره برای اونایی که راهی اربعین اند. من خودم اگه توفیق شد انجامش می دم.
عصر عرفه وقتی توی چادر دم کرده بعثه دعای عرفه را می خواندیم و از تنگی جا زانو به زانو می شدیم مداح گفت: *امروز خدا به زائران اباعبدلله زودتر از شما که مهمان خودش هستید نظر می کند. چون حسین عزیزکرده خداست و مهمانانش هم جور دیگری برای خدا مهمند* . احساس کردم همان جا وقت ناز کردن است!گفتم: *خب خدا ما هم دوست داشتیم امروز مهمان حسین تو باشیم. ولی چه کنیم که اطاعت امر تو بر ما واجب بود. به خاطر دستور تو از دلخواه خودمان گذشته ایم و حالا اینجاییم. حداقل برات اربعین مان را بده که دلمان خوش باشد* . و همان لحظه چیزی از دلم گذشت که مستجاب شد. آخر آن روز عرفه بود و آنجا عرفات و آسمان پر از مرغ های آمین که تک تک و دسته دسته روی شانه ها می نشستند. این بود که با اینکه امسال مشکلات زیاد بود و همسرجان بعد از آن چهل روز مکه دیگر مرخصی نداشت و هزینه های حج و ولیمه و افزایش شهریه ها و چیزهای دیگر اوضاع مالی را به هم ریخته بود و کمردرد گاه و بیگاه زمینگیرم می کرد، ولی دلم یک جورهایی قرص بود که می شود. مدد حضرت رقیه هم به کمک آمد و شد. هرچند کوتاه و بر خلاف میلم غیرخانوادگی. دعا کنید برام بتونم بهترین استفاده رو ببرم و کمرم اذیت نکنه. منم ان شالله باتری موبایلم همراهی کنه، همراهتون می کنم. توضیح عکس: فردا ان شالله همون ساعتی که رومینگ عربستان تموم می شه رومینگ عراق رو فعال خواهم کرد.🥺🥺🥺 دلم خواست همین را نشانه بگیرم که من اربعین را از عرفات گرفته ام. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan